استفاده اختصاصی ممنوع

این که می گویند گل آقا مرده یا زنده است ، از آن پرسشهایی است که نمی شود به آن پاسخ قطعی داد؛ البته در این گیر و دار خیلی ها هستند که معتقدند گل آقا زنده است و مردن کیومرث صابری هم نمی تواند تاثیری در زنده بودن یا نبودن آن داشته باشد.
کد خبر: ۴۰۴۸۰

در این بین اما خیلی ها پا را از این هم فراتر می گذارند و می گویند همه چیز زیر سر خود گل آقاست. چرا؛
چون به اعتقاد این دسته از آدمها گل آقا جسم کیومرث صابری را 2 متر زیر زمین جا گذاشته تا جاودانه شود و نشان دهد که حالا حالاها زنده است ، درست مثل لوگوی هفته نامه گل آقا که این روزها مدام جلوی چشم همه ما می آید و می رود و با هر آمدن و رفتن ، ما را یاد کاریکاتور یکی از آدمهایی می اندازد که حالا در مراسم ختم گل آقا (ببخشید کیومرث صابری) شرکت می کنند.
البته همه چیز به همین راحتی نیست و نمی توان به همین راحتی حکم صادر کرد و شاید به همین دلیل است که نوشتن لید این مصاحبه سخت می شود و هر چه می خواهیم کلمات را بچرخانیم و بگردانیم باز تلخ می شوند و تلخ می شوند...
آن وقتها که این مصاحبه چاپ شد (28 آبان 1379)، نه لیدی داشت و نه اشاره ای. تیترش هم این جمله بود: «زرشک مرا یاد وعده مسوولان می اندازد!»
اما حالا در این بحبوحه زرشک و مسوولان و کیومرث صابری و... چه ربطی به جاودانگی گل آقا در خودآگاه و ناخودآگاه مردم ایران دارد، کسی نمی داند؛ همان طور که هنوز کسی نمی تواند با قاطعیت بگوید گل آقا مرده است.
اصلا بگذریم از همه این حرفها، خودتان این «بوق اشغال» را بخوانید شاید آزاد شد.

نام؛
گل آقا.

شغل؛
گل آقایی.

اگر از شما انتقاد کنند، چه عکس العملی نشان می دهید؛
اگر انتقاد سازنده باشد، از آن استقبال می کنیم.

یک مثال از انتقاد سازنده؛
بله. مثلا کسی به آدم بگوید: تو چقدر خوب هستی ، سبیلت مثل سبیل شاه عباس است و امثال این طور انتقادات!

ببخشید، در کدام کتاب انتقاد سازنده این طور تعریف شده است؛
در کتاب «تصورات و توقعات مقامات».

این کتاب را از کجا می شود تهیه کرد؛
«روسای ادارات ».

دندان عقلتان را چه وقت کشیدید؛
وقتی که بقیه دندان هایم را کشیده بودم.

اسباب بازی مورد علاقه در کودکی؛
سبیل شاغلام عوام.

و بزرگسالی؛
گوش غضنفر بی سواد.

آخرین بار در چه تاریخی به باغ وحش رفتید؛
همین نیم ساعت پیش.

چه دیدید؛
رانندگی همراه با ویراژ در بزرگراه.

نظرتان راجع به لایه ازن؛
با سوراخ یا بی سوراخ؛

به انتخاب خودتان؛
نشد. به سوال دوپهلو جواب نمی دهم.

چه کسانی ممکن است به شما حسادت کنند؛
آدمهای حسود.

و شما به چه کسانی؛
ما آدم خوبی هستیم. حسادت نمی کنیم.

تا به حال چاقویی دیده اید که دسته خودش را بریده باشد؛
بله.

در کجا؛
نزد مقامات و مسوولان.

مثل این که با «مقامات» مشکل دارید...
نخیر. آنها بعضا با ما مشکل دارند.

معایبتان را چگونه اصلاح می کنید؛
معایب را نمی دانم ، ولی محاسنم را با ریش تراش.

نظرتان راجع به گزینش در ادارات؛
هول کردم پدر جان. فکر کردم می خواهی راجع به طرح لغو گزینش بپرسی.

آخرین شی خانه تان که خراب شد؛
خوشبختانه آنتن تلویزیون!

زیباترین هنرپیشه ایرانی؛
هنرپیشه؛ هنرپیشه یعنی چی؛

یعنی شما نمی دانید؛
خودمان را به ندانستن می زنیم محض احتیاط!

زشت ترین غلط نگارشی؛
می رویم که داشته باشیم!

اگر معلم اکابر بودید چه موضوعی برای انشا می دادید؛
علم بهتر است یا ثروت.

و در دانشگاه؛
ثروت بهتر است یا علم.

اگر وزیر شوید چه کسی را معاون خود می کنید؛
وزیر قبلی را.

متن حکم انتصاب؛
برای این که بدانید معاونت وزیر چه مزه ای دارد، شما را به این سمت منصوب می کنم.

منشی تان را براساس چه مولفه هایی انتخاب می کردید؛
مولفه های مندرج در بخشنامه قبلی.

و در مراسم افتتاح چه چیز شرکت می کردید؛
افتتاح پروژه های قبلا افتتاح شده.

نظرتان راجع به بخش خصوصی؛
بخش خصوصی کی؛ چی؛

چند نمونه از صادرات غیرنفتی مرغوب؛
کشک ، پشم و غیره.

نظرتان راجع به شاعری که نام مجموعه شعرش را گذاشته است «این مرده سیب نیست یا گلابی است یا خیار»؛
به نظرم یا منار است یا چنار.

شغل مورد علاقه در شهر هرت؛
طنزنویسی.

خیابان مورد علاقه در این شهر؛
هر خیابان دوطرفه ای.

آدم مورد علاقه در این شهر؛
ملانصرالدین.

پنج کتاب برای خواندن در این شهر؛
کلثوم ننه. کلیات عبید و غیره.

یک همسفر برای رفتن به این شهر؛
مودونم. اما نموگوم.

اگر قرار باشد به جای شام و ناهار فعل صرف کنید...
فعل را در موقع دسر صرف می کنند. نه وقت شام و ناهار.

یک موسیقی مفید و سازنده؛
باباکرم.

تابلویی که خیلی «تابلو» باشد؛
استفاده اختصاصی ممنوع.

نوع رابطه تان با از ما بهتران؛
رابطه پنیر با کارد (و بالعکس).

یک روش برای ثروتمند شدن از راه درست؛
راه درست یا راه «راست».

بیشترین مبلغ پولی که تاکنون شمرده اید؛
بقیه هزار تومانی که بعد از خرید پاکت شیر به من برگرداندند.

می گویند شما با بیشتر دولتمردان سر و سر دارید؛
شایعات است. آنها با ما سر و سری دارند.

تا به حال زمین خوریده اید؛
نه. ولی چایی و غذا و میوه و اینجور چیزها خورده ام.

کتک چطور؛ هیچ وقت کتک خورده اید؛
متقابلا بله.

یعنی چه متقابلا؛
یعنی هم زده ام. هم خورده ام ؛ اما شما بنویس زده!

اگر بشنوید یکی از دوستان شما از دست همسرش فرار کرده به او چه می گویید؛
فیالیتنی کنت معک.

رابطه تان با سیما چطور است؛
راجع به خانمها جواب نمی دهم.

منظورم تلویزیون است.
آها!

یعنی چی «آها»؛
یعنی این را هم در چنین برهه ای جواب نمی دهم.

خواننده مورد علاقه؛
خواننده مجله گل آقا.

نام پنج فیلم؛
کداک ، سونی ، ماکسل ، کونیکا... بیشتر یادم نمی آید.

چه لباسهایی را هیچ گاه نمی خرید؛
لباسهای زنانه.

زیباترین پرنده؛
بزغاله.

بله؛
منظورم وقتی است که به زیبایی از چاله ها می پرد.

ما را سر کار گذاشته اید؛
فعلا که جفتمان را سر کار گذاشته اند.

یک تعریف از سیاست؛
تعریفی ندارد.

بهترین ابزار تربیت؛
گوشزد! البته به شرطی که بر سبیل استمرار باشد.

نظرتان راجع به ریاست جمهوری زنان؛
یعنی بیایند رئیس جمهور بشوند؛

بله.
نه خیر. همان فعلا «نشینند و زایند شیران نر» بهتر است.

این کلمات شما را یاد چه می اندازد: یخ؛
مصاحبه.

زرشک!
چی آقا؛

منظورم این است که با زرشک یاد چی می افتید؛
آها... یاد وعده مسوولان.

اگر گل آقا نبودید، می خواستید چه کسی باشید؛
دانشمند فرهیخته. شاغلام عوام.

و اگر آن هم نبودید؛
استاد فرزانه غضنفر بی سواد.

و اگر هیچکدام نبودید؛
ببین اگر فکر می کنی می گویم ممصادق زن ذلیل ، کور خوانده ای!

اگر مجبور باشید چه؛
ترجیح می دهم کمینه باشم. اما ممصادق نباشم.

یعنی شما زن ذلیلی را بد می دانید؛
پاسخ می دهم از ترس سردبیر ماهنامه «زنان». قربه الی الله: نه خیر!

آیا غضنفر وجود خارجی دارد؛
نه. وجود داخلی دارد.

در کجا؛
در آبدارخانه شاغلام.

شاغلام چطور؛
از غضنفر بپرسید.

چرا آبدارخانه را برای نوشتن انتخاب کردید؛
چون در آنجا سماور است و از سماور بخار برمی خیزد.

گل یعنی چه؛
یعنی یک پارچه آقا.

آقا یعنی چه؛
یعنی یک دسته گل.

و گل آقا؛
یک دسته گل دماغ پرور.

و بالاخره این که چرا «گل آقا» را درآوردید؛ آیا این مجله جایی گیر کرده بود؛
نه. ولی یک چیزهایی در یک جاهای دیگری گیر کرده بود.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها