در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد؛
اگرچه مین دشمنان همچنان به دنبال قربانیگرفتن است، اما دلاورمردان ارتش جمهوری اسلامی ایران از همان نخستین روزها به مقابله با آن برخاستهاند و همچون نخستین روزهایی که کشورمان مورد حمله ناجوانمردانه رژیم بعث عراق قرار گرفت به کشف و خنثیکردن مینهایی میپردازند که توسط دشمن در دل خاک پنهان شده است.
به منظور بررسی اقداماتی که ارتش تاکنون در خصوص پاکسازی اراضی آلوده به مین انجام داده است، با امیر سرتیپ دوم عبدالکریم همتی به صحبت نشستیم. وی قریب به یکسال است فرمانده قرارگاه مرکزی پاکسازی است، این مرکز سال گذشته شکل گرفت. همتی پیش از آن نیز حدود 7 سال فرمانده قرارگاه پاکسازی استان خوزستان بود که بیشترین آلودگی به مین را داشته است.
در ابتدا توضیحاتی درباره اراضی آلوده به مین ارائه دهید، از جمله اینکه چه مقدار از اراضی کشورمان آلوده به مین بوده و چه مقدار از آنها پاکسازی شده است؟
به صورت تقریبی حدود 2/4 میلیون هکتار از اراضی کشور آلوده به مین بوده که از همان سال 59 که عملیات ثامنالائمه انجام شد، عملیات پاکسازی نیز آغاز شد. یعنی در واقع بعد از شکست حصر آبادان، یگانهای مهندسی نیروی زمینی ارتش اقدام به پاکسازی مینها کردند تا یک ایمنی نسبی برای مردم و همینطور رزمندگانی که در این منطقه تردد داشتند، به وجود آید. لیکن پاکسازی که به صورت اخص و به شکل کامل انجام شود بعد از پایان جنگ در سال 67 آغاز شد و نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی با 20 گردان مهندسی رزمی در 3 استان کرمانشاه، ایلام و خوزستان کار پاکسازی را شروع کرد.
چه مقدار از این 2/4 میلیون هکتاری که فرمودید، تاکنون پاکسازی شده است؟
بالغ بر 4 میلیون هکتار به طور کامل پاکسازی شده است و با توجه به اینکه علاوه بر ارتش، سپاه و بخش خصوصی نیز وارد عمل شدهاند پیشبینی میشود ظرف یکی دو سال آینده کار پاکسازی به اتمام رسیده و کامل انجام شود.
ارتش بیشتر در چه مناطقی از کشور وارد این کار شده است؟
ارتش از همان دوران جنگ کار پاکسازی را انجام میداده است یعنی هر منطقهای که بعد از عملیات آفندی آزاد میشد، توسط یگان مهندسی رزمی مورد بررسی قرار میگرفت منتها کار پاکسازی از سال 67 به صورت رسمی با احداث 3 قرارگاه پاکسازی در 3 استان کرمانشاه، ایلام و خوزستان توسط ارتش آغاز شد و تا الان هم ادامه دارد.
این سه استان بر چه اساسی در سبد ارتش قرار گرفته؟ تقسیم کار به چه صورت بوده است؟
به نوعی میشود گفت تقسیم کار بود. کار پاکسازی استانهای شمال غربی کشور نظیر کردستان و بخشی از استان آذربایجان غربی به سپاه محول شد و 3 استان دیگر به ارتش و میتوان گفت که اکثر فعالیت ارتش در این سه استان بوده است.
چه معیاری در این تقسیمبندی لحاظ شده است؟
این تصمیمی بود که ستاد کل گرفت. شاید یکی از دلایل نحوه چگونگی تقسیم استانها بین ارتش و سپاه مربوط به این مساله باشد که چون نگهداری از مرزهای استانهای خوزستان، ایلام و کرمانشاه از ابتدا به عهده ارتش بود، پاکسازی اراضی این استانها نیز به ارتش سپرده شد.
آیا این تصمیم مربوط به ایرماک بوده است یعنی سازمانی تحت ریاست وزارت دفاع که متشکل از ارتش، وزارت دفاع، سپاه، نهادهای مدنی (NGO)، وزارت بهداشت و وزارت امور خارجه است و متولی اصلی مینزدایی در ایران به شمار میرود؟
خیر. تا سال 84 مسوولیت پاکسازی به عهده وزارت کشور و استانداریها بود و وزارت دفاع اصلا دخالتی در این امر نداشت، اما از سال 84 سیاست دولت بر این مبنا قرار گرفت که کار پاکسازی به وزارت دفاع واگذار شود و امروز هم متولی این کار مرکز مینزدایی وزارت دفاع است. شرکتهای خصوصی نیز از سال 85 وارد این کار شدند در حالی که تا قبل این سال، کل کار پاکسازی به عهده ارتش و سپاه بود و قسمت اعظم پاکسازی تا سال 85 انجام شده بود.
یعنی الان شما به صورت پیمانکاری به کار مینزدایی مشغولید؟
بله. علاوه بر ارتش، سپاه و شرکتهای خصوصی نیز به عنوان پیمانکار در این کار حضور دارند.
میخواهم کمی درباره مناطق آلوده صحبت کنید و اینکه آیا استانها به یک میزان دچار آلودگی مین هستند یا با هم متفاوتند؟
میزان آلودگی استانها با یکدیگر متفاوت است و استان خوزستان به خاطر اینکه از حساسیت خاصی در زمان جنگ برخوردار بود و بیشترین عملیاتها در این استان انجام میشد، بیشترین میزان آلودگی را دارد. هر چه به سمت استانهای شمال غربی میرویم از میزان این آلودگی کاسته میشود.
بافت جغرافیایی استانها با یکدیگر متفاوت است. مثلا خوزستان دشت است، ولی استان ایلام منطقهای کوهستانی. به لحاظ پاکسازی کار در کدام استانها سختتر است؟
نمیشود خیلی دقیق گفت که مینزدایی در کدام استان سختتر و در کدامیک راحتتر است. هر استانی شرایط خودش را دارد. مثلا در خوزستان مناطقی داریم مثل چزابه و فکه که رملی هستند و در این مناطق مینهایی به عمق یک یا 2 متری رفتهاند که یافتن آنها کار بسیار سخت و زمانبری است. استانهای غربی کشور نیز مشکل خاص خود را دارند. مینها بر اثر بارندگی جابهجا شده و درون شیارهایی افتادهاند که یافتن و خنثیکردن آنها نیز سخت و وقتگیر است. برای همین نمیشود گفت که در کدام منطقه کار راحتتر است و در کدام سختتر با این حال آن گونه که نیروهای درگیر این کار میگویند، مینیابی در مناطق رملی سختتر است. بخصوص که گرما نیز به علت نوع لباسی که موقع مینیابی استفاده میشود، سختی کار را افزایش میدهد.
اما در دشت در نهایت با استفاده از ماشینهای مینکوب، میتوان مطمئن شد که منطقه از مین پاک شده است!
کار مینیابی کاری دستی است و ماشینهای مینکوب فقط ضریب اطمینان را بالا میبرند. یعنی در آغاز فرد متخصص باید برود مین را پیدا کند، خنثی کند و بعد در خاتمه ماشین مینکوب میآید و برای افزایش ضریب ایمنی از آن استفاده میشود.
اما همین ماشینهای مینکوب را نمیتوان در مناطق کوهستانی استفاده کرد !
درست میگویید. قدرت مانور ماشینهای مینکوب در مناطق کوهستانی کاهش مییابد، لذا ضریب اطمینانی که در مناطق دشت حاصل میشود، ممکن است به دست نیاید. لذا به این جهت میتوان به مقایسه کار در نواحی مختلف پرداخت.
امیر! اصلا چند نوع میدان مین داریم؟
میادین مین انواع مختلف دارد که عبارتند از حفاظتی، سدکننده، ایذایی، پدافندی و فریبنده.
و میادین مینی که عراق در طول جنگ تحمیلی به کار برد، از چه نوع بود؟
میدان مینی که ما معمولا با آن برخورد میکنیم، از نوع پدافندی و استاندارد است که خوشبختانه در بین میادین مین، کار کشف و خنثیکردن آن راحتتر است.
چالش اصلی که در موضوع مینزدایی با آن مواجه هستیم، چیست؟
امروزه برای نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی چالش خاص و بزرگی وجود ندارد. در اوایل کار در سالهای اولیه جنگ تحمیلی، عمدهترین مشکل ما نبود تجهیزات مورد نیاز بود. یعنی نیروهای ما لباس محافظ مینزدایی نداشتند و با همان لباس سربازی به این کار میپرداختند. به همین دلیل تلفات ناشی از پاکسازی بالا بود و مجروحان مینزدایی زیاد بود. الان خوشبختانه با وجود تجهیزاتی که وزارت صنایع در اختیار نیروها قرار داده، میزان تلفات بسیار کاهش یافته است. با وجود این شاید مهمترین بحثی که اصولا در بحث مینزدایی وجود دارد، موضوع آموزش است که البته در حال حاضر نیروهای ارتش آموزشدیده و بسیار خبره هستند و این را بدون هیچ اغراقی عرض میکنم. یعنی شما در هیچ ارتشی نمیتوانید یگان مهندسی رزمیای را پیدا کنید که تجربه گرانبهای ارتش جمهوری اسلامی را در رابطه با پاکسازی داشته باشد. ما در سالهای اخیر فقط یک مجروح داشتهایم که این نشان میدهد هم آموزش خوب بوده و هم تجهیزات. منتها مهمترین چالشی که در این زمینه به چشم میخورد بحث اعتبار و منابع مالی است که باید برای این کار تامین شود. دولت و وزارت دفاع متولی بودجه هستند. برای ساخت مین چیزی حدود 3 دلار هزینه لازم است، اما خنثیکردن آن نزدیک به هزار دلار هزینه دارد. من فکر میکنم آن اعتبارمالی که برای پاکسازی اختصاص یافته، کافی نیست.
من در سال 83 دیداری از عملیات مینزدایی در کشورمان داشتم و در آستانه سال 90 نیز دیداری مشابه انجام شد. تصور میکردم با گذشت 8 سال، نوع و کیفیت تجهیزات ارتقاء یافته باشد، اما متاسفانه دیدم که از همان وسایل سابق، استفاده میشود. پوتینهای ضدمین همان پوتینهای قبل بود که سنگینیاش کار را برای مینیابها سخت کرده است. چرا به اینگونه است؟
با توجه به محدودیتهایی که امروزه علیه کشور ما اعمال میشود، کشورهای سازنده، تجهیزات جدید در اختیار ایران نمیگذارند و این وزارت صنایع خودمان است که این وسایل را تولید کرده است و در اختیار یگانها قرار داده میشود. البته انتظار نیروهایی که به کار مینیابی مشغولند، کاملا بجاست. آنها میدانند که پوتینهای سبکتر در بازار موجود است که کار با آنها بسیار راحتتر است، اما در حال حاضر به همان علتی که مطرح کردم چنین امکانی مهیا نیست.
یگانهایتان این پوتینها را در کجا دیدهاند که میگویید با سبکیشان آشنایند؟
ظاهرا تعدادی از این پوتینها توسط یک شرکتی وارد و در وزارت صنایع نیز اقداماتی برای ساخت این نوع پوتینها شده است، اما هنوز به مرحله تولید انبوه نرسیده است.
آنطور که من مطلع هستم این پوتینها در اختیار مینیابهایی است که در شرکتهای خصوصی به کار مشغولند. با این وضع ممکن است برخی تصور کنند ارتش آنگونه که باید به فکر پرسنل مینیاب خود نیست.
من با آمار میتوانم این شائبه را تکذیب کنم. اگر واقعا تجهیزاتی که ما داریم کافی نبود یا آموزش ما ناقص بود امروز باید ما نیز مانند دیگر سازمانها و شرکتها، آمار تلفات بالایی داشتیم، اما میبینیم اینگونه نیست. اگر شما از مرکز مینزدایی سوال کنید پاسخ میشنوید که ارتش کمترین آمار تلفات را به لحاظ شهید و مجروح دارد آن هم در حالی که بیشترین سهم را در پاکسازی دارد. امروز ما مدعی هستیم که اکثر مناطق آلوده به مین را ارتش جمهوری اسلامی ایران پاکسازی کرده است. مردم شهرهای مرزی سوسنگرد، آبادان، هویزه و... زمانی به شهرهایشان برگشتند که ارتش آنجاها را پاکسازی کرده بود. اگر آمار بگیرید میبینید که ارتش حجم عمده این 2/4 میلیون هکتار را پاکسازی کرده است و سهم عزیزان دیگر در این امر، شاید چیزی حدود 500 هزار هکتار بوده است.
تغییر متولی پاکسازی اراضی آلوده به مین از وزارت کشور به وزارت دفاع چه تاثیری داشته است؟
ماموریت ما چه آن زمانی که مسوولیت پاکسازی با وزارت کشور بود و چه حالا که با وزارت دفاع است، تفاوتی نکرده است. روش هر دو وزارتخانه یکی است منتها کار با افرادی که در وزارت دفاع هستند، چون نظامیاند و درک بهتری از جنگ و مسایل نظامی دارند، راحتتر است.
تمام میادین مین نقشه دارند. آیا شما برای مینزدایی و پاکسازی دسترسی به نقشهها دارید؟
خیر اصلا. در جنگ تحمیلی ما مورد هجوم قرار گرفتیم و بالغ بر 99 درصد میادین مین را عراقیها ایجاد کرده بودند و میدانهایی که ما کار گذاشتیم خیلی کم و بندرت بوده که نقشه آنها هم موجود بود، اما به نقشههای مینی که عراقیها ایجاد کرده بودند، دسترسی نداشتیم. در ابتدای جنگ ما حتی نوع مینهایی را که دشمن به کار میبرد، نمیشناختیم. اکثر آنها برای بلوک شرق بود و یکی از مشکلاتی که در اوایل جنگ با آن درگیر بودیم شناسایی این مینها بود که نیروی مهندسی ارتش در بروجرد این کار مهم را انجام داد و بعد از آن هم شروع به آموزش دانستههایش کرد.
آیا امکانپذیر است که میدان مینی نقشه نداشته باشد؟
اصلا چنین چیزی امکانپذیر نیست. هر فرد نظامی که میدان مین ایجاد میکند باید آن را حتما ثبت کند و این یک قانون است. این نقشهها نیز سری است.
آیا تاکنون مذاکرهای بین ایران و عراق برای تبادل نقشههای میادین مین شده است؟
شنیدهام که ایران تلاش کرد طی مذاکراتی با عراقیها نقشههای مین را در اختیار داشته باشد، اما این اتفاق نیفتاد. ظاهرا استناد عراقیها هم این بوده که بیشتر اسناد و مدارک مربوطه از بین رفته است. البته نکتهای را هم اضافه کنم که حتی اگر الان بر فرض این اسناد در اختیار ما قرار بگیرد برای ایران ارزش چندانی ندارد، چون اکثریت میادین مین پاکسازی شده است.
این که گفته میشود بسیاری از میادین مین عراق توسط کشورهای اروپایی نظیر ایتالیا و آلمان ساخته شده صحت دارد؟
بله، کاملا صحت دارد. اینکه گفته میشد مهندسی عراق خیلی قوی بود، بخاطر حضور شرکتهای اروپایی در ارتش عراق بود.
آیا برای ارتش این امکان وجود دارد که برای پاکسازی با بخش خصوصی همکاری کند؟
بله. امروزه که نزدیک به یکسال است قرارگاه پاکسازی در ارتش ایجاد شده این مجوز نیز صادر شده است که در صورت لزوم از شرکتهای خصوصی برای امر پاکسازی استفاده شود. بنابراین مجوز ما مجاز به جذب 2000 نفر نیرو هستیم، اما در واقع در حال حاضر این نیاز احساس نمیشود چون این شرکتهای خصوصی هستند که به ارتش مراجعه میکنند و درخواست آموزش و تجهیزات دارند.
آیا افراد به طور داوطلبانه وارد کار مینیابی میشوند؟
قطعا داوطلبانه است. بدون اغراق میگویم این نیروهایی که الان مشغول کار پاکسازی هستند فقط عشق و علاقه به کار و سازمان و کشورشان دارند که به این کار مشغولند چون مینیابی به لحاظ مادی، درآمد چشمگیری برایشان ندارد و صرفا به خاطر همان عشق و علاقه این کار را انتخاب کردهاند.
نیروهای مینیاب شما با توجه به استرس و فشار روانی که کارشان دارد، در روز چند ساعت موظف به کار هستند؟
همتی: برای ساخت مین چیزی حدود 3 دلار هزینه لازم است، اما خنثیکردن آن نزدیک به هزار دلار هزینه دارد و من فکر میکنم آن اعتبارمالی که برای پاکسازی اختصاص یافته، کافی نیست
نیروها در طول روز باید 8 ساعت کار کنند، اما نه بدین معنی که یک نفر تمام 8 ساعت را در میدان مین باشد. چون هر تیم بعد از یک ساعت کار به عقب برگشته و تیم دیگری کار را ادامه میدهد برای همین هر نفر شاید کمتر از 4 ساعت در روز به کار مینیابی و خنثی کردن آن مشغول باشد.
در شرکتهای خصوصی به چه شکل است؟
آنها بیشتر کار میکنند برای این که درآمدشان بالاتر برود. در واقع بحث کار دولتی و غیردولتی است. البته شرکتهای خصوصی که در حال حاضر مطرح هستند تعداد پرسنلشان حدودا 10 نفر است.
آمار شهدا و مجروحانتان چگونه است؟
ارتش از سال 67 به بعد در رابطه با پاکسازی حدود 160 نفر شهید داده و حدود 930 نفر مجروح داشته است که خوشبختانه این آمار هر ساله به دلیل بهبود تجهیزات و آموزش کمتر شده است. مثلا طی 2 سال گذشته تنها یک مجروح داشتهایم و این فقط به خاطر تجارب ارزشمندی است که در سالهای قبلتر به دست آوردهایم.
آیا کشتهشدگان مین جزو شهدا محسوب میشوند؟
بله. یکی از مسائلی که الان بنیاد شهید درخصوص افرادی که مشغول مینیابی هستند، براحتی میپذیرد همین شهید محسوبشدنشان است.
مینزدایی کار پرخطری است. آیا طرحی برای بازنشستگی پیش از موعد افرادی که به این کار مشغولند، دارید؟
ما اقداماتش را انجام دادهایم و نمیدانم که این بحث در ستاد کل مانده یا مجلس که هنوز به تصویب نرسیده است. این موضوع فراتر از بحث میادین مین هم هست و ما در قانون اساسی داریم کسانی که با مواد ناریه کار میکنند، شغلشان جزو مشاغل زیانآور و سخت محسوب میشود که باید مزایای بیشتری به آنان اختصاص یابد. بر همین اساس بود که درخواست بازنشستگی زودتر از موعد را آماده کردیم که دیگر نمیدانم در چه مرحلهای مانده است.
قبل از اینکه مجلس چنین طرحی را به تصویب برساند، ارتش برای این پرسنل خود چه مزایایی را در نظر گرفته است؟ چون در صحبتی که با پرسنلتان داشتم، گفته شد که مزایای خاصی دریافت نمیکنند.
در حال حاضر ارتش در مناطق مرزی در 2 حوزه در حال خدمت است؛ یکی مرزداری است و دیگری مینزدایی. بسیاری از نیروهای ما مربوط به یگانهای رزمی هستند که کار مرزداری را انجام میدهند و از ورود قاچاق و قاچاقچیان و منافقین و غیره جلوگیری میکنند. بخش دیگر نیز مشغول کار پاکسازی هستند که آنها هم در 3 استان مشغول به فعالیت هستند. ارتش به آن افرادی که مرزداری میکنند ماهیانه به خاطر سختی کار، پاداشی به آنان میدهد، اگرچه پاکسازی اعتبار و بودجه بیشتری را نیاز دارد.
قراردادهای شما با وزارت دفاع برای پاکسازی به چه صورت است؟
در دهه 70 برای پاکسازی هر هکتار مبلغ 10 هزارتومان ارائه میشد اما سال 89 به هکتاری 3 میلیون تومان رسیده که با توجه به رشد تورم و... تفاوت چندانی نکرده است. این قرارداد که هکتاری 3 میلیون تومان بسته میشود یک یگان، درگیر کار پاکسازی میشود و در بهترین حالت اگر منطقه مورد نظر مشکل خاصی نداشته باشد هر هکتار ظرف چهار پنج روز پاکسازی میشود، اما اگر میدان مین سخت باشد، زمان بیشتری میبرد. حالا حساب کنید که در این مدت، هزینه سوخت اتومبیلها، خوراک، حقوق کارکنان از راننده گرفته تا مینیاب، هزینه آمبولانس، فوقالعاده و پاداش چقدر خواهد بود؛ قطعا خیلی بیشتر از مبلغی است که پرداخت میشود، اما چون ما نگاه سودآوری به این امر نداریم، فقط به عنوان یک وظیفه و عمل خداپسندانه به کار پاکسازی مشغول هستیم. اگر از افرادی که مینیابی میکنند بپرسید متوجه میشوید که فقط برای آسایش و آرامش مردم این شرایط کار را پذیرفتهاند.
همه مناطق دشت و کوهستانی با یک قیمت محاسبه میشوند؟
برای مناطق خیلی سخت مثل مناطق رملی این مقدار شاید اندکی افزایش یابد.
آیا ایران تاکنون کمکی از نهادهای بینالمللی برای مینزدایی دریافت کرده است؟
خیر تاکنون کمکی دریافت نشده است.
چرا؟ اصلا همچین چیزی روال هست؟
بله. معمول است مثلا سازمانهای بینالمللی در افغانستان فعالیتهای زیادی درخصوص مینیابی انجام دادهاند. درباره عدم کمک به ایران هم شاید دلایل متعددی وجود داشته باشد از جمله مشکلاتی که استکبار با ایران دارد.
در حال حاضر مهمترین اولویت ارتش در بحث مینزدایی چیست؟ و دنبال بهبود چه چیزهایی در این زمینه هستید؟
برای بهتر کردن شرایط در بحث پاکسازی به دنبال افزایش بودجه و اعتبارات هستیم چون قطعا کمبودهایی برای بهروزکردن تجهیزات داریم. ما الان یک سری مینکوبهایی مثل تفتان یک و 2 داریم، اما کافی نیست و انتظار ما فراتر از اینهاست، لذا در فکر تغییر کاربری یکسری از تانکهایمان هستیم تا هم کار پاکسازی سهلتر انجام شود و هم با قدرت مانور بیشتری صورت گیرد.
با شرایط و امکانات فعلی فکر میکنید تا چه زمانی میتوانیم بگوییم کل اراضی آلوده پاکسازی شدهاند؟
پیشبینی میکنم تا 3 سال آینده کار پاکسازی ادامه خواهد یافت. رسیدن آن روز و برگزاری جشن پاکسازی چندان دور نیست.
در حال حاضر کار پاکسازی کدامیک از استانها که به ارتش محول شده، به پایان رسیده است؟
پروژههایی که قبلا در ایلام و کرمانشاه در دست داشتیم خوشبختانه به پایان رسیده است. بتازگی نیز یکسری قرارداد جدید برای مناطق سومار و دهلران منعقد کردهایم که باید تا پایان سال 90 به پایان برسد.
در پایان اگر نکتهای در نظر دارید، بفرمایید.
به عنوان فرمانده قرارگاه پاکسازی ارتش باید بگویم که نیروهای مهندسی زمینی ارتش قریب به 25 سال است که مشغول پاکسازی هستند. چند هدف از این امر پیگیری میشد از جمله پاکسازی شهرها نظیر کرمانشاه و ایلام. سیاست کلی نظام نیز پاکسازی شهرها و روستاها و زمینهای کشاورزی بود. از سوی دیگر بچههای ارتش در پروژههای اقتصادی نیز حضور چشمگیری داشتهاند و باعث رونق چرخه اقتصادی کشور شدهاند.
به چه صورت؟
پروژههای نفتی یادآوران و پروژههای نفتی شهر ایلام، در مناطقی قرار دارد که جنگ را به خود دیدهاند. لازمه فعالشدن این مناطق و بهرهبرداری از این پروژهها پاکسازی این مناطق بود که نیروهای ارتش این کار را انجام دادند. کشورهای خارجی که طرف ایران در این قراردادهای نفتی هستند حتی نمیپذیرند که یک ترکش 20 گرمی در منطقه وجود داشته باشد برای همین تا خیالشان از این بابت راحت نشود، حاضر به حضور در مناطق مذکور نمیشوند. لذا همکاران ما در فعالیتهای اقتصادی کشور هم به این گونه دخیل هستند.
مریم جمشیدی
گروه سیاسی
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد؛
جام جم آنلاین گزارش میدهد
جام جم آنلاین گزارش میدهد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد؛
یک فعال سیاسی:
یک نماینده مجلس:
در گفتوگوی «جامجم» با استاد حوزه و مبلغ بینالملل بررسی شد
گفتوگو با موسی اکبری،درخصوص تشکیل کمپین«سرزمین من»وساخت و مرمت۵۰خانه در منطقه زنده جان