زمان ناگذیر و بی‌رحم می‌گذرد و هر روز چهره سارکوزی را تکیده‌تر‌، اعتبار وی را مخدوش‌تر‌، قدرت وی را ضعیف‌تر‌، ارزش سخنش را کمتر و ابتکار عملش را محدودتر می‌سازد.
کد خبر: ۳۸۸۴۲۷

به گزارش ایسنا، روزنامه لوموند در تحلیلی درباره مشکلاتی که نیکلا سارکوزی‌، رئیس جمهور فرانسه در ماههای اخیر با آن دست به گریبان بوده‌، نوشته است: در اواسط ماه نوامبر گذشته پس از آنکه نیکلا سارکوزی بعد از ماه‌ها اهمال‌، اقدام به ترمیم کابینه‌اش کرد‌، می‌توانست امیدوار باشد که اکنون شرایط برای کاندیداتوری وی در انتخابات ریاست جمهوری سال 2012 مناسب‌تر باشد.

آخرین سال دوره پنج ساله ریاست جمهوری وی قرار بود صرف رعایت اصول کلاسیک و موثر برای جذب آرا در رقابت انتخابات شود‌: رئیس جمهوری که در حال رسیدگی به امور است‌، به مسائل ضروری بیش از پیش می پردازد، نقشه راه را تنظیم می‌کند و به عنوان رئیس گروه اقتصادی 20 ، خود را وقف مسائل اقتصادی جهان می‌کند‌؛ دولتی که دولتمداری می‌کند توسط نخست وزیری اداره می‌شود که به دولتمداری معروف است و از وزیرانی جان سخت تشکیل شده است‌؛ در نهایت نیز یک مسیر مشخص را دنبال می‌کند:‌ پیشبرد اصلاحات به نام منفعت عمومی.

هنوز به هنگام این ترمیم کابینه 500 روز تا برگزاری نخستین دور انتخابات زمان باقی مانده بود زمانی که برای آغاز یک جهش تازه برای انتخابات کافی بود اما از آن زمان صد روز گذشته و یا به تعبیر بهتر تلف شده است. این مشکل در رابطه با کابینه نیز وجود دارد؛ کابینه جدید ماه نوامبر نتوانست بیشتر از سه ماه دوام بیاورد.

نیکلا سارکوزی به خود افتخار می‌کرد که بهترین مدیر منابع انسانی در صحنه سیاست در فرانسه است. اما مجبور شد که تغییر عقیده دهد و دو مهره اصلی کابینه را قربانی کند؛‌ یعنی وزیر امور خارجه و وزیر کشور، به عبارت دیگر نیکلا سارکوزی صدای فرانسه را در جهان خارج و حافظ امنیت در داخل، قربانی کرده است.

اما مگر چقدر این کار اهمیت دارد؟ درباره وزیر امور خارجه فرانسه‌، میشل آلیو- ماری کناره گیری اجتناب ناپذیر بود. آن هم بعد از رسوایی تعطیلات وی در تونس و تبانی با رژیم ساقط شده بن علی‌، و بعد از خطاهای مکرر وی و همین طور تحولات سرنوشت سازی که در عرض دو ماه کل کرانه جنوب مدیترانه را زیر و رو کرد.

وزیر امور خارجه فرانسه چگونه نفهمید که همان قدر که وظیفه‌اش ایجاب می‌کند،‌ آبرویش نیز ایجاب می‌کند قبل از آنکه مجبور به استعفایش کنند،‌ داوطلبانه استعفا دهد؟ چطور در جریان استعفای اجباری‌اش وی به خود اجازه داد که در استعفا نامه‌اش خود را قربانی دسیسه و توطئه قلمداد کند؟ چطور وی نتوانست تخشیص دهد که بی‌آبرویی که وی به بار آورده است مستقیما اعتبار سارکوزی را نیز به عنوان رئیس جمهور زیر سوال برده است؟ صادقانه باید گفت که این واقعا جای سوال دارد.

اما در مورد وزیر کشور فرانسه یعنی بریس اورتفو که مدت‌ها صدای رئیس خود،‌ سارکوزی بود و در این مدت طولانی از چشم پوشی شخص رئیس جمهور از خطاهایش بهره مند بود، مجازات تحقیرآمیزتر بود‌: او هیچ خطایی جز اینکه نتوانسته بود از دید کاخ الیزه وظیفه‌اش را به نحو احسن انجام دهد‌، مرتکب نشده بود. اما اکنون چیزی جز افسوس برای سارکوزی باقی نمانده است چرا که به وضوح اوست که اکنون آسیب اصلی را می‌بیند.

وی می خواست که همه چیز را تحت نظر داشته باشد‌، کارکردهایش و اختیاراتی که این کارکردها برای او فراهم می‌سازند را عملی سازد و با بهره‌گیری از مقام ریاستش در گروه اقتصادی 20 در صحنه سیاست بین‌الملل نیز خود را مطرح کند.

این راهی بود که سارکوزی می توانست با توسل به آن آرای عمومی را جلب کرده و تمایز خود را با رقبای انتخاباتی احتمالی‌اش در سال 2012 به رخ بکشد.

با وجود این‌، در هفته‌های اخیر این احساس تقویت شد که نیکلا سارکوزی دستخوش تلاطم حوادث گردیده و این وضعیت اضطراری وی را دچار مشکل و مجبور به چاره اندیشی دوباره کرده است. هرچند که تا همین دو روز پیش قادر به واکنش نبود.

وی در ظاهر خیلی مطمئن به نظر می‌رسد اما در واقعیت بسیار نگران و مردد است.

در دو ماه گذشته سارکوزی راهکارهای ارتباطی بعضا ناهماهنگی را مورد استفاده قرار داد:‌ در ماه فوریه او یک سخنرانی دو ساعت و نیمه را برای چند فرانسوی که مشخص بود دقت زیادی در گزینش آنها صورت گرفته است انجام داد به گونه‌ای که نتیجه آن سر و صدای زیادی به پا کند.

اما در 27 فوریه گذشته در نطق خود باز به رویه پیشین خود بازگشت به طوری که هر کس از آن می فهمید که وی تصمیم به کناره گیری وزیر امور خارجه و وزیر کشور گرفته است.

در مجموع عملکرد چند ماه گذشته سارکوزی به وضوح نشان می‌دهد که اهداف مورد نظر وی محقق نشده است و هفته به هفته اعتماد مردم فرانسه به وی کمرنگ‌تر می‌شود و حتی دیگر اعتبار وی برای پیشبرد امور بین‌المللی کشور فرانسه نیز زیر سوال رفته و دو سوم فرانسوی‌ها به وی اعتماد ندارند.

به نظر می‌رسد سال آخر دوره پنج ساله ریاست جمهوری سارکوزی برای وی بسیار طولانی باشد.

اما سارکوزی می‌تواند با تصور اینکه تنها 400 روز دیگر را باید تحمل کند تا مشکلاتش به پایان برسد‌، خود را تسلی دهد. "آقای رئیس جمهور! دوام بیاور‌! تا پایان راه چیزی باقی نمانده است."

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها