کد خبر: ۳۸۶۰۶۳

بسیاری از آنان در رویا به چیزهایی فکر می‌کنند که هیچ‌گاه در عالم واقع به آن دست نمی‌یابند و خیلی‌ها هم به بخشی از رویایشان می‌رسند، به هر حال داشتن یک خانواده ایده‌آل نه فقط آرزوی دختران و پسران مجرد که رسیدن به آن آرزوی زنان و مردان متاهلی است که سال‌ها از انتخاب همسر و تشکیل خانواده از سوی آنان می‌گذرد و هنوز در ترسیم داشتن خانواده ایده‌آل و رابطه عاشقانه با همسر و فرزندانشان به خیالپردازی پناه می‌برند. شنیدن خیال و رویای زنان و مردانی که سال‌هاست از آن دوران فاصله گرفته‌اند، شنیدنی است.

گوهر سلوکی، 42 ساله است و 2 فرزند پسر دارد، از رویای خود درباره همسر و خانواده آینده‌اش چنین می‌گوید: «همیشه دوست داشتم با یک استاد دانشگاه ازدواج کنم، اتومبیل آخرین مدل داشته باشیم و هر سال عید با همسرم به سفر خارج از کشور برویم، اما حالا همسر یک کارمند اداره دارایی هستم، یک پراید داریم و هر سال برای مسافرت به شمال می‌رویم.... او از داشتن همسر و فرزندان سالم راضی است و رویاهای دوران جوانی را طبیعی و به مقتضای سن و سال کم و ناپختگی عنوان می‌کند و می‌گوید: «البته داشتن همسر استاد دانشگاه و اتومبیل شیک و مسافرت به خارج خوب است، اما به دست آوردن این چیزها با خواب و خیال نمی‌شود. زندگی به من یاد داد که برای رسیدن به رویاهایم باید تلاش کنم و بجنگم» او خانواده خوشبخت را خانواده‌ای می‌داند که پدر و مادر آن به هم اعتماد دارند و به هم احترام می‌گذارند.

روهام . س، فروشنده لوازم خانگی است، همسر او خانه‌دار است و 4 فرزند دارد، از ازدواج و دوران مجردی او 30 سال می‌گذرد، می‌گوید: «جوان که بودم دوست داشتم همسرم چشمان آبی و موهای طلایی و دستپخت خوبی داشت، خوشبختانه به مراد دلم رسیدم و با دختر همسایه‌مان با همین ویژگی‌ها ازدواج کردم، اما حالا که بچه‌هایم بزرگ شده‌اند، آنها را نصیحت می‌کنم که فقط زیبایی و دستپخت ملاک انتخاب همسر نیست،» او اضافه می‌کند:‌ «من به پسرها و دخترهایم توصیه می‌کنم تا همسری انتخاب کنند که کتابخوان، با فرهنگ و از خانواده‌ای اصیل باشند، در سختی‌ها و فراز و نشیب‌های زندگی، پشتوانه‌تان باشد و شما را در پیشرفت یاری کند.»

این پدر 58 ساله، خانواده خوب و مطلوب را خانواده‌ای می‌داند که فرزندان صالح داشته باشند، خانواده‌ای که قدر زحمات پدر و مادر را بدانند و همه به هم احترام بگذارند؛ البته به گفته او شرایط مناسب مالی هم مفید است به شرطی که اعضای خانواده قناعت داشته باشند.

به نظر می‌رسد، افراد هر چه از دوران تجرد و خیالپردازی‌های دوران انتخاب همسر و تشکیل خانواده فاصله می‌گیرند، معیارهای آنان معنوی‌تر می‌شود، هر چند عده‌ای از جوان‌ترها هم معتقدند، داشتن یک خانواده مطلوب و دارای روابط مناسب، نیازمند تحقیق و مطالعه پیش از ازدواج و در نظر گرفتن ملاک‌های درست فرهنگی است، به عنوان نمونه سوده . ع ـ دانشجوی رشته جامعه‌شناسی در این باره می‌گوید: «من در رویایم تصور می‌کنم که همسرم فرد خوش تیپ و خوشرویی است، اما مهم‌تر از ظواهر، بودن همسر در کنارم آن هم در روزهای سخت زندگی است».

او که پدر و مادرش از هم جدا شده‌اند، توضیح می‌دهد: «متاسفانه ازدواج پدر و مادر من از لحظه اول براساس رویاهای جوانی آنان و نه معیارهای عقلانی بود. مثلا مادرم دوست داشت شوهرش به ظاهرش برسد و همیشه تعطیلات در خدمت خانواده بوده و درآمد مالی خوبی داشته باشد، اما پدرم یک کارمند ساده بود که در ارتقای شغلی هم با مشکلاتی مواجه بود و همین مساله دائم میان آنها را شکراب می‌کرد و همه ما را عذاب می‌داد.

خانه خوب، خانواده خوب

حتما شما هم با خانواده‌ای آشنا هستید که زندگی ساده و بی‌ریایی دارند و خانه‌شان سرشار از کمبودها و مضیقه‌هاست، اما وقتی دور یک سفره می‌‌نشینند، جمع‌شان پر از صفا و صمیمت است. در مقابل خانواده‌هایی که منزل شخصی‌شان چنان اشرافی است که بسیاری از ما آرزوی زندگی در خانه مشابه را داریم، اما در آن خانه‌ها از دل خوش خبری نیست، مصرف قرص اعصاب و روان عادت اعضای خانواده است و قهر و دعوای پدر و مادر فضای خانه شیک آنان را متشنج می‌کند.

نمی‌خواهیم مانند سریال‌های تلویزیونی بگوییم که پول، بلا و مصیبت می‌آورد و تمام خانواده‌های ثروتمند بدبخت هستند و بی‌پولی خوب است، اما پول شرط کافی برای خوشبختی و ساختن یک خانه ایده‌آل و آرام نیست.

مطالعات امور خانواده در کشورهای پیشرفته نشان می‌دهد که ویژگی‌های خانواده خوشبخت سراسر جهان از چند ویژگی‌ عام تبعیت می‌کند، سایت اطلاعاتی تبیان در این باره گزارش می‌دهد که یکی از ویژگی‌های یک خانواده خوب و موفق، «تعهد» است. در این خانواده، اعضا نسبت به هم متعهد هستند و به نیازهای همدیگر بیشتر از نیاز فردی خود اهمیت می‌دهند و با آن که خود مشکلاتی دارند ولی این مشکلات به تعهد آنان نسبت به خانواده آسیبی نمی‌رساند. اعضای خانواده‌های خوشبخت در پیگیری اهداف فردی مشوق هم هستند و از هرگونه فعالیتی که دوام و بقای خانواده را در معرض تهدید قرار می‌دهد، پرهیز می‌کنند.

قدردانی در حس وابستگی از جمله ویژگی‌های دیگر خانواده موفق است. اعضای این خانواده‌ها برای یکدیگر ارزش و احترام قائلند، دوستانه رفتار می‌کنند و به جای انتقاد بی‌رحمانه، خوبی‌ها و فضایل هم را بزرگنمایی می‌کنند. در یک خانواده خوب، پدر و مادر از فرصت‌های کوتاه برای ابراز علاقه به هم و به فرزندان استفاده می‌کنند، بدون واهمه با هم بحث و گفت‌وگو می‌کنند و اظهار عقیده حق طبیعی همه اعضا از بزرگ تا کوچک است. همکاری و تعاون با هم، آنان را در برابر دشواری‌ها و در لحظات بحرانی نزدیک می‌کند.

همچنین انضباط به معنی خویشتنداری و کنترل و هدایت رفتارها از طرف همه اعضا بخصوص والدین رعایت می‌شود، این‌گونه خانواده‌ها ‌به خاطر ارتباط صمیمانه‌ با هم اهداف مشترکی دارند و برای اهداف فردی هم احترام قائل هستند، در این‌گونه خانواده‌ها پدر و مادر سکاندار هستند ولی این امر به معنی حاکمیت بدون قید و شرط‌ آنان برخانواده نیست، آنها به فرزندان حق می‌دهند که مرام و شیوه خاص خود را داشته باشند و در صورت انحراف، با بیان آرام و مستدل فرزندان را راهنمایی می‌کنند.

همسر خوب، خانواده خوب

هر چند داشتن خانواده خوب مستلزم مشارکت همه اعضاست، اما رکن بنای خانواده را پدر و مادر تشکیل می‌دهند. همسران جوانی که ازدواج می‌کنند و اساس زندگی مشترک را تشکیل می‌دهند، شرط اولیه یک خانواده خوشبخت را پایه‌ریزی می‌کنند.

«شوهرم، بد دهن است، تا عصبانی می‌شود، به من و مادر و برادرهایم ناسزا می‌گوید، حتی پیش چشم بچه‌ها الفاظ رکیک به زبان می‌آورد.»

«خانم، زن خوب و تحصیلکرده‌ای است، اما حاضر نیست با خواهر و برادرم ارتباط داشته باشد چون وضع زندگی آنان از ما بهتر است و همسرم از این که خانه و خودروی ما مانند آنان نیست، غصه می‌خورد و حتی گاهی این کمبود را به رخ من می‌کشد.»

نگرانی‌ها و افکار منفی محیط کار را به خانه و اعضای خانواده خود منتقل نکرده و همسرتان را با دیگران مقایسه نکنید

«همسرم، زن بددلی است، در مقابل او نمی‌توانم با هیچ زنی صحبت کنم، به این بهانه که دلش می‌شکند و من به زن دیگری علاقه‌مندم، ارتباط من را با همکاران و اعضای فامیل محدود کرده است، من چنین حساسیتی به او ندارم و او را‌ آزاد می‌گذارم، اما او این اخلاق مرا نشانه بی‌غیرتی من و بی‌علاقگی به خود تعبیر می‌کند.»

«شوهر من مخالف کار کردن من بیرون از خانه است، 2 فرزند محصل داریم و من معلم هستم، او هر وقت بچه‌ها بیمار می‌شوند به من سرکوفت می‌زند که اگر در خانه بودم، بچه‌ها بیمار نمی‌شدند، با این دلیل که هیچ کمبود مادی در زندگی نداریم، از کار بیرون من ایراد می‌گیرد، اما من به زحمت درس خواندم و لیسانس گرفتم و به لحاظ روانی و اجتماعی به کار بیرون از خانه نیاز دارم.»

تمام این اختلاف نظرهای به ظاهر ساده، خانواده ما را از رسیدن به خوشبختی واقعی باز می‌دارد. درواقع اگر همسران روابط خوبی با هم نداشته باشند یا بسیار از هم دور باشند و اختلاف نظر و عقیده بین آنان فاحش باشد، رسیدن به خانواده خوب تقریبا غیرممکن ا ست.

اکرم بوالی، مشاوره ارشد خانواده، شرط اول یک خانواده موفق را موفقیت همسران یا پدر و مادر در برقراری ارتباط با هم می‌داند و توضیح می‌دهد: «بعد از علاقه که به نظر من اگر نباشد، ارتباط اولیه خدشه‌دار می‌شود، در این‌گونه خانواده‌ها همسران نسبت به هم نگرش مثبت دارند و پشت سر هم نزد اقوام و فرزندان بدگویی نمی‌کنند، دوم همدیگر را مثل یک انسان آزاد می‌بینند و حق مالکیت و تسلط برهم در روابط بین آنان جایگاهی ندارد. سوم به پیشرفت یکدیگر علاقه‌مندند، به هم و به علائق هم احترام می‌گذارند، با هم صمیمی هستند و جرو بحث احتمالی را با سکوت پاسخ می‌دهند. به گفته این مشاور، هر چند براساس قانون مدنی ریاست خانواده از وظایف مرد است اما این امر به معنی نادیده گرفتن حقوق اعضای خانواده نیست و زن نیز درکنار و دوشادوش مرد اختیاراتی دارد.

وی به همسران توصیه می‌کند: برای داشتن یک خانه آرام، از رقابت ناسالم و لجاجت با همسرتان پرهیز کنید، سعی نکنید مالک همسرتان باشید و به اصل تفاوت‌های فردی پایبند بمانید. باور کنید که می‌توانید در کنار هم زندگی آرامی داشته باشید، ولی صددرصد مثل هم فکر نکنید و علاقه‌تان به مسائل مختلف مانند هم نباشد.

از نگاه بوالی، خوشرویی و پرهیز از لحن آمرانه و تحکم‌آمیز، اساس خانه آرام و عاشقانه است، او توضیح می‌دهد: نگرانی‌ها و افکار منفی مربوط به محیط‌کارتان را به محیط منزل منتقل نکنید و هیچ‌گاه همسر و زندگی خصوصی‌تان را با دیگران مقایسه نکنید، چرا که زندگی مشترک شما همواره ویژگی‌هایی دارد که بسیاری از مردم در حسرت هستند.

خانه خوب، مادر خوب

همیشه در پایه‌ریزی یک خانواده خوب، بیشترین تاکیدها برنقش مادران است. مادر به خاطر برقراری ارتباط عاطفی باهمسر و فرزندان، بیشترین تاثیرگذاری را برخانواده دارد، اما این تاثیرگذاری از چه راه‌هایی امکان‌پذیر است؟

«وقتی فرزندم به دنیا آمد، احساس گناه می‌کردم، هر روز صبح زود ناچار بودم از خواب بیدارش کنم و او را به مربی مهدکودک بسپارم، گاهی خواب‌آلود بود وگاهی بیمار، اما من مجبور بودم راس ساعت 30/7 در اداره باشم، تا این که یک روز برای اثبات مادری‌ام، استعفا دادم و خانه ماندم تا به کودکم برسم، کودکی که دوست داشت ناهار را با من در خانه بخورد و صبح‌ها تا ظهر بخوابد و...» او مادری‌اش را با ماندن در خانه و از دست دادن استقلال مادی‌اش ثابت کرد، اما سال‌ها بعد، همین مادر که کبری لوطی نام دارد، خود را سرزنش می‌کند که ای کاش برای آسایش و رفاه فرزندش، چند سالی تحمل می‌کرد و زود خود را بازخرید نمی‌کرد.

تصور خانه و خانواده خوب بدون حضور مادری که خود را موفق و خوشبخت می‌داند، دشوار است، مادری که برای خودش احترام قائل نیست و خود را فراموش کرده و از کرامت بخشیدن به اعضای خانواده نیز ناتوان است. هر چند تصویر مادر در فداکاری صرف خلاصه می‌شود، اما فداکاری هیچ تعارضی با نیروی تدبیر، مدیریت، تربیت و توانایی‌های فردی مادران ندارد، چیزی که بسیاری از مادران به آن بی‌توجهند.

یک همسر یا مادر موفق در ارتباط با اعضای خانواده‌اش، برنامه دارد، او در ایجاد هماهنگی بین اعضا حس مدیریت دارد و می‌تواند ارتباط پدر با فرزندان را نیز تحت تاثیر قرار دهد. بسیاری از پدران از وابستگی بیش از حد فرزندانشان به مادر خانواده گله‌مندند و حتی مادر را باعث فاصله بین خود و فرزندان یا فرزندان را عامل ایجاد شکاف بین خود و همسرشان می‌دانند، این امر از یک زاویه، نشانه عدم مدیریت صحیح زنان در روابط درون خانواده است.

خانواده خوب، پدر خوب

پدر مدیر خانواده است، پدر نان‌آور خانواده است، بچه‌ها باید از پدرشان حساب ببرند، پدر یعنی سکوت، یعنی مودب نشستن، پدر یعنی پول گرفتن و... چرا نقش پدر به عنوان کلیدی‌ترین عضو خانواده در حد دستگاه تولید اسکناس تقلیل یافته و فرزندان هرگاه جیب خود را خالی می‌بینند، یاد پدرشان می‌افتند و آن‌گاه پدران، سرمست از این نیاز، «پدرسوخته‌ای» نثار فرزندان می‌کنند و اسکناسی در مشت‌شان قرار می‌دهد، آیا معنی پدر در خانه همین است؟ بیش از نیمی از مردان بزهکار با پدران خود ارتباط مناسبی نداشته‌اند، یعنی بی‌توجهی به نقش تربیتی پدر و نبود ارتباط موثر، مستمر و عاطفی بین پدر و فرزندان می‌تواند آینده یک خانواده را تباه کند.

اکرم بوالی در ادامه توصیف ویژگی‌های یک خانواده خوب، بر نقش پدر تاکید می‌کند و می‌گوید: «سنین کودکی برای فرزندان در ارتباط با پدرانشان، دوره حساسی است، هر قدر پدر و مادر در شیوه تربیتی خود بیشتر هماهنگ باشند، تعادل روحی و شخصیتی فرزندان بیشتر خواهد بود. پدر موظف است نسبت به وضعیت خانواده و بچه‌ها آگاه باشد و به بهانه مشغله از ارتباط عاطفی با دختران و پسرانشان شانه خالی نکند.

وی در عین حال پدران را تکیه‌گاه فرزندان می‌دانند و حضور آنان در خانه، دلگرمی اعضای خانواده را افزایش می‌دهد،؛ خلأ پدر از نظر این مشاور توسط مادر پر نشدنی است و پدر بهترین و مطمئن‌ترین راهنمای اعضای خانواده و با تجربه‌ترین مشاور خانواده است.

سراشیبی‌ای به نام «تجملات»

برخی مطالعات اجتماعی نشان داده که نابسامانی‌های اقتصادی، مهم‌ترین عامل افزایش آمار طلاق است. این روزها وجود برخی لوازم و ابزار لوکس در خانه، داشتن خودروی شخصی و پس‌انداز بانکی به جزء لاینفک خانواده‌ها تبدیل شده است. چه بخواهیم و چه نخواهیم، اقتصاد به طور مستقیم انسان‌ها و خانواده‌ها را هدف قرار می‌دهد و تورم و فقر و بیکاری می‌تواند محیط خانواده را دگرگون کند، چرا که مطالبات اعضای خانواده نسبت به چند دهه قبل فرق کرده است.

اما گذشته از نیازهای اساسی خانواده، ورود دیدگاه جدیدی با عنوان فرهنگ مصرفی و تجمل‌گرایی، انتظارات را از زندگی مشترک چنان بالا برده که بسیاری از خانواده‌ها زیر فشار این فرهنگ، کمر خم کرده‌اند. چشم و همچشمی‌ها، رقابت‌های ناسالم، تاکید بر نیازهای غیرضروری نه تنها ادبیات طلبکارانه را بین زوجین اشاعه داده که منجر به افزایش توقعات فرزندان از والدین شده است.

اصغر کیهان‌نیا، روان‌شناس و مشاور خانواده از جمله کارشناسانی است که نوکیسگی افراد را در اقتصاد ناسالم منجر به رواج چشم و همچشمی می‌داند.» چنین رقابتی ابتدا روابط همسران را تیره می‌کند و سپس جهان‌بینی فرزندان را نسبت به خانواده خوب خدشه‌دار می‌کند.

چگونه خوشبخت باشیم؟

خانواده خوشبخت، خانواده‌ای است که روابط عاشقانه‌ای بین اعضایش وجود داشته باشد، در متون روان‌شناسی برای خوشبختی توصیه می‌شود:

دست‌کم روزی یکبار به همسرتان بگویید، «دوستت دارم»

موقع سلام و خداحافظی دست بدهید، حتی همدیگر را ببوسید

خاطرات شیرین زندگی‌تان را مرور کنید

مسائل پیش پاافتاده را بزرگ نکنید و از اشتباه هم بگذرید

هر روز زمانی را به با هم بودن اختصاص دهید و با اعضای کوچک‌تر خانواده در مسائل جدی مشورت کنید

و بالاخره این که احترام متقابل، اصل مهم خوشبختی است، آن را جدی بگیرید.

کتایون مصری

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها