جام جم آنلاین گزارش میدهد
خشم احساسی است که به صورت جسمانی و هیجانی ابراز میشود و در واقع واکنش طبیعی موجود زنده نسبت به شرایط نامطلوب است. این حس میتواند از یک هیجان خفیف ناخوشایند شروع شده و تا احساس عصبانیت شدید پیش برود. با اینکه خشم احساسی طبیعی و لازم است، ولی وقتی شدت آن خیلی زیاد باشد، میتواند مشکل ساز شود.
بنابراین، اگر چه نمیتوان خشم و عصبانیت را از زندگی حذف کرد ولی میتوان آن را کنترل کرد. به عبارت دیگر ما حق داریم گاهی عصبانی شویم ولی نباید رفتارهای پرخاشگرانه داشته باشیم.
در این میان کنترل خشم به این معنی نیست که فرد اصلا خشم خود را نشان ندهد، بلکه کنترل خشم شامل ابراز خشم به شیوههای سازگارانه است.
نقطه مقابل خشم، رفتار جرأتمندانه است که فرد به وسیله آن میتواند بدون انجام رفتارهای پرخاشگرانه به افراد نشان دهد که از آنها رنجیده یا عصبانی شده است.
یک نکته بسیار مهم در مورد کنترل خشم این است که به محض ایجاد خشم بتوان آن را تشخیص داد و پیش از شدت پیدا کردن، آن را کنترل کرد. برای این کار بهتر است نسبت به علائم اولیه ایجاد خشم در خویش حساس شده و آنها را به محض بروز شناسایی کنیم. البته این علائم در تمام افراد یکسان نیستند.
به طور کلی علائم بروز خشم بسیار گسترده هستند. افزایش ضربان قلب، افزایش فشارخون، افزایش قندخون، گشاد شدن مردمک چشم، بالا رفتن کلسترول(چربی) خون، سوء هاضمه، دردهای دستگاه گوارش از جمله زخم معده، منقبض شدن عضلات و تغییر رنگ چهره (سرخ شدن و رنگ پریدگی) را میباید از جمله این علائم محسوب کرد.
همچنین داغ شدن یا یخ کردن، بیحس شدن یا سفت شدن برخی قسمتهای بدن، تسریع تنفس، کاهش تمرکز حواس، افسردگی و اضطراب، انزواطلبی، کاهش اعتماد به نفس، لکنت زبان، برهم خوردن آرامش در خواب، گرایش به اعتیاد و فرار یا ترک منزل، استفاده بیش از حد از مُسَکن، سردردهای شدید مانند میگرن، ترشح کورتیزول و سرکوب سیستم ایمنی بدن، دردهای مزمن و آرتروز، تشدید بیماریهای آسم و ریوی و کوتاه شدن عمر را هم نباید نادیده گرفت.
خشم خود را کنترل کنید
یکی از اولین کارهایی که برای کنترل خشم لازم است، شناختن موقعیتهای ایجادکننده خشم برای هر فرد است. در اکثر موارد افراد آشنا و مورد علاقه بیش از بیگانگان باعث خشم میشوند. بهطور معمول خشمی که ناشی از رفتار افراد نزدیک به فرد پایندهتر و شدیدتر از خشمی است که نسبت به افراد بیگانه به وجود آمده است. تحقیقات نشان میدهند در اکثر مواقع علت اصلی خشم، ناکامی است. ناکامی در واقع حالتی است که وقتی فرد به دلایلی نتوانسته به خواسته خود برسد، ایجاد میشود.
قطع شدن یک کار مورد علاقه، مورد ظلم واقع شدن، مسخره یا تحقیر شدن، قرار گرفتن در معرض پرخاشگری از طرف دیگران، مورد بیاعتنایی یا بیتوجهی قرار گرفتن، گول خوردن و آسیب دیدن از طرف دیگران از جمله عللی است که افراد به طور معمول برای خشم خود بیان میکنند.
در این میان باورها، خطاهای شناختی و خودگوییهای ذهنیمان از مهمترین عواملی هستند که بر نحوه نگرش ما تأثیرگذارند. این خطاها به شکلهای گوناگونی در افراد بروز میکند و زمینه خشم و عصبانیت را فراهم میسازد. مردم بر اساس باورهایی که طی سالیان گذشته شکل گرفته در مواجهه با موقعیتهای یکسان، ارزیابی و قضاوتهای مختلف دارند. به عبارت دیگر در اکثر مواقع افراد از یک موقعیت، برداشتهای متفاوتی دارند و هر یک حادثه را از زاویه دید خود میبینند و تفسیر میکنند.
این زاویه دید براساس افکار و باورهای شخصی در طول زندگی از تجربیات مراحل مختلف کودکی، مدرسه، دوران بلوغ، دانشگاه، محیط کار و... در ذهن فرد شکل گرفته و مستحکم میشود.
معمولا اساس باورهای افراد نسبت به خودشان، دیگران، گذشته، آینده، حتی باور درباره چگونگی نشان دادن عصبانیتشان، از خانواده آغاز شده و رفته رفته با وسعت یافتن سطح ارتباطات فرد، در جامعه، تکمیل میشود. میتوان گفت، باورهای افراد از تربیت و تجربه سرچشمه میگیرد. در واقع، اگر موضوعی را خصمانه و با دید منفی ببینیم، تبدیل به محرک و برانگیزاننده عصبانیت میشود، اما اگر موضوع را عادی، بیاهمیت و در کل با دید مثبت ببینیم، آنگاه موضوع قابل هضم میشود و موجب عصبانیت ما نخواهد شد. در واقع واکنش عصبانیت به نوع تفکر و تصور ما بستگی دارد، افرادی که دیدی مثبت به اتفاقات یا سخنان و رفتارهای دیگران دارند، کمتر دچار ناراحتی و عصبانیت میشوند. باورهای ما، طرز فکر و نوع رفتارمان را مشخص میکند که میتوانیم با تغییر باورهای غلطمان روند زندگیمان را بهبود بخشیم و بیشتر از زندگی لذت برده و کمتر دچار پیامدهای منفی عصبانیت شویم.
تحول در باورها
تحول در باورها کار چندان آسانی نیست اما فراموش نکنیم هیچ کاری محال نیست و هیچ چیز بزرگ و ارزشمندی بدون رنج و سختی حاصل نشده است. فقط کافی است حقیقت را بپذیریم، هرچند به ظاهر سخت و بزرگ باشد.
تا وقتی چیزی را نپذیریم، نمیتوانیم تغییرش دهیم، بنابراین با کار روی باورها و تغییر دادن آنها میتوانیم به تعدیل واکنشهایمان نایل شده و بتوانیم در موقعیتهای تنشزا برخود مسلط شده و عصبانیت خود را مهار کنیم.
باید سعی کنیم پایه باورهای ناسازگار و غیرتطابقی را سست و شکلگیری باورهای سازگار و منطقی را تقویت کنیم. در این صورت زندگی آرامتر و منطقیتری را تجربه کرده و از آن لذت بیشتری خواهیم برد.
پس بیاییم با افکار منفی ذهنمان مبارزه کنیم. تفسیر فرد از موقعیت و آنچه که به خود میگوید میتواند باعث خشم یا آرامش فرد شود.
بنابراین هنگام خشم باید به افکار خود توجه کنیم که آیا میتوانیم به نوع دیگری به موضوع نگاه کنیم و اتفاق را با دید مثبتتری ببینیم. در این راستا آرامسازی، روش مناسبی برای کاهش خشم است.
تمرینات آرامشیابی تنفسی(ریلکسیشن)، یوگا، تمرکز ذهن و نظایر آن میتواند برای این کار مفید باشد.
از دیگر راههای عملی مدیریت خشم ایجاد تغییر در محیط یا ترک موقعیت است.گاهی فرد در محیطی قرار میگیرد که در آنجا عواملی وجود دارند که آستانه تحریک فرد را در مقابل خشم پایین آورده یا حتی باعث عصبانیت وی میشوند. حذف این عوامل در صورت امکان یا حتی ترک محیط میتواند باعث کاهش میزان خشم فرد شود. بنابراین هنگام عصبانیت میتوان برخی عوامل محیط را تغییر داد.
مثلا میتوانیم برای کاهش سر و صدا، تلویزیون یا رادیو را خاموش، نور را تنظیم یا اطراف خود را مرتب کنیم و در شرایطی که احتمال میرود ادامه حضور در آن محیط باعث درگیری شود، آن محیط را ترک کنیم.
گاهی علت خشم فرد یک ظلم یا تهدید واقعی است و خشم، واکنشی طبیعی نسبت به آن است، ولی اگر فرد در این شرایط تسلیم خشم خود شود، ممکن است رفتارهایی انجام دهد که مشکل را پیچیدهتر کند. در چنین مواقعی بهتر است فرد در کنار کنترل خشم خود، راهحل مناسبی نیز برای مشکل خود بیابد. مهارت حل مساله، بهترین راه حل برای چنین مشکلهایی را به افراد میآموزد.
الهام حسینی
جام جم آنلاین گزارش میدهد
جام جم آنلاین گزارش میدهد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد؛
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک فعال سیاسی:
یک نماینده مجلس:
در گفتوگوی «جامجم» با استاد حوزه و مبلغ بینالملل بررسی شد
گفتوگو با موسی اکبری،درخصوص تشکیل کمپین«سرزمین من»وساخت و مرمت۵۰خانه در منطقه زنده جان