در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
این حرفهای بانوی قصهگوی رادیوست که در مراسم افتتاح دوباره برنامه شب بخیر کوچولو اشک میریخت و با خود زمزمه میکرد و شاید اگر چنین عشقی نبود، هیچگاه بعد از 5 سال اینچنین اشتیاقی وجود نداشت.
با او درباره این اشتیاق و سری جدید شببخیر کوچولو به گفتوگو نشستیم.
خانم نشیبا! آیا شیوه قصهگویی شما بعد از گذشت 5 سال تغییر خواهد کرد؟
هیچ فرقی نخواهد داشت، من همان عشق همیشگی را به بچهها دارم و خواهم داشت. بخصوص بچههایی که در محرومیتها و مشکلات خاصی زندگی میکنند. تلاش من این است که با برنامه شببخیر کوچولو با این گروه از کودکان همراه شوم.
در سالهایی که شببخیر کوچولو پخش نمیشد، وسوسه نشدید برای ادامه فعالیت به تلویزیون بروید؟
به سفارش یکی از بزرگان رادیو، تلاش کردم که هیچگاه وسوسه رفتن به تلویزیون را به ذهنم راه ندهم چون دوست دارم بچهها با تصوری که از من در ذهن دارند به قصههایم گوش کنند و هیچوقت دوست ندارم این تصویر زیبای بچهها را خراب کنم.
در زمان قصهگویی بیشتر تصویر چه بچههایی در ذهن شما شکل میگیرد؟
همه بچههای ایران، از جمله بچههایی که در دورافتادهترین نقاط ایران زندگی میکنند و صبحها به مدرسه میروند و ظهر خسته به خانه میرسند و ادامه روز را با کار در بیرون از خانه سپری میکنند و شبهنگام دوست دارند با صدای لالایی شببخیر کوچولو خواب آرامی داشته باشند.
فکر میکنید این برنامه بتواند برای همه بچهها جذاب باشد و به خوب خوابیدن آنها کمک کند؟
اگر یک بچه به کمک داستانی که از برنامه «شببخیر کوچولو» میشنود به خواب راحتی فرو برود و ما بتوانیم با این برنامه داشتههای ذهنی او را غنیتر کنیم من به خواستهام رسیدهام.
برگردیم به گذشته، این که چطور به عنوان گوینده شببخیر کوچولو انتخاب شدید؟
سالها پیش آقای ساعد باقری با من تماس گرفتند و گفتند برای چنین برنامهای قرار است از من هم تست بگیرند که قبل از من 11 نفر دیگر از گویندگان رادیو این تست را داده بودند. من هم آماده شدم و رفتم تا برای برنامه شببخیر کوچولو تست بدهم. صفحه اول متن را که خواندم آقای باقری اشاره کردند، این همان صدایی است که ما میخواستیم و من از آن روز گوینده برنامه شببخیر کوچولو شدم تا 15 سال که نویسندگان، سردبیران و تهیهکنندگان متفاوتی این برنامه را اداره میکردند.
دلیل موفقیت شببخیر کوچولو را در چه چیزی میدانید که چنین اشتیاقی برای راهاندازی مجدد آن داشتید؟
موفقیتی اگر هست باید عوامل این برنامه از آن بگویند، ساعد باقری، افشین اعلا، مرجانه کشاورزیآزاد، مهشید تهرانی و خیلیهای دیگر، اما اشتیاق من به خاطر عشقی است که نسبت به بچهها دارم که احساس میکنم میتوانم عشق و محبتم را از طریق قصهگویی به بچههای پاک ایران منتقل کنم.
نمیخواهید قصههای متنوع و جدیدی را در برنامههای آینده خود داشته باشید؟
غریزه و ذات بچهها با گذشت زمان عوض نمیشود به همین دلیل قصههای ما هم در همه زمانهای مختلف میتواند تاثیرگذار باشد.
درست است که تکنولوژی آمده و تفریح بچهها نسبت به گذشته خیلی متفاوت شده است، اما بچهها لوح پاک و تمیزی دارند که همیشه به دنبال صداقت میگردد و ما از طریق برنامه شببخیر کوچولو این خلوص و صداقت را تقویت میکنیم.
با اشتیاقی که شما برای این برنامه دارید احتمالا شببخیر کوچولو تکراری نخواهد شد؟
معتقدم که هیچگاه قصه و قصهگویی تکراری نمیشود، چون ما با قصه زندگی میکنیم و دوست داریم از طریق قصه شنیدن به تجربیات تازهای دست پیدا کنیم.
رادیو چه جایگاهی در زندگی شما دارد؟
بیشتر اوقات رادیو گوش میکنم و سعی میکنم تلاش همه همکارانم را که با عشق و علاقه برای رادیو زحمت میکشند را بشنوم و در حین انجام هر کاری که هستم با شنیدن صدای همکارانم فضای رادیو را برای خودم مجسم میکنم و احساس میکنم که در منزل هم همراهشان هستم.
چرا شما را مادر رادیو مینامند؟
چون من همه بچههای رادیو را مثل بچههای خودم میدانم و در این سالها هیچگاه دنبال نام و شهرت نبودم و هیچوقت به دفتر مدیری مراجعه نکردم مگر برای حل مشکل همکاری یا انتقال مشکلات کار همکاران و هرگاه غصهای بر دوش همکاری بود سعی کردم با او همراه شوم و شاید کهولت سن و این حس مادری باعث شد که همکاران رادیوییام مرا مادر خطاب کنند.
زینب پستادست
گروه رادیو و تلویزیون
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد