با محمدعلی خبری ، مدیردفتر موسیقی و دبیر جشنواره فجر

کار اصلی پس از پایان جشنواره

محمدعلی خبری، مدیردفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و دبیر بیست و پنجمین جشنواره موسیقی فجر به طور کلی کمتر‌ خبرساز است و سخت پای گفتگو می‌نشیند. خبری، آدم سحرخیزی است و برای همین قرار گفتگو را در بامداد یکی از روزهای پرکارش گذاشت تا بی‌مزاحمت زنگ تلفن و مراجعات مکرر به دفترش، بتوانیم پرسش‌های خود را مطرح و پاسخ‌هایش را دریافت کنیم. گفتگو اگرچه بیشتر بر اهداف، برنامه‌ریزی‌ها و جریان جشنواره‌های موسیقی فجر تمرکز یافته است، اما هرازگاهی در‌ آن گریزهایی به مسائل کلان‌تر و عمده‌تر موسیقی کشور زده شده است.
کد خبر: ۳۱۵۷۰۵

فکر نمی‌کنید بخش‌هایی از جشنواره امسال غیرحرفه‌ای و بدون چهره‌های شناخته شده عرصه موسیقی برگزار ‌شد؟

اگر شما برنامه‌های اجرا شده در فرهنگسرای ارسباران را که به بخش پیشکسوتان نواحی اختصاص دارد، دیده باشید هیچ‌گاه چنین قضاوتی نخواهید کرد. فکر نمی‌کنم هنرمندان بزرگی چون عاشور گلدی، علیرضا شهبازی، حسن مصطفی‌پور، یوسف اوهانس، محمداسحاق بلوچ‌نسب و چهره‌هایی چون نور محمددرپور، غلام مارگیری، ‌محمد یگانه و ... را که در دیگر سالن‌ها روی صحنه ‌رفتند، بتوان آماتور و ناشناخته معرفی کرد.

اگر شما گزارش‌های چاپ شده در «جام‌جم» را دیده باشید، متوجه خواهید شد که اتفاقا ما بر حضور بزرگان موسیقی نواحی ایران تاکید کرده‌ایم. برای همین در اشاره به بخش‌هایی از جشنواره کردم و نه همه آن.

منظورتان کدام بخش‌هاست؟

اول از همه بخش موسیقی سنتی که براساس همین جدول شما حتی اسامی هنرمندان حاضر در آن مشخص نشده است؛ اما در دوره‌های قبلی اجراها و اتفاقات متفاوتی را در این بخش شاهد بودیم.

من نمی‌خواهم بحث را به سمت اسامی و افراد بکشانم و به نظرم مقایسه هنرمندان کار درستی نیست. جدا از این، هر جشنواره‌ای اهداف ویژه و خاصی را تعریف و براساس آن برنامه‌ریزی می‌کند. امسال هم شورای سیاستگذاری جشنواره که اعضایش استادان و پیشکسوتان موسیقی هستند، تصمیم گرفتند فضای بیشتری را در اختیار جوانان، هنرمندان شهرستانی و استادان موسیقی نواحی قرار دهند.

هدف از این سیاست چیست؟

کشف استعدادهای جوان و شهرستانی؛ البته این مقصود کوتاه‌مدت ماست و پس از پایان جشنواره باید به دنبال اهداف بلندمدت‌تری باشیم. در واقع تازه آن وقت کار ما شروع می‌شود و باید استعدادهای درخشان را حمایت و آنها را شکوفا کنیم.

این توضیحات باز هم برای من قانع‌کننده نیست، برای مثال در بخش ارکسترال، امسال جای خالی ارکستر ملی بشدت حس ‌شد و ارکستر سمفونیک هم آثاری تکراری و قدیمی اجرا کرد.

مگر قرار است در جشنواره همه کارها جدید و نو باشد؟

اما این که اثری را پس از چندین اجرای عمومی و خصوصی دوباره بنوازیم و 3 قطعه نه‌چندان مطرح را، آن هم به صورت ناقص در برنامه بگنجانیم، خیلی نمی‌تواند تنور جشنواره را گرم کند. چون بهتر است در طول سال سفارش‌هایی داده شود و حاصل کار آهنگسازان را در جشنواره برای اولین بار بشنویم.

این یک بحث دیگر است و خیلی در چارچوب جشنواره نمی‌گنجد. برای تحقق این مساله باید بخش‌ها و نهادهای گوناگون دست به دست هم بدهند و برای یک یا دو سال برنامه‌ریزی کنند تا نتیجه مطلوب حاصل شود.

به نظرم می‌توان با برنامه‌ریزی کاری کرد که جشنواره موسیقی فجر،‌هم مرور آثار سال گذشته‌اش باشد و هم با آثار جدید،‌ چشم‌انداز اجراهای عمومی آینده را پیش‌روی مخاطبان بگشاید.

برای تحقق این هدف، نیازمند راه‌‌اندازی سازمان جشنواره‌ها هستیم که در آن برنامه چند ساله تدوین و اجرایی شود. تازه برای دست یافتن به اهداف چنین برنامه‌هایی هم باید بسترسازی‌های لازم صورت بگیرد.

به غیبت ارکستر ملی هم اشاره نکردید.

این از مواردی است که خودتان بهتر از هر کس ماجرای آن را می‌دانید و نباید از دبیر جشنواره موسیقی فجر درباره‌اش پرسش کنید.

خب شما مدیر دفتر موسیقی وزارت ارشاد هم هستید.

ارکستر ملی ایران 8 ماه است که تعطیل شده و رهبر ندارد. آن وقت چگونه انتظار دارید به جشنواره بیاید. دیگر ارکستر‌های بزرگ هم دست‌کم به 3 یا 4 ماه زمان تمرین نیاز دارند که آن هم محتاج بودجه و مکان است. بی‌شک از جشنواره موسیقی فجر نمی‌توان انتظار داشت گروه‌ها و ارکسترهای بزرگ را سازماندهی و پشتیبانی کرده،‌ آنها را برای حضور در جشنواره آماده کند.

یک ارکستر بزرگ باید در طول هر ماه به اجرای برنامه بپردازد تا آمادگی هنری و فنی خود را حفظ کند. آن وقت می‌توان انتظار داشت تا جشنواره بتواند میزبان آنها باشد،‌ چون ارکستر سمفونیک تهران زیر نظر دفتر موسیقی اداره می‌شود، برنامه‌ریزی سالانه مناسب و دقیقی دارد و برای همین بدون دردسر و گرفتاری می‌توان آن را به جشنواره آورد.

باز برمی‌گردیم به بحث قبلی که همین ارکستر سمفونیک هم متاسفانه اثری جدید، کاری متفاوت یا اجرایی چشمگیر و غیرمنتظره را روی صحنه نیاورده است. برای مثال، 3 دوره قبل، ارکستر سمفونیک برای اولین بار سمفونی رسول عشق و امید را اجرا کرد که از آن استقبال خوبی شد. این حداقل انتظار مخاطبان است.

ما هر چه تعامل بیشتر داشته باشیم، بهتر می‌توانیم برنامه‌ریزی کنیم.

تعامل بین چه کسانی؟

بین مدیران و هنرمندان و نهادهای گوناگون با یکدیگر. در بهترین حالت ما باید به دنبال تشکیل یک شورای هماهنگی موسیقی کشور باشیم.

امسال، شورای سیاستگذاری جشنواره که اعضایش استادان و پیشکسوتان موسیقی هستند، تصمیم گرفتند فضای بیشتری را در اختیار جوانان، هنرمندان شهرستانی و استادان موسیقی نواحی قرار دهند

یعنی نهادهای سیاستگذار، برنامه‌ریز و اجرایی در کنار هم اهداف بلندمدت موسیقی کشور را تعریف و راه‌های رسیدن به آن را تعیین کنند.

در این فضا صدا و سیما، حوزه هنری، شورای عالی انقلاب فرهنگی، کمیسیون فرهنگی مجلس،‌ شورای فرهنگ عمومی، خانه موسیقی، انجمن موسیقی، وزارت آموزش و پرورش، وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و بخش‌های گوناگون وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید کنار هم دست به تدوین یک برنامه بلندمدت بزنند و همسو با یکدیگر حرکت کنند.

جشنواره فیلم فجر، آغاز سال سینمایی کشور است. جشنواره تئاتر فجر هم مرور سال گذشته و هم چشم‌انداز سال آینده است؛ اما در این میان تکلیف موسیقی فجر مشخص نیست. چرا؟

با شرایط جشنواره امسال که زمینه را برای شناسایی گروه‌های فعال جوان و شهرستانی فراهم کرده است، این رویداد را می‌توان طلیعه فعالیت‌های سال آینده دانست. البته به شرطی که زمینه و بسترمناسب فعالیت و اجراهای آنها را فراهم کنیم.

با این وضعیت فکر می‌کنم جشنواره بیست و پنجم فجر، هم کارنامه سال گذشته و هم برنامه سال ‌آینده است.

توجه به موسیقی نواحی از نقاط قوت جشنواره امسال بود. این هم از تصمیمات شورای سیاستگذاری بود یا دفتر موسیقی ؟

از مدت‌ها قبل تصمیم‌گیری شده بود، چرا که موسیقی نواحی جدای از اصالت خودش، فرآورده‌های بسیار دیگری را می‌تواند به دنبال داشته باشد. یعنی این موسیقی با توجه به ملودی‌های متفاوت و متنوعش، بکر بودنش، رویکردها و رنگ‌های متفاوتش می‌تواند الهام‌بخش دیگر شاخه‌های موسیقی ایران قرار بگیرد.

گسترش موسیقی نواحی و سرایتش به بدنه و اندام مجموعه بزرگ این هنر می‌تواند هویتی ملی و ایرانی به آن ببخشد.

ما باید ببینیم به جوان ایرانی قرار است چه نوع موسیقی‌ای را ارائه کنیم و ذائقه او را چگونه شکل دهیم. اگر فرهنگ موسیقایی نسل جوان ایران مبتنی بر پیشینه و ریشه‌های بومی سرزمین خودش باشد، بی‌شک بردیگر وجوه فرهنگی زندگی‌اش نیز تاثیر مثبت خواهد گذاشت.

نظر بسیاری از کارشناسان و منتقدان این است که جشنواره موسیقی بی‌دلیل شاخ و برگ اضافی پیدا کرده و انواع موسیقی را در خود جا داده است. گویا شما خیلی طرفدار برگزاری یک جشنواره جمع و جورتر نیستید، درست است؟

امسال بیشتر به سمت‌ آن رفته‌ایم تا جشنواره جشنواره‌ها را برگزار کنیم. گروه‌ها و خواننده‌های پاپ هستند، هنرمندان نواحی حضور دارند، ارکسترها می‌نوازند، سنتی‌ها هنرنمایی می‌کنند و بخشی را هم به موسیقی توانمندان اختصاص داده‌ایم. هنرمندان معلول ما در چنان سطح بالایی هنرنمایی می‌کنند که بی‌شک باید جایی هم برای آنان در جشنواره فجر در نظر گرفت.

در اینجا هم مثل جشنواره تئاتر فجر، بخشی هم به کشورهای عضو اکو اختصاص داده شده است. این یک ضرورت بود یا یک توصیه و سفارش؟

کشورهای منطقه دارای اشتراکات فرهنگی بسیار عمیق و گسترده‌ای هستند که همنشینی آنها را اجتناب‌ناپذیر می‌سازد.

در دوره‌های تاریخی متعدد، بسیاری از اعضای اتحادیه اکو در واقع یک کشور بوده‌اند و در یک حوزه تمدنی قرار داشته‌اند. گرد هم آمدن سنت‌های موسیقایی این کشورها می‌تواند به نفع فرهنگ همه آنها باشد.

اما بهتر است یک جشنواره فرهنگی و هنری ویژه کشورهای اکو برگزار شود.

به فکر انجام این کار هستیم و دعوت از گروه‌های موسیقی این کشورها برای جشنواره فجر در واقع استارت برپایی آن جشنواره اختصاصی است.

و آخرین پرسش. فکر نمی‌کنید در 3 سال گذشته، برپایی کنسرت‌های پاپ در دل جشنواره فجر، دیگر بخش‌ها را به سایه برده است؟

این نظر قابل بررسی و بحث است؛ اما از آنجا که ما کشوری جوان هستیم و باید در زمینه موسیقی پاپ الگوسازی کنیم، نمی‌توانیم در این مورد بی‌توجهی نشان دهیم.

با این حال پس از پایان جشنواره براساس پرسش‌هایی که افرادی مثل شما مطرح می‌کنند و دغدغه‌هایی که وجود دارد باید بنشینیم همه چیز را مرور و آسیب‌شناسی کنیم .

مهدی یاورمنش
گروه فرهنگی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها