![خطر پرتوهای فرابنفش، آلاینده ازون و گرمای بیسابقه | چرا کمیته اضطرار تشکیل نمیشود؟](/files/fa/news/1403/5/5/1236632_213.jpg)
رئیس مرکز تحقیقات آلودگی هوای دانشگاه علوم پزشکی تهران در گفتوگو با جام جم آنلاین:
در این دوره 6092 فیلم کوتاه نیز خواستار شرکت در این جشنواره شدند که 70 فیلم از این میان موفق به ورود به جشنواره شدند. فیلمهای کوتاه ساندنس در 7 بخش مستقل نمایش داده میشوند و یک هیات داوری مجزا به داوری فیلمهای این بخش میپردازند. من اینجام، حصار، آخرین مشاهدههای مری، رسانه جدید، شش دلار پنجاه مرد، پلاستیک و شیشه، بذرهای سقوط، میتوانیم صحبت کنیم؟ چه طور میتوانم پدرت را ببینم؟ خرگوش شاد من از جمله فیلمهای این بخش هستند.
در حقیقت جشنواره فیلم ساندنس، اولین ویترین برای نمایش فیلمهای مستقل آمریکا و جهان است که ژانویه هر سال در یوتا برگزار میشود. این جشنواره برای سازندگان فیلم مستقل یادآور خانهای است که میتوانند بازتاب هنر در تغییر جامعه را به خوبی مشاهده کنند.
قصه از کجا شروع شد؟
جشنواره فیلم ساندنس که هر سال در ایالت یوتا آمریکا برگزار میشود، بزرگترین جشنواره سینمای مستقل آمریکاست. این جشنواره هر سال در ماه ژانویه در پارک سیتی، سالت لیک سیتی و اوگدن برگزار میشود و بسیاری از فیلمهای کارگردانهای مستقل آمریکایی و بینالمللی، نخستین نمایش خود را در این سالنها تجربه میکنند. این جشنواره دربرگیرنده فیلمهای بلند داستانی از آمریکا و جهان و نیز فیلمهای کوتاه در دو بخش آمریکا و جهان است. بخش غیررقابتی هم به بخشهای متفاوتی تقسیم شده است.
جشنواره ساندنس کار خود را از سال 1978 به عنوان بخشی از جشنواره فیلم یوتا با این انگیزه شروع کرد که بتواند فیلمسازان بیشتری را به یوتا بکشاند.
این جشنواره که با مدیریت رابرت ردفورد و با جلب حمایت فرماندار ایالت یوتا بعدا به صورت مستقل شروع به کار کرد، هدف خود را به صورت بالقوه بر فیلمهای مستقل بنا کرد و سعی کرد تا حضور فیلمساران مستقل را که خارج از سیستم هالیوود کار میکردند، در یوتا افزایش دهد. در سال اول بیش از 60 فیلم در این جشنواره نمایش داده شد و جایزه جشنواره که به نام «فرانک کاپرا» اهدا شده بود هم به «جیمی استوارت» تعلق گرفت.
حضور رابرت ردفورد که ساکن ایالت یوتا است و استفاده از اسم مشهور ساندنس که از فیلم مشهور او و پل نیومن با عنوان «بوچ کسیدی و ساندنس کید» گرفته شده، یکی از مهمترین عوامل توجه به این جشنواره بود. سال پیش در این جشنواره چهلمین سال نمایش فیلم «بوچ کسیدی و ساندنس کید» جشن گرفته شد.
این جشنواره که در سال اول در ماه سپتامبر یعنی در میانه تابستان برگزار شده بود به پیشنهاد سیدنی پولاک، کارگردان مشهور از سال دوم در ژانویه برگزار شد تا هنرمندانی که از گوشه و کنار دنیا راهی این سرزمین کوهستانی میشدند بتوانند از امکانات اسکی در پیستهای پر برف ایالت یوتا هم استفاده کنند.
جشنواره در سالهای بعد با ایجاد انستیتو ساندنس به مدیریت رابرت ردفورد توانست راه خود را بیشتر از پیش باز کند و بعد توانست چهرههای بزرگی مثل کوین اسمیت، کوئینتین تارانتینو، رابرت رودریگز، استیو سودربرگ و جیم جارموش را کشف و به دنیا معرفی کند.
از سال 2006 به بعد انستیتو ساندنس با همکاری آکادمی موسیقی بروکلین مجموعهای از فیلمهایی که درباره موسیقی، نمایش و رویدادهای مهم هنری بود را هم وارد این جشنواره کرد.
اهمیت فیلم مستند
رابرت ردفورد 73 ساله در مراسم افتتاحیه امسال همه تاکیدش را بر این گذاشت که این جشنواره دوباره به اصالت اصلی خودش که حمایت از فیلمهای مستقل است بازگشته و تلاش میکند تا صرف کوچک بودن فیلم موجب راه یافتن آن به این جشنواره نشود. برای مثال سال پیش فیلم «زاغهنشین میلیونر» در جشنواره ساندنس نمایش داده شد و با وجود این که فیلمی کوچک و کم خرج و از یک استودیوی کوچک بود، اما این استودیوی کوچک خودش از اقمار کمپانی بزرگ وارنر بود.
ردفورد با اشاره به فیلم مستند «دوربینش را خرد کن» که برای نخستین بار در بخش رقابتی امسال به نمایش در میآید و درباره فعالیت حرفهای طولانیمدت «ران گالیلا» یکی از مشهورترین عکاسان مشهور به پاپاراتزی است، از خاطرهای که خود او از این عکاس داشت یاد کرد. رابرت ردفورد گفت در حال بازی در فیلم مشهور «سه روز کندر» بود و در استراحتی بین دو سکانس، میدانست که «گالیلا» بیرون کمین کرده تا عکسهای جدیدی از او بگیرد. او به سرعت فکر کرد و تصمیم گرفت تا از شر این عکاس بیپروا خلاص شود. پس بدلش را بیرون فرستاد و گفت تا در یک اتومبیل منتظر بنشیند و بعد خودش در حالی که یک سبیل مصنوعی و کلاهگیس هم گذاشته بود، بی سرو صدا از کاراوان خارج شد و محل فیلمبرداری را ترک کرد. این در حالی بود که گالیلا بیرون با حرارت تمام کارهای بدل ردفورد را زیر نظر گرفته بود و منتظر بود او حرکت کند تا بتواند تعقیبش کند و از ملاقاتهایش عکس بگیرد.
ردفورد در ادمه خاطرهاش گفت من سلانه سلانه به کافه کوچک پشت محل فیلمبرداری رفتم و از همانجا بود که شنیدم یکی دارد بلند بلند به من بد و بیراه میگوید. او گالیلا بود که تازه متوجه شده بود در این مدت بدل مرا زیر نظر داشت و تصور نمیکرد من آنقدر نزدیک باشم. او گفت دیدگاه اصلیاش به این جشنواره به عنوان مکانی برای فیلمسازان مستند است و او فکر میکند که فیلمهای مستند در 10 سال آینده به جایگاهی میرسند که جای خالی خبرهای رسانهای را پر میکنند.
در روز افتتاحیه دو فیلم به نمایش درآمد. اولین فیلم یک فیلم زندگینگارانه به نام «زوزه» بود که درباره «آلن گینزبرگ» شاعر مشهور آمریکایی است. «زوزه» اسم یک شعر کلاسیک و مشهور سروده آلن گینزبرگ، شاعر نسل «بیت» است. بعد از آن هم یک فیلم مستند جنگی به نام «رسترپو» به نمایش درآمد که نشان داد مدیران این جشنواره به فیلمسازی شورشگرانه و پرخطر اهمیت میدهند.
نگاهی به کاتالوگ امسال
کاتالوگ فیلمهای بلند این جشنواره به بخش رقابتی مستند آمریکا، رقابتی درام آمریکا، اولینها، در کانون توجه، تازهها، آینده، پارک سیتی در نیمه شب، مجموعه ساندنس، رقابتی مستند جهان و رقابتی درام جهان تقسیم شده است.
در بخش «کانون توجه» 21 فیلم حضور دارند که من عشقم، گربه ماهی و تونل ازجمله فیلمهایی هستند که در این بخش به نمایش در میآیند.
در بخش رقابتی مستندهای آمریکا فیلمهایی مثل بوتو، پروسترویکای من، داستان تیلمن و در انتظار سوپرمن به نمایش در میآیند. «بوتو» اثر جسیکا هرناندز و جانی اوهرا درباره زندگی بینظیر بوتو، نخست وزیر پیشین پاکستان است که در دسامبر 2007 کشته شد.
ازدیگر مستندهای امسال این جشنواره «داستان تیلمن» اثر امیر بارلو است که درباره بازیکن فوتبال آمریکا ساخته شده است که پس از حادثه 11 سپتامبر داوطلبانه به ارتش آمریکا پیوست. تیلمن در سال 2004 به صورت تصادفی در افغانستان کشته شد و این فیلم درباره خانواده سربازهایی است که در جستجوی حقیقت علت مرگ فرزندانشان هستند. مستند مهم دیگر امسال «رسترپو» اثر سباستین جانگر است که درباره سربازانی ساخته شده که از درهای در افغانستان محافظت میکنند.
در بخش رقابتی درام آمریکا 16 فیلم به نمایش در میآیند که سرزمین خشک، شب ما را میگیرد، استخوانهای زمستان از آن جملهاند. «زوزه» هم ازجمله فیلمهای این بخش است. در این فیلم نشان داده میشود که چگونه شعر «زوزه» اثر آلن گینزبرگ که موضوع آن زندگی روزمره دو مرد جوان در دوران پس از جنگ جهانی در آمریکاست، ازنظر بعضیها مبتذل تشخیص داده شد و چگونه ناشر آن طی دادگاهی در سال 1957 محکوم شد. گینزبرگ شاعر و فعال سیاسی بود، در مخالفت علیه جنگ ویتنام نقش بسیار فعالی داشت. کارگردان این فیلم با درهمآمیختن عناصر فیلمهای مستند و سینمایی و استفاده از انیمیشن برای تصویر کردن شعر عربده، فیلمهای بیوگرافی معیار را به چالش میکشد و نشان میدهد که برای روایت چنین فیلمهایی راه زیادی وجود دارد. این فیلم اول به عنوان فیلم مستند ساخته شد و بعد توسط راب اپستاین و جفری فریدمن به فیلم سینمایی تبدیل شده است. در این فیلم «جیمز فرانکو» در نقش آلن گینزبرگ و «جان هام» در نقش جیم اولریش بازی کردهاند.
مترجم: آرزو پناهی
منبع: سایت اندساند
رئیس مرکز تحقیقات آلودگی هوای دانشگاه علوم پزشکی تهران در گفتوگو با جام جم آنلاین:
سخنگوی کمیسیون بهداشت و درمان مجلس در گفتوگو با جام جم آنلاین:
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
جواد فروغی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
رئیس مرکز تحقیقات آلودگی هوای دانشگاه علوم پزشکی تهران در گفتوگو با جام جم آنلاین:
سخنگوی کمیسیون بهداشت و درمان مجلس در گفتوگو با جام جم آنلاین: