در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
چالشهای داخلی
کرزای در حالی دومین دور ریاست جمهوری خود را آغاز کرده که برای رسیدن به اهدافش با چالشهای بسیاری مواجه است. ادامه بحرانهای امنیتی، عدم بازسازی کشور، فقر و بیکاری حاکم بر جامعه، اقدامات گروهها و قبایل برای رسیدن به خودمختاری، ادامه فعالیت طالبان و ناتوانی در مقابله با تهدیدات آنها، عدم تشکیل ارتش واحد و مستقل، استمرار تولید مواد مخدر که با اعتراض جهانی همراه بوده، عدم اجرای تعهدات کشورها در اعطای کمک به افغانستان که عملا این کشور را با بحران مواجه ساخته، ادامه کشتار غیرنظامیان توسط نیروهای اشغالگر که مردم را در برابر کرزای قرار داده و... را میتوان از مهمترین دغدغههای داخلی کرزای دانست. وی اکنون برای خروج از این بحرانها حتی گرایش به طالبان را نیز در دستور کار قرار داده که تاکنون نتیجه چندانی نداشته است.از مهمترین چالشهای داخلی کرزای در شرایط کنونی، موضوع رای اعتماد به کابینهاش در پارلمان میباشد بهگونهای که وی پس از دو دور معرفی وزرا به پارلمان (لویی جرگه) همچنان با مساله عدم تایید وزرایش در پارلمان مواجه است.
پارلمان افغانستان 12 دی ماه برای اولین بار رای گیری برای کابینه کرزای راآغاز کرد اما با پایان کار رایگیری برای 24 نامزد معرفی شده کابینه جدید این کشور از سوی حامد کرزای، مجلس تنها به 7 وزیر پیشنهادی رای مثبت داد. عبدالرحیم وردک وزیر دفاع، حنیف اتمر وزیر کشور، عمر زاخیل وال وزیر دارایی، فاروق وردک وزیرآموزش و پرورش و سید مخدوم رهین وزیر فرهنگ کسانی بودند که توانستند رای اعتماد نمایندگان را به دست آورند. همچنین آصف رحمی وزیر کشاورزی بار دیگر برای تصدی این پست رای کافی را کسب کرده و وحید الله شهرانی وزیر تجارت که در کابینه جدید بعنوان وزیر معادن پیشنهاد شده بود نیز موفق به کسب رای اعتماد مجلس نمایندگان شد.
پارلمان افغانستان 27 دی ماه برای دومین بار نشست رای اعتماد به کابینه پیشنهادی کرزای را برگزار کرد در حالی که بازهم 10 وزیر از 17 وزیر پیشنهادی در کسب رای اعتماد ناکام ماندند.پس از 4 روز رسیدگی به صلاحیت وزیران پیشنهادی سرانجام ضراراحمد مقبل وزیر پیشنهادی حامد کرزای برای تصدی وزارت مبارزه با مواد مخدر، زلمی رسول وزیر پیشنهادی حامد کرزای برای تصدی وزارت خارجه این کشور، حبیبالله غالب وزیر پیشنهادی برای وزارت دادگستری، محمد یوسف نیازی وزیر پیشنهادی برای تصدی وزارت حج و اوقاف، عبدالهادی ارغندیوال وزیر پیشنهادی برای تصدی وزارت اقتصاد، جارالله منصوری وزیر پیشنهادی دولت برای تصدی وزارت توسعه روستایی و آمنه افضلی وزیر پیشنهادی برای تصدی وزارت کار و امور اجتماعی موفق به اخذ را‡ی اعتماد از پارلمان افغانستان شدند. محمدهاشم عصمتاللهی وزیر پیشنهادی دولت برای تصدی وزارت آموزش عالی، خانم پلوشه حسن وزیر پیشنهادی دولت برای تصدی وزارت امور زنان، ثریا دلیل وزیر پیشنهادی دولت برای تصدی وزارت بهداشت، محمدظاهر وحید وزیر پیشنهادی برای تصدی وزارت تجارت و صنایع، عبدالرحیم اوراز وزیر پیشنهادی دولت برای تصدی وزارت حمل و نقل و هوانوردی، محمدبشیر لعلی وزیر رفاه عمومی (فواید عامه)، عبدالرحیم وزیر پیشنهادی دولت برای تصدی وزارت مهاجرین و ارسلا جمال وزیر پیشنهادی دولت برای تصدی وزارت امور مرزها و قبایل نیز نتوانستند رای موافق نمایندگان مجلس را برای کرسی های وزارت بهدست آورند. مراسم رای اعتماد به کابینه کرزای در حالی برگزار شد که به رغم اتخاذ تدابیر امنیتی سنگین در پایتخت افغانستان، یک راکت به منطقه محل استقرار چندین سفارتخانه در کابل اصابت کرد.نمایندگان پارلمان افغانستان معتقدند عمده کسانی که توسط کرزای معرفی شده اند از نزدیکان فکری و سیاسی او بودهاند که کرزای میخواسته به نوعی پاداش خوش خدمتیهای آنها را بدهد. البته خواستههای قبیلهای گروههای حاضر در پارلمان و تلاش آنها برای امتیازگیری از کرزای نیز از دیگر دلایل رد این صلاحیتهاست.
دخالت خارجی ها
نکته دیگری که باید در نظر گرفت برخی تحرکات اشغالگران برای به چالش کشاندن کرزای میباشد زیرا به هر تقدیر آنها حاضر به پذیرش کرزای در شرایط کنونی نیستند و تلاش دارند تا به هر نحوی وی را به همکاری با خود متقاعد سازند. تلاش برای ورود اعضای طالبان به کابینه و نیز افراد تحت حمایت غرب، از دلایل مداخلات خارجی در کابینه کرزای است. دیدارهای مکرر مقامات خارجی از افغانستان و تاکید آنها بر سازش میان طالبان و دولت مرکزی را در این چارچوب میتوان قابل ارزیابی دانست. در هر صورت، تشکیل کابینه جدید و حتی آغاز به کار آن از دغدغههای کرزای است بویژه اینکه او در کنار ملاحظات شخصی و سیاسی باید نظر قبایل و حتی اشغالگران را نیز جلب کند.
نگاه اشغالگران به افغانستان
افغانستان در شرایطی با چالش های داخلی مواجه شده که در حاشیه تمام این تحولات یک نکته اساسی نیز باید مورد توجه قرار گیرد و آن تحرکات پنهان و آشکار اشغالگران برای سوق دادن افغانستان به وضعیت تشدید ناآرامیها است.
کارنامه 8 ساله اشغالگران نشان میدهد که این کشورها در طول سالهای اخیر مهمترین مساله یعنی آغاز بازسازی کشور و احیای نیروهای نظامی افغانستان را اجرایی نکردهاند. آنها با بهانههای مختلف سعی دارند تا از ضعف امنیتی و عدم بازسازی کشور که فقر، بیکاری و بحران انسانی را به همراه داشته برای رسیدن به خواستههای خود بهرهبرداری کنند.این کشورها همچنین با سوق دادن دولت کرزای به معرفی برخی کاندیداهای پست وزارت از میان طالبان و یا گروههایی که جایگاه مردمی ندارند برآنند تا با ایجاد تقابل میان پارلمان و دولت افغان، ضمن ناکارآمد نشان دادن کرزای، راه را برای دخالت بیشتر در امور این کشور فراهم سازند. انگلیس برای تکمیل پروژه ادامه حضور در افغانستان و اعمال فشار بر دولت حتی طرح کمک و همکاری با طالبان را نیز مطرح کرده است که با خشم مردم و مقامات سیاسی، نظامی افغانستان مواجه شده است. این سیاست زمانی بیشتر مشخص میشود که دریابیم همین کشورها با تبلیغات گسترده رسانهای برآنند تا با برجستهسازی فساد حاکم بر دستگاههای اداری و اجتماعی افغانستان به تضعیف موقعیت کرزای پرداخته و وی را وادار به پذیرش خواستههای خود سازند. چنانکه بسیاری از ناظران سیاسی و اقتصادی اذعان کردهاند وجود اشغالگران و عدم بازسازی این کشور عامل توسعه فساد اداری و اجتماعی بوده است. اشغالگران به منظور تشدید بحران برای دولت کرزای حتی تشدید حملات از خاک افغانستان به پاکستان را نیز اجرایی کردهاند تا چالشهای سیاسی و امنیتی میان دو کشور ایجاد شود.
استراتژی جدید جنگ
افغانستان در حالی هشتمین سال اشغال خود را سپری کرده که همچنان ابهامات بسیاری برای آینده آن وجود دارد بهگونهای که بسیاری از کارشناسان سیاسی و تحلیلگران مسائل منطقه، سرنوشتی نامعلوم را برای آن پیشبینی میکنند. بسیاری از ناظران سیاسی تاکید دارند تا زمانی که این کشور تحت اشغال قرار دارد همچنان بحران در این کشور ادامه یافته و شرایط به سوی بهبودی نخواهد رفت. در کنار تحولات جاری افغانستان به ویژه بحرانهای امنیتی و روند سیاسی این کشور، یک مساله کلیدی، توجه به دیدگاهها و استراتژی جدید اشغالگران میباشد که در ابعاد مختلف به اجرا گذاشته شده است. طرحهای اعلام شده از سوی باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا و افرادی مانند گوردون براون نخست وزیر انگلیس و راسموسن دبیر کل ناتو بیانگر اجرای یک استراتژی چند جانبه در افغانستان است که اهداف ذیل را دنبال میکند:
1. اصلیترین محور طرح جدیداشغالگران، افزایش نیرو در این کشور را تشکیل میدهد. اوباما با اعلام اعزام بیش از 30 هزار نیروی جدید و انگلیس با 500 نیرو در کنار اعلام احتمال اعزام 10 هزار نیرو از سوی ناتو محور اصلی این استراتژی تازه غرب در افغانستان است. غربیها بر این ادعایند که با این اقدامات میتوانند تجربه عراق را در زمینه کاهش خشونتها در افغانستان تکرار کنند در حالی که کارنامه عراق خود گواهی بر شکست استراتژی نظامی گری است. این افزایش نیرو در حالی صورت گرفته است که طالبان نیز در مقابل به تشدید حملات روی آوردهاند. تازه ترین نمونه آن حمله انتحاری نیروهای طالبان به کاخ ریاست جمهوری و ساختمان چند نهاد و وزارتخانه افغانستان در روز دوشنبه گذشته - 28 دی ماه - است که چند کشته و زخمی در مرکز شهر کابل برجای گذاشت. اینگونه اقدامات طالبان عملا میتواند به شکست طرحهای اشغالگران منجر شده و شرایط بحرانی تری را برای این کشور به همراه بیاورد.
2. محور دیگر تحرکات اشغالگران را ایجاد پستهای جدید مانند سمت «نماینده عالی» تشکیل میدهد که مسوول هماهنگسازی نیروهای خارجی در افغانستان است. هرچند اشغالگران ادعا میکنند این اقدام برای بهبود روابط و هماهنگی بیشتر میان کشورهای اعزام کننده نیرو بوده و مسالهای درونی است اما در حقیقت به چالش کشاندن دولت کرزای و حتی محدود سازی اختیارات آن را دنبال میکنند. این اقدام در حالی صورت گرفته است که بهانه این کشورها، فساد حاکم بر دستگاههای دولتی و نیز عدم آمادگی نیروهای مسلح افغانستان برای برقراری و تامین امنیت در کشور میباشد. با این توجیه، برخی کشورها از جمله آمریکا اقدام به تاسیس کنسولگری در برخی شهرهای افغانستان کرده اند که به گفته ناظران سیاسی بیشتر هدف حضور فعال تر اشغالگران را در ابعاد سیاسی دنبال میکند.
3. اشغالگران این روزها در حالی همچنان شعار مبارزه با تروریسم به ویژه القاعده و طالبان را سر میدهند که در قالب استراتژی جدید آنها مذاکره با طالبان از اولویت ویژهای برخوردار است. آنها در این چارچوب مذاکراتی با برخی گروههای طالبان داشته و از سوی دیگر خواستار همکاری کرزای برای ورود طالبان به عرصه سیاسی شدهاند. آنها حتی اعطای کمکهای نقدی در صورت خلع سلاح هر کدام از نیروهای طالبان را نیز در نظر گرفتهاند. به این ترتیب، در شرایطی که افرادی مانند اوباما ادعا میکنند افزایش نیروهای خارجی در افغانستان برای مبارزه با طالبان است اما عملا در مسیر مذاکره با آنها گام بر میدارند.
4. اعلام جدول زمانی برای خروج از افغانستان نیز از دیگر ترفندهای این استراتژی است که بر اساس آن تلاش میشود تا ضمن توجیه افزایش نیرو، نظر موافق مردم افغانستان و افکار عمومی جهان را برای سایر ابعاد استراتژی جدید جنگ جلب کنند. اوباما وعده داده است که ظرف 18 ماه نیروهای آمریکایی را از افغانستان خارج خواهد کرد.وی حتی ادعای تجهیز و تقویت نیروهای افغان برای اجرایی شدن این استراتژی را مطرح کرده است اما ساخت پایگاههای دائمی با ظرفیت چندین هزار نیرو نشانگر برنامه واشنگتن برای حضور بلند مدت اشغالگران در افغانستان است که عملا اعلام جدول زمانی خروج را باطل میسازد. آموزش نیروهای افغانی نیز که به اعتراف اشغالگران از آمادگی چندانی برخوردار نمیباشند در طول 18 ماه امری ناممکن مینماید.
5. اقدام دیگر اشغالگران را میتوان در افزایش فشارها بر پاکستان برای ورود به عرصه مبارزه با طالبان مشاهده کرد. در این زمینه گزارشهایی مبنی بر اعمال فشار غرب بر اسلام آباد مطرح شده به گونهای که اشغالگران افغانستان سیاست تهدید و ارعاب را علیه پاکستان در پیش گرفتهاند.به این ترتیب، روند تحولات افغانستان نشان میدهد که اشغالگران طرحهای بسیاری را برای آینده این کشور در نظر گرفتهاند چنانکه در 8 بهمن ماه نیز یک نشست بینالمللی برای این منظور در لندن برگزار میشود. در این میان اختلافهای موجود میان دو قطب ناتو یعنی آمریکا و اروپا نیز بر چالشهای افغانستان افزوده است. از یک سو آمریکا بر ادامه جنگ طلبی در افغانستان تاکید دارد و از سوی دیگر اروپاییها به دلیل مخالفتهای مردمی حاضر به ادامه همکاری نمیباشند و بر لزوم انجام تغییراتی در روند جنگ اصرار میورزند. بحرانهای مالی و ضعف نظامی از دیگر دلایل عدم همسویی اروپا با آمریکاست. البته آمریکا با بهانههای امنیتی نظیر آنچه در خطوط هوایی دیترویت آمستردام روی داد برای وادار ساختن اروپا به ادامه جنگ تلاش میکند اما تداوم این اتحاد بحرانی به نظر میرسد و احتمال فروپاشی آن وجود دارد، چنانکه ژاپن به عنوان یکی از اصلی ترین متحدان آمریکا از ادامه اجرای طرح سوخترسانی به اشغالگران افغانستان در اقیانوس هند خودداری کرده است.
جمع بندی
در مجموع روند تحولات افغانستان نشان میدهد که از یک سو کرزای با چالشهای بسیار داخلی و خارجی مواجه است بویژه اینکه تشکیل کابینه وی نیز با چالشهایی مواجه شده است. از سوی دیگر دخالتهای اشغالگران نیز چالش و مشکلات فراوانی را برای دولتمردان کابل به همراه داشته بویژه آنکه کشتار غیر نظامیان توسط آنها به شدت افزایش یافته است. اشغالگران اگرچه طرحهای کلانی را برای خروج از بن بستهای فراروی خود در افغانستان در پیش گرفتهاند اما هر کدام از راهکارهای اتخاذ شده شکستی دیگر برای آنهاست. آنان در حالی سیاست افزایش نیرو، تعیین نماینده عالی و مذاکره با طالبان را در پیش گرفته اند که پیش از این از خروج از افغانستان و عدم مذاکره با طالبان سخن میگفتند. بر این اساس استراتژی جدید اشغالگران نه نشانه پیروزی که خود بیانگر شکست سیاستهای آنهاست و میتواند چالشهای بیشتری را برای آنها در عرصه جهانی به همراه داشته باشد. در این میان اوباما که پیش از این شعار پایان جنگ عراق و افغانستان را سر داده بود، در شرایطی آینده سیاسی خود را به سرنوشت افغانستان گره زده است که بسیاری از ناظران سیاسی و نظامی از هم اکنون شکست وی را پیش بینی کرده اند بویژه اینکه بسیاری از سیاستمدارن و اعضای کنگره آمریکا در کنار افکار عمومی این کشور در برابر وی به صفآرایی پرداخته و خواستار پایان جنگ افغانستان میباشند. ادامه چنین روندی بی تردید میتواند مشکلات بسیاری را فراروی اشغالگران به رهبری آمریکا قرار دهد.
قاسم غفوری
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین:
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد