در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
او دست به جوانگرایی زده بود، آن هم در آستانه 2 پیکار بزرگ بینالمللی، یعنی مسابقههای قهرمانی آسیا و قهرمانی جهان که اصلا شوخیبردار نبودند. بسیاری از کارشناسان اعتقاد داشتند تیم تحت رهبری مهماندوست راه به جایی نخواهد برد و در مسابقهها زنگ تفریح خواهد شد؛ اما همین تیم و ترکیب جوان و بیتجربهاش، قهرمان آسیا شد تا کمی موج مخالفتهایی که روی دوش مهماندوست سنگینی میکرد سمت و سویی دیگر بگیرد و در مجموع کاهش یابد.
پیکارهای بعد، قهرمانی دنیا بود؛ مسابقههایی که بسیاری از کشورها دندان تیز کرده بودند تا سکونشین شوند. این بار نگرانیها رنگ و بوی تازهتری به خود گرفته بود.
گویا هر چه میدان بزرگتر میشد، بیتجربگی بیشتر رخ مینمود. حالا شاگردان مهماندوست میدان دیده بودند، حداقل در سطح آسیا اینچنین بود؛ در حالی که خود مهماندوست هم میدانست مسابقههای آسیا به هیچ عنوان تشابهی با قهرمانی جهان ندارد اما باز هم با اعتماد به تیم جوانش آنها را عازم کپنهاگ کرد. شهری که بیش از 700 تکواندوکار انتظار آنان را میکشیدند.
از ترکیب 10 نفره تیم کشورمان 7 نفر برای اولین بار بود که پیکارهای جهانی را از نزدیک میدیدند. همه تقریبا مطمئن بودند که این بار تکواندو به در بسته خواهد زد، اما شاگردان بیادعای این مربی جوان، سربلند از شیاپچانگ بیرون آمدند تا مربیشان این بار هم مزد اعتمادش به جوانان را با حلاوت تمام دریافت کند.محمد باقریمعتمد هم یکی از همین جوانان است.
او با کسب مدال طلا و عنوان قهرمانی جهان نشان داد مهماندوست راه را درست انتخاب کرده، باقریمعتمد در وزن چهارم با پشت سرگذاشتن رقبای سرسخت خود پدیده نهمین دوره مسابقههای تکواندوی قهرمانی جهان لقب گرفت، معتمد 24 ساله با الگوبرداری از اسطورههایی چون هادی ساعی و یوسف کرمی از هماکنون مدال خوشرنگ طلای المپیک را برای خود ترسیم کرده است.
او خودش را نیم ساعت زودتر از قرار، به تحریریه «جامجم»رساند تا برایمان از قهرمانیاش بگوید.
تکواندو را از کی و کجا آغاز کردی ؟
از سال 1370 و زیر نظر پدرم استارت کارم زده شد. پدرم پیش از من مربی برادر بزرگترم بود، اما برادرم خیلی زود تکواندو را کنار گذاشت و این شد که پدرم تصمیم گرفت تمام تجربیاتش را به من منتقل کند. خیلی زودتر از حد انتظار پدرم تکواندوکار شدم و با ورودم به تیم ملی نوجوانان، ورزش حرفهایام آغاز شد و توانستم در مسابقههای آسیایی ویتنام در سال 2001 عنوان قهرمانی را از آن خود کنم.
ورود به وادی قهرمانی هر چند شیرین است، ولی تبعاتی هم به دنبال دارد. فکر نمیکنی این درخشش سریع در تکواندو فشار مضاعفی را متوجه ات کرده است؟
مطمئنا چرا. خب یکی از مهمترین تبعات آن نگاه متفاوت اطرافیان است. اینکه انتظارها حتی تا حد غیر معمول بالا میرود و مربیان دیگر هیچ عذر وبهانهای را برای باخت قبول نمیکنند.
این موضوع استرسزا نیست؟
خیلی زیاد، همیشه استرس مسابقهها مهمترین دلیل بیخوابیام بوده است، باور کنید این را برای خودم نمیگویم. به نظر من یک قهرمان واقعی در وهله اول باید برای عزت کشورش بجنگد و اتفاقا همین موضوع کار را سختتر میکند. در این مواقع وقتی فکر میکنم چشمهای زیادی به عنوان نماینده ایران به من خیره شدهاند سنگینی مسوولیت را روی دوشم احساس میکنم و همین مسوولیت است که استرس و بیخوابی را به دنبال دارد.
با توجه به اینکه قهرمانی جهان را در کارنامه ات داری فکر میکنم تنها یک پله تا انتهای مسیر برایت باقی مانده و آن هم المپیک است.
بله، البته حضور و کسب مدال در بازیهای آسیایی سال آینده گوانگجو هم برایم خیلی مهم است، چرا که این بازیها هم حکم المپیک کوچک را دارد، اما اگر بخواهم از بزرگترین هدفم صحبت کنم باید بگویم کسب سهمیه المپیک و حضور در آن است.
برای این هدف بزرگ برنامهریزی هم کردهای؟
بله، فقط تمرین و تمرین. میخواهم تمام وقتم را به تمرین اختصاص دهم و تلاش دارم هر روز خودم را با قوانین روز تکواندو تطبیق بدهم. اگر بخواهم، مطمئن باشید میتوانم.
اما تو در وزن چهارم یا همان وزن دوم المپیک حریفان قدری داری که گذشتن از آنها آسان هم نیست. مانند همین سیلاس مکزیکی که همه جا سایه به سایه دنبال توست.
اگر بخواهم از بزرگترین هدفم صحبت کنم باید بگویم کسب سهمیه المپیک و حضور در آن
-------------------------------------------------------
به غیر از ایران هیچ کشوری لیگ تکواندو ندارد
معتقدم وقتی تمرین به حد لازم باشد و آمادگی به مرز 100 درصد برسد دیگر نباید از نامها ترسید، سیلاس برای من تنها یک اسم است که البته از مبارزه با او لذت میبرم، اما این دلیل نمیشود که از او کابوسی برای خود بسازم و هر روز انرژی ام را تحلیل ببرم. در دنیا کشورهایی مانند ترکیه، کوبا و مکزیک، تکواندو را تحت امر خود در آوردهاند و با مدالهایشان پادشاهی میکنند. اما شما اگر نگاهی کوتاه به تکواندوی کشورمان بیندازید میبینید که ما هم در دنیا آقایی میکنیم. خب همین یعنی انگیزه برای کار و تلاش بیشتر.
کاملا درست است، اما خودت میدانی که داوری هم 50 درصد قضیه را تشکیل میدهد. مثلا در همین مسابقههای مکزیک، تو در فینال و در حالی که نسبت به حریفت برتری کامل داشتی، در لحظات پایانی اسیر ناداوری شدی و طلای مسلم را از دست دادی و سیلاس با استفاده از امتیاز میزبانیاش صاحب 20 هزار دلار جایزه قهرمانی شد؛ در حالی که به نظر میرسید با روی کار آمدن هوگوهای الکترونیکی دیگر تخلفی در داوریها صورت نخواهد گرفت.
بله قبول دارم. در هر ورزشی و در هر مقطعی اگر داور تصمیم به ناداوری بگیرد هیچ چیز جلودارش نیست حتی هوگوی الکترونیکی، بخصوص در مسابقههایی که جایزه نقدی هم در میان باشد. من تاکنون به هیچ باختی اعتراض نکردهام، اما در مسابقههای مکزیک طلا را به زور از من گرفتند. سیلاس بازی را به من واگذار کرده بود، ولی در 30 ثانیه آخر و در حالی که من 6 بر 3 جلو بودم با ضربه پایی که به صورتم نخورد 4 امتیاز گرفت و مدال طلایی که حق من بود به چنگ آورد.
البته مکزیکیها برای این که مسابقههایشان را جذابتر کنند ضربه پا به صورت را 4 امتیازی کرده بودند. آیا این قانون در دیگر مسابقههای تکواندو هم اجرا میشود؟
خیر. همه جای دنیا ضربه پا به صورت، 3 امتیازی است ولی همانطور که خودتان گفتید برای جذاب کردن مسابقهها، مکزیکیها این طرح را اجرا کردند که به نظر من نه تنها جذاب نبود، بلکه استرس تکواندوکاران را صد چندان کرده بود و مدام باید پا میزدیم. همین موضوع خستگی زیادی را در بر داشت و از طرفی اگر کم کاری میکردیم با شمارش معکوس از 10 تا صفر میشمردند و یک امتیاز به حریف میدادند. این یعنی تلاش تا آخرین لحظه.
البته این مسابقهها در حد جام ستارگان جهان بود و فدراسیون جهانی تکواندو تعداد محدودی از ستارگانش را که در مسابقههای جهانی دانمارک صاحب مدال بودند به این پیکارها فرا خوانده بود.
بله. روزی که فدراسیون اعلام کرد از طرف فدراسیون جهانی به مسابقههای مکزیک دعوت شدیم میدانستم که سختترین پیکارها انتظارم را میکشد. بدون اغراق بگویم سطح این مسابقهها به قدری بالا بود که به نوعی تمام دیدارها بوی فینال میداد. تمام رقبا، همانهایی بودند که در فینال مسابقات جهانی، جام جهانی و قهرمانی دانشجویان جهان با آنها دست و پنجه نرم کرده بودم.
با اینکه در مسابقههای جهانی مدال طلا به دست آوردی، اما در رنکینگ جهانی وزن چهارم با 100 امتیاز دوم هستی. آیا مدال نقره مسابقههای مکزیک نمیتواند به ارتقای تو در رنکینگ کمکی کند؟
هنوز فدراسیون جهانی رنکینگ جدید را اعلام نکرده، ولی احتمال میدهم با توجه به این که مدالآوری در مسابقههای مکزیک در رنکینگ تاثیر زیادی دارد، بتوانم رتبه اول را به خود اختصاص دهم.
البته عدم حضور ثروت ترکیهای در مسابقههای مکزیک این احتمال را قویتر میکند، درست است؟
بله. به هر حال ثروت رتبه اول وزن من را در رنکینگ جهانی دارد و نمیدانم چرا در این مسابقهها حضور نداشت.
همانطور که خودت میدانی انتخاب شدن در وزن تو آن هم در کشورمان کار بسیار سختی است. ما در وزن تو طلای المپیک داریم. حالا فکر میکنی رضا مهماندوست به عنوان یک مربی جوان چه کمکی میتواند در جهت انتخاب شدن تو در وزن دوم داشته باشد؟
درست است که آقای مهماندوست مربی جوانی است، ولی تمرینات بسیار اصولی و منحصربهفردی دارد. او همیشه به ما یاد داده که تمرین هر چقدر سختتر باشد مسابقه آسانتر است. ما با تمرینهای سخت عجین شدهایم و فکر میکنم این وجه تمایز زیادی میان من و مابقی رقبایم باشد.
تو با ذوالقدر هم تمرین کردهای. به نظرت شیوه مربیگری ذوالقدر بهتر جواب داده یا مهماندوست؟
ببینید من مدت زیادی با آقای ذوالقدر تمرین نکردم ولی در همین مدت کم خیلی چیزها از او یاد گرفتم. از طرفی وی را مربی بزرگی میدانم چرا که شاگردانی مثل هادی ساعی و یوسف کرمی را تقدیم تکواندو کرده است. اما درخصوص آقای مهماندوست باید بگویم چون تفاوت سنیشان با ملیپوشان زیاد نیست به همین دلیل هم ارتباط خوبی با بچهها دارد و مثل برادر بزرگتر همیشه و تا آخرین لحظه شاگردانش را حمایت میکند.
از تیم دانشگاه آزاد چه خبر؟ نزدیک به 6 سال است در این تیم عضو هستی، چه چیزی باعث ماندگاریات در این تیم شده؟
خب تیم دانشگاه آزاد یکی از بهترین تیمهای لیگ برتر است. من 2 سال پیدرپی با این تیم قهرمان لیگ برتر و همچنین جام باشگاههای آسیا شدم و پس از 6 سال تعلق خاطر خاصی نسبت به تیم و مربیام احساس میکنم.
پس حالا حالاها خیال جدا شدن از این تیم را نداری ؟
تا وقتی آقای خلیفه من را بخواهد هستم، مگر اینکه بیرونم کنند. (میخندد)
مبلغ قرار دادت چقدر است؟
(سکوتی همراه با لبخند)
نمیگویید؟
اجازه بدهید نگویم.
خب حداقل بگو کفاف زندگی ات را میدهد؟
قبلا بهتر بود. یعنی راضی بودم، اما امسال مقداری از آن را کم کردند.
شغل دوم هم داری؟
نه، دانشجوی تربیت بدنی دانشگاه تهران هستم.
سقف قرارداد در تکواندو چقدراست؟
40 میلیون تومان.
این در مقابل فوتبال و بسکتبال یعنی هیچ.
کاملا درست است، این در شرایطی است که رشته تکواندو همیشه با مدالآوری خود به داد ورزش کشورمان رسیده است. نمونهاش المپیک پکن. من همیشه اعتقاد داشتهام تکواندو مظلوم واقع شده وگرنه هر رشته دیگری این همه موفقیت کسب میکرد، الان موقعیتش از ما بهتر بود. نمیخواهم ناشکری کنم اما واقعا این حق ما نیست.
به آقای سعیدلو هم میخواستی همین حرفها را بزنی؟ آخر شنیدیم تقاضای ملاقات داشتی.
بله، میخواستم از وی خواهش کنم به تکواندو توجه بیشتری نشان دهد. ما 3 دوره متوالی در المپیک مدالآوری کردیم، 4 دوره نایب قهرمان جهان شدهایم و مطمئنا این افتخار آفرینیها باز هم ادامه خواهد داشت. پس تکواندو استحقاق این را دارد که با نگاهی بهتر و متمایز از سایر رشتهها به آن نگاه شود.
از 4 دوره نایب قهرمانی در دنیا صحبت کردی. به نظر تو دلیل تداوم این نایب قهرمانی چیست؟ چرا ما نمیتوانیم روی سکوی اول بایستیم؟
ببینید، همانطور که ما تمرین میکنیم و سعی داریم از تکواندوی روز دنیا عقب نیفتیم، کشورهای دیگر هم همین هدف را دنبال میکنند. پس رسیدن به قهرمانی جهان کار آسانی نخواهد بود، کما اینکه نایب قهرمانی هم آسان نیست. فراموش نکنیم که ما همیشه با کمترین اختلاف نایب قهرمان میشویم، در صورتی کشورهای زیادی هستند که با وجود امکانات زیاد و سابقه طولانی در تکواندو حسرت نایب قهرمانی جهان را میخورند.
کاملا درست است ، اما ما هم در تکواندو چیزی کم نداریم.از همه مهمتر استعداد و نیروی انسانی زیادی داریم، چیزی که شاید هر کشوری نداشته باشد.
حرف شما را قبول دارم، ولی این را هم در نظر بگیرید که همین نیروی انسانی امکانات میخواهد تا بشود هادی ساعی و یوسف کرمی. با حلوا حلوا کردن که دهان شیرین نمیشود.
همانطور که میدانید، در انتخابات اخیر فدراسیون، سید محمد پولادگر برای بار سوم کرسی ریاست فدراسیون تکواندو را به دست آورد .حالا شما به عنوان یکی از قهرمانان تکواندو از مدیر تکواندوی کشورمان چه انتظاری دارید؟
به نظر من آقای پولادگر همیشه فراتر از انتظار بوده و جای هیچ گلایهای باقی نگذاشته است. سند حرفم هم همین عملکرد 8 سال گذشته وی بوده است. انصافا عملکرد بینظیری داشته و امیدوارم در 4 سال آینده هم با توجه به مسابقههای حساسی که پیشرو داریم با برنامهریزی مدونی که دارد باز هم به موفقیت تکواندو کمک کند.
راستی خودروی ریویی که آقای پولادگر قولش را به تو داده بود به کجا رسید، گرفتی؟
هنوز نه، ولی قول دادند که بزودی بدهند.
پس فعلا با پای پیاده سر تمریناتت حاضر میشوی؟
بله.
اردوهایتان کجا برگزار میشود؟
اردوی تیم ملی در مجموعه ورزشی آزادی و اردوی تیم دانشگاه آزاد در کرج.
از بچههای قدیمی هم کسی در اردو هست؟
بله، در اردو به روی همه باز است. ما باز هم مسابقههای انتخابی داریم و همه حق دارند در آن شرکت کنند. در این میان هر کس که همت بیشتری داشته باشد لیاقت ملی پوش شدن را هم دارد.
پس از الان برای بازیهای آسیایی گوانگجو دور خیز کردهای؟
بله، البته پیش از بازیهای آسیایی گوانگجو، بازیهای همبستگی کشورهای اسلامی را هم داریم که قرار است فروردین ماه برگزار شود. چون این بازیها به میزبانی ایران برگزار میشود مدالآوری در آن اهمیت بالایی دارد. از طرفی شنیدهام کشورهای قدری قرار است در این بازیها شرکت کنند.
میخواهیم گریزی بزنیم به مسابقههای انتخابی تیم ملی تکواندو. همانطور که میدانی یکی از بزرگترین دگرگونیهایی که مهماندوست در ترکیب تیم ملی انجام داد جوان گرایی بود. با توجه به اینکه ما این عمل را نفی نمیکنیم، اما به نظر تو درست است که چند سال دیگر که معتمد با کسب 4 یا 5 مدال تبدیل به یکی از بزرگترین اسطورههای کشورمان شد، وی را کنار بگذاریم و بگوییم میخواهیم جوانگرایی کنیم؟
ببینید، انتخابی تیم ملی،هم برای مسابقههای قهرمانی آسیا و هم برای مسابقههای جهانی به صورت کاملا آزاد برگزار شد. یعنی همه کسانی که مایل بودند ملی پوش شوند حق شرکت داشتند. بسیاری از قدیمیها هم شرکت کرده بودند، اما همه شاهد بودند این جوانها بودند که با غلبه بر آنها توانستند پیراهن تیم ملی را بر تن کنند. خب شما خودتان قضاوت کنید، آیا کسی پیشکسوتها و قدیمیها را کنار گذاشته است؟
البته ما هیچ مشکلی با جوانگرایی تیم نداریم.
قبول دارم، ولی باور کنید خیلیها با این قضیه مشکل داشتند. ما میدیدیم که هر روز مربی مان مجبور است به خاطر ملی پوشانش جواب پس بدهد، بخصوص به همکاران شما. اما خودتان قضاوت کنید همین تیم جوان و به قولی بیتجربه میرود و قهرمان آسیا میشود. من میدیدم که مربیام چقدر زحمت میکشد، میدیدم که موقع مسابقه چقدر استرس دارد. حالا همین تیم بعد از ثبت قهرمانی آسیا به میدان بزرگتری چون مسابقات جهانی قدم میگذارد. 7 نفر از اعضای تیم ما اولین بار بود که مسابقههای جهانی را تجربه میکردند. خب این یعنی تجربه صفر، شاید باورتان نشود ولی بدون تجربه پا گذاشتن به مسابقههای جهانی یعنی شجاعت. خدا را شکر میکنم که بچهها از این آزمون سخت سر بلند بیرون آمدند و این خیلی با ارزش بود.
همه میدانند کرهایها خود را صاحب تکواندوی دنیا میدانند و البته متاثر از این موضوع، همیشه یکی از سکوهای مسابقهها هم به آنها تعلق دارد. حالا بحثی که در این میان مطرح میشود، این است که چرا همیشه تکواندوکاران ما در مواجهه با کرهایها با ناداوری روبهرو میشوند یا اینکه حداقل این تلقین را دارند که بازنده از شیاپچانگ خارج میشوند. فکر میکنی دلیلش چیست؟
خب همیشه اسم کره جنوبی برای ما استرس زاست. مثل ژاپن برای کاراته، اما اینکه ما همیشه در مقابل کرهایها دچار ناداوری میشویم تلقین نیست و حقیقت است. کر هایها روی داوران اعمال نفوذ زیادی دارند و همیشه حریف مقابل یک کرهای مورد قهر داور مسابقه است. حالا اگر این مسابقه فینال باشد که دیگر ناداوری به اوج خود میرسد. اما به شما قول میدهم روزی برسد که کشورهای دیگر به سلطه کرهایها در تکواندوی جهان پایان دهند.
به نظر میرسید با ورود هوگوهای الکترونیکی حداقل این مشکل برای همیشه مرتفع شود.
البته از حق نگذریم ناداوری و خطاهای داوران خیلی کمتر شده،ولی از بین نرفته است و هیچ وقت هم از بین نمیرود، چراکه همه میدانند داور در زمان مسابقه اختیار تام دارد و نظر نهایی با اوست. همین موضوع ضریب خطا را بالا میبرد و اگر هم بخواهی زیاد به تصمیم داوران اعتراض کنی، به دلیل اهانت به داور یا بر هم زدن نظم مسابقه اخراج میشوی. در این شرایط آدم ترجیح میدهد چیزی نگوید و به امید جبران امتیاز، مسابقه را ادامه بدهد.
همانطور که خودت گفتی، تکواندوی ما جزو رشتههای موفق و صاحب عنوان کشور است، فکر میکنی دلیل این موفقیت از کجا ناشی میشود ؟
وجود لیگهای منظم. ما 7 دوره سوپر لیگ برگزار کردهایم، آن هم لیگی که بیشتر بازیکنان آن صاحب عنوان هستند و همین هم باعث شده کیفیت بالایی داشته باشد. خب این لیگ در هیچ کجای دنیا سابقه ندارد.
برای حضور در مسابقههای آینده، بازی تدارکاتی هم خواهید داشت ؟
بله، اسفندماه به همین منظور به آلمان سفر میکنیم، فروردین ماه به آذربایجان میرویم و بلافاصله بعد از بازیهای کشورهای اسلامی هم به اتریش میرویم.
انتهای آرزوی محمد باقری معتمد؟
مدال طلای المپیک.
و آرزوی غیر ورزشی؟
خیلی زیاد است. از همه مهمترش سلامت همه است و بعد از آن امیدوارم روزی برسد که من هم مثل خیلی از بزرگان تکواندو محبوب باشم.
محبوب یا مشهور؟
محبوب، همیشه محبوب بودن بهتر از مشهور بودن است. وقتی آدم احساس میکند مردم او را از ته دل دوست دارند و برایش دعا میکنند، خب احساس قشنگی به انسان دست میدهد.
و حرفی اگر مانده...
از تمام کسانی که زحماتشان باعث شده که امروز من به عنوان قهرمان جهان روبهروی شما بنشینم، تشکر میکنم بخصوص پدر و مادرم که دست هر دویشان را میبوسم.
منیره جامی
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد