در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
خانواده دوست
مورینیو، شیفته مربیگری است و کارش را با جنجال و سروصدا دوست دارد. برخلاف دنیای فوتبال و مربیگری، زندگی خانوادگی آرامی دارد و مسائل فوتبال را به محیط خانواده نمیکشاند. او درباره حرفه مربیگری میگوید: عاشق مربی بودنم و سالی که پس از ترک چلسی بدون فوتبال بودم، برایم سال سختی بود؛ اما اعتراف میکنم برخی قسمتهای حرفه مربیگری جذاب نیست. فوتبال بخش سادهای از زندگی من است، زیرا زندگی جنبههایی دارد که بسیار دشوارترند. مهمتر از همه اینکه دوست ندارم به زندگی شخصی و خانوادگیام خللی وارد آید و آن را از دست بدهم؛ البته میدانم فوتبال وقت زیادی از من گرفته است. وقتی یک مربی در سطح بالای فوتبال میشوید مجبورید از زندگی شخصی خود تا حد زیادی بزنید. خانوادهام از این موضوع ضربه خورده و تاوانش را میدهد. بله فوتبال بر همسر و فرزندانم اثر گذاشته است. بزرگترین کارم این است که مطمئن شوم بهترین پدر برای بچههایم هستم؛ اما وقتی حرفه مربیگری دارید، گاهی واقعا دشوار میشود که وظایف پدری خود را خوب انجام دهید.
مربی خوبیام
با این که مورینیو سوژه همیشگی رسانههای ورزشی است، اما اعتقاد دارد که نمیخواهد سوژه باشد. در این باره توضیح میدهد: گرچه مردم میگویند دوست دارم همیشه در رسانهها و روزنامهها مطرح باشم، اما واقعیت چیز دیگری است. اگر امکانش وجود داشت که از مصاحبه با رسانهها دوری کنم، همین الان این کار را انجام میدادم. خوب میدانم که مربیان و بازیکنان مجبور و متعهد به مصاحبه کردن هستند و من نیز تابع این وضعم. من نمیخواهم یک ستاره باشم. مربیگری نمیکنم که مشهور باشم یا عکس مرا در روزنامهها چاپ کنند. این بخشی از کار ماست و از آن گریزی نیست. برای من مصاحبه مطبوعاتی پیش از یک بازی، شروع بازی بعدی است و باید از آن برای موفقیت تیم خود استفاده کنم. باید بتوان ازهر فرصت و موقعیتی بهره گرفت.
مورینیو تاکید میکند آن تصویری که از او ارائه کردهاند و میگویند مردی خودخواه و متکبر است، درست نیست.
او در این باره توضیح میدهد: مردم اغلب اعتماد به نفس مرا با خودخواهی و تکبر اشتباه میگیرند. من اعتماد به نفس دارم، زیرا رکورد موفقیتهای کاریام بسیار خوب است و بر این باورم که مربی خوبیام.
با پورتو فاتح لیگ قهرمانان و با چلسی 2 بار فاتح لیگ برتر انگلیس شدم. سپس به سریA آمدم و تیم خود را قهرمان فوتبال باشگاهی ایتالیا کردم. هر جا که بودم موفقیت داشتهام. پس این رکوردی است که از آن باید خوشحال و راضی بود.
مورینیو حرفهایش را چنین ادامه میدهد: آیا مربی خوبی برای کار کردن با بازیکنان هستم؟ فکر میکنم این طور باشد. دوست دارم ارتباط نزدیک و صمیمانهای با افراد اطراف خود داشته باشم. مادامی که با مردم خوب ارتباط دارید و درباره مشکلات با آنها صحبت و بحث میکنید، آنها از سپری کردن وقت خود با شما لذت میبرند. یکی از بدترین چیزها در ارتباطات انسانی این است که تردید داشته باشید و در اطرافیان خود تردید ایجاد کنید.
من کسی هستم که دوست دارد با او مخالفت کنند و دیدگاههای متفاوتی ارائه دهند، زیرا انسانی به شمار میآیم که همواره با دیگران ارتباط برقرار میکنم و میدانم برای هر مشکل و مسالهای راهحلی وجود دارد.
البته بر این نکته هم تاکید میکنم هر کس مرا آزرده کند، او را خیلی راحت میبخشم. این کار را در تمام دوران زندگیام در فوتبال بویژه وقتی در چلسی بودم، انجام دادهام.
هدفم، قهرمانی در اروپا
شکست اینترمیلان در مرحله یکهشتم نهایی لیگ قهرمانان پارسال مقابل منچستریونایتد برای مورینیو ناخوشایند بود، زیرا او پیشبینی کرده بود تیمش تا مراحل بالای لیگ بالا برود. در این باره میگوید: هدفم این بود که با اینتر فاتح لیگ قهرمانان شوم. این هدف را همچنان دارم و در این فصل به آن فکر میکنم؛ البته میدانم که هدف دور و دشواری است. همه در ایتالیا متقاعد شدهاند که تیم من و دیگر تیمهای سریA بخت چندانی در اروپا ندارند. این مردم چیزی درباره بازی فوتبال نمیدانند. بعضیها فقط به انتقاد کردن عادت دارند و از این کار لذت میبرند. به آنها توجهی نمیکنم. همین وضع در پرتغال هم وجود داشت. وقتی تیم من یعنی پورتو خوب بازی میکرد، کسی نظر مثبتی به این تیم نداشت و اصلا فکرش را هم نمیکردند که پورتو قهرمان اروپا شود. همه منتظر سقوط تیم بودند و این وضع را در ایتالیا هم میتوانیم ببینیم. ما در این فصل، هنوز تیمی تازه در اینتر هستیم. احساس میکنم با داشتن ساموئل اتوئو در خط حمله به تعادل بهتری رسیدهایم و پیشرفت کردهایم. این را در لیگ قهرمانان نشان میدهیم.
مبارزهجویی بدون پول
زمانی که مورینیو در انگلیس بود، مطبوعات آن کشور مجذوب وی شدند. آیا ممکن است به لیگ برتر برگردد و مثلا جانشین الکس فرگوسن در منچستریونایتد شود؟
شاید پس از آن هدایت تیم ملی پرتغال را به عهده بگیرد. شاید هم مربی یک تیم کوچک شود. او میگوید: دوست دارم روزی در باشگاهی کار کنم که منابع مالی کمی دارد، اما مبارزهجو برای هدفهای بزرگ است. در پورتو، مبارزهجویی من کار کردن بدون پول و تنها با بازیکنان بومی پرتغال بود.
آنجا خیلی راحت ترکیب تیم خود را تغییر میدادم تا بهترین استعدادها را وارد تیم کنم. از بازیکنانی بهره گرفتم که تجربه بینالمللی نداشتند و جام و افتخاری بزرگ به دست نیاورده بودند. هدف اولم کسب مقام قهرمانی رقابتهای باشگاهی پرتغال و هدف بعدیام، فتح لیگ قهرمانان بود که به هر دو هدف رسیدیم.
شاید با منابع کوچک و محدود مشابه، هرگز چنین کار بزرگی تکرار نشود؛ اما هرگز کلمهای است که به آن گوش نمیدهم.
مترجم: جهانگیر چراتی
منبع: یورواسپورت
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد