گروه جامعه - مستوره برادران نصیری: همین شهریور ماه که نتایج کنکور اعلام می‌شود، هنوز هم غرورآمیزترین، باافتخارترین و خوشحال‌ترین خانواده‌ها کسانی هستند که فرزندانشان در رشته پزشکی قبول شده‌اند؛ اما چند سال بعد، شاید 7 سال و شاید هم چند سالی بیشتر، این شادی‌ها دست کم برای فرد قبول شده، رنگ دیگری دارد. 7 سال بعد از تحصیل کردن در یکی از سخت‌ترین رشته‌های تحصیلی، 7سال بعد از شیفت‌های کاری سنگین، پزشک عمومی فارغ‌التحصیل، چند راه بیشتر پیش رو ندارد.
کد خبر: ۲۷۵۱۵۸

اولین و معقول ترین راه،مثل همه رشته‌ها سرکار رفتن است که در این رشته با توجه به اجبار گذراندن دوره طرح، یک اشتغال اجباری بوجود می‌آید. پس از طی دوره طرح که معمولا در مناطق محروم از پزشک و یا مناطقی است که کمبود پزشک دارد ادامه کار رفتن به سیستم دولتی یا نیمه دولتی است و یا تاسیس مطب که هر دوی این مسیر‌ها همچنان به مناطق محروم ختم می‌شود.

مثلا پزشک مورد نظر می‌تواند در قالب طرح پزشک خانواده به مناطق محروم برود یا بعد از تاسیس مطب در مناطق محروم و به دست آوردن امتیاز‌های لازم، در نهایت روزی در شهری بزرگ مطبی بزند که شاید به قول دلال‌ها کارش بگیرد.

اما بشنوید از حال و روز پزشکان مشغول در مناطق محروم که در بهترین حالت حقوقشان به یک میلیون و دویست هزار تومان می‌رسد و اگر چند روزی هم مرخصی بروند،معادل همان چند روز از حقوقشان کسر می‌شود.

طعم واقعی محرومیت

در40 - 30 کیلومتری شهر خلخال روستای کوچکی وجود دارد که به همت سازمان بهداشت جهانی، مرکز بهداشت بزرگی در آن ساخته شده است، این‌که به مرور زمان بر سر امکانات این مرکز بهداشت چه آمده بماند، اما دو اتاق کوچک هم با تجهیزاتی در حد نیاز‌های اولیه منزل برای پزشک خانواده مستقر در این مکان تعبیه شده که اتفاقا اگر در فصل بهار سری به این روستا بزنی،مطمئنا حسرت پزشک خانواده اش را می‌خوری که چه آرامشی و چه روستای زیبایی.

اگر از پایان شهریور تا اواخر اردیبهشت ماه بخواهی سری به این روستا بزنی معنای منطقه محروم را درک خواهی کرد.تقریبا 6 ماه از سال شدت سرما و برف در این روستا به قدری زیاد است که ممکن است همین امکان آمدن هفتگی به شهر خلخال و مثلا خرید روزنامه‌ها در قالب هفته و نه روزانه نیز از تو گرفته ‌شود.

همه زمستان پزشکان خانواده‌ای که در این مناطق مستقر هستند به تصویری تکراری از برف ختم می‌شود و شاید روزهایی که به انتظار بیماری بگذرد که ترجیح می‌دهد عطای پزشک رفتن را به لقای سرما ببخشد.

عکس همین ماجرا هم شامل حال پزشکان مستقر در مناطق جنوبی و گرما و سختی‌های موجود است.

بیکاری تصنعی

دکتر مرندی، عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس از وضعیت کنونی پزشکان تعبیر جالبی دارد. او معتقد است این وضعیت که پزشکان عمومی در صورت داشتن کار باید به مناطق محروم بروند و در صورت بودن در شهر‌های بزرگ باید بیکاری بکشند، به نوعی بیکاری تصنعی و غیر واقعی محسوب می‌شود.

او در خصوص پزشکان متخصص و پزشکانی که درآمد‌های کلان دارند هم به «جام‌جم» می‌گوید: این دسته از پزشکان که معمولا پزشکان رشته‌های جراحی و فوق‌‌متخصصان را شامل می‌شود، به دلایل مختلف از جمله زیاد‌ه‌خواهی کار را به جایی می‌کشانند که درآمد‌های هنگفت سبب می‌شود اعتبار و قداست این رشته با این دریافت‌ها زیر سوال برود.

ادامه تحصیل؟

اگر دوباره سراغ پزشک فارغ‌التحصیل اول گزارش برویم، یکی از انتخاب‌هایش به ادامه تحصیل و قبول شدن در دوره تخصص ختم می‌شود که اتفاقا مشکلاتش کم از رفتن به مناطق محروم نیست.

پزشک مورد نظر در صورتی که بتواند از هفت‌خوان سخت قبولی در دوره دستیاری (تخصص) بگذرد که ظاهرا کنکورش به مراتب و چند برابر کنکور ورودی دانشگاه‌ها سخت‌تر است باز هم می‌رسد به دوره‌ای سخت که گذرانش چندان با مناطق محروم فرقی ندارد.

دانشجوی دوره رزیدنتی یا همان دستیاری که به طور متوسط 5 سال تحصیل خواهد کرد، باید در شرایطی دوره آموزشی‌اش را در بیمارستان‌ها و با شیفت‌های سنگین کاری و گاهی قبول زحمت پزشک آنکال و متخصصی که ترجیح می‌دهد کارش را به دانشجویش بسپارد، بگذراند که سقف حقوقش در ماه 400 هزار تومان است.

البته اگر در حین خواندن این گزارش ذهنتان به دریافت‌های کلان پزشکان متخصص می‌رود، دقت کنید که این مطلب در خصوص پزشکان دانشجوی دوران تخصص نوشته شده است. این در حالی است که پزشکان عمومی که در بیمارستان‌های دولتی و خصوصی کار می‌کنند، گاه با درآمد 300 هزار تومان زندگی می‌گذرانند. یعنی پزشکی زیر خط فقر.

رضایت پزشک عمومی، 20 درصد

دکتر ایرج خسرونیا، رئیس جامعه پزشکان متخصص داخلی ایران با هشدار نسبت به وضعیت شغلی و معیشتی پزشکان کشور می‌گوید: برخی پزشکان عمومی و متخصصان رشته‌های پزشکی به علت درآمد ناکافی به فعالیت‌های غیر پزشکی و غیر مرتبط روی آورده‌اند.

آمارها نشان می‌دهد که از 110 هزار پزشک کشور، 60 هزار نفر آنان پزشکان عمومی هستند.

خسرونیا با اعلام این‌که 20 درصد پزشکان عمومی از وضعیت معیشتی خود رضایت دارند، ادامه می‌دهد: حدود 5000 نفر از پزشکان عمومی و 5000 نفر از پزشکان متخصص به دلیل نارضایتی از شغل خود ناگزیر به شغلهای دیگری روی آورده‌اند.

به گفته وی، تنها 20 درصد پزشکان عمومی، 50 درصد پزشکان متخصص و 65 درصد فوق تخصص‌ها از درآمد نسبتا خوب و زندگی مرفهی برخوردارند. این در حالی است که30 درصد پزشکان عمومی و متخصصان و25 درصد فوق تخصص‌ها از زندگی متوسطی برخوردارند.

از سوی دیگر، دکتر مسعود مسلمی‌فرد، نایب رئیس انجمن پزشکان عمومی کشور با انتقاد از نبود جایگاه برای جامعه پزشکی کشور به عنوان مهم‌ترین خطری که این حرفه را تهدید می‌کند، می‌گوید: مطالعات انجام شده نشان می‌دهد وضعیت رفاهی پزشکان نسبت به گذشته به طور متوسط پایین رفته و این می‌تواند زنگ خطری برای روی آوردن پزشکان به سایر مشاغل باشد.

عاشق باشی و بس

اگر برای یک پزشک عمومی هیچ‌کدام از این راه‌های رفتن به مناطق محروم، ادامه تحصیل، دنبال شغلی دیگر رفتن و... وجود ندارد، انتخابی دیگری هم خواهد داشت و آن مهاجرت و رفتن از کشور است که هر چند آماری از این دست از پزشکان نداریم، اما شواهد تعداد این دسته را کم نشان نمی‌دهد.

پزشکی روزنامه‌نگار یا شاید هم روزنامه‌نگاری پزشک در خصوص همه راه‌های پیش روی پزشکان می‌گوید: در کنار همه این راه‌ها که چندان هم امید بخش نیستند، فقط یک راه وجود دارد که در نهایت منجر به رضایت می‌شود.

او ادامه می‌دهد: شأن و جایگاه این رشته هم در شرایط کنونی مثل قبل نیست و فقط کسانی می‌توانند با رضایت به این شغل مشغول باشند که در نهایت و در هر شرایطی عاشق این حرفه باشند، چرا که اصولا در این حرفه و کمک به بیماران حس انسان دوستی بشدت ارضا می‌شود.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها