چگونه با کودکانمان رابطه برقرار کنیم

ارتباط لحظه به ‌لحظه

شما به عنوان والدین وقت زیادی را به تجزیه و تحلیل،‌ ارزیابی، دقت و نگرانی در مورد فرزندتان و رفتارهای او اختصاص می‌دهید.بسیار حساسیت به خرج می‌دهید تا از راحتی و آرامش وی اطمینان‌خاطر حاصل کنید و از زمان خستگی، گرسنگی و ترس وی آگاه شوید.
کد خبر: ۲۵۳۲۸۹

آیا تاکنون به این نکته توجه کرده‌اید که فرزندتان نیز تمام حالات و حرکات شما را درک می‌کند؟ آیا می‌دانید فرزندتان نیز از کردار و گفتار شما تفسیر خاص خود را دارد؟ آیا تا به حال با عصبانیت بر سر یکی از اعضای خانواده فریاد کشیده‌اید که «فریاد نزن»؟

کارشناسان معتقدند برای ارتباط با افراد بویژه فرزندان در سنین کم نباید منتظر بهانه خاصی باشیم. بدترین حالت این است که آنها فکر کنند دیده و شنیده نمی‌شوند یا این که از آنها سوالی نشود. به عبارت دیگر جدا از زندگی والدین و بزرگ‌ترها هستند.

آنچه باید با دقت‌نظر بیشتری مورد توجه قرار گیرد این است که شما در هر لحظه با هر کلمه‌ای که بر زبان می‌آورید، با لحن صدا و حرکات بدن مشغول برقراری ارتباط با کودکتان و دیگر اعضای خانواده هستید بدون این که آگاه باشید.ما در این نوشتار قصد داریم به چگونگی ارتباط شما با کودک بپردازیم.

چگونه ارتباط برقرار می‌کنید؟

شما با هر کلمه‌ای که می‌گویید و به طور حتم با تن صدا و لحنی که به آن می‌دهید، مشغول ابراز فکر و احساسات خود هستید. وقتی با آرامش سخن می‌گویید یا این که شتابزده و مضطرب یا عصبانی یا خوشحال هستید، به شیوه‌های گوناگون با کودک و اطرافیان ارتباط برقرار می‌کنید.

تماس چشمی یا به عبارتی تلاقی نگاه شما بسیار موثر است. وقتی با کودک صحبت می‌کنید، سعی کنید به چشمانش نگاه کنید. حتی اگر در آن هنگام مشغول تماشای تلویزیون هستید.

به این نکته توجه کنید که آیا حالات صورت شما با آنچه بر زبان می‌آورید هماهنگ است یا خیر.

جالب است بدانید کودک از حالت صورت شما براحتی تشخیص می‌دهد که با اشتیاق با او صحبت می‌کنید یا در آن لحظه بخصوص حوصله گفتگو با او را ندارید.

حرکات بدن شما نیز زبان خاص خود را ادا می‌کنند. وقتی شما به طرف جلو خم می‌شوید، به این معنی است که میل به ادامه صحبت دارید و طرز نشستن شما وقتی که دست به سینه به صندلی تکیه داده‌اید یا هنگام صرف غذا مشغول خواندن روزنامه هستید، گویای حالات متفاوت روحی شماست.

چه نوع ارتباطی برقرار می‌کنید؟

از چه نوع کلماتی استفاده می‌کنید؟ آیا از کلماتی که حاکی از اقتدار، غرور و محبت است استفاده می‌کنید یا از کلماتی که بیانگر شرم، افسوس و نارضایتی هستند؟

آیا فرزندتان می‌داند به چه علاقه دارید یا چه چیزی برایتان حائز اهمیت است؟

آیا یک چیز می‌گویید و کار دیگر می‌کنید؟ به عنوان مثال می‌گویید «تا چند دقیقه دیگر برایت داستان می‌گویم» اما به گونه‌ای رفتار می‌کنید که انگار فراموش کرده‌اید یا خودتان را با کار دیگری مشغول می‌سازید؟

آیا ممکن است قولی بدهید و به آن عمل نکنید یا تهدیدی کنید و متعهد به آن نباشید؟

هر چند وقت یک بار احساس علاقه و عشق، رنجیدگی، سرگردانی، خشم، هیجان، ناامیدی، غرور، لذت و تعجب خود را ابراز می‌کنید و فرزندتان شاهد آن است؟

به موارد فوق بیشتر فکر کنید.

چه زمانی ارتباط برقرار می‌کنید؟

باید بدانید که ما همیشه و در هر حالی مشغول برقراری ارتباط با اطرافیان هستیم! حتی وقتی مشغول انجام کارهای روزانه هستیم.

صبح: وقتی از خواب بیدار می‌شوید، لباس عوض می‌کنید، صبحانه می‌خورید و آماده خروج از منزل می‌شوید.

عصر: وقتی استراحت می‌کنید، چیزی می‌خورید، وقت آزاد دارید، خسته و بی‌حوصله هستید.

شب: وقتی پدر به خانه می‌آید،‌ وقت صرف شام، وقتی آماده خواب می‌شوید و به رختخواب می‌روید تا وقتی می‌خوابید.

کجا ارتباط برقرار می‌کنید؟

شما هر جایی که با هم هستید به نوعی با یکدیگر ارتباط برقرار می‌کنید. اما نکته اینجاست که فرزند شما دقت کرده و متوجه می‌شود چه مکان‌هایی موجب آرامش، عصبانیت، تنش یا خوشحالی شما می‌شود.

برای مثال وقتی در منزل خودتان هستید، وقتی به مهمانی رفته‌اید، وقتی در اتومبیل نشسته‌اید، به سوپرمارکت رفته‌اید، به پارک رفته‌اید یا وارد مطب پزشک شده‌اید، حالات خاص روحی برای شما و فرزندتان ایجاد می‌شود و فرزندتان از این تغییرات بخوبی آگاه است و در مواردی قادر به پیش‌بینی و تشخیص آنهاست.

وقتی شما متوجه نیستید نیز کودک شما را می‌بیند؟

تصور کنید در حال صحبت تلفنی با فردی هستید. باید توجه داشته باشید حتی وقتی کودک تمام لغاتی را که شما مورد استفاده قرار می‌دهید درک نمی‌کند، از لحن،‌ تن و شیوه صحبت شما احساس‌تان را در آن لحظه درک می‌کند و می‌فهمد که آیا از صحبت کردن با شخص موردنظر خوشحال هستید یا ناراحت یا حتی هیجان‌زده و عصبی.

کودک شما بخوبی متوجه احساسات میان شما و همسرتان، دوستانتان، بستگان و پزشکتان است.

حتی به نحوه رفتار و گفتار شما با کودکان دیگر نیز توجه خاصی دارد.

اگر به موارد فوق توجه داشته باشید، شاید فکر کنید همیشه باید در موضع دفاعی باشید، در صورتی که این‌طور نیست.

اما سعی کنید دقت بیشتری به امور خود داشته باشید و تا حد امکان شاداب و خوشحال و مثبت باشید.

شاید هم نگران آنچه تاکنون کرده‌اید و تاثیر آن بر فرزندتان باشید. بهتر است آرام باشید و بدانید هیچ‌کس کامل نیست و شما هم احتمالا تاکنون دچار اشتباهاتی شده‌اید. زیرا حالات و احساسات گوناگونی را تجربه کرده‌اید.

نگرانی والدین از ارتباطات فرزندان

بسیاری از والدین نسبت به مهارت‌های اجتماعی و فعالیت فرزندانشان در جمع نگران هستند. بسیاری از کودکان حتی از جمع‌های کودکانه نیز طرد می‌شوند، زیرا از نظر ظاهر، گفتار، رفتار و حرکات با دیگران تفاوت دارند و به عبارتی هماهنگی لازم را ندارند.

وقتی با توافق فرزندتان هدفی را در نظر می‌گیرید نخواهید او را وادار کنید تا به سرعتبه هدف برسد، زیرادر چنین مواردی اصولا ناکامی ایجاد می‌شود

در بیشتر موارد این ناکامی کودکان با شرکت در اجتماع منجر به ایجاد نوعی استرس و فشار روحی و باعث نگرانی والدین می‌شود.

به سبب اهمیت موضوع در زندگی روزمره و آینده کودک در این گونه موارد نکاتی را به شما ارائه می‌کنیم:

افراد معمولا به ناهماهنگی یا تفاوت یکدیگر واکنش منفی نشان می‌دهند.وقتی مردم در کنار فردی احساس ناراحتی می‌کنند که او تفاوتی با دیگران داشته باشد. چنانچه فرزند شما براحتی نتواند با دیگران ارتباط برقرار کند یا در اجتماعات اختلال ایجاد کند از طرف دیگران پذیرفته نمی‌شود. شاید هم چالش‌هایی ایجاد می‌کند که موجب عدم پذیرش دیگران می‌شود. می‌دانیم ممکن است شما بگویید این طور نیست. اما بپذیرید که این موضوع حقیقت دارد.

در جامعه برای هر فردی اتفاق می‌افتد که گاه در جمعی پذیرفته نشود یا مورد بی‌مهری قرار گیرد. در چنین صورتی اول از همه خود فرد احساس راحتی نمی‌کند.

در بسیاری از شرایط نیز خود ما تمایلی به برقراری ارتباط با دیگران نداریم. شاید این اتفاق در مهدکودک، دبیرستان، دانشگاه یا حتی محل کار ما و هر جای دیگری رخ دهد.

بسیاری افراد صرف‌نظر از سن و سال وقتی با افرادی رو‌به‌رو می‌شوند که از نظر ظاهری، مادی،‌ تحصیلی و فرهنگی با آنها متفاوت هستند احساس خوبی ندارند و مایل به برقراری رابطه با آنها نیستند. در مواردی نیز این عدم تمایل منجر به نادیده گرفتن، عدم دعوت در بازی و فعالیت‌های گروهی می‌شود.

مساله اصلی در این قسمت واکنش به تفاوت‌هاست، اما نحوه برخورد با این تفاوت‌ها مساله دیگری است که به طرق و شیوه‌های گوناگونی ابراز می‌شود و نقش شما به عنوان والدین در این میان بسیار قابل ملاحظه است.

به قابلیت‌ها و تمایلات فرزندتان بها دهید

باید مهارت‌های اجتماعی کودکان را بتدریج پایه‌ریزی کرد. شاید کودک شما در رشته‌هایی مانند هنر،‌ موسیقی، بازی یا پیاده‌روی استعداد و قابلیت‌هایی داشته باشد.

گاهی اوقات والدین به اشتباه تصور می‌کنند برای این‌که جمع فرزندشان را بپذیرد باید او را مانند دیگران بار بیاورند. در صورتی که شما باید آنچه در کودکتان وجود دارد و زمینه رشد دارد را یافته و پرورش دهید. اگر از فوتبال بدش نمی‌آید اما قابلیت‌های فعالیت‌های تیمی و گروهی را ندارد به پرورش آنچه واقعا در وجود اوست بپردازید نه این‌که اور ا وادار به فوتبال کنید.

از پایین شروع کنید تا موفقیت‌ها بتدریج حاصل شود

وقتی با توافق فرزندتان هدفی را در نظر می‌گیرید، نخواهید او را وادار کنید تا به سرعت به هدف برسد، زیرا در چنین مواردی اصولا ناکامی ایجاد می‌شود. رسیدن به هر هدفی با گام‌های کوتاه اما استوار دائمی و پایدارتر است.

سعی کنید اهداف کوتاه‌مدت و دست یافتنی را برای فرزندتان تعیین کنید تا با رسیدن به آنها انگیزه بیشتری برای ادامه مسیر پیدا کند. در این راه نیز نیازهای او را همواره به یاد داشته باشید و توقع بیش از توان او نداشته باشید.

وقتی وارد جمعی می‌شود، انتظار نداشته باشید با همه ارتباط برقرار کند. در گام اول همین که سلام کند یا حتی بتواند با یک نفر صحبت کند کافی است. بتدریج می‌آموزد که با دیگران چگونه رفتار کند.

همه انسان‌ها نیاز به یادگیری و آموزش دارند

ممکن است شما بخواهید با والدین دیگر، معلمان،‌ مدیر و ناظم مدرسه نیز درباره فرزندانتان صحبت کنید. بسیاری افراد در این زمینه آگاهی لازم را ندارند. شاید هم نگران هستند که گفتار یا رفتار اشتباهی از آنان سر زند. شاید نمی‌دانند فرزند شما قادر به انجام چه کارهایی است و از عهده چه کارهایی برنمی‌آید.

نحوه صحیح ارتباط نیاز به تمرین، تکرار و خوش‌بینی دارد. در ضمن نیاز به صرف زمان بسیار دارد. پس خود شما نیز که الگوی فرزندان هستید با کمترین بی‌مهری یا اشتباهی از صحنه خارج نشوید.

با هر مشکلی به عنوان یک مانع رفتار نکنید، بلکه به عنوان یک چالش قابل حل رفتار کنید. بپذیرید که برخی افراد گرم و صمیمی و آگاه از مهارت‌های اجتماعی هستند و برخی دیگر این‌گونه نبوده و نیستند و هرگز هم نخواهند بود و قابل تغییر هم نمی‌باشند. پس جهان و زندگی را همین گونه که هست بپذیرید و این موضوع را به فرزندان نیز آموزش دهید.

ارتباطات اجتماعی فرزندان را از سنین کم به آنها آموزش دهید

برخی والدین تصور می‌کنند فرزندشان در کودکی مشکلاتی در زندگی و برقراری ارتباطات اجتماعی دارد که با گذشت زمان به خودی خود برطرف می‌شود. در صورتی که این طور نیست و اگر هم باشد حال این مسائل مستلزم پرداخت بهای سنگین و ضربات روحی بسیار است. پس سعی کنید کودکان را از سنین پایین وارد دنیای اجتماعی کنید. مهدکودک نیز یکی از این گروه‌های اجتماعی است.

از نکات منفی فاصله بگیرید

بر ناتوانی‌های فرزندتان تاکید نداشته باشید. این کار به اعتماد به نفس و عزت نفس او خدشه وارد می‌کند.

بدانید هر کودکی نقاط قوت و نقاط ضعفی دارد. شاید فرزند شما برخی از کارهای دیگران را نتواند انجام دهد اما استعدادهایی نیز دارد که دیگران از آن بی‌نصیبند.

سعی کنید بر آنچه می‌خواهد و می‌تواند انجام دهد تمرکز و تاکید داشته باشید. ممکن است این موارد برای زندگی او کافی نباشند. اما بقیه موارد را نیز بتدریج خواهد آموخت.

مترجم : سحر کمالی‌نفر‌
منبع: child.com

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها