قیمت کتاب، معادله دومجهولی بی‌جواب

تخفیف گرفتن روی کتاب، کار حرفه‌ای‌هاست. کمتر پیش می‌آید که من و شما روی قیمت کتاب چانه بزنیم و با کتابفروش بحث کنیم. کتابفروش هم حوصله چانه‌زنی ندارد. همه‌چیز واضح است: قیمت پشت جلد، معمولا حرف آخر را می‌زند، اما قیمت پشت جلد بر چه اساسی تعیین می‌شود؟ اساسا «اساس» دارد؟ این نوشته برای اطلاع شماست. کتاب همچون دیگر کالاهای اقتصادی (بله، اقتصادی. چون کتاب همان گونه که کالایی فرهنگی است، ممر درآمد نویسنده و ناشر و کتابفروش هم هست. پس خرده نگیرید از این‌که می‌نویسم «کالای اقتصادی.») هزینه‌های اولیه‌ و ثانویه‌ای دارد. طبیعتا ناشر برای سودآوری و کسب درآمد مبلغی را به جمع هزینه‌ها می‌افزاید و قیمت پشت‌جلد کتابش را تعیین می‌کند. این کلیتی است که درباره هر کالایی می‌توان برشمرد.
کد خبر: ۲۵۱۰۰۴

حالا سوال اینجاست که درصد سود چطور تعیین می‌شود؟ و پیش از این، باید پرسید: هزینه‌های اولیه کتاب چیست؟

این پرسش را از 5 ناشر فعال کشور پرسیده‌ایم و جواب همگی‌شان کم و بیش یکسان بوده است. به طور کلی، هزینه کاغذ، هزینه‌های چاپ، صحافی، صفحه‌آرایی، حروفچینی، ویرایش و نمونه‌خوانی، طراحی جلد، تبلیغات، حق‌التالیف نویسنده، حمل و نقل، هزینه توزیع و هزینه‌های احتمالی نظیر ضایعات ازجمله معیارهای تعیین‌کننده هزینه اولیه کتاب محسوب می‌شوند.

ظاهرا به اولین سوالمان پاسخ داده‌ایم؛ اما واقعیت این است که در میان ناشران مختلف، هزینه بیشتر بخش‌هایی که ذکر شد، دست‌کم در اعلام دقیقشان تفاوت دارد. مثلا در پرداخت درصد حق‌التالیف، محمد حمزه‌زاده، مدیر انتشارات سوره مهر می‌گوید: «حق‌التالیف عرفا حدود 8 تا 12 درصد قیمت پشت جلد کتاب است که نرخ قابل توجهی است. البته برخی نویسنده‌ها هستند که میان 15 یا 20 درصد می‌گیرند.» از اختلاف میان درصدهایی که حمزه‌زاده برشمرد می‌گذریم و از زبان رضا حاجی‌آبادی، مدیر نشر هزاره ققنوس، می‌شنویم:

«بخشی از هزینه‌ها مربوط به حق‌التالیف است که البته بعضی ناشران اصلا پرداخت نمی‌کنند! ولی حق‌التالیف عرف دارد. معمولا بین 5 تا 15 درصد پشت جلد کتاب به عنوان حق‌التالیف قرار می‌گیرد که باز ناشر این را به هزینه تولیدش اضافه می‌کند.»

تا اینجا فهمیده‌ایم که در پرداخت حق‌التالیف اساسا رقم‌ها زیاد بالا و پایین می‌شوند. گذشته از این، مدیر نشر هزاره ققنوس یادمان می‌آورد که ناشران، درصد حق‌التالیف را جزو هزینه‌های اولیه حساب می‌کنند و این یعنی اضافه شدن به قیمت پشت جلد و به قول مدیر انتشارات سوره مهر:

«هر قدر که حق‌التالیف افزایش پیدا ‌کند، روی قیمت پشت‌جلد کتاب می‌رود و نهایتا خواننده‌ است که باید این پول را بپردازد.»

درباره دیگر معیارها هم کم و بیش چنین اختلافات قیمتی معمول است. مثلا درباره کاغذ محمدجواد مرادی‌نیا، کارشناس حوزه نشر، برایمان توضیح می‌دهد:مثلا یک ناشر کاغذ بسیار مرغوب برای کارش استفاده می‌کند، اما دیگری کاغذ خارجی با کیفیت بسیار پایین. طبیعی است که اینها با هم تفاوت قیمت دارند. یا مثلا جلد کتاب یک وقت شومیز است، یک وقت گالینگور. یک ناشر ممکن است روی جلد گالینگورش یک کاور هم بکشد، اما دیگری نه. ممکن است ناشر برای طرح جلد هزینه زیادی صرف کند، اما ناشر دیگر اصلا هزینه‌ای نپردازد.

این اختلاف در کاغذ و طراحی، آنچنان رو است که با تورق چند کتاب می‌توانیم بفهمیم میان ناشران مختلف چقدر اختلاف در هزینه‌های اولیه مربوط به کاغذ و چاپ و طراحی وجود دارد. حالا اینها را اضافه کنید به این‌که بسیارند ناشرانی که برای ویرایش و تبلیغات هزینه‌ای پرداخت نمی‌کنند.

در بررسی هزینه‌های اولیه تولید کتاب به هزینه پخش هم برمی‌خوریم. ناشران مختلف درصدی از قیمت پشت جلد کتاب را به عنوان هزینه پخش در نظر می‌گیرند که این رقم نیز، به طور معمول بین 30 تا 40 درصد در نوسان است. البته در مواردی ناشران درصدهای پایین‌تری در نظر می‌گیرند و نه عامل پخش شکایتی دارد، نه کتابفروش و نه خریدار. این قبیل استثناها در شرایط خاصی شکل می‌گیرند. چه شرایطی؟ شاید بازگویی یک خاطره بتواند شرایط خاص را برایتان روشن کند:

مدتی پیش، خدمت دوستی بودم که عامل پخش کتاب است و برای خودش دفتر و دستکی دارد. آدم سالم و خوبی است. دوستمان داشت با تلفن صحبت می‌کرد و از گفتارش می‌شد فهمید که مخاطبش یک کتابفروش است. کنجکاوی حرفه‌ای (!) وادارم می‌کرد تا در گفتگوی دوستم دقیق شوم. از آن طرف خط، کتابفروش تلاش می‌کرد درصد تخفیف فلان کتاب را از 10 آن طرف‌تر ببرد و بر سودش بیفزاید. هرچه اصرار می‌کرد، دوست پخشی‌مان زیر بار نمی‌رفت تا عاقبت گفت: «مجوز این کتاب را ارشاد لغو کرده. ناشر، کتاب را با شناسنامه یکی  دو سال پیش منتشر کرده و قیمت، همان قیمت 2 سال قبل است. برای همین درصد تخفیفی که به من داده پایین‌تر از معمول است. بنابراین بیشتر از 10 درصد نمی‌توانم تخفیف بدهم.» البته طبیعی‌ است که ناشران به این شرایط خاص اشاره‌ای نکنند. مدیر نشر هزاره ققنوس درباره هزینه توزیع می‌گوید: مثل خیلی از محصولات دیگر  البته نمی‌خواهم یک محصول فرهنگی را با محصول غیرفرهنگی مثل خودرو یا میوه قیاس کنم، ولی این هم مثل آنهاست  آدم‌های واسطه‌گری هستند مثل پخش‌کتاب که عرفشان بین 30 تا 40 درصد پشت جلد است. اینها پول ناشر را با دوره‌های زمانی یک ساله پرداخت می‌کنند. وقتی ناشر محصولش را با پول نقد تولید می‌کند، مجبور است بدهد به پخشی‌ها با 30 تا 40 درصد تخفیف و یک سال صبر کند تا سرمایه‌شان برگردد.با این اوصاف، یعنی ناشران تا حدودی ضرر می‌کنند. همه می‌دانیم پولی که یک سال پس از فروش جنس به ما برگردد، یعنی ضرر، چون رکود، تورم و... از ارزش پولمان می‌کاهد. اما خود حاجی‌آبادی در ادامه صحبتش می‌گوید: اگرچه علیه خودمان است، اما باید عنوان بکنیم که حرفه نشر، حرفه پرسودی است. چرا؟ چون شما مالیات نمی‌دهی، نیاز به دفتر نداری و خیلی چیزهای هزینه‌بر را لازم نداری. برای همین است که درصد زیادی از کارمندان وزارت ارشاد خودشان انتشارات دارند. برای همین است که خود دوستان ارشاد اعلام می‌کنند ما حدود 9000 ناشر داریم.البته این را هرطور حساب کنی، با گله‌گزاری‌های اغلب ناشران از رکود بازار نشر و پرمخاطره بودنش جور در نمی‌آید! بویژه اگر صحبت‌های سیدعلی شجاعی از مسوولان انتشارات کتاب نیستان را درباره بحث توزیع بخوانیم:

هرچند کار مستقیم با کتابفروش از لحاظ اقتصادی بیشتر صرفه دارد و درصد تخفیفی که به کتابفروش می‌دهیم کمتر از پخشی‌هاست، اما ترجیح می‌دهم برای حرفه‌ای‌تر شدن کارم با پخشی‌ها کار کنم.

تا اینجا فهمیده‌ایم که ناشران تمامی هزینه‌ها را به قیمت پشت‌جلد می‌افزایند. اما این را هم دانسته‌ایم که هرکدام بنا به صلاحدید خودشان هزینه‌ها را مدیریت می‌کنند. این یعنی ما با یک عدد مجهول مواجهیم:

[مبلغ حقیقی هزینه‌های اولیه کتاب = X]

روبه‌رویی با دومین مجهول

از این عدد مجهول چشم می‌پوشیم و به امید یافتن درصد سود ناشران پرسان‌پرسان جلو می‌رویم. اما نتیجه عدد مجهول دیگری است:

رضا حاجی‌آبادی، مدیر نشر هزاره ققنوس‌: «توی تیراژ معمول که 2000 جلد است، بین صفحه‌ای حدود 12 تا 20 تومان قیمت می‌زنند. یعنی به طور مثال یک کتاب 100 صفحه‌‌ای را یا 1200 تومان می‌زنند یا 2000 تومان. این عرف است. اگر کمی بالاتر باشد، معلوم می‌شود که ناشر دارد بیش‌از حد قیمت می‌زند.»

ناشران تمامی هزینه‌ها را به قیمت پشت‌جلد می‌افزایند و بنا به صلاحدید خودشان هزینه‌ها را مدیریت می‌کنند

خانم کیان‌افراز، مدیر نشر افراز: قیمت تمام‌شده را در می‌آوریم و کمی بالاتر می‌فروشیم. البته قاعده خاصی وجود ندارد و بسته به انصاف ناشر است. الان هر ورق را بین 17 تا 20 تومان قیمت می‌زنند.

تا اینجا به اختلاف نشر هزاره ققنوس و افراز در صفحه‌ای یا برگی حساب کردن قیمت توجه کنید.

محمد حمزه‌زاده، مدیر انتشارات سوره مهر: همه هزینه‌های تمام شده کتاب را جمع می‌کنند و ضرب بر ضریبی می‌کنند و تقسیم بر تیراژ می‌کنند که می‌شود قیمت پشت جلد. این ضریب میان ناشران مختلف فرق می‌کند. از 2 تا 4 این ضرایب هستند.

مرادی، از مسوولان نشر ثالث: البته در ایران معیار مشخصی ندارد، اما معمولا ضریبی روی هزینه‌های تمام‌شده می‌گذارند که الان 3 و نیم به بالا است.

مرادی‌نیا، کارشناس حوزه نشر: جمع هزینه‌ها را ضرب‌ در عدد 3 می‌کند تا قیمت پشت جلد به دست بیاید.حالا فهمیده‌ایم که با عدد مجهول دیگری هم مواجهیم:

[درصد حقیقی سود ناشر روی یک کتاب = Y]

سردرگمی بیشتر می‌شود

تلاش می‌کنیم از مرجع صاحب‌صلاحیتی کمک بگیریم و معادله 2 مجهولی‌مان را حل کنیم. سراغ آقای رمضانی، رئیس اداره کتاب می‌رویم و از ایشان دربارهY می‌پرسیم و می‌شنویم:

اطلاعات ما هم در حد اطلاعاتی است که ناشران دارند.

باز می‌پرسیم: یعنی عرف درصد سود ناشران چطور است؟ آیا 2 یا 3 برابر هزینه‌های اولیه قیمت تعیین می‌کنند یا به شکل دیگری است؟ و ایشان جواب می‌دهند:

«دو‌ سه برابر که نمی‌شود. هزینه تمام‌شده بعلاوه درصد اندکی که در مقایسه با بخش تجاری خیلی هم قابل توجه نیست. حالا شاید 15 درصد، 20 درصد!»

تعجبم را پنهان می‌کنم و از ایشان می‌پرسم اگر تشخیص بدهید ناشری ناعادلانه قیمت‌گذاری می‌کند چه می‌کنید؟ ایشان توضیح می‌دهند که ناشر را می‌خواهیم و با وی مذاکره می‌کنیم. البته ما خیلی قصد دخالت در این امور را نداریم. بعد می‌پرسم وقتی قانون مدون و معیار مشخصی برای قیمت‌گذاری وجود ندارد، چطور می‌توان فهمید که ناشری تخلف کرده؟ و ایشان جواب می‌دهند:

برآیند عرض بنده این می‌شود که اگر شکایت خاصی نداشته باشیم یا این‌که در مواردی قیمت‌ها با عرف فاصله زیادی نداشته باشند، ما خیلی قصد دخالت نداریم و سیاستمان این نیست. چون به نظر ما همان مکانیسم بازار و مشتریانی که برای خرید کتاب مراجعه می‌کنند تعیین‌کننده‌اند و اگر گران باشد طبیعتا کمتر خرید می‌کنند.این یعنی که جواب معادله دومجهولی‌مان مساوی است با یک مجهول دیگر که اسمش را می‌گذاریم بی‌خبری مخاطبان کتاب.

پیشنهادی برای ناشران

در زمان تنظیم این گزارش، به مقاله‌ای بر می‌خورم از آرش حجازی، مدیر نشر کاروان که درباره معیارهای تعیین قیمت کتاب نکات جالبی دارد. نکاتی که اگر به درد مخاطبان کتاب نخورد، دست‌کم به درد ناشران خواهد خورد:

«برخی ناشران قیمت کتاب را بر اساس تعداد صفحات کتاب تعیین می‌کنند که روشی بسیار نادرست و خلاف منطق اقتصادی است. برخی دیگر، هزینه‌های تولید کتاب را با احتساب تخفیف عمده‌فروشی و حق‌التالیف صرفا (در ایران) 2 تا 3 برابر قیمت تمام‌شده هر نسخه در نظر می‌گیرند و به هزینه‌های سربار و نامریی و نیز تقاضای موجود در بازار توجهی ندارند. عده‌ای هم بدرستی، در هنگام قیمت‌گذاری برای کتاب، هر سه عامل هزینه‌ها، تقاضا و کیفیت را مورد نظر قرار می‌دهند.»در این مقاله حجازی تعیین قطعی قیمت پشت جلد کتاب را اشتباه عنوان می‌کند و محاسبات ناشر را صرفا یک پیشنهاد می‌داند. پیشنهادی که در نهایت، اوضاع بازار بالا و پایینش می‌کند.

نتیجه معادله دومجهولی

پیش رویم کتابی‌ است در قطع جیبی از انتشارات «فلان.» تک‌رنگ، جلد شومیز تک‌رنگ. تعداد صفحات 40 صفحه. قیمت: 3000 تومان! و کتاب دیگری با 60 صفحه، تک‌رنگ، جلد 4 رنگ شومیز به قیمت 800 تومان. هر دو بعد از سال 85 منتشر شده‌اند.

ایمان مطهری‌منش

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها