قاضی محسن علیاشرف، معاون دادستان و سرپرست دادسرای امور جنایی کرج از دستگیری قاتل یک معلم زن در یکی از محلههای کرج خبر داد و به «جامجم» گفت: دهم اردیبهشت امسال، 3 مرد و زن به شعبه یکم بازپرسی دادسرای جنایی آمدند و با ارائه دادخواست، به بازپرس محمد حسینی رازلیقی از ناپدید شدن زنی به نام زهرا ، معلم مدرسه راهنمایی در محله وحدت کرج خبر دادند.
زن جوان که خود را خواهر معلم گمشده معرفی می کرد در اظهاراتش به بازپرس حسینی رازلیقی گفت: روز هشتم اردیبهشت امسال، به خواهرم تلفن زدم، اما پاسخی نداد. با منزلش هم تماس گرفتم، اما آنجا هم هیچ یک از اعضای خانواده پاسخگو نبودند. بعدازظهر پس از تماس دوباره با منزل خواهرم، شوهر خواهر و خواهرزادههایم گفتند که زهرا گمشده است. با شنیدن این حرفها، به همراه برادرم از یکی از شهرهای شمالی به کرج آمدیم، اما تاکنون موفق به یافتن خواهرم نشدهایم.
وی افزود: خواهرم 4 مرتبه در مدرسهای که تدریس میکرد، به عنوان معلم نمونه شناخته شده بود، او با شوهرش اختلاف داشت و چند مرتبه تصمیم به جدایی گرفت، اما شوهرش حاضر به این کار نبود و مدام خواهرم را کتک میزدو رفتار بدی با او داشت. این بدرفتاریها ادامه پیدا کرد تا این که خواهرم تصمیم گرفت 2 ماه دیگر به دادگاه برود و تقاضای طلاق دهد. با اطلاعاتی که این خواهر و برادر در اختیار بازپرس پرونده قرار دادند، شوهر زن گمشده مورد بازجویی قرار گرفت و ادعا کرد روز حادثه همسرش زهرا در حالی که مانتوی مشکی رنگ و شلوار جین به تن داشته، برای انجام کاری از منزل خارج شده و او نیز به محل کارش در تهران رفته و وقتی به منزل بازگشته متوجه غیبت وی شده است.
این مرد در ادامه تحقیقات قضایی دچار تناقضگوییه`ای متعددی شد تا این که بازپرس پرونده به او مشکوک شد و از کارآگاهان جنایی اداره آگاهی استان تهران خواست تحقیقات ویژهای را از وی آغاز کنند.
هوشیاری افسر بازجو، راز قاتل را برملا کرد
قاضی علی اشرف ادامه داد: به دنبال ناپدید شدن این معلم زن، کارآگاهان به تحقیقات محلی و تحقیق از همکاران وی پرداختند که معلوم شد، وی فرد مورد اطمینانی بوده و همگان از وی بخوبی یاد کردهاند. با به دست آمدن این اطلاعات، کارآگاهان به یقین رسیدند که حبیبالله در ناپدید شدن همسرش با توجه به اختلافهایی که با هم داشتهاند، نقش دارد.
به این ترتیب ، کارآگاهان جنایی استان تهران به بازجویی از وی حبیبالله پرداختند که هنگام بازجویی، افسر بازجو متوجه خراشیدگی روی گردن وی شد. با مشکوک شدن به این موضوع، علت خراشیدگی را از او سوال کردندکه وی ادعا کرد، داخل جوی آبی افتاده و شاخه درخت گردن وی را زخمی کرده است.
ماموران پس از بررسی این وضعیت پی بردند که این خراش بر اثر درگیری به وجود آمده است.
بنابراین، متهم مورد بازجوییهای متعددی قرار گرفت تا عاقبت ظهر روز 13 اردیبهشت راز قتل همسرش را فاش کرد.
اعتراف به قتل همسر
حبیبالله - متهم به قتل - در اظهارات به پلیس گفت: با همسرم زهرا اختلاف داشتم او چند مرتبه قصد جدایی داشت، اما موفق نشد تا اینکه چند هفته قبل بار دیگر عنوان کرد قصد جدایی دارد و دیگر حاضر به زندگی با من نیست. من هم به خاطر علاقهای که به او داشتم نمیخواستم او را از دست بدهم. وی افزود: روز حادثه همسرم در منزل بود و من هم به محل کارم نرفتم. پس از اینکه 2 دخترم به مدرسه رفتند، با همسرم مشاجره کردم و از او خواستم از تصمیمی که برای جدایی گرفته است، منصرف شود؛ اما توجهی به حرفهایم نکرد. من هم به سوی او حمله کردم و ضربه محکمی به سرش زدم که بیهوش کف اتاق افتاد و بعد خفهاش کردم. برای اینکه پس از بازگشت بچهها، ماجرای مرگ مادرشان لو نرود و جسد همسرم را در صندوق عقب خودرو جاسازی کردم. در همین موقع یکی از همسایهها متوجه حضور من در خانه شد، به سوی وی رفتم و ادعا کردم کار بانکی داشتهام و اکنون به محل کارم میروم و سپس به سمت فرودگاه امام (ره) حرکت کردم و در بیابانهای اطراف فرودگاه، جسد همسرم را رها و وانمود کردم که زهرا گمشده و برای اینکه ردی از خود برجای نگذارم به همراه دخترانم جستجو برای یافتن زهرا را آغاز کردم، اما عاقبت دستگیر شدم.
به دنبال اظهارات تکاندهنده متهم، ماموران به همراه وی به فرودگاه امام (ره) عزیمت کردند و پس از ساعتها تلاش موفق به یافتن جسد شدند.
بنابراین گزارش، متهم به قتل با قرار قانونی از سوی بازپرس حسینی رازلیقی رئیس شعبه یکم دادسرای امور جنایی کرج روانه زندان شد و تحقیقات تکمیلی از وی ادامه دارد.
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
اکبرپور: آزادی استقلال را به جمع ۸ تیم نهایی نخبگان میبرد
در گفتوگوی اختصاصی «جام جم» با رئیس کانون سردفتران و دفتریاران قوه قضاییه عنوان شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی بیپرده با محمد سیانکی گزارشگر و مربی فوتبال پایه