شکل‌ و مواد ساختمانی‌ منازل‌ فلسطین

‌خانه‌ام ‌‌ابری‌ است‌

در گذشته‌ خانه‌ها در روستاها و شهرهای‌ کوچک‌ فلسطین‌ طرح‌ و شکل‌ بسیار ساده‌ روستایی‌ مخصوص‌ به‌ خود را داشتند و بیشتر آنها از خشت‌ ساخته‌ می‌شدند و برای‌ استحکام‌ بیشتر این‌ مواد ساختمانی‌ از کاه‌ در ساخت‌ این‌ خشت‌ها استفاده‌ می‌کردند که‌ در اصطلاح‌ نام‌ «قصل» به‌ آنها اطلاق‌ می‌شد.‌
کد خبر: ۲۲۳۲۳۴

 در مناطق‌ ساحلی‌ فلسطین‌ آجر در ساخت‌ منازل‌ کارایی‌ داشت‌ که‌ از قالب‌هایی‌ ویژه‌ برای‌ درست‌ کردن‌  این‌ آجرها استفاده‌ می‌کردند. در مناطق‌ کوهستانی‌ سنگ‌ اصلی‌ترین‌ مواد ساختمانی‌ به‌ شمار می‌آمد. این‌  سنگها که‌ تامین‌ آنها آنچنان‌ وقتی‌ از فلسطینیان‌ نمی‌گرفت‌ توسط‌ عده‌ای‌ تراشیده‌ و شکل‌ داده‌ می‌شد.‌

 سقف‌ خانه‌ها اصولا از چوب‌ و شاخه‌های‌ درخت‌ ساخته‌ و با گل‌ و نی‌ پوشانده‌ می‌شد. البته‌ این‌ شکل‌  سقف‌ در مناطق‌ مسکونی‌ که‌ منازل‌ آنها از گل‌ و خشت‌ ساخته‌ می‌شد شایع‌تر بود و هر سال‌ احتیاج‌ به‌  مراقبت‌ و مرمت‌ مجدد داشت. ‌

 گفتنی‌ است‌ ریزش‌ باران‌های‌ موسمی‌ در آغاز اکتبر هر سال‌ به‌ مثابه‌ هشداری‌ برای‌ افرادی‌ بود که‌ باید  خود را برای‌ زمستان‌ آماده‌ کنند و به‌ بررسی‌ وضعیت‌ منزل‌ خود بپردازند تا این‌که‌ مبادا ریزش‌ باران‌ باعث‌  تخریب‌ آن‌ شود.‌

 سقف‌ برخی‌ از خانه‌ها در فلسطین‌ مانند سقف‌ بازارهای‌ موسوم‌ به‌ «قیصریات» از سنگ‌ و گچ‌ ساخته‌  می‌شد و از آنجا که‌ این‌ شیوه‌ ساخت‌ به‌ زمان‌ حاکمیت‌ رومی‌ها بر این‌ منطقه‌ باز می‌گردد، به‌ این‌ نام‌  شناخته‌ می‌شود.‌
 خانه‌ها اصولا شکل‌ مستطیلی‌ داشت‌ و اتاق‌ها در گوشه‌های‌ مخصوص‌ خانه‌ و یا در همه‌ گوشه‌ها قرار  می‌گرفت.
در وسط‌ منزل‌ یک‌ محوطه‌ باز قرار داشت‌ که‌ حیاط‌ خلوت‌ نامیده‌ می‌شد و اصولا در این‌  محوطه‌ باغچه‌ کوچکی‌ وجود داشت‌ که‌ در آن‌ انواع‌ گل، سبزی‌ و گیاه‌ کاشته‌ می‌شد. ضمنا افراد خانواده‌  روزهای‌ زمستان‌ در حیاط‌ خانه‌ می‌نشستند و از اشعه‌ درخشان‌ خورشید زمستانی‌ لذت‌ می‌بردند و یا از  نسیم‌ خوش‌ بهاری‌ جانی‌ تازه‌ می‌گرفتند و یا شبهای‌ تابستان‌ گرد هم‌ می‌آمدند و شبهای‌ خوشی‌ را در کنار  هم‌ می‌گذراندند.‌

 در بسیاری‌ از خانه‌ها در گذشته‌ یک‌ اتاق‌ بهار خواب‌ وجود داشت‌ که‌ با سنگهای‌ مختلف‌ تزیین‌ شده‌ بود.  این‌ اتاق‌ که‌ به‌ نام‌ لیوان‌ نامیده‌ می‌شد و (از اصل‌ ایوان‌ گرفته‌ شده‌ است) در مراسم‌ مختلف‌ از آن‌ استفاده‌  می‌کردند.‌

 در داخل‌ دیوار برخی‌ از اتاقها مکانی‌ بدون‌ در و شبیه‌ یک‌ کمد وجود داشت‌ و تنها یک‌ پرده‌ آن‌ را از  نظرها می‌پوشاند و به‌ «یوک» موسوم‌ بود. به‌ نظر می‌رسد این‌ واژه، واژه‌ای‌ است‌ ترکی‌ و کاربرد آن‌ برای‌  جایی‌ است‌ که‌ در آنجا لحاف‌ها، تشک‌ها، وسایل‌ خواب‌ و رواندازها نگهداری‌ می‌شد؛ چراکه‌ بیشتر  مردم‌ در گذشته‌ به‌ جای‌ تخت‌ بر روی‌ زمین‌ می‌خوابیدند.‌

 برخی‌ مواقع‌ خانواده‌ها در قسمت‌ فوقانی‌ یکی‌ از اتاق‌های‌ منزل‌ اتاق‌ دیگری‌ بنا می‌کردند که‌ نام‌ «علیه»  بر آن‌ اطلاق‌ می‌شد و در شبهای‌ گرم‌ تابستان‌ از آن‌ به‌ عنوان‌ اتاق‌ خواب‌ استفاده‌ می‌شد و برخی‌ مواقع‌ نیز  به‌ عنوان‌ سالن‌ ملاقات‌ از آن‌ استفاده‌ می‌شده‌ است. ضمنا یک‌ راه‌ پله‌ معمولی‌ وجود داشت‌ که‌ به‌ نام‌  «سلملک» شناخته‌ می‌شد. البته‌ این‌ واژه‌ خود ترکی‌ است.‌

 در برخی‌ از خانه‌ها نیز چاه‌هایی‌ به‌ منظور تامین‌ آب‌ آشامیدنی‌ اعضای‌ خانواده‌ حفر می‌شد.در گذشته‌ در  اکثر خانه‌های‌ روستایی‌ فلسطینیان‌ تنور نیز جزو جدا نشدنی‌ این‌ خانه‌ها بود. این‌ تئورها (طابون) از گل‌  ساخته‌ می‌شد.‌

 برای‌ تهیه‌ نان‌ مهمترین‌ کار تهیه‌ هیزم‌ بود و در فلسطین‌ کسی‌ که‌ به‌ این‌ کار می‌پرداخت، قحاویش‌ نامیده‌  می‌شد. پس‌ از جمع‌آوری‌ هیزم‌ مهمترین‌ کار گرم‌ کردن‌ تنور بود که‌ با آتش‌ زدن‌ این‌ هیزم‌ها داغ‌ می‌شد.  پس‌ از انجام‌ تمامی‌ این‌ مراحل‌ و قبل‌ از این‌که‌ شروع‌ به‌ پختن‌ نان‌ بکنند، با یک‌ پارچه‌ و یا یک‌ اسفنج‌  مرطوب‌ موسوم‌ به‌ «مصلحه» کناره‌های‌ داخلی‌ تنور را تمیز می‌کردند.‌

 نکته‌ شایان‌ توجه‌ آن‌ که‌ کمتر خانه‌ روستایی‌ وجود داشت‌ که‌ از داشتن‌ یک‌ آسیاب‌ کوچک‌ محروم‌ باشد.  این‌ آسیاب‌ که‌ «مجرشه» یا «رحی» نام‌ داشت، عبارت‌ بود از: دو سنگ‌ بزرگ‌ دایره‌ای‌ مانند که‌ بر روی‌  همدیگر قرار می‌گرفت‌ و سنگ‌ بالایی‌ یک‌ دستگیره‌ داشت‌ که‌ کدبانوی‌ خانه‌ آن‌ را می‌گرداند و سنگ‌  بالایی‌ با حرکتی‌ دایره‌ مانند خود بر روی‌ سنگ‌ زیرین‌ می‌چرخید. بر روی‌ سنگ‌ بالایی‌ یک‌ سوراخی‌  وجود داشت‌ که‌ گندم‌ از طریق‌ آن‌ میان‌ دو سنگ‌ قرار می‌گرفت‌ و آرد تهیه‌ می‌شد.‌

 برخی‌ از مردم‌ بویژه‌ آنان‌ که‌ از زمین‌ کشاورزی‌ برخوردار بودند تابستان‌ خود را در آلاچیق‌ وسط‌ باغ‌ و یا  زمینهای‌ کشاورزی‌ خود سپری‌ می‌کردند.‌

 ضمنا به‌ این‌ آلاچیق‌ها کلمه‌ خص‌ اطلاق‌ می‌شد. در مورد کلمه‌ خص‌ باید گفت‌ این‌ واژه، واژه‌ای‌ است‌  فصیح‌ به‌ معنای‌ آلاچیق‌ که‌ از شاخه‌ درخت‌ و نی‌ ساخته‌ می‌شود و شکلی‌ دایره‌ای‌ مانند دارد و سقف‌ آن‌  نیز گنبدی‌ شکل‌ است.‌

 دیواری‌ ساخته‌ شده‌ از شاخه‌ و برگ‌های‌ درختی‌ به‌ نام‌ «صیره» این‌ آلاچیق‌ها را از همدیگر جدا  می‌ساخت. البته‌ این‌ واژه‌ نیز واژه‌ای‌ عربی‌ است‌ که‌ به‌ اصطبل‌ و طویله‌ای‌ که‌ از سنگ‌ و شاخه‌های‌ برگ‌  ساخته‌ می‌شد نیز اطلاق‌ می‌گشت.‌

 در روستاها و مناطق‌ کشاورزی‌ اطراف‌ شهرهای‌ کوچک، آلاچیق‌ها و کلبه‌هایی‌ ساخته‌ می‌شد که‌ در  ساخت‌ آن‌ از گیاهی‌ به‌ نام‌ «حلفاء» استفاده‌ می‌کردند و بالای‌ آن‌ را با گل‌ و نی‌ می‌پوشانند. البته‌ این‌  آلاچیق‌ها‌ خانه‌ دایمی‌ کشاورزان‌ محسوب‌ می‌شد. این‌ کشاورزان‌ به‌ منظور تامین‌ شیر و گوشت‌ و پشم‌  به‌ پرورش‌ دام‌ و طیور می‌پرداختند.‌

محمد علی الفراء

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها