گفتگو با زن متهم به همسرکشی

شوهرم با من بدرفتاری می‌کرد

ژیلا زنی است که او را به جرم قتل شوهرش دستگیر کرده‌اند. دستبند نقره‌ای‌رنگ که بر دستان این زن چفت شد دنیایی پشیمانی از کاری که کرده بود به سراغش آمد، اما چه فایده که ژیلای 38 ساله هیچ راه برگشتی نداشت. او به قتل اعتراف کرده و اکنون در انتظار محاکمه است. گفتگوی ما با این متهم به قتل را بخوانید.
کد خبر: ۲۰۱۷۹۸

چند سال با شوهرت زندگی کردی؟

وقتی 30 ساله بودم مرا به عقد خود درآورد. شوهرم 60 سال سن داشت. من همسن دختر او بودم. وقتی ما با هم ازدواج کردیم همسرش فوت شده بود. من خانواده فقیری داشتم و برای این‌که از شرایط سخت خارج شوم پذیرفتم با شوهرم ازدواج کنم.

همسرت مرد ثروتمندی بود؟

ثروت چندان زیادی نداشت، اما از شرایط خانوادگی من بهتر بود. من می‌توانستم خیلی راحت زندگی کنم و هر چه می‌خواهم بخرم و بپوشم. بچه‌هایش هم رابطه خوبی با من داشتند. ما زندگی تقریبا نرمالی داشتیم.

پس چرا تصمیم به قتل شوهرت گرفتی؟

از وقتی شوهرم معتاد شد ما شرایط سختی پیدا کردیم. او با من بدرفتاری می‌کرد و جلوی همه مرا تحقیر می‌کرد.
حتی چند بار وادارم کرد برایش زغال درست کنم تا مواد مصرف کند. این رفتارهایش خیلی مرا عذاب می‌داد و نمی‌توانستم تحمل کنم. بچه‌هایش هم می‌دانستند پدرشان مرا اذیت می‌کند، اما واکنشی نشان نمی‌دادند. من از دست شوهرم خسته شده بودم.

اگر خسته شده بودی، چرا از شوهرت جدا نشدی، چرا با مرد دیگری رابطه برقرار کردی؟

چاره‌ای جز ماندن نداشتم. من جایی برای رفتن نداشتم. پدرم مرا به خانه راه نمی‌داد چون پولی برای نگهداری از من نداشت. مجبور بودم در آن خانه بمانم. هر بار هم به فرزندان شوهرم گله می‌کردم و می‌گفتم پدرشان مرا آزار می‌دهد بی‌محلی می‌کردند و می‌گفتند که به آنها ربطی ندارد. من هم کسی را نداشتم که با او درددل کنم و کم‌کم به سمت سلمان کشیده شدم و با او رابطه برقرار کردم.

با سلمان چطور آشنا شدی؟

ما با هم در خیابان آشنا شدیم، یک روز در تاکسی نشسته بودم و در فکر بودم که سلمان سوار شد. او به من شماره تلفن داد و از آن به بعد رابطه ما آغاز شد و کم‌کم رفت و آمد پیدا کردیم و من رازهای زندگی‌ام را به سلمان می‌گفتم.

در مورد این که قصد داشتی شوهرت را بکشی هم چیزی به او گفتی؟

من فقط از شوهرم گلایه می‌کردم و این که قصد کشتن شوهرم را دارم چون رازی در سینه‌ام نگه داشتم و احتمال می‌دادم اگر به سلمان بگویم، او مرا پشیمان کند.

چطور شوهرت را به قتل رساندی؟

شوهرم موادمخدر مصرف می‌کرد. چندین بار هم اتفاق افتاده بود که شوهرم بر اثر مصرف بیش از حد موادمخدر دچار ناراحتی شده و او را به بیمارستان برده بودیم. یک روز وقتی در انباری مشغول مصرف مواد بود به سراغش رفتم به بهانه این که برایش آب میوه برده‌ام مقدار زیادی داروی خواب‌آور در آب‌میوه حل کردم و به او دادم. وقتی خورد از حال رفت، بعد مقداری مواد مخدر کنارش گذاشتم تا این طور نشان دهم که او بر اثر مصرف مواد جان خود را از دست داده و موفق هم شدم.

چه چیز باعث شد تا فرزندان شوهرت به این مساله شک کنند و تو را عامل قتل پدرشان معرفی کنند؟

 زمانی که شوهر فوت کرد و فرزندانش باور کردند او به مرگ طبیعی جان باخته است من خیلی خوشحال بودم و در خیال خودم تصور می‌کردم که با سلمان ازدواج کرده و زندگی راحتی خواهم داشت. همین شور و شادی من باعث شد تا آنها نسبت به من ظنین شوند و من بازداشت شوم. البته یکی از دختران شوهرم روی این مساله تاکید کرد و خواهران و برادران دیگرش باور نمی‌کردند.

چرا اول انکار کردی، اما بعد پذیرفتی که قاتل شوهرت هستی؟

روزهای اول عذاب وجدان نداشتم و فکر می‌کردم که مشکل خاصی نخواهم داشت و چون مدرکی علیه من نبود انکار می‌کردم، اما بعد از مدتی بشدت دچار عذاب وجدان شدم. هر شب شوهرم را خواب می‌دیدم و خیلی از این بابت در عذاب بودم به همین خاطر تصمیم گرفتم اعتراف کنم تا شاید از عذاب وجدانی که گرفتارش بودم خلاص شوم.

قبل از این که با مقتول ازدواج کنی، شوهر داشتی؟

من وقتی 18 ساله بودم یک بار عاشق شدم و ازدواج کردم، اما بعد از چند سال به دلیل اعتیاد شوهرم از او جدا شدم و بعد هم در خانه پدری‌ام زندگی می‌کردم تا این که با مقتول ازدواج کردم.

اگر به گذشته بازگردی باز هم همین تصمیمات را می‌گیری؟

اگر به گذشته برگردم، با همان فقر و بدبختی زندگی می‌کنم، اما با مردی که همسن پدرم است ازدواج نمی‌کنم تا این طور گرفتار شوم. ای کاش خودم کار می‌کردم و از فقر دور می‌شدم، اما هرگز ازدواج آن هم به این شکل نمی‌کردم.

چه توصیه‌ای برای زنانی داری که مثل خودت فکر می‌کنند با ازدواج به پول می‌رسند؟

از آنها می‌خواهم به سرنوشت من و امثال من توجه کنند و بدانند یکشبه نمی‌توان به خوشبختی رسید.
ازدواج‌های غیرمتعارف انجام ندهند، چراکه پشیمانی از آن تاوان سنگینی دارد و گاه به تباهی عمر می‌انجامد.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها