در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
چه اتفاقی افتاد که ناگهان تصمیم به خداحافظی گرفتید؟
گرفتن این تصمیم واقعا برایم سخت بود. پس از تغییر و تحولاتی که در کادر فنی اتفاق افتاد خیلی فکر کردم و صلاح دیدم که از استقلال خداحافظی کنم. دوست داشتم وقتی در اوج هستم کنار بروم. دلم نمیخواست ماندن من در استقلال آنقدر طولانی شود که سوهان روح هواداران و بازیکنان شوم و همه بگویند چرا خداحافظی نمیکند. من هنوز هم در تمرینها مثل یک بازیکن جوان میدوم و از کسی کم نمیآورم، اما ممکن بود فصل آینده این وضعیت را نداشته باشم. دوست داشتم با عزت و سربلندی از استقلال خداحافظی کنم و خدا را شکر میکنم که همین طور شد. وقتی ناراحتی هواداران و بازیکنان را دیدم فهمیدم تصمیم درستی گرفتهام.
در لحظه خداحافظی چه احساسی داشتید؟
خیلی سعی کردم گریه نکنم، فکر این که دیگر پیراهن استقلال را نمیپوشم و مقابل آن همه هوادار بازی نمیکنم واقعا دردناک بود. به جرات میگویم که تلخترین لحظه فوتبالم را پشت سر گذاشتم. حتی در لحظه خداحافظی داشتم به مجتبی جباری فکر میکردم که چطور باید آن خبر بد را به او میدادم. نه از لحظه خداحافظیام چیز زیادی میفهمیدم نه از قهرمانی استقلال. حواسم پیش مجتبی بود که تا چند لحظه بعد باید بدترین خبر زندگیاش را به او میدادم. خداحافظی از پیراهن استقلال، تلخترین اتفاق زندگی من بود.
چرا این خداحافظی تا این حد برای شما دردآور بود؟
میدانم خداحافظی برای همه فوتبالیستها هست، ولی برای من این تفاوت را دارد که بهترین دوران زندگیام را در استقلال گذراندم. هرچه در زندگیام دارم از بودن کنار استقلال است. حتی خانواده و هویت اجتماعیام را هم از استقلال دارم. اگر این تیم نبود الان منصوریانی وجود نداشت. باور این که دیگر پیراهن استقلال را تن نمیکنم، دردآور است. از همه بازیکنان ممنونم که آرزویم را برآورده کردند و خداحافظی من با قهرمانی استقلال همزمان شد.
حالا هر وقت یاد قهرمانی استقلال بیفتند، یاد خداحافظی من هم میافتند و این برایم خوشحالکننده است. دست تکتک هواداران را میبوسم که واقعا برایم سنگ تمام گذاشتند. در تمام طول بازی که تشویق میشدم بغض گلویم را گرفته بود.
چقدر دوست داشتید با پیراهن استقلال از فوتبال خداحافظی کنید؟
استقلال، عشق دوران کودکی من بود. همان موقع که بلیت میخریدم و میرفتم در جایگاه هواداران مینشستم، آرزو میکردم روزی بازیکن استقلال شوم. از روز اول که به این تیم آمدم گفتم با پیراهن استقلال از فوتبال خداحافظی میکنم. خدا را شکر که سر حرفم باقی ماندم.
به فکر یک بازی خداحافظی تشریفاتی نیستید؟
اتفاقا فتحاللهزاده و امیدوار رضایی گفتند که در مهر ماه از یک تیم اروپایی دعوت میکنند تا به تهران بیاید که بازی خداحافظی تشریفاتی من برگزار شود؛ ولی میخواهم روزی که من دارم خداحافظی میکنم فقط خودم باشم نه این که چند بازیکن دیگر هم همراه من از فوتبال خداحافظی کنند.
ممکن است شما هم مثل محمود فکری به تیم دیگری برای بازی کردن بپیوندید؟
نه، هرگز این اتفاق نمیافتد. من آرزویم این بود که فوتبال را با پیراهن استقلال کنار بگذارم. هرگز در تمام طول عمر بازیگریام با پیراهن هیچ تیمی مقابل استقلال قرار نگرفتهام و از الان به بعد هم چنین اتفاقی نمیافتد. من از تصمیمم مبنی بر خداحافظی از فوتبال پشیمان نمیشوم. نه تنها به عنوان بازیکن، بلکه به عنوان مربی هم هرگز در مقابل استقلال قرار نمیگیرم. استقلال خانه اول و آخر من است و هرگز به این فکر نمیکنم که در مقابل تیم محبوبم قرار بگیرم.
به عنوان کاپیتان تیم ارتباطتان با بازیکنان جوان استقلال چطور بوده است؟
همیشه کوشیدم برای بازیکنان استقلال محرم و سنگصبور خوبی باشم. خودم را در مقابل آنها مسوول میدانم و طوری با آنها رفتار کردهام که به من اعتماد کنند. در چند سال اخیر هم هر وقت برای بازیکنان مشکلی پیش آمده، به سراغ من آمدهاند و با من درددل کردهاند. من هم سعی کردهام مشکلات را حل کنم. همیشه سپر بلای تیم بودهام و البته بچهها هم رفاقت خاصی با من داشتهاند. ناراحتی آنها در روز خداحافظیام یک دنیا برایم ارزش داشت. هیچ وقت کاپیتان آنها نبودهام، بلکه همیشه مثل برادری بزرگتر در کنارشان بودهام تا هر مشکلی را که برایشان پیش میآید، برطرف کنم. استقلالیها بچههای بامعرفتی هستند.
با آمدن فیروز کریمی، استقلال چه وضعیتی پیدا کرد؟
کارنامه فیروز کریمی و تواناییهای فنی او برای همه مشخص است و هیچ نیازی به تعریف و تمجید من ندارد. شخصا خیلی کریمی را دوست داشتم و ارتباطم با او خیلی نزدیک بود، اما او هم مشکلاتی مثل مشکلات حجازی داشت. بازیکنان جدید هنوز با بقیه تیم هماهنگ نشده و با سیستم جدید خود را وفق نداده بودند. تیم کریمی با حاشیههای زیادی هم مواجه شد. کنار گذاشتن 2 بازیکن قدیمی از تیم و بیان برخی صحبتهایی که طنزگونه بود، تیم را به حاشیه برد. کریمی نتوانست آن کاری را که میخواست در استقلال انجام بدهد. کار در استقلال سختتر از آن بود که او فکر میکرد. از استعفای او خیلی ناراحت شدم. همه شوکه شدیم. فکر میکردم او حداقل تا پایان فصل در استقلال بماند، ولی شرایط به گونهای بود که او دیگر نتوانست تحمل کند. به اعتقاد من با اتفاقاتی که در استقلال برای فیروز افتاد چیزی از ارزشهای فنی او کم نشد.
و با این تفاسیر، قهرمانی استقلال در جام حذفی را باید به پای کدامیک از مربیان نوشت؟
همه مربیان زحمت کشیدند. از حجازی تا قلعهنویی... اما صاحب اصلی این قهرمانی هواداران استقلال هستند. با وجود بحرانی که در لیگ داشتیم و نتایج ضعیفی که گرفتیم آنها حمایت خود را دریغ نکردند. ما حتی در بازی رفت مقابل پگاه هم نتیجه خوبی نگرفتیم و همان نتیجه میتوانست باعث شود در بازی برگشت هوادار زیادی به استادیوم نیاید، ولی آنها با حضور 100 هزار نفری خود نشان دادند که به تیمشان اعتقاد و اعتماد دارند. خود ما که بازیکن این تیم بودیم در مقاطعی از فصل ناامید میشدیم، ولی هواداران به ما درس مقاومت دادند. آنها تا روز آخر پای استقلال ایستادند. واقعا عاشقان واقعی استقلال اینها هستند و قهرمانی هم به آنها تعلق دارد.
دوست دارم این پرسش را صادقانه پاسخ بدهید. آمدن قلعهنویی چقدر در خداحافظی شما تاثیرگذار بود؟
تاثیر زیادی نداشت. من به خاطر شرایط بدنیام و اینکه دلم میخواست در اوج خداحافظی کنم، این تصمیم را گرفتم. شاید اگر او نمیآمد سال آینده در کادر فنی استقلال حضور پیدا میکردم، ولی به احتمال زیاد دیگر بازی نمیکردم. من و قلعهنویی هیچ گاه مشکل خاصی با یکدیگر نداشتهایم. هر چه بوده اختلاف سلیقه بوده که در فوتبال نمونههای زیادی از این اختلاف سلیقهها دیده میشود. الان هم صادقانه میگویم که هیچ مشکلی با او ندارم و حتی کینهای از او به دل نگرفتهام. آرزوی قلبیام این است که همراه استقلال در آسیا موفق شود، چرا که من به فکر موفقیت مجموعه تیم هستم و برایم فرقی نمیکند چه کسی سرمربی تیم باشد.
ممکن است فصل بعد به کادر فنی استقلال اضافه شوید؟
هرگز... دوست ندارم زیر پرچم کسی باشم. هر کمکی از دستم بربیاید برای استقلال انجام میدهم، ولی نه به عنوان عضوی از کادر فنی. من هیچ پست و سمتی در استقلال نمیخواهم، ولی هر کاری بتوانم برای تیمم انجام میدهم. کادر فنی استقلال فعلا بسته شده و فکر نمیکنم نیازی به حضور من باشد. درضمن من پست تشریفاتی در استقلال نمیخواهم.دوست ندارم استقلال را با کسی تقسیم کنم و در این تیم زیر نظر کسی کار کنم.
قضیه حکم مشاور ورزشی که فتحاللهزاده برای شما صادر کرده است، چیست؟
دنبال این نیستم که تحت هر شرایطی در استقلال بمانم. فتحاللهزاده به من لطف دارد، ولی این پست را قبول نکردهام. من دنبال پست گرفتن در استقلال نیستم و میخواهم راه خودم را ادامه دهم. برای من مربیگری در اولویت قرار دارد و وقتی به استقلال برمیگردم که بتوانم سرمربی شوم. فعلا مسیر من و استقلال از هم جداست، ولی هر کمکی از دستم برآید برای استقلال انجام میدهم. به فتحاللهزاده گفتهام که پست اجرایی نمیخواهم، ولی حاضرم به عنوان دوست کنار وی باشم.
شما در کرمان پیش از شروع بازی استقلال و مس با قلعهنویی خوش و بش کردید، ولی فردای همان روز در یک برنامه تلویزیونی علیه او صحبت کردید.
درست میگویید. قبل از بازی استقلال و مس به این دلیل به سراغ قلعهنویی رفتم که نمیخواستم جو ورزشگاه به هم بریزد و به ضرر استقلال شود. رفتم تا به همه نشان بدهم من با او مشکل ندارم و اگر هم مسالهای بوده از طرف او بوده است. نمیخواستم قبل از بازی، استقلال به حاشیه برود. در تلویزیون هم علیه او صحبت نکردم. فقط گفتم که هرگز با او در استقلال کار نمیکنم و الان هم همین را میگویم.
در مورد کلاسهای مربیگری بگویید.
برای شروع کار مربیگری از 20 تیر به آلمان میروم تا در تمرینهای سنپائولی و یک آکادمی مربیگری در اتریش شرکت کنم. بعد هم احتمالا در کلاس مربیگری رئال مادرید یا چلسی حاضر میشوم و مدرک بینالمللی مربیگری میگیرم.
استقلال به من عزت داد
همه چیز از لطف خود هواداران است. من همیشه با دلم برای استقلال بازی کردم. من هوادار این تیم بودم نه بازیکن آن. حتی وقتی در زمین حضور دارم هم حس میکنم هوادار هستم. همیشه با سکوها ارتباط قلبی داشتم و خودم را جای هواداران میگذاشتم. چه ذخیره و چه فیکس فقط به فکر استقلال بودهام. برایم مهم نیست چه آدمی در استقلال باشد، من فقط به موفقیت تیمم فکر میکنم. به خاطر استقلال بود که مشکلاتم با قلعهنویی را کنار گذاشتم و در کنار او برای قهرمانی تیم در جام حذفی تلاش کردم. خیلیها مثل من نیستند و وقتی شرایط به نفعشان نیست نمیخواهند تیم نتیجه بگیرد. ولی من این را ثابت کردهام که استقلال برایم مهم است نه بودن و نبودن خودم. بازیکن استقلال باید خودش را از بافت تیم و هوادار بداند. امیدوارم پس از من و نوازی بازیکنان آینده ارزش این پیراهن را بدانند. هوادار کاملا تشخیص میدهد چه بازیکنی باتعصب است و چه بازیکنی بیتعصب.
همه افتخارات و قهرمانیهایی که به دست آوردم بهترین خاطراتم هستند خصوصا قهرمانی سال 84 که خیلی شیرین بود. اما بدترین خاطرهام مربوط به دوران کخ است. استقلال در آن سال اصلا شرایط خوبی نداشت و تیم چند دسته شده بود. اما بیشتر از اینکه خاطره بد داشته باشم، از استقلال لذت بردهام. من حتی از تمرین کردن با استقلال هم لذت میبردم و برای این تیم از دل و جان مایه میگذاشتم. اما میخواهم چیزی بگویم... در کل دوران فوتبالم از افرادی که باعث شدند در 27 سالگی فوتبال ملی را کنار بگذارم نمیگذرم و آنها را نمیبخشم، مرا در اوج آمادگی از تیم ملی کنار گذاشتند. پس از جداییام از تیم ملی اگر استقلال نبود، من از فوتبال محو میشدم. استقلال به من عزت داد و به همین دلیل همیشه خودم را مدیون این تیم میدانم. حالا هیچ پیراهنی به اندازه پیراهن استقلال برای من مقدس نیست.
امیرحسین متقی - پریسا اسلامزاده
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد