بههر حال جمعیت ایران در حال پیر شدن است اما این جمله فقط یک هشدار آماری نیست بلکه پشت این عدد و رقمها تصویری از آیندهای نهچندان دور پنهان است که در آن نقش، مسئولیت و حتی تعریف زندگی نیز دگرگون خواهد شد. به همین دلیل باید به کیفیت زندگی سالمندان اندیشید ولی آیا جامعه برای پذیرش این فصل از زندگی آماده است؟ آیا درک ما از سالمندی بهاندازه تغییرات اجتماعی امروز رشد کرده است؟ برای پاسخ به این پرسشها سراغ دکتر عاصمه قاسمی جامعهشناس و عضو هیأت علمی واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی رفتیم تا از او درباره چالشها و فرصتهای دوران سالمندی در جامعه ایرانی بشنویم.
چرا این روزها مسأله سالمندی بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است؟
در این خصوص باید به چند مورد توجه کرد. نخست اینکه سالمندی یک موضوع چندساحتی است. دوم اینکه سالمندی صرفا مرحلهای زیستی یا دورهای سنی از زندگی انسان نیست بلکه در عصر حاضر پدیدهای اجتماعی و فرهنگی محسوب میشود که تحت تأثیر سیاستها و ساختارهای فرهنگی و اجتماعی جوامع قرار دارد و پیامدهای اجتماعی قابل توجهی را در جامعه ایجاد میکند که باید مورد توجه قرار گیرد. مورد سوم اینکه سالمندی دیگر بهمعنای ثابت و ساکن بودن یا از دست دادن تمامی نقشهای اجتماعی فرد نیست. امروزه سالمندی بهعنوان دورهای فعال شناخته میشود که در آن افراد نقشهای اجتماعی جدیدی را برای خود بازتعریف میکنند.
درخصوص این اتفاق بیشتر توضیح میدهید؟
فرد سالمند ممکن است برخی نقشهای اجتماعی پیشین خود مانند شغل یا فعالیتهای اجتماعی را از دست بدهد اما در عین حال نقشهای تازهای نیز برای او تعریف میشود. از طرفی افزایش امید به زندگی، بهبود سطح و کیفیت زندگی و پیشرفتهای حاصلشده در حوزه سلامت که به ارتقای سلامت عمومی منجر شده، موجب اهمیت یافتن موضوع سالمندی شدهاند. این موضوع درحالی است که کاهش نرخ جمعیت و افت فرزندآوری در جوامعی که ایران نیز با آن مواجه است، موجب شده پدیده سالمندی به مسألهای مهم و دارای موضوعیت تبدیل شود. بنابراین این موضوع را نهتنها در حوزههای اجتماعی و فرهنگی بلکه در عرصه سیاستگذاری نیز قابل توجه میدانیم و نباید آن را صرفا بهعنوان یک دوره سنی
در نظر گرفت.
چه تفاوتی بین تجربه سالمندی در ایران و کشورهای غربی وجود دارد؟
در بسیاری از جوامع غربی، پدیده سالمندی بسیار زودتر از کشور ما مطرح شده و گفتوگوها و سیاستگذاریهایی درباره آن انجام شده است. علت این امر کاهش نرخ باروری و بهبود وضعیت سلامت عمومی بوده که موجب شکلگیری پدیده سالمندی شده است. افزون بر این فضای فرهنگی آن جوامع ازجمله جدایی فرزندان از خانواده و افزایش تنهایی سالمندان نیز بر اهمیت این موضوع افزوده و موجب شده برنامهریزیها و سیاستگذاریهای متعددی در این زمینه انجام گیرد. در جامعه ما موضوع سالمندی در سالهای اخیر مورد توجه قرار گرفته و امروزه از جامعهشناسی سالمندی، روانشناسی سالمندی و سلامت سالمندان سخن گفته میشود. این مسأله بهتازگی در کشور ما مطرح شده و در واقع در سالهای آینده بیش از پیش موضوعیت خواهد یافت. از همین حالا هشدارهایی در این زمینه داده شده و ضرورت دارد سیاستگذاریهای لازم برای مواجهه با این پدیده صورت گیرد.
نقش خانوادهها را در این میان چگونه میبینید؟
موضوع سالمندی باید در بستر خانواده و در ابعاد مختلف مرتبط با خانواده سالمند مورد توجه قرار گیرد و برای آن برنامهریزی شود. در حوزه روابط خانوادگی، نسبت سالمند با فرزندان و خویشاوندان از اهمیت ویژهای برخوردار است؛ چه از منظر حمایتهای عاطفی و احساسی درون خانواده و چه از جنبه حمایتهای مالی، اقتصادی و ساختاری. تمامی این ابعاد نیازمند توجه، بررسی و سیاستگذاری دقیق است تا بتوان شرایطی فراهم کرد که سالمندان در محیط خانواده نیز از کیفیت زندگی مطلوبی برخوردار باشند.
با توجه به انزوای بسیاری از سالمندان، جامعه چگونه میتواند زمینه مشارکت دوباره آنها در فعالیتهای اجتماعی را فراهم کند؟
با توجه به اینکه امروزه تعریف و رویکرد جدیدی نسبت به سالمندی شکل گرفته است، بسیاری از سالمندان پس از پایان دوران اشتغال و خروج از نقشهای اجتماعی پیشین، وارد نقشهای اجتماعی تازهای میشوند. این تحول نشاندهنده آن است که سالمندی دیگر بهمعنای کنارهگیری کامل از فعالیتهای اجتماعی نیست بلکه میتواند فرصتی برای بازتعریف جایگاه فرد در جامعه باشد. با این حال باید توجه داشت فاصله گرفتن از بسیاری از فعالیتهایی که در دوران جوانی و میانسالی تجربه میشود ممکن است خطر انزوای اجتماعی و بروز افسردگی را در دوران سالمندی افزایش دهد. از این رو سیاستگذاران باید در این حوزه اقدامات مؤثری انجام دهند تا با طراحی برنامههای حمایتی و اجتماعی از بروز چنین آسیبهایی جلوگیری و زمینه مشارکت فعال سالمندان در جامعه فراهم شود.
با این حال یکی از چالشهای اصلی سالمندان مسائل اقتصادی است. این وضعیت را چگونه ارزیابی میکنید؟
موضوع کیفیت زندگی سالمندان چه در بعد پشتیبانی معنوی و عاطفی و چه در ابعاد اقتصادی، سلامت جسمی و روانی و سایر جنبههای زیستی و اجتماعی ازجمله مواردی است که سیاستگذاران باید به آن توجه کنند چراکه سالمندان در تمامی این زمینهها نیازمند حمایت هستند و لازم است این نیازها بهطور جدی مورد توجه قرار گیرد. امروزه بحثهایی جدی درباره فقر سالمندان و اقتصاد سالمندی مطرح شده است. باید پرسید چه برنامهریزیهایی در این زمینه انجام دادهایم؟ آیا با توجه به تورمی که در جامعه وجود دارد و موجب شده حتی جوانان و افراد میانسال برای تأمین معیشت به چند شغل رو بیاورند، سالمندان با حقوقهای بازنشستگی فعلی یا با سرمایههایی که در دوران جوانی و میانسالی اندوختهاند، میتوانند از پس هزینههای زندگی برآیند؟ آیا در سیاستگذاریها، به اقتصاد سالمندی با دقت و حساسیت کافی توجه شده است؟
برای تبدیل شدن سالمندی به دورهای مطلوب از زندگی چه باید کرد؟
وقتی به ابعاد مختلف موضوع و پدیده سالمندی در جامعه نگاه میکنیم، روشن است که سیاستگذاران و مسئولان در حوزههای گوناگون باید توجه ویژهای به این مسأله داشته باشند؛ بهویژه با توجه به اینکه در آیندهای نزدیک، جامعه بهطور جدی با این پدیده روبهرو خواهد بود. از آنجا که نرخ باروری، تولد و فرزندآوری در کشور کاهش یافته ضروری است بخشی از پویایی و تحرک اجتماعی را از طریق سرمایهگذاری در حوزه سالمندی تأمین کنیم. این سرمایهگذاری میتواند نهتنها به ارتقای کیفیت زندگی سالمندان منجر شود بلکه نقش مؤثری در حفظ پویایی و انسجام اجتماعی ایفا کند.