پس از شکستهای پیاپی دشمنان انقلاب اسلامی در عرصههای سخت از تحریم و تحریک نظامی گرفته تا آشوب میدانی رویکرد آنان بهصورت طبیعی به حوزه عملیات نرم تغییر یافت. درک آنان این بود که با فشارهای ترکیبی و تهاجم سخت میتوانند جمهوری اسلامی را وادار به عقبنشینی یا فروپاشی کنند. با وجود سرمایهگذاری سنگین، تجهیز گروههای مختلف و هماهنگی گسترده رسانهای و امنیتی و جنگ ۱۲روزه این هدف محقق نشد.
علت اصلی ناکامی آن، انسجام ملی و تابآوری اجتماعی ملت ایران بود؛ عاملی که هر سناریوی براندازی را عقیم گذاشت و دشمن را به بازتعریف راهبرد واداشت.
در راهبرد جدید، دشمنان بهجای اولویت دادن به برخورد نظامی، مسیر براندازی نرم را در پیش گرفتهاند. بهعبارت دیگر، این بار تهاجم نه از بیرون، بلکه از درون افکار، باورها و فضای رسانهای آغاز شده است. هدف این مرحله، تضعیف انسجام ملی، تخریب سرمایه اجتماعی و القای بیاعتمادی عمومی است تا از درون، جامعه را به سمت واگرایی سوق دهند. در نگاه طراحان این جنگ، وقتی بنیان انسجام اجتماعی از هم گسسته شود، زمینه برای مداخله و فشارهای سخت بعدی فراهم خواهد شد.
تأکید اخیر رهبر معظم انقلاب بر ضرورت آرایش جدید رسانهای در واکنش به همین تحول راهبردی دشمن قابل تفسیر است؛ زیرا در شرایطی که جبهه مقابل با اتکا به ابزار تبلیغاتی و رسانهای درصدد تضعیف همبستگی ملی است، تقویت جبهه روایت، تبیین و آگاهیبخشی یک ضرورت غیرقابل تعویق است.
تجربه ثابت کرده که هرگاه جمهوری اسلامی در میدان معنا، روایت درست و امید اجتماعی فعال بوده، دشمن در پیشبرد پروژههای نرم دچار شکست شده است.
بنابراین تغییر آرایش رسانهای کشور نه یک واکنش مقطعی، بلکه بخشی از راهبرد حفظ انسجام ملی و صیانت از امنیت روانی جامعه است. امروز جنگ بیش از آنکه نظامی یا اقتصادی باشد، جنگ معنا، امید و ادراک است. در چنین شرایطی، آگاهیبخشی، حضور هوشمند در فضای رسانهای و بازخوانی دستاوردهای واقعی کشور، مهمترین سپر دفاعی در برابر جنگ نرم دشمن بهشمار میآید.