چشم‌های همیشه آرام!

به چهره‌اش نگاه می‌کنم؛ چشم‌هایی که موجی از نگرانی‌ها را در خود جای داده و لبخندی که آرامش را معنا می‌کند.
به چهره‌اش نگاه می‌کنم؛ چشم‌هایی که موجی از نگرانی‌ها را در خود جای داده و لبخندی که آرامش را معنا می‌کند.
کد خبر: ۱۵۳۲۹۳۵
نویسنده مریم کارخیران - خمینی‌شهر
 
انسان است دیگر! مگر می‌شود کلافه نشود، دلش نگیرد و خشمگین نشود؟ 
گاهی گمان می‌کنم او قدرتی ماورایی دارد؛ قدرتی که انسان‌های عادی از آن برخوردار نیستند. راستش را بخواهید باور دارم که اگرچه در میان ما انسان‌ها زندگی می‌کند اما جنس مهربانی‌هایش یا حتی جنس قلب‌ او با بقیه 
متفاوت است‌‌. 
مگر می‌شود خشمگین باشی و به‌جای فریاد محبت کنی؟ مگر می‌شود کلافگی را به‌معنای واقعی احساس کنی و اجازه ندهی کسی آن را متوجه شود؟ 
اما مادر است دیگر! هیچ چیز از او بعید نیست! 
زمانی که قدم در مسیر سخت و پر از چالش زندگی بزرگسالی گذاشتم، هرگز گمان نمی‌کردم با روزی مواجه شوم که بدون حمایت مادرم، نتوانم قدم از قدم بردارم.  
بهترین روزهایم همان روزهایی ا‌ست که مادرم از ته دل می‌خندد و من می‌توانم صیاد این خنده‌ها‌باشم.
روزهایی که می‌خندیم، از دردها و زخم‌های قلب‌مان حرف می‌زنیم و شب‌هایی که وقتی همه‌ اعضای خانواده خواب هستند، انگار تازه شب‌نشینی مادر دختری ما شروع می‌شود. 
راستش را بخواهید مادرم را خورشید تابانی می‌دانم که زندگی‌ام را سراسر نور می‌کند. 
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها