این عدم تناسب، یکی از دلایل اصلی گرایش برخی پزشکان به دریافت زیرمیزی است. این درحالی است که قوانین مربوط به دریافت غیرمجاز مازاد بر تعرفه در کشور بهطور دقیق و بازدارنده وضع شدهاند.تخلفاتی ازاین دست میتواندشامل محرومیت از مطب برای سه ماه، جریمه نقدی چندین برابر مبلغ دریافتی غیرمجاز و حتی محرومیتهای اجتماعی باشد اما بهرغم اینکه قوانین و مجازات در این زمینه متناسب بوده و امکان گزارشدهی این تخلفات از طریق سامانههای نظام پزشکی و وزارت بهداشت سهل و آسان است، با اینحال، این چالش سالهاست ادامه دارد. بخشی از آن به مسأله فرهنگی بازمیگردد و بخشی دیگر به تبعیضها و عدم تناسب درآمد با هزینههای واقعی. برای مثال، بسیاری از دندانپزشکان با توجه به هزینه بالای تأسیس مطب و تجهیزات، نمیتوانند تنها با درآمد تعرفهها، فعالیت اقتصادی خود را پوشش دهند. تجربه نیز این واقعیت را نشان میدهد چراکه در اوایل دهه ۹۰، افزایش تعرفهها منجر به کاهش پروندههای تخلف شد اما با تورم افسارگسیخته و افزایش هزینهها، میزان دریافت زیرمیزی مجددا افزایش یافته است. بنابراین مشکل اصلی نه ضعف قوانین، بلکه ضعف در فرهنگ مالی و اجتماعی است. اقدامات پیشگیرانه، اصلاح بسترها و افزایش آگاهیهای فرهنگی، مکمل قوانین بازدارنده هستند و بدون آنها، تأثیر قوانین بهصورت کامل احساس نخواهد شد.