پس از سه روز مذاکرات سخت در ژنو، تحت فشار بیسابقه برلین،پاریس، لندن و ورشو، متن به یک پیشنویس ۱۹مادهای کاملا متفاوت تقلیل یافت که تقریبا هیچیک ازمطالبات اصلی روسیه راشامل نمیشود.این چرخش ناگهانی نه نشانه دیپلماسی هوشمند، بلکه گواه آشکار بیاعتمادی عمیق اروپا به واشنگتن و ترس از فروپاشی کل ساختار امنیتی قاره اروپاست. اما فراتر از این، طرح اولیه ترامپ نمادی از خیانت آشکار آمریکا به متحد خود پس ازچهار سال جنگ خونین است؛ جایی که واشنگتن آنچه را روسیه در میدان نبرد بهدست نیاورده، روی میز مذاکره به مسکو هدیه میدهد و پشت کییف را خالی میکند.این طرح ۲۸ مادهای که عمدتا براساس مذاکرات پنهان با گیریل دمیتریف، مقام روسی، تدوین شده، بیش از یک پیشنهاد صلح، یک سند تسلیم است. ترامپ با فشار برای امضای سریع آن تا روز شکرگزاری، عملا اوکراین را وادار به پذیرش شرایطی میکند که حتی پوتین در سه سال تهاجم نظامی نتوانسته بود به آن دست یابد.واگذاری رسمی کریمه، لوهانسک، دونتسک، زاپوریژیا و خرسون؛محدود کردن ارتش کییف به حداکثر ۶۰۰هزارنفر و ممنوعیت دائمی عضویت در ناتو. این امتیازات نه فقط تمامیتارضی اوکراین را نابود میکرد، بلکه امنیت اروپا را با متزلزل کردن پایههای ناتو به خطر میانداخت. منتقدان ازجمله سناتورهای آمریکایی مانند مایک راندز و آنگوس کینگ، آن را«لیست آرزوهای روسیه» نامیدهاند اما واقعیت تلختر است؛ این طرح خیانتی سیستماتیک به اوکراین است که پس از تحمل صدها هزار کشته، میلیونها آواره و ویرانی کامل زیرساختها، ازسوی بزرگترین متحدش صورت گرفته. آمریکا که میلیاردها دلار کمک نظامی فرستاده، اکنون در حال معامله سرزمینهای الحاقی است تا ترامپ بتواند «صلح سریع» را بهعنوان پیروزی انتخاباتیاش جشن بگیرد. این رویکرد نه فقط اصول حقوق بینالملل را زیر پا میگذارد، بلکه نشاندهنده سیاست خارجی فرصتطلبانهای است که متحدان را قربانی منافع شخصی میکند.
جنگطلبی پنهان پشت شعارهای حمایت
سران اروپایی که طی سه سال گذشته صدها میلیارد یورو از جیب مالیاتدهندگان خود برای تسلیح کییف هزینه کردهاند، اکنون حاضر نیستند حتی یک خط از طرحی را بپذیرند که میتوانست خونریزی را متوقف کند. آنها طرح ۲۸ مادهای را «خیانت به اصول» خواندند اما در واقع نگران بودند که پذیرش آن اعتبار سیاسیشان در داخل کشورها را نابود کند و به روسیه اجازه دهد با یک پیروزی استراتژیک از جنگ خارج شود. آلمان که خود بزرگترین تأمینکننده مالی و تسلیحاتی اوکراین است، فرانسه که بارها وعده «تضمین امنیتی» داده و بریتانیا که همچنان موشکهای دوربرد تأمین میکند، همگی یکصدا اعلام کردند که «هیچ توافقی بدون بازگرداندن همه سرزمینهای اشغالی قابل قبول نیست.» این همان سیاستی است که از فوریه ۲۰۲۲ تاکنون هیچ دستاورد سرزمینی به ارمغان نیاورده جز صدها هزارکشته و ویرانهای به نام کشور اوکراین.درعمل، اتحادیه اروپا با وتوکردن طرحی که حداقل میتوانست آتشبس فوری ایجادکند، عملا اعلام کرد که ترجیح میدهد جنگ تا نابودی کامل نیروی انسانی اوکراین ادامه یابد تا اینکه حتی یک وجب خاک را در مذاکره واگذار کند. این رویکرد نه دفاع از «ارزشهای اروپایی»، بلکه تلاش برای حفظ ظاهر در برابر افکارعمومی داخلی است که دیگر تحمل هزینههای سرسامآور جنگ را ندارد. بروکسل با اصرار بر ادامه تحریمها و کمکهای نظامی، زمستان سختی را برای مردم اوکراین رقم زده. جایی که میلیونها نفر درسرمای زیر صفربدون برق و گرمایش خواهند ماند،زیرا حملات روسیه به زیرساختهای انرژی شدت گرفته. اروپاییها که خود از تورم انرژی رنج میبرند، حاضرنیستندهزینه واقعی صلح را بپردازند و ترجیح میدهند اوکراین را بهعنوان سپرانسانی دربرابر روسیه نگه دارند.این سیاست جنگطلبانه که پشت ماسک همبستگی پنهان شده، تنهابه طولانی شدن رنج اوکراینیها منجر شده وهیچ چشماندازی برای پیروزی ارائه نمیدهد.
دولت زلنسکی؛ فساد و اصرار بر جنگ بیپایان
ولودیمیر زلنسکی که در ژنو موفق شد تقریبا همه خواستههای حداکثری خود را به پیشنویس ۱۹ مادهای تحمیل کند، این تحول را «پیروزی تاریخی» نامید. اما واقعیت این است که این پیروزی روی کاغذ، هیچ تغییری در جبههها ایجاد نخواهد کرد. کییف با حمایت تمامعیار اروپا و فشار بر کاخ سفید، عملا اعلام کرد که حاضر است نسل جوان کشورش را قربانی کند تا شعار «نه یکقدم عقب»را حفظ کند. درحالیکه زیرساختهای انرژی اوکراین درآستانه فروپاشی کامل است، شهرها زیر حملات موشکی شبانهروزی قراردارند وبیش از۲۰ درصد خاک کشوراوکراین به روسیه الحاق شده،دولت زلنسکی همچنان از پذیرش هرگونه مصالحه سر باز میزند و مردمش را به ادامه جنگی بدون چشمانداز پیروزی محکوم میکند. این سیاست نه دفاع از استقلال، بلکه تبدیل شدن به مهرهای در بازی بزرگتر حفظ هژمونی غرب در برابر روسیه است.
کرملین، اروپا را مسئول ادامه خونریزی میداند
مسکو که تغییرات ژنو را «کودتای دیپلماتیک اروپا علیه آمریکا» مینامد، اکنون اتحادیه اروپا را مقصر اصلی شکست مذاکرات معرفی میکند. سرگئی لاوروف رسما اعلام کرد که «تا زمانی که لندن، برلین و پاریس کییف را به ادامه جنگ تشویق میکنند، هیچ توافق واقعی ممکن نیست.»کرملین معتقد است طرح ۲۸مادهای تنها مبنای واقعبینانه صلح بود و نسخه ۱۹مادهای «سندی مرده» است که هیچیک ازنگرانیهای امنیتی روسیه رابرطرف نمیکند. ازدیدگاه مسکو، اروپا با تحمیل خواستههای حداکثری خود به پیشنویس جدید، عملا راه هرگونه مصالحه را بسته و جنگ را به زمستان دیگری کشانده است؛ زمستانی که به گفته مقامات روسی «اوکراین را به عصر حجر بازخواهد گرداند.»
آشوب در کاخ سفید
درون دولت ترامپ نیز شکاف بیسابقهای برسراوکراین ایجاد شده است.یک جناح به رهبری استیو ویتکاف و جیدی ونس که طرح۲۸مادهای را درمذاکرات مخفی باروسها تدوین کرده بودند،معتقدند جنگ باید هرچه زودتر با امتیازدهی به مسکو پایان یابد تا منابع آمریکا هدر نرود. جناح مقابل به رهبری مارکو روبیو ومایک والتز که هنوز به مهار روسیه باور دارند، در ژنو موفق شدند طرح ویتکاف را عملا نابود کنند.این دوگانگی نشان میدهدکه حتی در داخل کاخ سفید نیز اجماعی بر سر پایان دادن به جنگ وجود ندارد وهر جناح بیشتر به فکر منافع سیاسی داخلی و جایگاه خود در تاریخ است تا سرنوشت میلیونها انسان در شرق اروپا. روبیو که طرح ۲۸را«لیست آرزوهای روسیه»نامیده، بدون اطلاع ازجزئیات اولیه، مجبور به اصلاح آن شد، در حالیکه ونس ترامپ را به «واقعبینی» تشویق میکند. این آشفتگی سیاست خارجی آمریکا نه فقط در اوکراین، بلکه در مسائل جهانی مانند خاورمیانه و چین نیز مشهود بوده و نشاندهنده نبود یک استراتژی منسجم است.