«گنجهای کامبرین»تازهترین رمانی است که ازمظفر سالاری منتشرشده؛نویسندهایکهکتابهایش یکی ازدیگری پرفروشتر و پرمخاطبتر بودهاند. سالاری با انتخاب مضمون دینی و شخصیتهای دینی، اگرچه راه سختی را در نگارش رمان پی گرفته، اما با خلق آثار موفقی همچون «رویای نیمهشب»، «دعبل و زلفا» و «مرا با خودت ببر» نشان داد میتوان رمان دینی نوشت، به مرزهای تاریخ تشیع نزدیک شد، اخلاق و انسانیت را دستمایه رمان قرار داد و به موفقیت هم رسید و خواننده را اقناع کرد.سالاری در آثار قبلی خود راوی قصههایی از قرون اول هجری قمری بود. گاه به زمانه امام رضا(ع) و مامون میرسید و گاه به کرامات امام جواد(ع). اما در گنجهای کامبرین خبری از گذشتههای خیلی دور نیست و زمان رمان به زمستان ۱۳۵۷ بر میگردد؛ به تاریخی که در دل یک زمستان سرد، در روستایی دور از پایتخت، خبر تظاهرات مردم علیه شاه میرسد و آن روستا نمادی از ایران و وضعیت آن در دوران پهلوی است. روستا با آب هوای سرد و گرفته و کوچههای پربرف، ساکنانی دارد که هر یک بخشی از جامعه آن روز ایران را در قصه نمایندگی میکنند. ترکیبی از رعیت عادی و آرام، انقلابیها و معترضان به وضع موجود، راهبران و جویندگان حقیقت و طبقه سرمایهدار و ظالم و بهرهکش که زور میگوید و در برابر حق و عدالت مقاومت دارد.
گنجهای کامبرین، قصه روستایی است که اهالی آن از گذشتگان خود شنیدهاند در قبرستان و بافت قدیمی روستا گنجهایی وجود دارد، زیرخاکیهایی که اگر کسی حتی یکیشان را پیدا کند، زندگیاش متحول میشود. شایعه گنج، پای مردم غریبه را هم به روستا باز کرده و در این بین آنکه امکانات و عدهوعُده بیشتری دارد، امکان به گنج رسیدنش بیشتر است. اگرچه اهالی روستا صاحبان اصلی و واقعی گنج هستند، اما با وجود آدمهای قلدر و زورگو، جایی برای جولان حق و عدالت نیست. «گنج» کلیدواژه اصلی این رمان است که البته در طی داستان خواهیم فهمید گنج، برای آدمهای مختلف با افکار و دغدغههای متفاوت، میتواند چیزهایی بهجز طلا و جواهر هم باشد.
گنجهای کامبرین، علاوه بر درسهای اخلاقی مستقیم و غیرمستقیمش، توصیف دقیقی از ماههای آخر حکومت پهلوی ارائه میدهد و آن برش از تاریخ مهم این سرزمین را با زبان شخصیتهای مختلف داستان، برای نسل امروز بازخوانی و روایت میکند. رمان ضمن شرح شرایط کلی جامعه، عوامل شکلگیری انقلاب و نارضایتیهای طبقه فرودست جامعه را بهطور غیرمستقیم بازگو میکند و در دل ماجرای پرچالش رسیدن به گنج، نگاهی به خانواده، روابط بینفردی، عشق و اتحاد دارد. آدمهای گنجهای کامبرین مامور شدهاند هریک، حقیقت مهمی را توی گوش ما بگویند. حسن، آسیدتراب، میرآقا، ننهآغا، ترانه و ترمه، آقانوروز، قنبر، برفین، مهندس و بقیه اهالی روستا، هرکدام بهخوبی به مخاطب معرفی میشوند و قدرت نویسنده را در شخصیتپردازی به رخ میکشند. گنجهای کامبرین، به دلیل روایت نزدیک و ملموسش خوشخوان است و گرههای بهموقع داستان کار خود را میکنند تا خواننده نتواند کتاب را تا انتها زمین بگذارد. پایانبندی کتاب مطابق انتظار است. شگفتی و غافلگیری ندارد، چرا که بر اساس یک نتیجهگیری منطقی از مجموعهای از رفتارها و اتفاقات تنظیم شده است.
درپایان بد نیست به نام کتاب هم اشاره شود.کامبرین،یکی ازدورههای مهم زمینشناسی است که درزمینه فسیلشناسی اهمیت زیادی دارد ودرجایی از قصه، درست زمانی که عدهای درجستجوی گنجهایی از طلاوجواهر هستند،یک نفر به فکر تشکیل و حفظ خانواده خود است و آن را گنج میداند و یک نفر دیگر در جستجوی فسیلهای دوره کامبرین و آن را گنج میداند.