کتابخواران همان جماعت هستند که حتی بوی نوی کتاب تازه از زیر چاپ درآمده، آنها را مست و از خود بیخود میکند. کتابخوارها خوابشان کتاب؛ خورشان کتاب و حیات و هستی وبودشان کتاب است. برای این جماعت نادر؛احسان رضایی تحفه ارزشمندی دست و پا کرده است. لذا باید تاکید کرد روایتهای این کتاب برای تازهکارها و دور و بعیدها از کتاب و کلمه و نوشتن؛ قدری غریب و نچسب باشد. آداب کتابخواری را در وهله اول دیوانهها و خوره کتابها باید دست بگیرند.از محتوا و فصل و ابوابهای آنکه بگذریم؛ رضایی و شخصیت و کودکی ودانشجویی و کار مطبوعاتیاش و قلمش و طرز نگاهش به مسأله؛ خودش یک کارگاه کامل و درست و درمان برای نویسندگی و روایت و خاطرهگویی است. کلمات رضایی با چفت و بست خوب و پرهیز از آببستن و تکرار مکررات؛ به تنهایی وجه امتیاز و تمایز کتاب از نظائر آن در این حوزه است. کم و بیش کتابهایی در حوزه کتابخوانی داریم اما کار احسانخان، کار ویژه و کاملی است و یکسر و گردن بالاتر از بقیه کتابهای این تیپی!
نویسنده با اشراف خوبی که به جوانب کار و جهان بزرگ کتاب و کتابخوانی و نشر و فروش و حواشی آن داشته؛ تقریبا بیشتر جنبهها، ملاحظات، دغدغهها و مسائل مربوط به کتاب و کتابخوانی را آورده و احصاء کرده. من تلاش کردم که سرفصل مغفول و فراموششدهای را لابهلای مباحث کتاب بچپانم اما انصافا این است که دنبال زیر بغل مار نگردم و به ۳۰ فصل کتاب که هرکدام عناوین خلاقانه به خود گرفتهاند، اکتفا کنم. اما اگر بخواهم یکی دو سه پیشنهاد کوچولو به نویسنده کار درستمان بکنم؛ پیشنهاد میدادم که راجع به اینکه چرا عدهای ــ که شوربختانه کم هم نیستند ــ کتاب نمیخوانند و همچنین درباره اینکه چرا نباید زیاد کتاب بخوانیم که پُرخوری اگر درد معده بیاورد؛ پُرخوانی و زیادهخواری کتاب هم؛ امتلای ذهنی به بار میآورد و گاهی سدّ راه تفکر میشود و همچنین فیس و افاده و تکبری که برخی کتابخوانها دارند هم، چند خطی مینوشتم!
هرکس که کتاب را از نظر بگذراند؛ جواب عموم سؤالات رایج در حوزه کتابخوانی را پیدا خواهد کرد و حتی ممکن است با یک فصل آن کاملا همذاتپنداری کرده و آن فصل را از زبان و نگاه خودش تلقی کند. مثلا برای خود من که تعداد قابلتوجهی کتاب برای خودم جمع کردهام (البته هنوز به مقام کتابخواری نائل نشدهام!) آن بخشی که چرا باید کتابهایمان را امانت ندهیم خیلی پسندیدم و یاد سادگی خودم افتادم که کتابهای نازنینم را امانت دادم به این و آن و پسش ندادند که ندادند! مقادیر زیادی فحش نثارشان!
این کتاب فتحباب مناسبی است تا کتابخوارها و کتابخوانها مباحثش را دستمایه گفتوگوهای خودشان قرار دهند و آن را بسط و توسعه بدهند! حیف است این کتاب تبلیغ و ترویج نشود و در دایره عاشقان کتاب محصور بماند.
جا دارد هم از انتشارات جامجم تشکر کرد و هم احسان رضایی را بابت این رساله مغتنم ستود و ستایش کرد. آقای رضایی دم و قلم شما گرم!
پینوشت:
کتاب «آداب کتابخواری» یکی از آثار اخیر نویسنده و روزنامهنگار ایرانی (احسان رضایی) است که سال ۱۴۰۱ توسط نشر جامجم منتشر شده. این کتاب با ۱۶۸صفحه به روایتهای شخصی و تأملاتی در مورد زندگی با کتاب، خاطرات کتابخوانی و آداب و رسوم مطالعه میپردازد. این کتاب نه یک راهنمای صرف برای مطالعه بلکه مجموعهای از یادداشتها و روایتهای شخصی است که رضایی از تجربیات خودش بهعنوان یک «کتابخوار» (کسی که کتاب را نهتنها میخواند بلکه با اشتیاق و وسواس آن را میخورد) میگوید. او کتابخوانی را بهعنوان رژیم غذایی برای سلامت ذهن توصیف میکند و تأکید دارد که خواندن راهی برای کشف، خیالپردازی، آفرینش و حتی زنده ماندن است؛ بهویژه در دنیایی که کلمات روزبهروز از معنا تهی میشوند.