پرونده سیستمهای گرمایشی غیراستاندارد در مدارس، هر بار پس از وقوع حادثهای تلخ دوباره به صدر توجهات میآید و سپس در خوابی زمستانی و طولانی بهدست فراموشی سپرده میشود.
این روزها هنوز هوای سرد و بارانی پاییزی آنطور که باید از راه نرسیده، هستند مدارسی در نقاط دورافتاده کشور که با حداقلها (بخاریهای قدیمی) خود را برای روزهای یخبندان آماده میکنند و دانشآموزانی که در کنار شعلههای لرزان این بخاریها مینشینند. در حالیکه مدرسه باید محلی ایمن برای درس و بازی باشد اما در برخی از آنها بهدلیل بیتوجهی به مسائل ایمنی، کلاس درس به صحنه حادثه تبدیل میشود. یکی از مسئولان سازمان نوسازی مدارس نیز بهتازگی در این خصوص گفته هنوز بیش از ۳۳هزار کلاس درس نیاز به ایمنسازی سیستم گرمایشی دارند که بیشتر این کلاسها در روستاها و مناطق دورافتاده قرار دارند و از این تعداد کلاس درس، حدود ۲ تا ۳درصد با بخاری نفتی گرم میشوند و بقیه از بخاری گازی استفاده میکنند.
بخاریهای حادثهآفرین
با وجود اینکه در حال حاضر بسیاری از بخاریهای نفتی در مدارس جمعآوری شدهاند اما همچنان شاهد بهکارگیری برخی از آنها در بعضی مدارس هستیم. اگرکمی به سالهای نهچندان دور برگردیم، مدارسی را میبینیم که بهدلیل چنین غفلتهایی دچار حادثه شدهاند و با گذشت سالها همچنان دانشآموزان و خانوادهها درگیر روند درمان هستند؛ از مدرسه انقلاب اسلامی شینآباد که آذر سال۱۳۹۱ بر اثر نشت نفت بخاری، تعداد زیادی از دانشآموزانش دچار سوختگی شدند گرفته تا مدرسه غیردولتی اسوه حسنه زاهدان که آذر سال ۱۳۹۷ با واژگونشدن چراغ نفتی کلاس حادثه آفرید. نمونههایی که بهنظر میرسد برخی مدیران از آنها درس نگرفتهاند، زیرا هنوز کلاسهای زیادی با شعله مستقیم گرم میشوند.
از بخاریهای تابشی تا هیزمی
اگرچه سالهاست بحث استانداردسازی سیستمهای گرمایشی مدارس مطرح میشود اما واقعیت این است که این مسأله در مدارس یک نسخه واحد ندارد. تفاوت اقلیم، نبود زیرساختهای انرژی در برخی مناطق و کیفیت شبکه توزیع سوخت باعث شده مدارس کشور طیفی ازانواع شیوههای گرمایشی را تجربه کنند.مهرالله رخشانیمهر، رئیس پیشین سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس کشور در گفتوگو با جامجم با اشاره به اینکه باید زیرساختهای هر منطقه را در نظر گرفت، میگوید: «ممکن است منطقهای اصلا گاز نداشته باشد. درچنین شرایطی نوع سیستم گرمایشی بستگی به امکانات همان منطقه دارد. گاهی در آن منطقه از بخاری نفتی استفاده میشود، گاهی سوخت گازوئیل بهکار میرود و در برخی موارد سیستم حرارت مرکزی با سوخت گازوئیل نصب میشود. بعضی از مدارس هم از رادیاتورهای برقی استفاده میکنند؛ البته بهشرطی که توان برق مدرسه پاسخگوی مصرف آنها باشد. با این حال در برخی مدارس بخاریهای تابشی مورد استفاده قرار میگیرند.»آنطورکه او توضیح میدهدشرایط اقلیمی وامکانات هرمنطقه متفاوت است.حتی دربرخی مناطق دورافتاده، امکان تأمین نفت وجود ندارد و مدارس ناچارند از هیزم استفاده کنند. به همین دلیل، در برخی مدارس عشایری هنوز بخاریهای هیزمی رایجند.
روند استانداردسازی
ایمنی سیستم گرمایشی در مدارس تنها چالشی فنی نیست؛ مسألهای است که بهصورت مستقیم با احساس امنیت جامعه و آرامش خانوادهها گره خورده. وقتی هنوز شاهد کلاسهای درسی هستیم که همچنان از استانداردهای اولیه وسایل گرمایشی برخوردار نیستند، باید به والدین حق بدهیم که هر صبح با دلهره، فرزندان و دانشآموزان خود را راهی مدرسه کنند اما پرسشی که مطرح میشود این است که روند نظارتها در این خصوص چگونه است؟ مهرالله رخشانیمهر در پاسخ به این سوال عنوان میکند: «روند جمعآوری و استانداردسازی سیستمهای گرمایشی مدارس مدام در حال تغییر است و براساس اولویتبندی پیش میرود. موضوع استانداردسازی نیز وابسته به توان اجرایی نوسازی مدارس و توان مالی دولت برای تأمین هزینههاست. بنابراین متناسب با بودجهای که سازمان نوسازی هر سال دریافت میکند، این کار در دستور کار قرار میگیرد.» آنطور که او توضیح میدهد وقتی سازمان نوسازی مدارس اقدام به استانداردسازی میکند، پس از پایان کار، مدارس را به آموزش و پرورش تحویل میدهد. در اینجا نیز اداره آموزش منطقه عملا مسئولیت نظارت مستقیم بر سیستم استانداردشده را برعهده دارد.به جز آموزش و پرورش بهعنوان بهرهبردار، دستگاه دیگری برای نظارت وجود ندارد. البته نظارت تایکسال پس ازاجرای پروژه برعهده سازمان نوسازی مدارس است اماپس ازآن دیگرمسئولیتی برعهده آن نیست.
قوانین روشن، اجرا نامتوازن
بهنظر میرسد در کشور، مدارس از نظر سیستمهای گرمایشی با تناقضی جدی مواجهند. قوانین و مقررات ایمنی به وضوح مشخص شدهاند اما واقعیت اجرا و بودجههای محدود، مسیر استانداردسازی را کند و نامتوازن کرده است.
به گفته رئیس پیشین سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس کشور، مقررات ملی ساختمان در این خصوص مجموعهای از قوانین بالادستی را بهطور کامل مشخص کرده. سازمان نظام مهندسی نیز ضوابط مربوطه را تعیین کرده است و در سند تحول آموزش و پرورش - بهویژه در زیرنظام فضا و تجهیزات مدارس - به این موضوع اشاره شده. علاوه بر آن بخشنامههای مختلفی از سوی دستگاههای مرتبط صادر شده که چارچوبها و مقررات لازم را مشخص میکنند. با این حال او بر این باور است که اجرای این استانداردسازی متناسب با بودجهای است که در اختیار سازمان نوسازی مدارس قرار میگیرد و با توجه به شرایط اقلیمی هرمنطقه پیش میرود.بنابراین آنچه بیش از هر زمان دیگری ضروری بهنظر میرسد، تدوین سیاست ملی پایدار ومستمر برای نظارت و ایمنسازی مدارس است؛سیستمی که نهتنها تجهیزات را استاندارد کند بلکه مراقبت و بهروزرسانی طولانیمدت آنها را تضمین نماید. تنها در این صورت است که مدارس میتوانند واقعا به جایگاه امن و مطمئن آموزش و پرورش نسلهای آینده تبدیل شوند.