از یک سو این گزارش ضمن تلاش برای نوعی خویشتنداری مذاکرهجویانه از سوی ترامپ قلم زده است و نشان میدهد با معرفی ایران به عنوان عامل تنشساز و جاهطلبی، فضای احتمالی جنگ جدید را پررنگ کند و درعین حال بهنوعی جنگ شناختی، التهاب اجتماعی و اقتصادی در ایران را دامن بزند و ازسوی دیگراین گزارش هشداری هراسآمیز است در مورد تکرار آنچه برای مقرهای فرماندهی مشترک آمریکا و رژیم صهیونی در کریات گات یا فرودگاههای نظامی آن از شمال تا جنوب و بهویژه در بخشهای هوش مصنوعی جنگ در طول جنگ ۱۲ روزه اتفاق افتاد.
واقعیتهای رصدشده در محیط داخلی رژیم صهیونی نشان میدهد باتوقف محدود جنگ در غزه و کاسته شدن از ضریب شرایط اضطراری، این رژیم با آماری بیسابقه در مهاجرت معکوس و بیاقبالی برای آغاز هر جنگ جدیدی از سوی افکار عمومی و حتی ازهمپاشیدگی و چالشهای گوناگون در ارتش و بنیه اقتصادی برای جبران خسارتهای وارده بر این رژیم مواجه شده است. بودجه ۲۰۲۶ در این رژیم نهتنها ۳۰ درصد کمتر از سال جاری است بلکه به اذعان کارشناسان، سهم ارتش و امور دفاعی از بودجه سال جدید کفاف نیازهای جدی برای رفع مشکلات را ندارد.
آمریکا نیز در یک بنبست راهبردی در اولویتهای ژئواستراتژیک مقابل چین وروسیه قرار گرفته و ناچار به کاهش سطح تنشهای منطقهای است و باید برای چالش وبحرانهای داخلی وخارجی خودچارهجویی نماید.اینکه منحنی عربدههای ترامپ و رژیم صهیونی در یک ماه اخیر برعلیه ایران بهشدت کاهش یافته و فقط درعرصه جنگ رسانهای و شناختی فضای فشار مصنوعی علیه ایران را شارژ میکنند، نشان از یک شاخص راهبردی دررویکردهای آمریکا و رژیم صهیونی است.
اما آنچه نیوزویک با عنوان «۲۰۰۰ موشک همزمان از سوی ایران» تیتر زده است، نوعی گمانهزنی خیالپردازانه و بزرگنمایی از واکنش ایران به ماجراجویی جبهه شرارت جهانی است. اساسا جمهوری اسلامی حتی در تاریخ سیاسی خود، ابتداکننده به تهاجم نبوده ولی در قبال هرگونه تجاوز با اقتدار عمل کرده است. ثانیا اینکه آنچه رژیم صهیونی را به مرحلهای از احساس نابودی درقبال موشکهای قدیمی ایران درجنگ۱۲روزه کشاند، بهطوریکه ترامپ اعلام کرد نتانیاهو را از جهنم آتش موشکهای ایرانی نجات داده، تکرار نمیشود بلکه با قواعد جدیدی از جنگ واکنشی و دفاعی ایران مواجه خواهد شد که اصول علمی – دفاعی و نظامی بر آن حاکم است. سیطره ایران بر قابلیت سیستمهای دفاعی اسرائیلی، آمریکایی و ناتو، بهسادگی تحمیل این قواعد جنگ بر اسرائیل و آمریکا رافراهم میکند.نسل جدید موشکهای ایرانی آنچنان قابلیتی دارد که حتی سیستمهای ضدموشک آمریکایی و اسرائیلی، جز تماشای موشکهای پرسرعت ایران، شانسی برای اقدام ندارند. مضافا اینکه قابلیتهای باقی مانده رژیم صهیونی در عرصههای مختلف نیاز به ۲۰۰۰ موشک ندارند و فقط با ۴۰۰ موشک از نسل جدید ایرانی، آماده ورود به زبالهدان تاریخ میشوند وپاسخ نهایی هرگونه ماجراجویی و جنگطلبی جاهطلبانه و نژادپرستانه را دریافت میکنند.ولی اگر عربدههای قمارباز کاخ سفید را جدی تلقی کنیم، موشکهای محدودی برای همه پایگاههای آمریکایی در سراسر منطقه لازم است تا همانگونه که مقام معظم رهبری تاکید کردند، خروج و فرار آمریکا از منطقه غرب آسیا محقق گردد. آمریکا و دوستان او در منطقه میدانند اگر خط و نشانهای توخالی ترامپ و رژیم صهیونی برای جنگافروزی جدید علیه ایران وارد فاز عملی گردد، این بار تمامی منافع استعماری آمریکا، شرکتها و موسسات آمریکایی و اسرائیلی و تمام آنچه از سوی برخی از کشورها در خدمت سنتکام قرار گرفته، جارو خواهند شد. اگرچه جمهوری اسلامی و تمامی مقامات ارشد آن از هیچگونه جنگافروزی استقبال نمیکنند ولی این سهلایه واکنشی، نیاز به ۲۰۰۰ موشک نخواهد داشت و امواج موشکی با لانچرهای پرتعداد که بخشهای تکمیلی – هجومی از صدها پهپاد انتحاری آنها را همراهی میکنند، درکوتاهترین زمان، اهداف خود راپاک خواهندکرد.صبر استراتژیک ایران، جبهه مقاومت که در یک سال گذشته در قبال اقدامات کودک لوس صهیونیستی، خویشتنداری کرده، همانگونه که علی واعظ در گروه بحران پیشبینی کرده، معادلات منطقهای را یکسرهسازی خواهد کرد. در ورای جنگ شناختی پرشدت مزدور رسانههای صهیونی-آمریکایی و عربی علیه ایران، رژیم صهیونی فعلا مانور نظامی خود در شمال فلسطین اشغالی و مرز با لبنان را برای مقابله با سیطره حزبالله بر شهرکهای صهیونیستنشین هدف قرار داده است و «لاف در غربت» آنها درباره اینکه ایران و مقاومت در شرایط تضعیفشده هستند، تنها بیان آرزوهای شیطان در جهنم است. همان بهتر که ترامپ و نتانیاهو، سر در لاک بحرانهای خود داشته و عربده و تهدیدات خود را خاموش نمایند؛ چراکه عرصه سیمرغ جولانگاه آنها نیست. موشکهای پرسرعت و امواج موشکی همزمان و پهپادهای انتحاری بسیار پرتعداد، پاسخ هرگونه مزاحمت است.