مفهوم «مرگ بر آمریکا» تحلیل راهبردی و گفتمانی بیانات رهبرمعظم انقلاب اسلامی

بیان رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره این‌که «جوان ما در این روزگار پُرمسأله آن وقتی می‌تواند به‌معنای واقعی کلمه «مرگ بر آمریکا» بگوید که از لحاظ درونی و دینی قوی باشد»، صرفا یک توصیه اخلاقی یا دینی نیست؛ بلکه بازخوانی یک معادله تمدنی و گفتمان‌ساز در فضای نبرد نرم جهانی است. در این جمله، سه محور بنیادین نهفته است: تحلیل وضعیت جهانی و «روزگار پرمسأله»؛ تعریف ماهیت مقاومت در سطح تمدنی؛ تأکید بر نیروی درونی ایمان به‌عنوان پیش‌شرط مقاومت مؤثر.
بیان رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره این‌که «جوان ما در این روزگار پُرمسأله آن وقتی می‌تواند به‌معنای واقعی کلمه «مرگ بر آمریکا» بگوید که از لحاظ درونی و دینی قوی باشد»، صرفا یک توصیه اخلاقی یا دینی نیست؛ بلکه بازخوانی یک معادله تمدنی و گفتمان‌ساز در فضای نبرد نرم جهانی است. در این جمله، سه محور بنیادین نهفته است: تحلیل وضعیت جهانی و «روزگار پرمسأله»؛ تعریف ماهیت مقاومت در سطح تمدنی؛ تأکید بر نیروی درونی ایمان به‌عنوان پیش‌شرط مقاومت مؤثر.
کد خبر: ۱۵۲۶۲۰۹
نویسنده احسان آذرکمند - مدیر دفتر پژوهش‌های دین و رسانه اداره‌کل پژوهش‌های اسلامی رسانه

این بیان در بستر تاریخی‌ای مطرح می‌شود که جهان با هژمونی فرهنگی و رسانه‌ای آمریکا مواجه است؛ سلطه‌ای که نه فقط نظامی یا اقتصادی بلکه ذهنی و ادراکی است. شعار «مرگ بر آمریکا» در گفتمان انقلاب اسلامی، نماد مقابله با این سلطه است، اما رهبر انقلاب در این جمله نشان می‌دهند که صرف گفتن این شعار، اگر ریشه در ایمان و ارتباط با خدا نداشته باشد، به پوسته‌ای سیاسی و شعاری تقلیل می‌یابد. درواقع، معظم‌له در برابر پدیده‌ای قرار دارند که می‌توان آن را «شعارزدگی انقلابی» نامید: ظاهر شعار حفظ شده، اما محتوای درونی که همان قدرت روحی و اتصال الهی است، تهی می‌شود.

عبارت «روزگار پُرمسأله» اشاره به دوره‌ای دارد که در آن، جوان ایرانی در معرض بحران‌های متعددی است: بحران معنا در جهان مدرن، تهاجم فرهنگی و رسانه‌ای، فشار اقتصادی و روانی، تضعیف هویت جمعی و ملی و گسترش نسبی‌گرایی اخلاقی. در چنین شرایطی، رهبر معظم انقلاب هشدار می‌دهند که شعار مقاومت، اگر صرفا سیاسی و عاطفی باشد، در برابر این حجم از هجمه، دوام نمی‌آورد؛ بنابراین «پُرمسأله بودن روزگار» ناظر بر چالشی تمدنی است، نه صرفا سیاسی یا اجتماعی.

بخش کلیدی این تحلیل، در نسبت میان ایمان با مقاومت نهفته است. رهبر انقلاب می‌فرمایند: «آن جوانی می‌تواند در مقابل سطوت و تشر فرعون‌های زمان بایستد که دلش با خدا باشد» در اینجا «فرعون‌های زمان» استعاره‌ای از قدرت‌های مادی، سلطه‌گر و خودبنیاد است. در منطق قرآنی، فرعون کسی است که «یرِیدُ أَن یظْهِرَ فِی الأَرْضِ الْفَسَادَ»؛ یعنی قدرتش را ابزار استکبار می‌کند. در این نگاه، مقاومت بدون پشتوانه توحیدی، شبیه ساختاری است که در ظاهر ایستاده ولی از درون فروپاشیده است. بنابراین، «دل با خدا بودن» یعنی قرار دادن ایمان در جایگاه زیرساخت قدرت ملی و فردی.

معناشناسی «مرگ بر آمریکا»

از منظر گفتمانی، «مرگ بر آمریکا»، نه یک شعار احساسی بلکه یک بیان هویتی و تمدنی است. یعنی مرگ بر نظام سلطه، بر منطق استکبار، و بر تمدنی که خود را معیار انسانیت می‌پندارد. رهبر معظم انقلاب با افزودن قید «به معنای واقعی کلمه» می‌خواهند مرز میان «شعار سیاسی» و «ایمان تمدنی» را مشخص کنند. «مرگ بر آمریکا»، برای فردی که دلش با خداست، نه نفرت شخصی بلکه بیان عشق به عدالت الهی و آزادی انسانی است.
تأکید بر «جوان ما» از ویژگی‌های مکرر در گفتمان رهبری معظم انقلاب است.

جوان در این منظومه، صرفا یک نیروی اجرایی نیست؛ بلکه سوژه تمدن‌ساز است. در این بیان، جوان ایرانی باید ترکیبی از «دینداری، آگاهی و مسئولیت اجتماعی» باشد. در نگاه رهبر معظم انقلاب، اگر ایمان و اتکا به خدا در جوانان نهادینه شود، آن‌گاه پیشرفت در «امر دنیا، اداره کشور و مقابله با دشمن» نیز حاصل می‌شود؛ یعنی ایمان نه عامل انزوا بلکه موتور پیشرفت ملی است.

از نظر معرفتی، این جمله بر پایه چند اصل قرآنی استوار است: إِن تَنصُرُوا اللَّهَ ینصُرْکُمْ وَیثَبِّتْ أَقْدَامَکُمْ (محمد/۷): پیروزی مشروط به یاری خداست. إِنَّهُ لَیسَ لَهُ سُلْطَانٌ عَلَی الَّذِینَ آمَنُوا وَعَلَی رَبِّهِمْ یتَوَکلُونَ* (نحل/۹۹): شیطان بر اهل ایمان تسلط ندارد. در منطق این آیات، قدرت حقیقی از ایمان سرچشمه می‌گیرد و نه از ابزار نظامی یا سیاسی؛ همان چیزی که رهبر انقلاب در قالب بیانی ساده و قابل درک برای جوانان بازگو می‌کنند.

اصطلاح «فرعون‌های زمان» در بیان ایشان، یادآور همان دوگانه تاریخی است: ایمان در برابر استکبار. فرعون نماد عقل خودبنیادِ بی‌خداست؛ همان که در تمدن مدرن غربی نیز بازتولید شده است. در برابر او، مؤمن کسی است که قدرت را در خدا می‌بیند، نه در زر و زور و تزویر. درنتیجه، مقاومت مؤمنانه برخلاف مقاومت صرفا سیاسی، ریشه در هویت قدسی انسان دارد و به همین دلیل ماندگار و مؤثر است.

کارکرد روانشناختی و اجتماعی «مرگ بر آمریکا»

از منظر روانشناسی اجتماعی، رهبر انقلاب در این جمله در پی بازسازی هویت جمعی جوان ایرانی هستند. در دورانی که فردگرایی، لذت‌گرایی و نسبی‌گرایی بر ذهن جوانان سایه انداخته، تأکید بر «اتکای به خدای متعال» در واقع تلاشی برای بازگرداندن مرکز معنا به زندگی جوان است. بدین ترتیب، شعار «مرگ بر آمریکا»، تنها وقتی واقعی است که از درون «منِ معنوی» برخیزد، نه از فشار بیرونی یا هیجان جمعی.

رهبر معظم انقلاب در ادامه می‌فرمایند: «اگر به این نکته توجه کنید، ما پیشرفت‌های بیشتر و بهتری هم در امر دنیای‌مان، هم در اداره کشورمان و هم در مقابله با دشمنان خواهیم داشت». این بخش کلید فهم راهبردی بیانات است. در این منطق، ایمان نه نقطه مقابل علم و پیشرفت بلکه شرط تحقق آن است. از نگاه ایشان، جامعه‌ای که از درون تهی باشد، اگر پیشرفته به‌نظر برسد در بحران‌های تاریخی فرومی‌پاشد. در مقابل، جامعه‌ای که ریشه در ایمان دارد، ولو فقیر در امکانات مادی، توان ایستادگی و تحول دارد.

در یک جمع‌بندی، این جمله را می‌توان منشور مقاومت معنوی در دوران جنگ شناختی دانست. رهبر معظم انقلاب با این بیان، درواقع نسبت ایمان و سیاست، درون و بیرون، فرد و جامعه را بازتعریف می‌کنند. او هشدار می‌دهد که اگر مقاومت از ریشه ایمان جدا شود، به‌تدریج به رفتار نمادین و بی‌اثر تبدیل می‌شود، اما اگر دل جوان با خدا پیوند داشته باشد، آن‌گاه شعار «مرگ بر آمریکا» به معنای واقعی‌اش، یعنی نفی استکبار، ظلم، تحقیر و سلطه‌طلبی، تحقق می‌یابد. درنهایت، این بیان نه دعوت به تقابل صرف بلکه دعوت به ساختن تمدنی بر محور ایمان و عدالت است؛ تمدنی که در آن، جوان مؤمن ایرانی نه مصرف‌کننده قدرت‌های جهان بلکه تولیدکننده معنا، امید و مقاومت است.

newsQrCode
برچسب ها: احسان آذرکمند
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها