اساتید غرب‌پرست چگونه دانشجویان را فریب می‌دهند؟

کد خبر: ۱۵۲۶۰۹۴
نویسنده احمد میر احسان

به این نقل  قول یک استاد دانشگاه تهران توجه کنید :
"هر ترم که من درس اعراب و اسراییل و مسئله فلسطین‌را در دانشگاه تهران ارائه می دهم نخستین کاری که می کنم ' آن است که به جای درس دادن در ابتدا از دانشجویان می خواهم که آنان تدریس نمانید و از آنها می پرسم که صورت مسئله مناقشه  تاریخی  میان فلسطیتی ها و اسرائیلی ها چیست و اساسا چرا اسرائیل به وجود آمده است ؟ معمولا دو سه جلسه از کلاس صرف بیان نقطه نظرات دانشجویان  می شود . تصویر یا تصاویر روایت یا شرح ماوقع هم از نظر بسیاری از دانشجویان روشن است . همان نظرات و تئوری هایی که در ایران پیرامون اسباب و علل به وجود آمدن اسراییل ترویج می شود."
زیبا کلام  سپس به بیان نظرات دانشجویانش می پردازد . در این مقدمه روشی فریبنده در پیش گرفته شده . اولا  بیان این آرا و نظرات  در موقعیت از پیش محکوم شکل داده شده است . او استادی است که قرار است به گروهی دانشی بیاموزد و کسانی که در وضع نیازمندان به علم قرار دارند و قرار است حهل شان به علم تبدیل شود ' همان هایی هستند که  حرفها و نقطه نظراتی جاهلانه دارند که اتفاقا همان نظراتی است که از سوی حکومت در جامعه ترویج می شود و ایرانیان نادان گرفتار  آن هستند !!!!
این روش متفرعن و متکبر و مستبد ' اصلا جایی برای تردید در داشتهای استاد و احتمال نظری مغایر نظر او و ضمنا عالمانه تر و متکی به اسناد و مدارک معتبر و نفی کننده نظر استاد باقی نمی گذارد و هر اهل علمی می داند استادی که به ابطال پذیری  علم مدرن خود باوری ندارد اصلا عالم مدرنی نیست جرا که در فلسفه علم  پیشتاز و مابعد تفکر  پوزیتیویستی ' و محصول دانش نوتر غربی ' به از انیشتین و هایزنبرگ ' قطعیت در نظری عین جهل است .  اما از نظر متدولوژی  کار زیبا کلام نه با روحیه جدی گفتگوی علمی و کشف حقیقت که همچون  یک پیشداوری قطعی و دامگستری برای دانشجو یان طراحی شده  است . و چند ایراد دارد 
۱.دو طرف بازی از موقعیت واحد بر خوردار نیستند.  دانشجو  کسی است که در رشته ای تخصصی ندارد و آمده است آرای کارشناسانه و تخصصی کسب کند . در حالی که استاد از پیش منطقا این تخصص را کسب کرده و حامل دانش است. پس تقاضای درس دادن از دانشجویی که هیچ  چیز به او نیاموخته اید  ' چه معنی دارد ؟ 
۲. این آرا که از نظر زیبا کلام همان نقطه نظراتی است که جمهوری اسلامی ترویج می کند ' حتما صاحب نظرانی  دارد که در این عرصه تحقیق کرده اند و مخالف آرای زیبا کلام هستند و اگر قرار است عدالت علمی مراعات شود و آرایی رد شود ' انصاف  حکم می کند که با صاحب نظران متخصصی که خلاف زیبا کلام می اندیشند  گفتگو سر گیرد و دلایل و علل  از آنان پرسیده شود و به براهین آنان پاسخ داده شود ' نه به مشتی  دانشجوی  اولین جلسه درسی که نخوانده و تحقیقی که نکرده اند .و  زیبا  کلام در خصوص تاریخ پیدایش اسرائیل باید به‌اساتید و دکتر ها و متخصصانی رجوع کند که آرایی مخالف او دارند .
۳.اما زشت ترین نیرنگ و فریب در اینجا نهفته که او بی هیچ برهانی مشتی دعاوی مخالف نظر خود را ردیف کرده و از دهان دانشجویان برای ما نقلدمی کند و وانمود می کند این ها همه حرف های صنار یک غازی است که لز دهان صدا و سیما و اساتید  مدافع نگرش انقلابی و اسلامی  و ضد صهیونیست ها و مطبوعات و رجال و مردان سیاسی ایران  در می آید  و به گناه ترویج شان در این منابع غلط است بدون آن که اول ذکر شود جرا غلط است . ساختن تصویر ابتذال و مردودیت همچون امری مطرود بدون بیان علت  واقعا کاری  و کلامی زشت و محقر بشمار می اید که بویی از علم از آن بر نمی خیزد .  
۴.این سخنان  فقط به ایران و ایرانی ها‌نسبت داده شده و این هم دروغی است . اولا در صدا و سیما و مطبوعات تنها این سخنان  ترویج نمی شود و خود زیبا کلام هم و امثال او آرای شان را بیان می کنند و اتفاقا در تلویزیون همه دیدند که  آقای زیبا کلام برابر افراد عالم از آقای معتضد تا عبدالکریمی  کم می آورد . دوم اینکه مردان سیاسی ایران تنها هم نظر آرای انقلابی نیستند که در نمایش و وانموده زیبا کلام از کلاس درسش به دانشجویان‌نسبت داده شده.  بلکه کسانی هم  در ایران وجود دارند و اکثر روشنفکران غربگرا و رفرمیست های ایرانی که همان نگاه زیبا کلام رو دارند و از ان دفاع می کنند و اوبیهوده می کوشد  خود را پهلوان یکه تاز این عرصه نشان‌ دهد و خواهم گفت برای جلب تظر جه کسانی!!!! این ها غلط های روش و زاویه دید و متد  زیبا کلام است . اما ببینیم آرایی که در ایران چه بسا اساتید تاریخ و عدوم سیاسی  مدافع آن هستند چگونه به صورت گزاره های بی برهان از زبان دانشجویان ردیف می شود و تصور مشتی  سخن شعاری و غیر منطقی و عوامانه  را در ذهن مخاطب کتاب تولد اسراییل می سازد .
در حالی که این جملات و دعاوی دارای اسناد و مدارک  انکار نشدنی است و بسباری از سخنان  زیبا کلام بر عکس نه تنها فاقد  اعتبار بلکه همچنین به ثدرت ناصادقانه ای نیرنگبازانه است که یکایک نشان خواهم داد. 
اما بیایید آنچه را  که زیبا کلام به عنوان سخنان  سطحی  دانشجویان  گرد اورده و به نمایش  گذاشته مرور کنیم ' در حالیکه همه نقطه نظرات ضد صهیونیستی است و انبوهی مدرک و سند پشتوانه آنهاست .
 زیبا کلام عصاره سخنان دانشحویان را چنین بیان می کند : آرایی  بی برهان و سطحی و مبتذل ! فکرهای معرفی شده ی زیبا کلام به زبان ودر موقعیت دعاوی تلقینی و بی برهان  دانشجویان ' این هاست . داشجویان  در داستان پردازی زیبا کلام  همان سخنان  حقیقت دوستان تمام دنیا را می گویند و زیبا کلام وانمود می کند این ها فقط یخن ایرانی ها لست و آن هم از زراد خانه حکومت در آمده و او همه عوامل دافعه انگیز را جمع می کند تا سخن نسبت داده شده به دانشحویان را سکه یک‌پول سیاه کند . او مدعی می شود هرسال  دانشجویان  او این ها را می گویند  :
"اصولا مناقشه میان اعراب و اسرائیل و مسئله فلسطین ادامه همان نبرد تاریخی میان‌اسلام و کفر ' یا اسلام و غرب است .
قریب به یک قرن پیش  استعمار مولودی را به دنیا می آورد به اسم صهیونیزم.  عملکرد این پدیده کم و بیش همانند عملکرد خود استعمار است .و بی جهت نیست که صهیونیزم راباید فررند شوم ما خلف استعمار دانست  و......"
دو صفحه و نیم به ذکر همه آرایی  اختصاص می یابد که ظاهرا دانشجویان او در روز اول کلاس در باره اسراییل بیان می دارند و در حقیقت همه گزاره هایی است که مخالفان جنایات و تجاوز و غصب و نسل کشی ۷۵ ساله اسراییل  در خارج از کلاس درس اقای زیبا کلام‌ بیان داشته و با اسناد و براهین اثباتش می کنند و زیبا کلام با حذف ندارک و برهان ها آن ها را به عنوان سخنان واهی  دانشجویان به تماشا می گذارد . شرافتمندانه آن بود که زیبا کلام اصل سخنان نویسندگان نتخصص و اساتید خارجی و ایرانی را همراه دلایل و براهین و علل و تفاسیر شان بیان می کرد و آن ها را نفی می نمود . اگر قرار است شما نفی کنید که  صهیونیسم جه در شکل تلمودی وتاریخی آن و چه صهیونیسم جدید قرن نوزدهمی هیچ نسبتی با استعمار و شرایط سرمایه داری در آستان امپریالیسم  و آغاز قرن بیستم و ماجرای تجدید تقسیم جهان  در جنگ جهانی اول ندارد باید براهین نویسندگان  مسلمان و اساتید خارجی و متفکران علوم سیاسی و براهین و مدارک آنان را نفی کنید نه جملات انتزاعی  خود را و آن چه راکه  به دانشجویان روز اول درس نسبت داده اید و صورت و شکل و ساختار بیانی  آن ' جز  ساختار مشتی مدعیات کلی بافانه نیست . او تاکید می کند:" این ها عصاره مطالبی است که سر کلاس اظهار می دارند. و نا عین آن ها را از صدا و سبما' مطبوعات ' رجال ' و شخصیت های سیاسی و دینی ' نویسندگان و مخققین ایرانی  علی الدوام می شنویم و می خوانیم . "
خوب آشکار نیست در این گفته او ' یک سفسطه بزرگ ' زیرکانه  نهفته است  و وجود دارد تا نظر مغلوط را برحق و گفتار برحق و  دارای وجه حقیقتی عینی را غلط وانمود کند؟ نکته ای جالب توجه از همان آغاز  تو چشم خواننده می زند . و آن  غرض  متن و تاکید بر آن است که نویسنده ندافع صهیونیزم است و ضمنا‌ ساختار متن لودهنده نکته ای است ' مخاطب حقیقی کتاب  تولد اسراییل  غیر ایرانی ها و اجانب و خارجی ها هستند . چرا؟
چون‌هیچ نویسنده ای وقتی مخاطبش را مردم و ملت خد فرض می کند و ایرانی ها و در داخل کشور تصور می نماید در خطاب به ایرانی ها از "آنان"  ' سوم شخص ' و  یا اسم غائب استفاده نمی کند و نمی نویسد ایرانی ها  این گونه می اندیشند و انان چنان و‌چنین اند . مگر ان که خود ایرانی نباشد ' یا برای مخاطب غیر ایرانی لخواهد از ایرانی ها سخن بگوید . و  بخواهد ازتفکر ایرانی ها پرده برداری کند  . بدتر نسبت دادن این عصاره گفتار "دانشجویان ایرانی " دانشگاه تهران !!! که گویی آدرس دانشگاهی و دانشجویانی غیر هم وطنان خود است و دارد دیوید و ریچارد برای سیمون  و آنتونی حرف می زنند از صداو سیمای کشوری غیر از وطن‌خود و رجال و  مطبوعاتی متعلق به جای دیگر ' همین‌حس و حال و لحن درونی زبان گفتگو از غیر را منتقل می سازد .
دیگر آن که وانمود می سازد این حرفهای دانشجویان  همان حرفهای صدا و سیما و مطبوعات و رجال و حکومت ایران ' سطحی و غلط است و نمی گوید چرا . و سوم آن که‌ این استاد بزرگوار است که با صبر می کوشد  بره های بی گناه و دانشجویان افتاده در دام تبلیغ  حکومت جمهوری اسلامی  را از آلودگی به مشتی سخن یاوه و دروغ نجات دهد .  او از میش بدون اثبات غلط بودن سخنان ' ذهنیت یاوه بودن شان را در اذهان خواننده پدید می آورد .
دروغ دیگر وانمود کردن به مخاطب فرضی خارجی  است که همه ایرانی ها عقب مانده اند و مثل دانشجویان جاهل هستند و مروج حرف حکومت و صدا و سیما هستند . این هم دو اشکال بزرگ دارد . اولا در ایران و دانشگاه و مطبوعات و رحال ایرانی و در حکومت ایران و حتی صدا و سیما بسیاری از جمله همین آقای زیباکلام  حضور دارند که موضع حکومت ' موضع آنان نیست و در باره مسئله  فلسطین وجور دیگر می اندیشند . این وانموده جامعه بسته و شوروی سابق مانند و مستبد  یک فریبکاری است .  و دوم اینکه مگر سخنی در صدا و سیما بیان سود الزاماً غلط است . در صدا و سیما‌ بسیاری سخنان  درست گفته می شود از نسبیت انیشتین تا ماهیت نظام استثمار گر و مداخلات آمریکا در امور کشورهای دیگر و..... و البته گاه سخنان اشتباه! اما رجال و حکومت و مطبوعات ایران حتی در باره اسرائیل  همیشه یک سخن نمی گویند و نگاه جناحی از اصلاح طلبان و ولو افراد درون قوه محریه و در حکمرانی ایران خمسو با نگاه صادق زیبا کلام است . مس این تصویرسازیرخود شیرینانه برای خارجی ها و از خود قهرمان دفاع از غرب و اسراییل ساختن  هم با همه اسفار بودنش دروغ محض است. و عباراتی چون همان نظر ایرانی ها و صدا و سیما و آن‌ چه در ایران ترویج می شود و القای  نگرش حکومت در دانشجویان و.....دروغ و فریب آشکار است . در حقیفت تارو پود متن تولد اسراییل از همین  نهستین سطور آلوده به ناراستی و اوهام و پیشداوری و جوسازی ضد ایرانی و ضد جمهوری اسلامی و همسویی های  صهیونی است.  لازم‌نیست حقیقت نظرات منتسب به ایرانی ها و مردم  ایران و حکومت ایران  اثبات شود یک نظر و آن هم غلط است . همین که  این آرای دانشجویان مخالف نظر زیباکلام است غلط است بیانیه بالفور و طرح عربرت سانوئل و للوید جرج و کفایت ننی کند که طبق ندرک معتبر نقش انگلیس را در شکل دادن و تولد اسراییل در سرزمین فلسطین  بپذیریم اما صرف ادعای چنین نیست  زیبا کلام کافی است که تایید کنیم‌ استعمار و انگلیس و امریکا و ....نقشی اصلی در تولد اسراییل نداشته اندو....
توسل به  راه های شوپنهاوری برخق جلوه کردن  در این سطور عیان است. 
به مقدمات کاذب متوسل شو‌
جیزی را که باید به اثبات برسانی مسلم فرض کن 
سئوال های انحرافی مطرح کن
کسی را که‌ به تفکرت جواب منفی می دهد گول بزن 
موارد خاص را تعمیم بده
موارد تکرار شونده جنایت رادخاص و استثناگ وانمود کن 
بجای برهان استعاره های مناسب قضیه ات را انتخاب کن 
به رغم شکست و ناحق بودن ندعی میروزی و حقانیت شو 
موضوع را تعمیم بده و سپس علیه آن داد سخن سر بده
به سود خودت نتیجه گیری کن‌
ولو با استدلال بد  با او مقابله مستدل نما کن
مصادره به مطلوب کن 
از قیاس نادرست استفاده کن 
مردم شاهد را قانع کن نه آن که برهان مخالف را رد کنی.
به‌جای دلیل به مرجع  متوسل شو (ان هم مرجعی چون‌تورات تحریف شده 
برتهادش را در مقوله نفرت انگیزی طبقه بندی کن . چون  هر مخالف اسراییل جاهل'  خشونت طلب و مستبد و ارتجاعی  است  ) و....
این ها به کرات در شیوه  کتاب زیبا کلام تکرار می شود و خواهیم دید در هر مورد از این ها سود می جوید چون‌ نسبت دادن  حضرت ابراهیم طبق تخریف یهودیان  به یهود !!!!

newsQrCode

نیازمندی ها