دراتحادیه اروپا نیز،قانون خدمات دیجیتال مسئولیتپذیری، شفافیت و حذف محتوای مضر را به طور مستمر از این سکوها مطالبه میکند. رعایت حاکمیت ملی و قوانین داخلی در فضای مجازی، به معنای بستن فضا نیست؛ بلکه مستلزم تنظیمگری هوشمند به منظور حفظ منافع ملی است که رویهای رایج در سطح جهانی محسوب میشود. آزادی بدون مسئولیتپذیری در هیچ نظام حقوقی پذیرفته نیست و مفهوم «اینترنت کاملا بدون فیلتر» در سطح جهانی محقق نشده و صرفا یک آرمانگرایی است. بر این اساس، دغدغهمندان واقعی باید خواهان پاسخگویی و مسئولیتپذیری پلتفرمها باشند، نه صرفا محدودسازی دسترسی. رفع فیلتر تلگرام یا هر پلتفرم دیگری، باید مشروط به رعایت قواعد معمول، شفافیت و احترام به قوانین کشور باشد. تعامل سازنده باید جایگزین تقابل گردد، هرچند که تعامل بدون قاعده، به نفع مردم و امنیت ملی نخواهد بود. هدف اصلی باید ایجاد توازن میان آزادی ارتباطات و صیانت از امنیت ملی و کاربران باشد. کشورها باید از رویکرد صفر و یکی دوری جسته وبه سمت حکمرانی هوشمند ارتباطی حرکت کنند.تجربیات جهانی نشان میدهد دولتهای موفق آنهایی هستند که میان استقلال دیجیتال وارتباطات جهانی، تعادل برقرارمیسازند؛ این امر ازطریق مدیریت آگاهانه جریان اطلاعات و ارتباطات محقق میشود. با پذیرش اصل لزوم مسئولیتپذیری پلتفرمها، سیاستگذاران و قانونگذاران باید واقعبین باشند. فیلترینگ در مواجهه با پیشرفتهای تکنولوژیک، درعمل کماثر و پرهزینه و غیرقابل اجرا است. تجربه سالهای اخیر نشان داده که کاربران با وجود فیلتر تلگرام، اینستاگرام و سایر پلتفرمها، همچنان از طریق ابزارهای واسط (VPN) به آنها دسترسی دارند اما با هزینهای بیشتر و کاهش سرعت. این رویکرد نهتنها مانع دسترسی نشده بلکه به دلایل امنیتی و فرهنگی، زمینه دسترسی ناخواسته به محتوای ناسالم رابرای اقشارآسیبپذیر، بهویژه نوجوانان و کودکان، افزایش داده است؛ زیرا نظارت خانوادهها و سواد رسانهای ناکافی است. راهحل، نه رهاسازی مطلق فضای مجازی بدون ضابطه و تمکین به قواعد و نه تکیه بر فیلترینگ است. هر کشور عاقلی میدان ارتباطی خود را بدون ضابطه رها نمیکند.هدف نهایی بایدایجاد تعادل میان آزادی ارتباطات،صیانت ازامنیت ملی وفرهنگی والزام پلتفرمها به مسئولیتپذیری باشد. این امر مستلزم مدیریت هوشمندانه و مسئولانه ارتباطات دیجیتال در چارچوب منافع ملی است، با در نظر گرفتن پیشرفتهای تکنولوژیک و زیانهای امنیتی، فرهنگی و اقتصادی ناشی از استفاده ناامن از ابزارهای دورزننده فیلتر است از طرف دیگر هم نمیتوان گفت پلتفرمها بدون قاعده و نظارت و بدون تمکین به قانون داخلی مشغول به فعالیت باشند؛ بنابراین راهحل مدیریت هوشمندانه و مسئولانه پلتفرمها و ارتباطات دیجیتال در چارچوب منافع مردم است. متاسفانه در کشورمان نگاه سیاسی بر این مسأله حاکم است و یک جناح میخواهد بگوید من رفع فیلتر کردهام که این اشتباه است و باید نگاه فنی و مبتنی بر منافع ملی بر این موضوع حاکم شود.