آقای فروتن! از دنیای ویدئوکلوپ‌های خیابانی بیرون بیایید

در روزگاری که تحولات رسانه‌ای با شتابی برق‌آسا رخ می‌دهد، عجیب است اگر هنوز کسانی با عینک دهه ۷۰ مناسبات امروز را بسنجند. آقای سعید رجبی فروتن - که هرچند هنوز با اهالی صنعت ارتباط دارد، اما سال‌هاست از متن تصمیم‌گیری و تجربه زیسته این عرصه فاصله گرفته - در یادداشت اخیرشان درباره شبکه نمایش خانگی که در یکی از سایت‌های خبری منتشر شد، چنان از گذشته سخن گفته‌اند که انگار هنوز صداوسیما همان تلویزیون سیاه‌وسفید و ساترا همان هیأت نظارت قدیمی وزارت ارشاد است.
در روزگاری که تحولات رسانه‌ای با شتابی برق‌آسا رخ می‌دهد، عجیب است اگر هنوز کسانی با عینک دهه ۷۰ مناسبات امروز را بسنجند. آقای سعید رجبی فروتن - که هرچند هنوز با اهالی صنعت ارتباط دارد، اما سال‌هاست از متن تصمیم‌گیری و تجربه زیسته این عرصه فاصله گرفته - در یادداشت اخیرشان درباره شبکه نمایش خانگی که در یکی از سایت‌های خبری منتشر شد، چنان از گذشته سخن گفته‌اند که انگار هنوز صداوسیما همان تلویزیون سیاه‌وسفید و ساترا همان هیأت نظارت قدیمی وزارت ارشاد است.
کد خبر: ۱۵۲۵۸۱۲
نویسنده ابوذر خراسانی - روزنامه‌نگار

ایشان با اطمینانی تحسین‌برانگیز، به قوانین و آیین‌نامه‌هایی استناد کرده‌اند که سال‌هاست نه اجرا می‌شود و نه مبنا قرار دارد. جهان رسانه دگرگون شده، اما روایت آقای فروتن هنوز در تقویم دیروز متوقف مانده است.

با این حال، نقد هرچقدر هم قدیمی باشد، محترم است. تنها انتظار می‌رفت کسی که سال‌ها در این حوزه صاحب تجربه بوده، پیش از نگارش، نگاهی به تحولات حقوقی و نهادی این سال‌ها می‌انداخت. برای نمونه، «آیین‌نامه رسیدگی به تخلفات صوت و تصویر فراگیر» مصوب ۱۴۰۱ یا ماده‌واحده «تعیین الزامات ساماندهی حوزه صوت و تصویر فراگیر» شورای‌عالی انقلاب فرهنگی در ۱۴۰۲، را مرور می‌کرد و می‌دید که این مصوبات، چارچوب‌های روشنی دارد که دقیقا در همین دولت در حال پیگیری است. صداوسیما وظیفه خود را انجام داده و متن پیشنهادی را به شورای معین ارائه کرده، اما وزارت ارشاد محبوب ایشان هنوز اقدامی جدی نکرده است بنابراین شاید بهتر باشد مسیر قانونی را آن‌گونه که هست روایت کنیم، نه آن‌گونه که دوست داریم.

آقای فروتن نوشته‌اند صداوسیما به‌دنبال گرفتن تنظیم‌گری نمایش خانگی از وزارت ارشاد بوده است؛ در حالی‌که واقعیت خلاف این است. خطا‌ها و بی‌نظمی‌های مکرر در روند نظارت و مجوزدهی این وزارتخانه سبب شد وظیفه تنظیم‌گری به نهادی دیگر سپرده شود. چنانچه وضع امروز سینما میراث برجای مانده از جناب فروتن و دوستان ایشان است.

در باب برخورد با سکو‌ها نیز ظاهرا سوءتفاهمی وجود دارد. بخش عمده‌ای از پرونده‌های مرتبط با محتوا‌های مغایر قانون، از مسیر قضایی و به‌واسطه ورود مدعی‌العموم پیگیری می‌شود. ساترا در این میان تنها نقش ناظر تخصصی دارد، نه قاضی و نه مجری حکم. برخی از سکو‌ها پس از دریافت اخطار مراجع قضایی تمکین نکرده‌اند؛ و این روند نه محصول تصمیم سازمان صداوسیما، بلکه اقتضای قوه قضاییه و تصمیمات آن است و باید برای همه لازم‌الاتباع باشد. شاید بد نباشد یادآوری شود همان تفکری که روزگاری پخش برخی آثار را «اشکال شرعی» می‌دانست، امروز همان مسیر را «پیشرفت فرهنگی» می‌نامد. زمانه عوض نشده آقای فروتن، معنا‌ها جابه‌جا شده است.

بی‌تردید صداوسیما بیش از هر نهادی می‌داند که معیار‌های نظارت بر آنتن عمومی با شبکه نمایش خانگی یکسان نیست، در نظارت بر نمایش خانگی به زیست‌بوم آن اشراف کامل دارد و با اقتضائات آن آشناست، اما پرسش اینجاست که آیا شما واقعا برخی محتوا‌های خلاف شرع، عرف، قانون و فرهنگ عمومی را تایید می‌فرمایید؟ بسیاری از هنرمندان و خانواده‌ها از برخی محتوای غیرقابل تماشا گلایه دارند. اگر دغدغه شما واقعا فرهنگ عمومی است، آیا این صحنه‌ها را می‌پذیرید یا صرفا درپی نقد نهادی هستید که کوشیده میان آزادی، خلاقیت و صیانت فرهنگ عمومی و حریم خانواده ایرانی توازن برقرار کند؟

گفته‌اید آیین‌نامه‌های ساترا شفاف نیست. پیشنهاد می‌شود در یکی از روز‌های آرام، نگاهی به وبگاه رسمی ساترا بیندازید؛ همه مصوبات، شیوه‌نامه‌ها و دستورالعمل‌ها به‌صورت عمومی منتشر شده است. یا اگر مایل باشید، می‌توانید از همان همکاران قدیمی‌تان در وزارت ارشاد که امروز عضو شورای تولید و انتشار ساترا هستند، بخواهید سازوکار جلسات مجوزدهی را برای‌تان توضیح دهند؛ جلساتی که هر هفته میزبان تهیه‌کنندگان و کارگردان‌های فعال در سکو‌های مختلف هستند و گاهی برای یک اثر چندین جلسه و گفت‌و‌گو و... برگزار می‌شود.

اما شاید مهم‌ترین خطای تحلیلی در یادداشت شما، مقایسه سینما با شبکه نمایش خانگی باشد. بسیار روشن است که سینما مخاطب محدود دارد، اما شبکه نمایش خانگی با میلیون‌ها کاربر در خانه‌ها سروکار دارد. اگر هنوز این تفاوت را ناچیز می‌دانید، شاید هنوز در دوران نوار‌های VHS و ویدئوکلوپ‌های خیابانی به‌سر می‌برید؛ دورانی که تصور می‌شد با چند مجوز کاغذی همه چیز سامان می‌گیرد؛ و درباره قانون اساسی نیز، بد نیست این میثاق ملی را تورقی بفرمایید. همان اصل که خصوصی‌سازی را مجاز می‌داند، در همان حال تصریح می‌کند که تلویزیون رسمی باید در انحصار حاکمیت باشد. این گزاره را نمی‌توان گزینشی پذیرفت یا نادیده گرفت.

در پایان، لازم به یادآوری است که، نهادهایی، چون سازمان بازرسی، دادسرای فرهنگ و رسانه، دادستانی و حتی بخش‌هایی از دولت همچون وزارت بهداشت و...، مطالبه گر و پرسش‌کننده از سازمان صداوسیما برای ایفای نقش نظارتی ساترا در حوزه‌های گوناگون هستند و عدم نظارت را ترک فعل می‌دانند؛ بنابراین اندک آشنایی با سازوکار امور فرهنگی و رسمی در کشور کافی است که گزارش‌ها به نهاد‌های نظارتی را امری محیرالعقول نداند.
آقای فروتن، دنیای جدید رسانه باید همراه با شفافیت، قانون‌مداری، حفظ حقوق مخاطبان، ارج نهادن و صیانت از حریم خانواده ایرانی و پاسخگویی باشد. اگر برای حضرت‌عالی به علت دوری از امور اجرایی مدیریت فرهنگی، شائبه‌هایی در نگاه و نظر به‌وجود آمده، بی‌اعتنایی به واقعیات رخ‌داده، چاره کار نیست.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها