گزارش اختصاصی خبرنگار«جام‌جم» از تحصن هزاران عراقی در مرز اردن

خروش آزادگی

طرح صلح یا فریب استراتژیک

اگر بخواهیم فقط ۱۰ دقیقه وقت بگذاریم و نگاهی به آنچه امروز در فلسطین می‌گذرد بیندازیم، کاملا می‌توان فهمید که ماجرا چیزی فراتر از یک درگیری صرف است. کافی ا‌ست کلان‌استراتژی اسرائیل را درنظر بگیریم؛ استراتژی‌ای که گاهی هم صراحتا اعلام شده است.
کد خبر: ۱۵۲۰۶۶۶
نویسنده مصطفی مصلح‌زاده | سفیر اسبق ایران در اردن

در این نگاه، قرار نیست فقط با غزه و کرانه باختری مواجه باشیم بلکه هدف نهایی، پیوستن خودکار این مناطق به جغرافیای رسمی اسرائیل است و نه فقط اینها بلکه بخش‌هایی از اردن، سوریه، لبنان و حتی عراق نیز در این پروژه دیده شده‌اند. بنابراین برای تحقق این کلان‌هدف، لازم است چند پلن و مرحله طی شود. اولین مرحله به غزه و کرانه باختری مربوط می‌شود. به‌عبارت دیگر، قبل از این‌که سراغ جغرافیای بزرگ‌تر بروند، باید مسأله غزه و کرانه‌ باختری حل‌وفصل شود. در این بخش، فعلا تمرکز بر غزه است، گرچه همزمان اسرائیل پروژه مشابهی را در کرانه پیش می‌برد. در کرانه، شهرک‌سازی‌ها با شدت ادامه دارد و منطقه به‌طور کامل در حال تقسیم به دو بخش است. هدف نهایی نیز مشخص است: پیوستن رسمی کرانه باختری به اسرائیل. این فرآیند به‌تدریج و آرام در حال تحقق است. در این طرح، شاید برخی تصور کنند که چون نامی از پیوستن رسمی غزه به اسرائیل نیامده، پس مشکلی ندارد و حتی می‌توان به آن به چشم طرحی برای تشکیل دولت فلسطینی نگاه کرد. این دقیقا همان نقطه‌ای ا‌ست که برخی دولت‌های عربی فریب خورده‌اند. آنها گمان کرده‌اند که چون در طرح، سخنی از الحاق غزه به اسرائیل نیست، پس فرصت مناسبی برای تحقق دو دولت فراهم شده است. برخی شاید نفهمیده‌اند که این فریب استراتژیک است و برخی دیگر اگر فهمیده‌اند، خود را به نادانی زده‌اند.
واقعیت این است که این طرح، نه برای تشکیل دولت فلسطینی بلکه برای حذف کامل مؤلفه مقاومت از غزه طراحی شده. چون این منطقه باید خالی از نیروی مقاومت شود تا به ‌آسانی در پروژه بزرگ‌تر بلعیده شود. وقتی حماس خلع‌سلاح و از غزه خارج شود، دیگر هیچ نیروی بازدارنده‌ای برای جلوگیری از تصرف کامل توسط اسرائیل وجود نخواهد داشت. دقیقا به همین ترتیب، نوبت به کرانه باختری هم خواهد رسید. در آنجا نیز تمام نیروهای مقاومت حذف خواهند شد. پس از آن یا مردم را کوچ خواهند داد یا آنها را تحت حاکمیت اسرائیل نگه خواهند داشت بدون هیچ صدایی از مقاومت.
در واقع، دو مؤلفه کلیدی در این طرح وجود دارد: یکی حذف مقاومت در غزه و کرانه و دوم تشکیل یک «دولت» که در واقع دولت فلسطینی نیست. عجیب است که دولت‌های عربی متوجه نمی‌شوند وقتی فردی مثل تونی بلر مأمور تشکیل چنین دولتی می‌شود، آن دولت در واقع دولت فلسطینی نخواهد بود. حداکثر چیزی که شکل می‌گیرد، ساختاری بی‌اختیار و خالی از هویت فلسطینی است. اگر به تجربه دولت فلسطینی موجود در کرانه نگاه کنیم، کاملا روشن است که هیچ اختیاری ندارد. حتی یک درصد از قدرت را هم در اختیار ندارد. چون هروقت اسرائیل بخواهد، پلیس یا ارتشش وارد هر نقطه‌ای از کرانه می‌شود و هر اقدامی می‌کند. حالا در غزه حتی همان ساختار ضعیف هم در کار نخواهد بود.
از همین‌رو باید گفت این طرح، مقدمه‌ای برای تحقق همان کلان‌استراتژی اسرائیل است. کسانی که نگاه بین‌المللی دارند، با حقوق بین‌الملل آشنا هستند و به‌ویژه آنهایی که روند ۳۰ سال گذشته را از ۱۹۹۳ و توافق اسلو تا امروز دنبال کرده‌اند، می‌دانند این یک فریب استراتژیک بوده که مرحله به مرحله جلو آمده است گاه با مذاکره و زبان نرم و گاه با خشونت و قساوت.
یاسر عرفات در اواخر عمرش که البته به احتمال قریب به یقین ترور بیولوژیک شد، این واقعیت را درک کرده بود و خواست از مسیر اشتباه بازگردد اما خیلی دیر شده بود. این تجربه باید برای امروز ما درس عبرت باشد چراکه آنچه امروز در حال رخ دادن است، ادامه همان روند فریب استراتژیک است که گام‌به‌گام اما پیوسته  جلو می‌رود.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰