این رویداد نهتنها قدرت نظامی و فنی این کشورها را به نمایش میگذارد، بلکه در حال ارسال پیامی روشن به جهان است: «دوران سلطه یکجانبه غربی به پایان رسیده و جهان چندقطبی مبتنی بر عدالت در حال شکلگیری است.» مانور بریکس، که در میان تنشهای جهانی مانند فشارهای اقتصادی بر کشورهای جنوب جهان برگزار میشود، نشاندهنده همبستگی فزاینده میان قدرتهای نوظهوری است که بهدنبال کاهش وابستگی به سیستمهای غربی هستند. این تمرینها، که شامل سناریوهای مقابله با تهدیدات مشترک مانندتروریسم واختلالات زنجیره تأمین میشوند، زمینهای برای بررسی عمیقتر تغییرات ساختاری در نظم بینالمللی فراهم میکنند.این تحولات را میتوان با اجلاس اخیر سازمان همکاری شانگهای در تیانجین چین مرتبط دانست، جایی که ۲۶ کشور جهان ازجمله قدرتهای منطقهای و جهانی نوظهور، گرد هم آمدند تا چشماندازی از یک جهان جدید و نظم بینالمللی مبتنی بر چندجانبهگرایی ترسیم کنند. این اجلاس، که باحضور رهبرانی از اوراسیا،غرب آسیا و جنوب جهانی همراه بود را باید بیش از یک گردهمایی دیپلماتیک دید. این یک بیانیه سیاسی قدرتمند در مقابل ساختارهای قدیمی غربیمحور به شمار میرفت. تمرکز بر مسائل امنیتی مشترک، تجارت مستقل از ارزهای غربی و همکاری فرهنگی، نشانهای از ظهور سیستمی جایگزین با تکیه بر اصول عدالت، احترام متقابل و عدم مداخله به شمار میرود.
ایران؛ بازیگر محوری در نظم چندقطبی
در قلب این تغییرات، نقش ایران بهعنوان یکی از قدرتهای تأثیرگذار و نظمساز در منطقه غرب آسیا برجسته است. ایران، که اخیرا به عضویت کامل در سازمان شانگهای و بریکس دست یافته، فرصتی تاریخی برای تعریف جایگاه جدید خود در جهان چندقطبی یافته است. این عضویتها نهتنها کشور را از انزوای تحمیلی غرب خارج میکنند، بلکه آن را در کنار و همسطح دیگر قدرتهای نوظهور جهانی و منطقهای قرار میدهند. کشورمان با منابع غنی انرژی، موقعیت استراتژیک ژئوپلیتیکی و تجربیات طولانی در مقاومت برابر فشارهای خارجی، میتواند به تعادلبخشی در این نظم جدید کمک شایانی کند. برای مثال، همکاریبا کشورهای جنوب جهان در زمینه انرژی و فناوری، مانند پروژههای مشترک در دریای خزر یا ابتکارات حملونقل، ایران را به بازیگری کلیدی تبدیل کرده که الگویی از استقلال و عدالت ارائه میدهد. در اجلاس تیانجین، حضور فعال هیأت ایرانی در بحثهای امنیتی و اقتصادی، ظرفیت کشور برای ایفای نقش محوری را نشان میدهد. ایران نهفقط بهعنوان پلی میان آسیای مرکزی و خاورمیانه عمل کرده، بلکه صدای جنوب جهانی را در برابر هژمونی غربی تقویت میکند.این نقش ایران در نظم جدید چندقطبی را باید در مقابل نظم قدیم و ساختارهای غربی قرار داد، نظمی که بر پایه هژمونی یکجانبه استوار است و اکنون پایههای لرزان آن بیش از پیش آشکار شده. نظم غربی که توسط آمریکا و قدرتهای اروپایی رهبری میشود، به هر شکلی خواهان نابودی نظامهای مستقلی همچون ایران است. این رویکرد نهتنها دستاوردهای علمی، فرهنگی و اقتصادی کشور را هدف قرار داده، بلکه برخلاف تمام قوانین و قواعد بینالمللی، بهدنبال ترور سران سیاسی و زیرساختهای کشور است. تحریمهای گسترده، فشارهای نظامی و کمپینهای رسانهای علیه ایران، نمونههایی از این سیاستهای خصمانه هستند که هدف نهاییشان جلوگیری از ظهور قدرتهای مستقل در جنوب جهان است.
پایههای لرزان هژمونی
همزمان با اجلاس شانگهای، ۸۰۰۰ کیلومتر آنسو، رهبران غربی در پاریس گرد هم آمدند تا در نشستی به نام «ائتلاف داوطلبان»، برای حفظ پایههای رو به نابودی نظم قدیمی کوشش کنند. این نشست که توسط انگلیس و فرانسه رهبری و بدون حضور مستقیم آمریکا برگزار شد، بر حمایت از کییف تمرکز داشت و نمادی از ضعف غرب بود؛ جایی که رهبران اروپایی در غیاب حمایت قاطع واشنگتن، سعی در حفظ اتحاد علیه قدرتهای نوظهور داشتند.
چندجانبهگرایی؛ مسیری مسالمتآمیز به سوی عدالت
نظم جدید چندقطبی، برای اولینبار در تاریخ، بهطور مسالمتآمیز در حال رخ دادن است. برخلاف تغییرات گذشته که اغلب با جنگهای جهانی همراه بودند، اینگذار بر پایه همکاریهای اقتصادی، دیپلماتیک و فرهنگی پیش میرود. سازمانهایی مانند شانگهای و بریکس که خارج از نفوذ غرب شکل گرفتهاند، جایگزینهایی برای نهادهای غربیمحور مانند سازمان ملل تحت سلطه غرب یا صندوق بینالمللی پول ارائه میدهند. در شانگهای که اکنون بیش از ۴۰درصد جمعیت جهان را پوشش میدهد، تمرکز بر امنیت مشترک، تجارت بدون وابستگی به دلار و مقابله با تهدیدات جهانی مانند تروریسم است. این سازمان، با عضویت کشورهایی از اوراسیا و جنوب جهان، نشاندهنده وحدت بدون غرب است. ایده «نه علیه غرب، بلکه بدون آن» در اینجا معنا پیدا میکند؛ کشورهای عضو بهدنبال ایجاد سیستمهایی هستند که وابستگی به مکانیسمهای غربی را کاهش دهد، بدون اینکه مستقیما با غرب درگیر شوند. برای ایران، این چارچوب فرصتی برای رهایی از تحریمها و ایفای نقش فعال در اقتصاد جهانی است. ایران، با پیوستن به بریکس، میتواند در تجارت بدون دلار شرکت و با پروژههایی مانند کریدور شمال ــ جنوب، جایگاه خود را تقویت کند. این عضویتها به ایران اجازه میدهند تا در تصمیمگیریهای جهانی، صدای عدالتخواهی جنوب جهان را بلند کند و از دستاوردهای خود مانند پیشرفتهای علمی در فناوری هستهای صلحآمیز و فرهنگی غنی دفاع کند.
ایران در برابر تهدیدات نظم غربی
از منظر قدرتهای نوظهور، این تغییرات بخشی از مقابله با ایدئولوژی غربی است که بر سلطه یکجانبه تأکید دارد. غرب که منابع کمتری برای تقسیم دارد، نمیتواند دیگر سلطه خود را با وعدههای اقتصادی حفظ کند. سیاستهایی که بر فشار بر کشورهای جنوب تمرکز دارد، نتیجه معکوس داده و این کشورها را به سمت همکاریهای چندجانبه سوق داده است. ایران، بهعنوان یکی از قربانیان اصلی این فشارها، اکنون در موقعیتی قرار گرفته که میتواند نقش پیشرو در اینگذار ایفا کند. برای مثال، همکاریهای ایران در زمینه امنیت انرژی و مقابله با تروریسم در شانگهای، نهتنها به ثبات منطقه کمک میکند، بلکه الگویی برای دیگر کشورها ارائه میدهد. این رویکرد که بر چندجانبهگرایی تأکید دارد، در مقابل نظم غربی قرار میگیرد که بهدنبال نابودی نظامهای مستقل است. ایران، با مقاومت برابر تحریمها و فشارهای نظامی، نشان داده که میتواند در جهان چندقطبی، جایگاه واقعی خود را پیدا کرده و بهعنوان یکی از بازیگران تأثیرگذار، استانداردهای جدیدی تعریف کند.
آیندهای عادلانه با محوریت قدرتهای نوظهور
غرب، در مقابل، در حال مسابقه با زمان است. سیاستهایی که بر فشار اقتصادی و سیاسی تمرکز دارد، این کشورها را به سمت همکاریهای جایگزین سوق داده است. قدرتهای نوظهور، با رشد اقتصادی سریع و جمعیت عظیم، وزنهای سنگین در ترازوی جنوب جهانی هستند و حضور فعال آنها در تیانجین و مانور بریکس، بهرغم فشارهای غربی، نشاندهنده این تغییر است. غرب، که هنوز بر رسانهها و نهادهای مالی تسلط دارد، تلاش میکند این تغییرات را بهعنوان «تهدید» جلوه دهد اما واقعیت این است که سازمانهای مانند شانگهای و بریکس، با تمرکز بر عدالت و عدم مداخله، جذابیت بیشتری برای کشورهای در حال توسعه دارند. این سازمانها، برخلاف ساختارهای غربی که براساس سلطه یکی بنا شده، بر تصمیمگیری جمعی تأکید دارند. ایران از این فرصت بهرهمند میشود تا در کنار دیگر قدرتهای نوظهور، نظم غربی را که بهدنبال نابودی دستاوردهایش است به چالش بکشد. با تأکید بر چندجانبهگرایی، ایران نقشی محوری در امنیت منطقهای ایفا کرده و از تهدیدهایی مانند حمله به زیرساختهای حیاتی خود جلوگیری میکند.
جهانی عادلانهتر با صدای ایران
در نهایت، اینگذار به جهان چندقطبی نهتنها یک تغییر ژئوپلیتیکی، بلکه یک تحول ایدئولوژیک است. نظم جدید، مبتنی بر عدالت، اجازه میدهد کشورهای جنوب و شرق جهان صدای خود را داشته باشندو ازهژمونی غربی رهاشوند.ایران، بهعنوان یکی از بازیگران کلیدی، میتواند در این نظم نقش محوری ایفا کرده و به تعریف استانداردهای جدید کمک کند. مانور بریکس در آفریقای جنوبی و اجلاس شانگهای در تیانجین، نقاط عطفی در این مسیر هستند که نشان میدهند جهان آینده، جهانی است که در آن عدالت جایگزین سلطه میشود. این تغییرات، اگرچه مسالمتآمیز اما غیرقابل بازگشت هستند و غرب را وادار به بازنگری در رویکردهای خود میکنند. با ادامه این روند، جهان شاهد توزیع عادلانهتر قدرت خواهد بود، جایی که صدای همه شنیده میشود و قدرتهای نوظهوری مانند ایران، در کنار دیگران، آینده را شکل میدهند.