گریه کن، ادای دین به شهدای دیروز و امروز

پیروز ارجمند یکی از آهنگسازان معاصر به‌شمار می‌رود که در نوازندگی سازهایی چون نی، سه‌تار و تنبک از محضر اساتیدی چون داریوش صفوت، پرویز مشکاتیان، محمد موسوی، ناصر فرهنگ‌فر، فرهاد فخرالدینی، محمدتقی مسعودیه و... بهره گرفته و تا امروز آثار متعددی به‌ویژه در زمینه موسیقی فیلم ساخته است.
پیروز ارجمند یکی از آهنگسازان معاصر به‌شمار می‌رود که در نوازندگی سازهایی چون نی، سه‌تار و تنبک از محضر اساتیدی چون داریوش صفوت، پرویز مشکاتیان، محمد موسوی، ناصر فرهنگ‌فر، فرهاد فخرالدینی، محمدتقی مسعودیه و... بهره گرفته و تا امروز آثار متعددی به‌ویژه در زمینه موسیقی فیلم ساخته است.
کد خبر: ۱۵۰۹۴۹۹
نویسنده آزاده صالحی - گروه فرهنگ و هنر
 
در روزهای اخیر قطعه «گریه‌کن» از سوی این هنرمند و با صدای علی‌اصغر شاه‌زیدی، با تنظیمی جدید منتشر شده است. این قطعه اولین‌بار توسط روح‌الله خالقی و با صدای غلامحسین بنان ارائه شد و بعد از آن در سال‌های گذشته تا امروز، از سوی هنرمندان مختلفی اجرا شده است. در گفت‌وگویی که می‌خوانید، این هنرمند درباره انگیزه‌اش از تنظیم دوباره این اثر توضیح داده است. 

یکی از تازه‌ترین فعالیت‌های اخیر شما ویرایش و بازانتشار قطعه «گریه کن» در ایام محرم بوده است. با توجه به این‌که این قطعه درسال‌های گذشته از سوی شما ساخته شد، ضرورت بازانتشار آن چه بوده است؟
من این قطعه را در سال ۶۹ برای مجموعه تلویزیونی «ثقه‌الاسلام تبریزی» ساختم. حجت قاسم‌زاده‌اصل کارگردانی این سریال را به‌عهده داشت و بازیگرانی چون علی نصیریان و فرهاد آئیش در آن به ایفای نقش می‌پرداختند. این سریال درواقع برشی از زندگی میرزاعلی آقاتبریزی معروف به ثقه‌الاسلام از علمای آذربایجان بود که در جریان جنبش مشروطه به شهادت رسید. شعر این آهنگ توسط عارف قزوینی سروده شده است. این قطعه در سال‌های گذشته توسط خوانندگان مختلفی چون غلامحسین بنان (اولین اجرا)، عبدالوهاب شهیدی، شهرام ناظری، ایرج بسطامی، محمدرضا شجریان و... اجرا شده بود. در سال ۶۹ علاوه بر این‌که این آهنگ به‌عنوان تیتراژ سریال ثقه‌الاسلام مورد استفاده قرار گرفت، آن را به‌شکل زنده هم با همراهی ارکسترملی به‌رهبری کریم قربانی اجرا   کردم. 

ساخت آهنگی متناسب با حال‌وهوای یک برهه تاریخی به‌طور قطع نیازمند تحقیق و تفحص زیادی است. 
همین‌طور است. من برای ساخت این قطعه به مدت شش‌ماه موسیقی دوره قاجار را  گوش دادم تا به ویژگی قطعاتی که در این دوره از تاریخ معاصر ساخته شده نزدیک شوم و اثری را ارائه دهم که از جنس آن دوران باشد. دهه ۶۰ دوره طلایی و اوج سریال‌های تاریخی تلقی می‌شود ولی این سریال چندان که باید با استقبال مواجه نشد و در نتیجه تیتراژش هم موردتوجه قرار نگرفت. 

شاید به این خاطر که ثقه‌الاسلام در قیاس با دیگر چهره‌های نامدار دوره مشروطه تاحدودی ناشناخته مانده است. 
بله،‌ تصور می‌کنم این هم یکی از دلایلی است که باعث شد نه سریال و نه این قطعه در زمان خودش آن‌طور که باید دیده نشوند. همین مسأله موجب شد در روزهای گذشته به این فکر بیفتم که بازتنظیم و ارائه این قطعه در شرایط فعلی می‌تواند از دو جهت مناسبت داشته باشد:یکی به دلیل وقوع حمله رژیم‌صهیونیستی که به شهادت بسیاری از هموطنان‌مان منجر شد و دیگر فرا‌ رسیدن ایام محرم. 

اگر ممکن است درباره همکاری‌تان در این قطعه با استاد علی‌اصغر شاه‌زیدی هم توضیح دهید. 
سیدرضاطباطبایی، محمد وعلی سعیدی، مهران اعظمی‌کیا و علی‌اصغر شاه‌زیدی از خوانندگان شاخص مکتب اصفهان هستند.این هنرمندان درواقع میراث‌دار آواز پیشکسوتانی چون تاج اصفهانی و ادیب‌خوانساری به شمار می‌روند. مکتب اصفهان از معدود مکاتبی است که درآن به صلابت شعر توجه بیشتری می‌شود ودرمجموع می‌توان گفت‌‌ مکتب اصفهان بر شعر و کلام مبتنی است. شعر این اثرازمؤلفه‌های منحصر به فردی برخوردار است ومخاطب درمواجهه بااین اثر، دردرجه اول تحت‌تأثیرشعر این قطعه قرارمی‌گیرد.صدای استاد شاهزیدی مخملی است وزمانی که به ایشان پیشنهاد دادم خوانندگی این قطعه را به‌عهده بگیرند، اطمینان داشتم که حضورشان به‌عنوان خواننده می‌تواند زیبایی این قطعه را دوچندان  کند. 

ظاهرا قرار است در طول امسال شاهد اجرای قطعاتی به آهنگسازی شما با ارکستر ملی هم باشیم.
هنوز جزئیات آن مشخص نیست و در حال برنامه‌ریزی در این زمینه هستیم. امسال چهلمین سال فعالیت من در حوزه آهنگسازی است. از این رو قصد دارم مجموعه‌ای از آثاری را  که در این سال‌ها ساخته‌ام همراه ارکستر ملی در تالار وحدت اجرا کنم که قطعه گریه کن هم از آن جمله است. اغلب کارهایی که تا به‌امروز ساخته‌ام_ به‌ویژه موسیقی فیلم‌ها_ بیشتر برای اجرا با آنسامبل‌های کوچک و مجلسی تنظیم شده ولی در ماه‌های اخیر تلاش کرده‌ام این آثار را دوباره تنظیم کنم تا قابلیت اجرا در ارکسترهای بزرگی مانند ارکستر ملی را هم داشته باشند. 

به نظرشما تا امروز برای ساخت آهنگ درحیطه موسیقی اصیل ایرانی چقدرازظرفیت ادبیات‌معاصربهره گرفته شده است؟
اغلب آهنگسازان تمایل دارند از تلفیق اشعاری که دارای وزن و قافیه هستند در آثار خود بهره بگیرند. هرچند در تاریخ موسیقی ایران، نسل خنیاگران دوره پارت‌ها را داشته‌ایم که در آن دوره،‌ فرد علاوه بر این‌که آهنگساز کار خود بوده، شاعر و خواننده آن اثر هم به‌شمار می‌رفته است. نمونه این گروه از خنیاگران، رودکی است که استاد فریدون جنیدی هم در آثار خود به این موضوع اشاره کرده. در حیطه موسیقی محلی نیز «عاشیق‌ها» در آذربایجان و «بخشی‌ها» در خراسان از جمله خنیاگرانی بوده‌اند که به قولی صفر‌تا‌صد خلق اثر بر‌عهده خودشان بوده است. امروز اما کمتر می‌توان آهنگسازی را یافت که شاعر کار خود هم باشد. ضمن این‌که تعداد آهنگسازانی که از شعر معاصر استفاده کرده باشند هم معدود است. البته در سال‌های گذشته زنده‌یاد فریدون شهبازیان آهنگی برگرفته از شعر «پر کن پیاله را» و استاد فرهاد فخرالدینی با تکیه بر شعر «داروگ» جزو آهنگسازانی بوده‌اند که روی نمونه‌های شعر معاصر کارهایی ساخته‌اند. چنان که اشاره کردم تعداد آهنگسازانی از این دست در موسیقی امروز ما انگشت‌شمار است. شاید یک دلیل این مسأله این باشد که ساخت آهنگی ملهم از شعر معاصر نیازمند آن است که آهنگساز در درجه اول به شعر کلاسیک اشراف داشته باشد و بعد به این حیطه ورود کند. در عین‌حال، معتقدم آهنگسازانی هم که با بهره‌گیری از اشعار شاعرانی چون حافظ، سعدی، مولانا و... به ساخت اثر می‌پردازند، باید ادبیات کلاسیک را بشناسند ولی درمجموع، تلفیق شعر معاصر باموسیقی، امروز بیشتر ازآن‌که در حیطه موسیقی سنتی به کار گرفته شود، در ژانرهای پاپ، راک، فیوژن و حتی جاز به چشم می‌خورد. در موسیقی اصیل ایرانی کمتر از شعر معاصر وام گرفته شده است. گویی قانون نانوشته‌ای دراین زمینه وجود دارد که براساس آن آهنگسازان به سمت ساخت آثاری مبتنی بر اشعار کهن تمایل بیشتری دارند. 

در این سال‌ها درگفت‌وگوهایی که با بعضی از رهبران‌ ارکسترها داشته‌ام این پرسش را مطرح کرده‌ام که اساسا چقدر هنگام برگزاری کنسرت، پارتیتورهای آهنگسازان پرسابقه معاصر برای اجرا در ارکسترها مورداستفاده واقع می‌شود. رویکرد شما نسبت به این مسأله چیست؟
خاطرم هست در سال‌های گذشته که بسیار جوان و تازه در ابتدای راه بودیم، جوان‌بودن جرم ما بود و هنرمندان پیشکسوت به آهنگ‌هایی که می‌ساختیم اعتنای چندانی نمی‌کردند. (با خنده) حالا هم که زمان زیادی از آن سال‌ها گذشته و کارهای‌مان به دوام و قوام رسیده، باز هم قطعات‌مان مهجور مانده است. متأسفانه در کشور ما همیشه این‌طور بوده که وقتی هنرمندی فوت می‌شود، به فکر اجرای آثار او در ارکسترها می‌افتند. درواقع این مسأله به‌ندرت در زمانی که موزیسین در قید حیات است اتفاق می‌افتد. از این نظر، هنرمندانی چون استاد مجید انتظامی و استاد محمدسریر مستنثی هستند که مجموعه آثارشان در زمان بودن‌شان اجرا شده است. اگرچه معتقدم که این روند در  سال‌های اخیر، به یمن حضور خانم نادره رضایی معاون هنری وزارت فرهنگ‌و‌ارشاد اسلامی، همایون رحیمیان رهبر ارکسترسمفونیک تهران و دیگر دست‌اندرکارانی که در دفتر موسیقی فعالیت دارند به‌مراتب بهتر شده و به‌نظر می‌رسد تعامل مشترکی بین حلقه‌های این زنجیره صورت گرفته است. امیدوارم شاهد بروز اتفاقات بهتری دراین زمینه باشیم و به آن دوره طلایی موسیقی در چهاردهه گذشته برگردیم که همیشه از آن یاد می‌کنیم. 
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها