ترامپ: اسرائیل ضربه  سختی خورد
«جام‌جم» از اعتراف مقامات و رسانه‌های آمریکایی به شکست در جنگ تحمیلی علیه کشورمان گزارش می‌دهد

ترامپ: اسرائیل ضربه سختی خورد

مستندی برای ثبت در تاریخ

پرداختن به جنگ در رسانه فقط به خبر و تحلیل محدود نمی‌شود‌؛ باید با ابزارهای متنوعی مثل گزارش، مصاحبه، عکس، ویدئو و مستند لایه‌های پنهان و پیدای این پدیده را نشان داد تا واقعیت‌ها شفاف‌تر شود و در شرایط بحران، مردم از حقیقت دور نمانند.
پرداختن به جنگ در رسانه فقط به خبر و تحلیل محدود نمی‌شود‌؛ باید با ابزارهای متنوعی مثل گزارش، مصاحبه، عکس، ویدئو و مستند لایه‌های پنهان و پیدای این پدیده را نشان داد تا واقعیت‌ها شفاف‌تر شود و در شرایط بحران، مردم از حقیقت دور نمانند.
کد خبر: ۱۵۰۸۴۲۸
نویسنده زهرا عباسی - گروه رسانه
 
در این میان، مستندها جایگاه ویژه‌ای دارند‌؛ چون با روایت تصویری و عینی، حس حقیقت‌جویی مخاطب را ارضا می‌کنند و تصویری بی‌واسطه از جنگ ارائه می‌دهند‌؛ چیزی که در هر قالب دیگری نمی‌توان به این وضوح به مخاطبان منتقل کرد. البته باید دقت داشت که ساخت مستند وسط میدان جنگ ازجمله اموری است که مزیت‌های زیادی دارد. در این مورد، مستندساز می‌تواند لحظه‌ها و واقعیت‌های ناب را شکار کند، روایت‌های دست‌اول ارائه دهد و حتی گاهی بر روند وقایع اثر بگذارد. تجربه مستندسازان جهانی و ایرانی نشان داده که بعضی آثارشان حتی به صلح و تغییر نگاه‌ها به رویداد جاری، کمک کرده‌اند. البته مستندسازی در دل بحران، شجاعت و صبر زیادی می‌خواهد اما همین حضور در صحنه، مستند رابه سندی ماندگار وتاریخی تبدیل می‌کند.لازم به ذکراست درهمین فضا،چندروزی است که مستند «تهران ــ تل‌آویو» با تلاش مشترک سازمان هنری رسانه‌ای اوج و استودیو۲۲ و با تهیه‌کنندگی و اجرای مشترک علی صدری‌نیا ساخته شده‌؛ به همین بهانه جام‌جم سراغ او رفته تا از زبان خودش بشنویم که ساخت مستند در دل جنگ چه حال‌وهوایی دارد. این گفت‌وگو با باز کردن دریچه‌ای تازه به پشت‌پرده‌ها و چالش‌های مستندسازی در شرایط واقعی جنگ، مجددا اهمیت این قالب رسانه‌ای را یادآوری می‌کند.

شما را بیشتر به‌عنوان مجری دیده‌ایم. چطور تصمیم گرفتید مستندی درباره جنگ و دقیقا در بحبوحه آن تهیه کنید؟
این اولین مستندی نیست که با موضوع جنگ تهیه کرده‌ام. سال گذشته نیز تجربه‌ای در لبنان داشتم‌؛ یک مجموعه به نام «تهران ــ بیروت» تولید کردیم که مستندهای کوتاه ۱۵ دقیقه‌ای درباره اتفاقات روزانه جنگ لبنان بود و با فاصله زمانی کم از تولید، روی آنتن می‌رفت. وقتی فضای جنگ به کشور ما هم کشیده شد، به این فکر افتادیم آن تجربه را ادامه دهیم، البته با نام و فضای جدید متناسب با شرایط فعلی‌؛ به همین دلیل اسمش شد «تهران ــ تل‌آویو». تلاش کردیم همان فرم و منطق قبلی را حفظ کنیم و روایتگر اتفاقات پشت صحنه جنگ باشیم. 

تهران ــ تل‌آویو به چه رویدادها و سوژه‌هایی از پشت صحنه حمله رژیم تروریستی صهیونیست به ایران می‌پردازد؟ 
اتفاقات پشت صحنه جنگ یعنی مسائلی که شاید در متن جنگ نباشد‌؛ مثلا در یک جنگ زمینی، اتفاقات خط‌مقدم و تعداد شهدا مطرح است اما این‌بار جنگ در سامانه‌های آفندی و پدافندی، موشک‌ها و جنگنده‌ها جریان دارد. البته بخش مهمی از جنگ در جامعه و پشت صحنه رخ می‌دهد‌؛ مثلا روایت محل‌های انفجار، تأثیر جنگ بر رسانه، کودکان، خانواده‌ها، همدلی‌ها و گروه‌های امدادی. ما سراغ این موضوعات رفتیم و حتی با وجود توقف جنگ، باید دقت داشت که همچنان بخشی از ماجراها ادامه دارد‌؛ هم بازسازی مناطق آسیب‌دیده و هم روایت اتفاقات تا زمان آتش‌بس. 

برای روایت پشت صحنه جنگ، آیا بخش تحلیل اتفاقات را هم خواهیم دید؟
تحلیل آنچه در این شرایط اتفاق افتاده، به مهمان برنامه بستگی دارد. ما مهمان‌هایی داریم که هر کدام ممکن است شاهد عینی اتفاقات یا در حوزه‌ای تخصص داشته باشند و درباره آن تحلیل ارائه دهند. مثلا اگر با آقای جواد موگویی که در حوزه تاریخ فعالیت می‌کند گفت‌وگو کنیم، از او درباره مقایسه سختی‌های دهه ۶۰ می‌پرسیم و او توضیح می‌دهد. یا اگر با حسن شمشادی که شاهد عینی جنگ عراق و سوریه بوده صحبت کنیم، از او درباره دلایل عدم حمله آمریکا به ایران در سال ۸۲-۸۳ و عقب افتادن این حمله می‌پرسیم و او براساس تجربیاتش پاسخ می‌دهد. به‌طور کلی، با توجه به تخصص و تجربه مهمان‌ها، سؤالاتی مطرح می‌کنیم تا گره‌های تحلیلی موضوعات باز شود. 

با توجه به پخش مستند از شبکه دو، چه ویژگی خاصی را متناسب با ماهیت شبکه یا برای ایجاد تمایز با سایر برنامه‌ها در نظر گرفته‌اید؟
تولید این مجموعه ابتدا در سازمان اوج آغاز شد و در ابتدا شبکه پخش مشخص نبود. بعد از رایزنی‌ها، شبکه دو پخش این مجموعه را پذیرفت. از آن به بعد، سعی کردیم ماهیت خانوادگی برنامه را تقویت کنیم. البته ورای علم به این‌که مستند را از چه شبکه‌ای پخش خواهیم کرد،  به این امر که شرایط جنگ به گونه‌ای است که خانواده را درگیر می‌کند، توجه داشتیم و متناسب با آن برنامه‌ریزی و ایده‌پردازی کردیم. مثلا قسمتی داشتیم که درباره نحوه صحبت با کودکان درباره جنگ بود و به موضوعات تربیتی پرداختیم. حالا که شبکه پخش مشخص شده، حتما با همکاری شبکه دو می‌کوشیم این وجه خانوادگی را پررنگ‌تر کنیم. هر چند در تهران ــ تل‌آویو قرار نیست صرفا وارد مسائل سیاسی و تحلیلی شویم بلکه هدف ثبت تاریخی بخشی از اتفاقات کشور در شرایط حاضر است. همین اصل به خودی خود در وجه تمایز مستند ما از تولیدات سیاسی حائز اهمیت است. 

ذات مستند مبتنی بر نقل واقعیت‌ها بدون دستکاری آنهاست. با توجه به این‌که جنگ به لحاظ سیاسی، نظامی و حتی رسانه‌ای شرایط امنیتی خاصی را می‌طلبد، با چه چالش‌هایی در مسیر تولید مواجه بودید؟
در تولید مستند آن هم دقیقا در بحبوحه جنگ، همان‌طور که گفتید با توجه به شرط امنیتی بودن سوژه، باید گفت در گام اول مهم‌ترین چالش، دریافت مجوز بود. گرفتن مجوز برای حضور در فضاهای مختلف زمان‌بر بود و هنوز هم امکان تصویربرداری در همه جا وجود ندارد. البته شرایط حساس را درک می‌کنیم و امنیت کشور برای ما در اولویت بوده اما این چالش همیشه وجود دارد. رژیم‌صهیونیستی علاوه بر جنگ نظامی، جنگ رسانه‌ای هم پیش می‌برد و اگر ما در فضای رسانه‌ای قوی نباشیم، عقب می‌مانیم. مثلا در روزهای پایانی جنگ، توانستم به ساختمان‌های هدف قرار گرفته بروم و با مردم و مغازه‌داران صحبت کنم تا نشان دهیم رژیم‌صهیونیستی چه اهدافی را مورد حمله قرار می‌دهد. 
در یک مورد که مربوط به ساختمانی در منطقه گیشا بود، وارد یک مجموعه اجاری ــ اداری شدم. در این مجموعه، یکی از واحدها متعلق به یک مرکز روان‌شناسی‌ است که کاملا هم ویران شده. به‌طور مستند می‌دیدیم که پرونده‌های مراجعان روی زمین پخش است و می‌شد به صورت عینی آنچه اتفاق افتاده را به تصویر کشید. از واحدهای دیگر این مجموعه آرایشگاه زنانه، خانه‌های مسکونی و در طبقه پایین آن نان‌فروشی سحر کاملا دیده می‌شد. برعکس ادعاهای انجام شده مبنی بر در امان بودن افراد غیرنظامی، وقتی به این مجموعه‌ها سر می‌زنید، ماهیت ضدانسانی آنها کاملا مشخص می‌شود و مخاطبان خواهند دید که رژیم‌صهیونیستی در حال حمله به مردم عادی است. اگر این موارد ثبت نشود چطور می‌توانیم در سال‌ها و ماه‌های آینده این موضوع را به آیندگان منتقل و در مجامع بین‌المللی از خودمان دفاع کنیم که رژیم‌صهیونیستی چه کسانی را هدف قرار می‌داد. بنابراین، طبیعتا دست‌اندرکاران تهران ــ تل‌آویو ناظر بر ثبت وقایع در اولین فرصت و دغدغه مستندسازی پیش‌گام تولید شده است. باید دقت داشت که تولید مستند با موضوعات جنگی اهمیت زیادی در روایت جنگ دارد. 
از دیگر چالش‌های موجود در روایت دست اول از جنگ با توجه به‌سرعت وقایع، این است که باید تولیدات‌مان را به‌روز نگه داریم تا کارایی خود را از دست ندهد. گاهی ناگهان اتفاقی رخ می‌دهد که ماهیت ماجرا را تغییر می‌دهد. مثلا همین آتش‌بسی که به یک‌باره اتفاق افتاد یا ورود آمریکا به جنگ یا حمله ایران به پایگاه آمریکایی. هر یک از این اتفاقات باعث می‌شد ماجرا وارد فاز جدیدی شود. به همین دلیل، یکی از سختی‌های تولید دربحبوحه جنگ این است که تولیدات متناسب بافضای موجود به‌روزبماند ومتناسب با رویدادها اثر راسریعابه پخش برسانیم تا ازحوادث واتفاقات عقب نمانیم. 

در میان شلوغی‌های حاضر در جنگ، مستندساز باید بکوشد اثرش در جذب مخاطب موفق عمل کند. با توجه به این‌که شما مجری این اثر هم هستید، در تهران ــ تل‌آویو برای جذابیت رسانه‌ای چه رویکردی را پیش گرفتید؟
در مستند تهران ــ تل‌آویو تلاش کردیم تماشاگر احساس نکند با یک مجری روبه‌روست، بلکه حس کند با یک راوی مستندساز مواجه است. من، می‌کوشم خودم را به‌عنوان مستندسازی معرفی کنم که سراغ داده‌ها و وقایع روز می‌رود و از کلیشه‌های اجرای تلویزیونی فاصله می‌گیرد تا خود واقعی‌ام باشم. سعی می‌کنم در موقعیت‌های مختلف واقعا خودم باشم و سؤالات و احساساتم را صادقانه بیان کنم.این رویکرد را در تهران ــ بیروت هم داشتم و بازخورد خوبی از مخاطبان گرفتم‌؛ یعنی وقتی اتفاقی تلخ رخ می‌داد، ناراحتی‌ام را نشان می‌دادم، یا اگر حادثه‌ای پیش می‌آمد که باعث ترس می‌شد، آن ترس را بروز می‌دادم و حتی اگر اتفاقی خنده‌دار پیش می‌آمد، صادقانه می‌خندیدم و این احساسات را منتقل می‌کردم. در تهران ــ تل‌آویو هم هدف این است که مخاطب بداند راوی‌ هم مثل خودش ممکن است گاهی بخندد، بترسد یا گریه کند. فکر می‌کنم این صداقت و نگاه واقعی به مسائل کمک می‌کند تا بتوانیم اتفاقاتی را که با آنها روبه‌رو می‌شویم، درست و دقیق روایت کنیم. 

جنگی که اتفاق افتاد در حال حاضر در مرحله توقف جنگ است و آینده آن قابل پیش‌بینی نیست. از طرفی بازار تولیدات در این شرایط داغ است. با توجه به این موضوع، آینده مستندسازی با سوژه جنگ را چگونه می‌بینید؟
در شرایط بحرانی باید با دو نوع تولید مواجه باشیم که هر دو اهمیت دارد. اول، تولیدات مستند بلندمدت که ساخت آنها زمان‌بر است اما ثبت تاریخی مهمی برای آینده محسوب می‌شود و ما قطعا به این نوع تولیدات نیاز داریم. دوم، تولیدات مستندی که بتواند نیاز فوری جامعه را پاسخ دهد‌؛ همان‌طور که برنامه‌های خبری و سیاسی با سبک خودشان وقایع را روایت می‌کند، مستندها هم باید انعطاف‌پذیر باشد تا بتواند رویدادهای بحرانی را به‌سرعت و در قالب‌های مناسب به مخاطب منتقل کند و کارکرد روزانه داشته باشد. به نظرم تجربه تهران ــ بیروت در این زمینه موفق بود.در تجربه تولید مستند تهران ــ بیروت، بازخوردی که از دیگر دوستان مستندساز گرفتم این بود که تولید این مستند در بحبوحه جنگ تصمیم بسیار درستی بوده. آنها می‌گفتند تولید مستند در گرما‌گرم اتفاقات و این‌که به صورت روزانه روی آنتن رفتن آن کمک کرد تا آن جنگ روایتی عینی و نه تاریخی پیدا کند. شاید آن چیزهایی که ما آن روزها ثبت و ضبط می‌کردیم، اگر الان یا مثلا شش ماه بعد از حادثه پخش می‌شد، دیگر چندان اهمیتی نداشت یا صرفا جنبه تاریخی پیدا می‌کرد اما وقتی بخشی از این مستندها همان موقع و در دل حوادث پخش شود، این امکان را دارد که کارکردها و ظرفیت‌های بیشتری در همان روزهای جنگ داشته باشد. چرا که همزمان جنگ رسانه‌ای هم در جریان است و در پیشبرد جنگ مؤثر است. 

مستندات و برنامه‌های زیادی این روزها با زاویه دید متفاوت و حتی هم‌پوشانی سوژه جنگ در رادیو و تلویزیون و چه‌بسا پلتفرم‌ها در حال تولید و پخش است. جای چه برنامه یا مستندی خالی است؟
پیش از هر چیز باید بگویم به نظرم رسانه‌های ما در این بحران جنگی که پشت‌سر گذاشتیم، نسبت به بحران‌های قبلی عملکرد بهتری داشتند و توانستند سریع‌تر خودشان را سامان دهند و فضا را مدیریت کنند اما فکر می‌کنم با توجه به این‌که یکی از ارکان اصلی این جنگ وحدت و انسجام ملی‌ای بود که آحاد مردم نشان دادند، جای تولیداتی که این انسجام را در تلویزیون نشان دهد، واقعا خالی بود. مثلا کاری که در برنامه «به افق فلسطین» در هفته‌های اول جنگ غزه انجام شد و افراد با دیدگاه‌های مختلف درباره ماجرا صحبت و همدلی کردند، نشان داد که ما بر سر مسأله فلسطین متحدیم. به نظرم جای چنین برنامه‌هایی بسیار خالی بود و می‌شد کارهای بزرگی در این زمینه انجام داد تا این وحدت و انسجام ملی را جدی‌تر و عمیق‌تر روی آنتن ببینیم. 

​​​​​​​در آخر لطفا از چگونگی همکاری‌تان با سازمان هنری رسانه‌ای اوج و استودیو ۲۲ بگویید. 
استودیو ۲۲ مجموعه تخصصی تولیدات سیاسی و تاریخ انقلاب است و مجری طرح تولید این مجموعه مستند بوده. آنها تولیدات دیگری هم در حوزه برنامه تلویزیونی و مستند در حوزه سیاسی دارند. سازمان اوج هم به دلیل تجربه‌ای که در سال‌های اخیر در موضوعات مختلف ازجمله جنگ سوریه به دست‌آورده، جزو تولیدکنندگانی است که در این زمینه امکان استفاده از ظرفیت مستندسازان و برنامه‌سازان را به خوبی دارد. این امر باعث می‌شود روند تولید سرعت پیدا کند. درواقع باید گفت مجموعه تهران ــ تل‌آویو را دوستان سازمان اوج هدف‌گذاری و پشتیبانی کردند و با هم‌افزایی دوستان استودیو ۲۲ مستند شکل گرفت و پیش رفت. امیدواریم بتوانیم با همکاری‌ جلو برویم و مستند را به آنتن برسانیم و البته اقبال مخاطبان را هم به دست بیاوریم. 
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها