جنگ روانی در کانون تنشهای خاورمیانه
ادعای تخلیه تهران، بدون پشتوانه رسمی یا شواهد معتبر، بهسرعت بهعنوان یک ابزار جنگ روانی علیه ایران تفسیر شد. خاورمیانه، به دلیل موقعیت ژئوپلیتیک حساس و تاریخچهای از تنشهای سیاسی، همواره بستری برای مانورهای نمایشی رهبران جهانی بوده است.
به گفته برخی کارشناسان این اقدام بخشی از استراتژی کلاسیک جنگ روانی است که با ایجاد هراس عمومی و فشار روانی بر تصمیمگیران ایرانی، در پی تضعیف تمرکز آنها در سیاست داخلی و منطقهای است. این رویکرد که ریشه در ایجاد بیثباتی روانی و تشدید فشارهای دیپلماتیک دارد، با هدف امتیازگیری در مذاکرات احتمالی آینده یا تضعیف جایگاه منطقهای ایران طراحی شده است. حذف سریع پست نیز به اعتقاد برخی کارشناسان، نشانهای از عقبنشینی تاکتیکی بود تا از تشدید غیرکنترلشده تنشها جلوگیری شود، در حالی که همچنان اثر روانی آن در فضای عمومی باقی ماند.
از نمایش قدرت تا انزوای دیپلماتیک
اعلام ترک زودهنگام اجلاس G۷ که بهعنوان بخشی از این نمایش سیاسی مطرح شد، واکنشهای گستردهای در میان متحدان آمریکا به دنبال داشت. گروه هفت، بهعنوان یکی از مهمترین نهادهای هماهنگی سیاستهای جهانی، انتظار همکاری و ثبات از واشنگتن را دارد. اما این اقدام ترامپ که بدون هماهنگی با متحدان انجام شد، بهعنوان نشانهای از یکجانبهگرایی و بیثباتی در سیاست خارجی آمریکا تلقی شد. به گزارش شبکه خبری «الجزیره»، دیپلماتهای اروپایی این حرکت را «غیرمسئولانه» و «مخل اجماع جهانی» توصیف کردند و هشدار دادند چنین اقداماتی میتواند به انزوای دیپلماتیک آمریکا منجر شود. این نمایش سیاسی همچنین تلاشی برای تثبیت جایگاه آمریکا بهعنوان یک قدرت قاطع در برابر ایران بود. با این حال، حذف ناگهانی پست نشاندهنده احتمال خطای استراتژیک یا فشارهای داخلی در تیم ترامپ بود. اینگونه اقدامات، اگرچه در کوتاهمدت توجهات را جلب میکند، در بلندمدت به اعتبار دیپلماتیک آمریکا لطمه میزند و این کشور را بیش از پیش بهعنوان بازیگری غیرقابلاعتماد معرفی میکند. این موضوع بهویژه زمانی که آمریکا با چالشهایی نظیر رقابت با چین و روسیه در عرصه جهانی مواجه است، میتواند پیامدهای جدیتری به همراه داشته باشد.
تقویت پایگاه هواداران یا جنجالسازی هدفمند؟
در داخل آمریکا، این اقدام شکاف میان طرفداران و منتقدان ترامپ را عمیقتر کرد. حامیان او، بهویژه در میان جمهوریخواهان تندرو، این حرکت را نشانهای از قاطعیت در برابر ایران دانستند و آن را در راستای شعار «اول آمریکا» تفسیر کردند. مقابل، منتقدان، از جمله دموکراتها و برخی تحلیلگران مستقل، این اقدام را نمایشی غیرمسئولانه برای جلب توجه و تقویت پایگاه سیاسی ترامپ توصیف کردند.
ترامپ که در جریان رقابتهای انتخاباتی ۲۰۲۴ با شعارهای پوپولیستی و جنجالآفرینی توانست بار دیگر به کاخ سفید بازگردد، از اینگونه اقدامات برای حفظ توجه عمومی و تحکیم حمایت هوادارانش بهره میبرد. ترامپ با ایجاد بحرانهای مصنوعی، نهتنها توجه رسانهها را به خود جلب میکند، بلکه با تحریک احساسات ملیگرایانه، پایگاه هوادارانش را متحد نگه میدارد. این استراتژی، گرچه در کوتاهمدت مؤثر است، اما ریسک تشدید تنشهای غیرضروری را به همراه دارد.
منافع شخصی در پس پرده جنگ روانی
فراتر از اهداف سیاسی، شواهد قابلتوجه نشان میدهد این اقدام بخشی از تلاش برای بهرهبرداری مالی از بازارهای پرنوسان، بهویژه ارزهای دیجیتال بوده است. ترامپ که در دوره اول ریاستجمهوری خود بیتکوین را «کلاهبرداری» و «فاجعهای در انتظار وقوع» خوانده بود، در رقابتهای انتخاباتی ۲۰۲۴ با چرخشی آشکار، وعده ایجاد یک «ارتش رمزارز» را داد. این تغییر موضع، به اعتقاد تحلیلگران، نهتنها تلاشی برای جلب حمایت رأیدهندگان جوان و طرفداران فناوری بود، بلکه گامی در جهت بهرهبرداری شخصی از بازار رمزارزها محسوب میشود.
به گزارش پلتفرم «کوینمارکتکپ» انتشار پست جنجالی ترامپ درباره تهران، بازار ارزهای دیجیتال را برای چند ساعت به تلاطم کشاند و قیمت بیتکوین تا ۷ درصد کاهش یافت. فعالان بازار در شبکههای اجتماعی این اقدام را «دستکاری عمدی» توصیف کردند و برخی مدعی شدند که افراد نزدیک به ترامپ از این نوسانات سودهای کلانی کسب کردهاند. به گفته کارشناسان اقتصاد سیاسی، ترامپ با استفاده از نفوذ سیاسی خود و ایجاد تنشهای مصنوعی، به دنبال نوسانگیری هدفمند از بازارهای مالی است تا هم ثروت شخصیاش را افزایش دهد و هم پایگاه سیاسی-اقتصادی خود را تقویت کند. این استراتژی در حالی دنبال میشود که بازار رمزارزها در آمریکا همچنان با چالشهای قانونی و اخلاقی مواجه است. محکومیت سام بنکمن فرید، بنیانگذار صرافی FTX به ۲۵ سال زندان در بهار ۱۴۰۳ به اتهام کلاهبرداری چند میلیارد دلاری، نمونهای از خطرات این صنعت است. با این حال، جذابیت سودهای کلان، افراد بانفوذی مانند ترامپ را به سمت این بازار سوق داده است.
واکنش ایران و پیامدهای منطقهای
مقامات کشورمان به خوبی میدانند این اقدامات تلاشی برای ایجاد بیثباتی روانی و تضعیف وحدت ملی است. با این حال، تحلیلگران معتقدند اینگونه اقدامات میتواند به تشدید فضای بیاعتمادی در روابط ایران و غرب منجر شود و مذاکرات احتمالی آینده را غیرقابل تصور خواهد کرد. در سطح منطقهای، این اقدام بهعنوان نشانهای از ادامه سیاستهای خصمانه آمریکا علیه ایران تفسیر میشود. چرا که ترامپ با اینگونه نمایشها، نهتنها ایران را هدف قرار میدهد، بلکه به متحدان منطقهای تهران، مانند محور مقاومت، پیام میدهد که آمریکا همچنان رویکرد تهاجمی خود را حفظ کرده است. این موضوع میتواند به تشدید رقابتهای منطقهای و افزایش تنشها در خاورمیانه منجر شود. هر چند حذف این پیام ترامپ درشبکههای اجتماعی بیشتر ماهیت دودل و نامصمم و غیرقابل اعتماد آمریکا را نشان میدهد.
سیاست، جنگ روانی و طمع مالی
اقدام دونالد ترامپ در انتشار و حذف پست جنجالی درباره تخلیه تهران، تلفیقی از جنگ روانی، نمایش سیاسی و بهرهبرداری مالی بود. این حرکت که با هدف ایجاد هراس در ایران، تقویت جایگاه سیاسی در داخل آمریکا بود.