عبدالرحمان ابن خلدون با اینچنین گزارهای درباره ایرانیان به ستایش میآغازد که از شگفتیهایی که واقعیت دارد، همینکه بیشتر دانشوران ملت اسلام در علوم شرعی، دانشهای عقلی و... بجز مواردی نادر، غیرعرب یعنی عجم هستند؛ از لحاظ تربیت و مشایخ و استادان، عجمی، یعنی ایرانیاند با اینکه ظاهرا ملت (دین) وصاحب شریعت، عربی است.ابوایوب، کسی را بهخاطر زبانش سرزنش کرد وبا عتاب پیامبر اعظم(ص) روبهرو شد که فرمود: ای ابوایوب! او را بهخاطر زبانش نکوهش میکنی که فارسی سخن میگوید؟ او را سرزنش مکن! زیرا اگر دین به ستاره پروین بسته باشد، فرزندان فارس و مردمان ایران بدان دست خواهند یافت.
این نوشتار، عهدهدار نشان دادن جایگاه و رتبه ایرانیان در تاریخ دانش و فنون نیست و در اینباره کتابهای پرشماری نگاشته شده که «درباره خدمات متقابل ایرانیان و اسلام» در حوزه فرهنگ و تمدن اسلامی از کوشش این قوم نشانشده پرده برمیدارد.در هیچ رشتهای از دانشها نیست که سرآمدی ایرانیان، چه موالی چه غیرموالی، چشمگیر نباشد. مطالعه نقش ایرانیان در توسعه فرهنگی و تمدنی اسلام و حضور تاثیرگذار دانشمندانشان تا جایی است که این پرسش و شاید آرزو را فراروی تاریخ قرار بدهد که چرا اسلام در ایران طلوع نکرد و پیامبر اسلام در ایران برانگیخته نشد؟ امام صادق(ع) در پاسخ به این پرسش چه زیبا در تفسیرشان از این آیه فرمودند: اگر این قرآن را به فردی از عجم فرو میفرستادیم، اینان یعنی اعراب هرگز به آن ایمان نیاورده و نمیگرویدند و افزودند: اگر این قرآن برعجم فروفرستاده میشد،عرب به آن ایمان نمیآورد ولی بر عرب فروفرستاده شد و عجم بدان گروید و این نشانگر برتری یعنی فضیلت و فرهیختگی عجم است.
امام رضا (ع) و ایران
موضوع مهاجرت امام رضا(ع) از منظرهای مختلف بررسیشده؛ مسیر هجرت حضرت از دل ایران گذشت و سه سال طول کشید. فرصتی که زمینههای شکلگیری بزرگترین کانونهای فکری و عملی شیعه را فراهم آورد در اصفهان، اهواز، اراک، خرمشهر (که آن زمان عَبادان نامیده میشد) نیشابور، قم و...ایرانیان با شوق به پیشگاه امام میشتافتند و از معرفت و محبشان سیراب میشدند. ایشان در پاسخ به پرسشها از قول پدران بزرگوارش به مردم پاسخ میفرمود. ایشان به هر آبادی و شهری میرسید، مردم منطقه را به حقانیت امامت و ولایت آشنا میکرد و در مواردی، توقف ایشان را اسناد تاریخی تا ۱۰روز هم نوشتهاند که برگزاری نمازهای جماعت و برنامههای آموزش معارف و رفع اشکالات عقیدتی، فکری و مذهبی از کوششهای ایشان دراین روند پرباروروشنگربود.نقش این هجرت رادرهویتسازی شیعه و تمدنپروری اسلامی به اندازه عاشورا و روی دیگر آن سکه همیشهرایج و جاودان برشمردهاند. از سوی دیگر کشاکشهای مامون و امین و درگیر شدن علویان با دستگاه خلافت در۱۵سال آغازین امامت امام رضا(ع) مجالی پیش آورد برای اعلام ولایت و امامت حضرتشان. به حقیقت، در انتهای این مسیر، شکست و رسوایی بود که نصیب مامون شد و پیروزی و ماندگاری سیره و سنت اهلبیت(ع) نصیب امام رضا(ع) گردید. ایشان بنای امامت وولایت اهلبیت(ع) را در ایران استوار گردانید. کانونهای معرفتی در سایه هجرتشان پاگرفت و پویا شد. سیره و روش اهلبیت(ع) را با پرورش نخبگان در جهان آن روز منتشر ساخت. ایران را شیعهخانه اهلبیت(ع) کرد، مدافعان اهلبیت(ع) وحامیانشان را پروردواین سرزمین را زمینهساز ظهور و قیام جهانی موعود آلمحمد(عج) نمود. نظام اعتقادی برآمده از شاکله ترسیمشده از سوی وحی و کلام پیامبر اکرم (ص) را تصحیح و بازسازی فرمود...