از این سخن میتوان چنین نتیجه گرفت که همگان اعم از مسئولان و مردم باید در قبال این مذاکرات هوشیار و مراقب باشند تا بتوانیم بهترین نتیجه را از آن بگیریم. در این زمینه چند نکته قابل ذکراست:
۱. نخستین نکتهای که باید به آن توجه داشت این است که ما در حال مذاکره با یک دشمن شیطانصفت هستیم و هرگز نباید از مکر، حیله، تزویر و ترفند او غفلت کنیم. آمریکا به ما لبخند بزند یا اخم کند، با ما مهربانانه سخن بگوید یا خشمگینانه و در دستانش گل داشته باشد یا گلوله، «دشمن» است. بنابراین ظاهر او نباید باطنش را از نگاه تیزبین ما پنهان دارد. کافی است اندکی در این زمینه دچار خوشبینی افراطی یا غفلت شویم تا او فرصت وارد آوردن ضربات خود بر ما را پیدا کند.
۲. حضور آمریکا در پای میز مذاکره، از سر لطف و مرحمت نیست بلکه از سر اجبار و ناچاری است. او اگر میتوانست به ایران حمله نظامی کند، حتما این کار را انجام داده بود، بدون اینکه خود را نیازمند رعایت قواعد و قوانین بینالمللی بداند. کدام قاعده و قانون است که آمریکا و سگ هارش اسرائیل در جنگ با ملت مظلوم غزه زیر پا له نکرده باشند؟ بنابراین مراقب باشیم آمریکا حضورش در پای میز مذاکره را گرانفروشی نکند. پشتوانه هیأت مذاکرهکننده ایرانی، کشوری بزرگ، نظامی مقتدر، ملتی قوی و نیروهای مسلحی قدرتمند هستند که تا پای جان برای حفظ عزت و کرامت و شرافت خود ایستادهاند و خواهند ایستاد.
۳. اگرچه آمریکا در دور اول مذاکرات در عمان، چهرهای نسبتا معقول و مثبت از خود نشان داده است که البته این را باید عجالتا به فال نیک گرفت اما همواره باید «احتمالات» دیگر را نیز در نظر داشت. یک «احتمال» میتواند این باشد که آنها در طراحی خود برای این مذاکرات تصمیم گرفتهاند در چند دور نخست با چنین چهره معقول و مثبتی ظاهر شوند تا تأثیرات خاصی بر برخی شاخصهای اقتصادی در کشور ما بگذارند و افکار عمومی را از این طریق تحت تأثیر قرار دهند و امیدواریهایی را در دل جامعه بهوجود آورند و آنگاه که این تأثیرات و تحولات و امیدواریها به حد نهایت خود رسید، ناگهان با طرح برخی شروط غیرقابل پذیرش یا با دستاویز قرار دادن برخی بهانههای بنیاسرائیلی، ایران را در یک دوراهی خطیر قرار دهند؛ به این ترتیب که اگر آن شروط را بپذیرد بهمنزله زیر پا گذاشتن عزت و کرامت و منافع ملی خود خواهد بود و اگر نپذیرد با تنشهای بسیار شدید اقتصادی و اجتماعی مواجه خواهد شد.
۴. برای پرهیز از مواجه شدن با چنین شرایط سخت وسنگینی، از هماکنون باید به تبیین وتشریح مسائل برای افکار عمومی پرداخت و وجوه و احتمالات مختلف در ادامه مسیر رابه روشنی بازگوکرد. همچنین شایسته است هیأت مذاکرهکننده ایرانی، با توجه به ذات و ماهیت آمریکا، ضمن رعایت کلیه جوانب نزاکت دیپلماتیک، از هرگونه رفتار و گفتاری که موجب بروز خطای محاسباتی در افکار عمومی ملت ایران در مورد آمریکا و هیأت آمریکایی شود، جداً پرهیز کند.
۵. جلوگیری از شرطی شدن اقتصاد و اجتماع نسبت به مذاکرات، از اصول بسیار مهم و حیاتی است. بیتردید آمریکا بهصورت بسیار دقیق و مستمر اقدام به سنجش میزان شرطی شدن اقتصاد و اجتماع در ایران خواهد کرد و بدون شک، نوع رفتار آن در این مذاکرات ارتباط مستقیم با این موضوع خواهد داشت. هرچه درصد شرطی شدن ما بالاتر رود، فشار آمریکا افزونتر خواهد شد و برعکس. بنابراین اگر میخواهیم مذاکرات موفق و شرافتمندانهای با آمریکا داشته باشیم، باید به هر نحو ممکن تلاش کنیم از این آفت خانمانسوز جلوگیری بهعمل آوریم و میزان آن را به حد صفر نزدیک کنیم.
۶. تجربه برجام، بسیار گرانقدر است از این بابت که وقتی با شیطان روبهرو هستیم باید با هوشیاری کامل مراقب تزویرها و ترفندهای او باشیم تا مبادا با کار گذاشتن چاشنیهای انفجاری پنهان در متن قرارداد، فرصتهایی را از ما بگیرد و برای خود ذخیره کند. بیتردید هیأت مذاکرهکننده ایرانی و در رأس آنها آقای سیدعباس عراقچی، با برخورداری از تجربیات گرانقدر تلخ و شیرین گذشته، از توانمندی بالایی در پیشبرد این مذاکرات برخوردارند و با دعای خیر مردم ایران، با قدرت و صلابت، این مذاکرات را به سرانجامی عزتمندانه خواهند رسانید.