این عزیزان تنهانوجوانان موفق کشور نیستندامامطمئنا مشت نمونه خرواراست.ما درنوجوانه جامجم،سخت بهدنبال پیداکردن نوجوانانی هستیم که راه خودشان را پیدا کردهاند و دراین مسیر سخت تلاش میکنند. این شما واین برگزیدههای صفحه یکی مثل ما در نوجوانه ۱۴۰۳!
علی نادری؛ سفری از زمین تا ستارگان
علی نادری، نوجوانی است که در مسیر دانش و تلاش، ستارهای درخشان شد. از همان دوران کودکی، به دنیای ناشناختهها علاقه داشت اما گمان نمیکرد که روزی نامش در المپیاد نجوم بدرخشد. علاقه او ابتدا به برنامهنویسی و علوم کامپیوتر بود اما وقتی در کلاس معارفه المپیاد نجوم حضور پیدا کرد، جرقهای در ذهنش زده شد. در آن لحظه، گویی آسمان شب با تمام ستارگانش او را به خود خوانده بود. علی تصمیم گرفت که مسیرش را تغییر دهد. او معتقد است که پذیرش تغییر، جسارت میخواهد و نباید در یک مسیر از پیش تعیینشده متوقف شد اما این تغییرات نباید بیهدف باشند؛ بلکه باید با درک صحیح و برنامهریزی آگاهانه انجام شوند. او شبهای زیادی را زیر نورچراغ مطالعه، غرق در معادلات اخترفیزیک و اسرار کیهانی گذراند. هر سختی، هر مانع، برای او تنها آزمونی بود برای صیقلدادن ارادهاش.نجوم برای علی تنها یک علم نبود، بلکه راهی برای درک گذشته و آینده جهان بود. او این رشته را دروازهای به سوی کشف عظمت بیپایان هستی میداند اما در این مسیر، تنها علاقه کافی نبود؛ علی با برنامهریزی دقیق، ساعتهای متمادی مطالعه و تحمل سختیها، توانست به قلههای علمی دست یابد. او بارها شکست خورد اما هر بار قویتر از قبل برخاست. در نهایت، مدال طلای المپیاد نجوم، پاداشی بود برای تمام آن شببیداریها و تلاشهای خستگیناپذیرش.
هلیا دانشپژوه؛ دختری که دنیای رباتها را فتح کرد
هلیا دانشپژوه، نوجوانی که از سال سوم دبستان به دنیای رباتیک وارد شد، اکنون با چهار مدال طلای جهانی، یکی از افتخارات کشور محسوب میشود. او از همان ابتدا،به تکنولوژی و سازوکاردستگاههای هوشمند علاقه داشت اما این علاقه، با تشویق خانواده و استعدادیابی مربیان، به مسیری جدی تبدیل شد.اولین رباتی که ساخت، یک ربات آتشنشان بود که برای اولین مسابقه رسمی خود طراحی کرد. این ربات، راه او را برای رسیدن به مدال نقره اولین رقابتش هموار کرد اما این تنها آغاز راه بود. هلیا یاد گرفت که برای موفقیت، باید صبروپشتکار داشت.ساخت یک ربات، نیازمند برنامهریزی دقیق، آزمایشهای فراوان و رفع ایرادات متعدد است.هلیا معتقد است که مهارتهای رباتیک، نهتنها در حوزهی فنی، بلکه در زندگی روزمره نیز کاربرد دارند. او میگوید که این مسیربه اواعتمادبهنفس و مهارت حل مسأله راآموخته است. او آرزوی ساخت رباتی را دارد که بتواند به کودکان اوتیسمی کمک کند، زیرا باور دارد که فناوری باید در خدمت انسان باشد. این چهار نوجوان، هر یک در مسیر خاص خود، آیندهای را ترسیم کردهاند که فراتر از مرزهای معمول است. از ستارهها تا بازیهای دیجیتال، از ایمنی خودرو تا دنیای رباتها؛ هرکدام داستانی دارند که نهتنها الهامبخش است، بلکه نشاندهنده ظرفیتهای بینظیر جوانان این سرزمین است.به امید افتخارآفرینی هریک از نوجوانان ایرانی در سال جدید تا من بهعنوان نویسنده این صفحه و ما، یعنی تیم نوجوانه جامجم از درخشش نوجوانان عزیز کشورمان هر شماره، مطلبی از جنس یکی مثل ما تولید کنیم و درنهایت لذت ببریم از اینکه در هوایی تنفس میکنیم که نوجوانانی باهوش و آیندهدار در زیر آسمان آبی ایران نفس میکشند.
مبین خجسته؛ بازیساز نوجوانی که آینده را میسازد
مبین خجسته، یکی از چهرههای جوان و برجسته صنعت بازیسازی ایران، در ۱۸سالگی به موفقیتهایی رسیده که بسیاری در تمام عمر خود به آن دست نمییابند. از کودکی، دنیای دیجیتال برایش جذاب بود اما چیزی که او را از دیگران متمایز کرد، تلاش و پشتکار بیوقفهاش برای تبدیل علاقه به مهارت بود. اولینباری که مبین پای یک کنسول بازی نشست، جرقهای در ذهنش زده شد اما برخلاف بسیاری که تنها به مصرفکننده بازیها تبدیل میشوند، او تصمیم گرفت که خالق باشد. در سن ۷ سالگی، وقتی دیگران در دنیای کودکانه خودغرق بودند، او به تحقیق وجستوجو درباره چگونگی ساخت بازیها پرداخت. مبین مسیر خود را بدون هیچ کلاس یا استاد راهنمایی آغاز کرد. او با آزمون و خطا، از اینترنت و کتابها یاد گرفت.زمانی که تنها۱۲سال داشت،اولین تیم بازیسازی خود راتشکیل دادواین نقطهعطفی درزندگی حرفهایاش بود. در۱۶سالگی، بهعنوان یکی از کارآفرینان برتر کشور شناخته شد و در برنامههای تلویزیونی حضور یافت اما آنچه او را بیش از پیش متمایز کرد، تصمیم بزرگش برای ماندن در ایران بود. با وجود پیشنهادهای وسوسهانگیز از سوی شرکتهای بزرگ، او انتخاب کرد که در کشور خود بماند وبه رشد صنعت بازیسازی ایران کمک کند.او بازیهایی با محتوای استراتژیک ونوستالژیک خلق کرده که مورد استقبال گسترده قرار گرفتهاند اما مبین تنها به ساخت بازی اکتفا نکرده، بلکه در زمینه نرمافزارهای کاربردی نیز فعال بوده است. با بیش از ۱۰۰ نرمافزار منتشر شده، او نشان داده که موفقیت تنها با پشتکار و عشق به کار به دست میآید.
امیرمحمد مرادی؛ نابغهای در خدمت ایمنی خودرو
امیرمحمد مرادی، نوجوانی است که هنوز به سن قانونی رانندگی نرسیده اما برای صنعت خودرو دستاوردی جهانی به ارمغان آورده است. علاقه او به مکانیک از سنین کودکی آغاز شد.درحالیکه بسیاری از همسنهایش درگیر سرگرمیهای متداول بودند، او ترجیح میداد وقتش رادریک تعمیرگاه بگذراند و ازنزدیک با سازوکارخودروها آشنا شود.حرفه مکانیکی، ذهن او را به چالش کشید و باعث شد ایده نوآورانهای به ذهنش خطور کند: «کمربند ایمنی هوشمند». او متوجه شد که در بسیاری از تصادفات، مسافران به دلیل بستهماندن کمربند، درون خودرو گرفتار میشوند. همین موضوع باعث شد تا ایده یک کمربند هوشمند را مطرح کند که در لحظه تصادف، بهطور خودکار باز شود و امکان خروج سریعتر وایمنتر را برای سرنشینان فراهم کند.امیرمحمد با تلاش وتحقیق فراوان، موفق شد نمونه اولیه این کمربند را طراحی کند و آن رادر فستیوال جهانی امنیت خودرو در امارات ارائه دهد. نتیجه شگفتانگیز بود: مدال طلای جهانی! اما برخلاف انتظار، این افتخار در کشور خودش چندان مورد توجه قرارنگرفت. حتی مدرسه او حاضرنشد یک بنر ساده برای قدردانی از او نصب کند. بااینحال، امیرمحمد ناامید نشد. او همچنان با انگیزه بیشتر به تحقیقات خود ادامه میدهد و معتقد است که علم، علاوه بر دانش، میتواند ثروتآفرین باشد.