مهدی آیت ثانی که سالهاست با حضور بر سر مزار شهدای تهران برای ترمیم سنگ مزار آنها تلاش کرده است ضمن حضور در دفتر روزنامه جامجم به سؤالات ما در این زمینه پاسخ داد. بخشهای مفصلی از صحبتهای او به خاطر بار حقوقی حذف شد، اما آنچه باقیمانده میتواند تصویری در ذهن مخاطبان و دلسوزان گلزارهای شهدا بهخصوص خانواده معظم و معزز شهدا بسازد. امید که در اصلاح برخی روندها، کارگر افتد.
میثم رشیدی مهرآبادی: از خودتان برایمان بگویید، چطور به توفیق خدمترسانی به مزارهای شهدا رسیدید؟
پیشینه من در حوزه فیلمسازی و مستندسازی است. دورهای در حوزه هنری در زمینه شعر و ادبیات فعال بودم، ولی از سال ۱۳۹۵ به دعوت یکی از رزمندگان پیشکسوت برای ورود به موضوع مزارهای شهدا فراخوان شدم. آن زمان بحث یکسانسازی قطعه ۲۱ و ۲۴ مطرح بود. به دوستانم پیشنهاد دادم کاری ریشهای انجام بدهیم. بهعنوان فردی بیطرف وارد کار شدم.خروجی یکسال کار پژوهشی این شد که تعریفی شناختشناسانه از آنچه دربارهاش حرف میزنیم ارائه کردیم. مسأله اول و اصلی ما این بود که از طرف تمام کسانی که در این موضوع ذیمدخل و ذیربط هستند، از جمله دستگاهها و اشخاص حقیقی و حقوقی، صاحبان حق طبق قانون، یعنی خانواده شهدا که مالکان حقیقی و معنوی مزارهای شهدا و چه بنیاد شهید که خود را مسئول میداند و چه شهرداریها که اقدامکننده هستند، پذیرش داشته باشیم.
اساسا تعریف شما از مزار شهدا چه بود؟
در قدم اول گفتیم مزار شهید از چهار رکن تشکیل شده است؛ «پرچم»، «حجله»، «سنگ مزار» و «باکس گل بالاسر» و این چهار مورد با هم اکوسیستم مزار شهید را تشکیل میدهد و فرق شهید و اموات اینجا مشخص میشود و هر کجا ببینیم، میگوییم اینجا مزار یک شهید است. از اینرو وقتی مزار شهید به طور مثال پرچم ندارد، نقص حساب میشود، زیرا پرچم نماد خونخواهی از خونی است که به ناحق ریخته شده و قاتلش قصاص نشده است. برای همین بهجز گنبد امیرالمومنین که قاتلش قصاص شد، گنبد تمام اهلبیت (ع) پرچم دارد. خروجی گزارشی در رابطه با کارکردهای بصری، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و امنیتی این مزارها بود که به تبعات حذف و تغییر شکل مزارها اشاره میکرد. زیرا مزار شهدا تنها میراث مردمساخته کشور ایران در طول تاریخ از زمان مادها تا امروز است. هرچه میراث فرهنگی داریم توسط شاهان، سلاطین و تجار ساخته شده است. این مزارها رسانههای پایدار و دائمی هستند که پیامی را به مخاطبان منتقل میکنند. ما میگوییم قبور شهدا میراث است و وقتی میگوییم میراث یعنی چیزی که مردم ساختهاند به این شکل ساخته شده است و باید به همین شکل حفظ شود، میراث باید هزار سال بماند.
در این پژوهش سراغ چه قشرهایی رفتید؟
برای این پژوهش از نظرات تمام افرادی که بهنوعی با این موضوع مرتبط میشدند، استفاده کردیم. از خانواده شهدا تا اهالی رسانه و فرهنگ. در ادامه متوجه شدیم مزار شهدا قانون ندارد و طبق قوانین رسمی کشور متولی ندارد. بنیاد شهید در قوانین رسمی کشور متولی مزارهای شهدا نیست و بهدلایل حقوقی نمیتواند مالکیت داشته باشد، زیرا مالک حقیقی وجود دارد. در قوانین رسمی صاحبان مزار شهدا، پدران، مادران، همسران و فرزندانشان هستند. راهکار این بود که با توجه به تعریف مزارهای شهدا که این مجموعهها را میراث فرهنگی انقلاب اسلامی و دفاعمقدس میدانیم، باید مزارها طبق قوانین میراثی کشور اداره شود. سنگ مزار، سنگ قبر نیست، بلکه میراث فرهنگی است و برای هرگونه خدماترسانی، تغییر و تحول و حتی رفع اشکالات؛ باید طبق شیوهنامههای میراث فرهنگی با این مزارها برخورد شود.
با همان حساسیتهایی که برای حفظ آثار باستانی و موزهها وجود دارد.
نمیتوانیم کارگری را بیاوریم، کلنگ بزند، سنگ را بشکند و بگوییم خب شکست! این سنگ ۴۰ تا ۴۵ ساله است. روی آن متونی با کلمات و عباراتی دارای پشتوانه آمده است. بمباران شهری، بمباران شیمیایی، ساواک، شکنجه، نهضت، پیام امام، اشعار، آیات، روایات، احادیث و وصیتنامهها، همچنین اسامی و عناوین محورهای عملیاتی که تماما تاریخ است روی این سنگها حک شده، حتی آرم نهادهای مردمی و نظامی مثل کمیته، جهاد سازندگی، سپاه، ارتش و همچنین رسته خدمتی آن شهید روی سنگها ثبت شده است. شهیدی ادواتچی بوده و بالای سنگ تصویر خمپاره حجاری شده است. کسی تکاور بوده و چتر، کلاه کج و خنجر حجاری شده است. برای شهیدی که تخریبچی بود تصویر مین حجاری شده؛ تمام اینها نشان میدهد شهید چه مسئولیتی داشته است؟عناوینی که روی این سنگها حک شده مهم است چگونه میخواهیم به نسل بعد بگوییم این شهدا از مردم بودند؟ عناوینی، چون دانشجوی شهید، دانشآموز شهید، پزشک شهید، پاسدار شهید، بسیجی شهید، معلم شهید، صنعتگر شهید و... که روی سنگ مراز شهدا حک شده به مخاطب میگوید مردم عادی بودند که به جبههها میرفتند.
راهکار شما چه بود؟
ما با دقت در این مسائل راهکاری ارائه دادیم. براساس طرح کلی ما هشت سیاست تدوین شد، به عرض مقام معظم رهبری رسید و مورد موافقت ایشان قرار گرفت. فرآیندهای زمانبر در برخی دستگاههای مسئول موجب شد این طرح دیر به نتیجه برسد. سیاستهای هشتگانه باید تبدیل به قانون شود و از روی قوانین، شیوهنامه تنظیم و سند صیانت مزار شهدا تدوین شود. صیانت همه چیز از جمله؛ نگهداری، خدماترسانی و ترمیم را دربر میگیرد. در سالهای ۱۳۸۳ و ۱۳۸۴، قطعه ۴۴ با عملیات عمرانی فاقد مطالعه بهطور کامل یکسانسازی شد. ۵۸۰ شهید با نام که سنگ و حجله داشتند و ۱۵۱۷ شهید گمنام همه یکسانسازی شدند که با اعتراضات شدید خانواده شهدا، ورود بسیج دانشجویی و فعالان فرهنگی و دلسوزان و پیشکسوتان روبهرو شد و از ادامه این کار جلوگیری به عمل آمد و پای این کار عمرانی به باقی قطعات نرسید. در سال ۱۳۹۵، قطعه ۲۱ یکسانسازی شد و این کار برای بخشی از قطعه ۲۴ نیز صورت گرفت، اما به دلیل مخالفت خانواده شهدا و بازتاب محدود این موضوع در رسانهها، متوقف شد.
ما در مرداد ۱۳۹۶ گزارشمان را به صورت مجلدی ۱۴۰ صفحهای تحویل دادیم. اسناد و مستندات بالا بود و منتظر ارسال نامه و گرفتن دستور نشدیم. شروع به کار میدانی کردیم در اینستاگرام حساب کاربری برای شهید ایجاد شد و کار تخصصی احیای مزار شهدا از طرف ما شروع شد. تجدید رنگ و جرمگیری تخصصی را با ساخت دستگاه ساب مناسب این سنگها شروع کردیم؛ ولی به دلیل بالا بودن آهک آب بهشت زهرا کار جرم گیری سنگ را ادامه ندادیم، چون همان مقدار جرم برای یکسال بعد پیشبینی میشد. در شش سال گذشته، چهار سال فعالیت خالص داشتیم و برای ۶۵۰۰ قطعه سنگ مزار شهدای با نام تدفین شده در دهه ۶۰ از قطعات ۵۳، ۲۶، ۴۰ و بخشی از قطعه ۲۸ تجدید رنگ تخصصی انجام دادیم. کار ما صددرصد مردمی بود و تعمدا از هیچ جایی هیچ کمک مالی و امکاناتی نگرفتیم. در طول این دوره ۱۱هزار نفر در فعالیت ما مشارکت داشتند که ۸۰ درصد آنها دهه هفتادی و هشتادی بودند. ۹۵ درصد هم خانمها بودند.
چطور کار طراحی سنگ مزار حاجقاسم به شما سپرده شد؟
با اشراف بر موضوع سنگ مزار شهدا، سنگ مزار حاجقاسم را طراحی کردیم و ساختیم و اجرا و نصبش را هم عهدهدار شدیم. نگران بودیم که سنگ مزار حاجقاسم از سنگهای سیاه نباشد. مزار باید رسانه باشد. هر کسی میآمد مشتی خاک برمیداشت و اگر سنگ را نمیگذاشتند در عرض یک هفته مردم به سنگ لحد میرسیدند. پیگیری کردیم و در جلساتی با خانواده حاجقاسم، داستان سنگ مزار را که مبتنی بر تجربههایمان در بهسازی مزار شهدا بود بیان کردیم. رویهای که در ایران برای مزار شهدا وجود دارد، شکلی منحصربهفرد است. شهدا سنگ سفید و این علائم و نقوش را باب کردند. نقوشی مثل دفتر، شمع، گل، لاله، پروانه و... این علائم در مزارهای شهدای ما منحصربهفرد است و در هیچ کجای جهان نیست. ما انگیزه بازگرداندن متن به مزار شهدا را در سر داشتیم. وقتی به مزار شهدای مدافع حرم نگاه میکنید انگار یک هنرمند فوت کرده است! در مورد سنگ مزار حاجقاسم نیز ما تاریخچه را نوشتیم. بعدها که حضرت آقا عکس سنگ مزار را دیدند، این ترکیب را تحسین کردند.
به نظر میرسید سنگ مزار حاجقاسم تهرانی است!
سنگهای مزار در کرمان هم قبل از یکسانسازی همین حال و هوا را داشتند، اما سنگ مزار حاجقاسم شکلی متکامل از سنگهای مزار شهداست. اگر در شهرهای دیگر کار تعویض و یکسانسازی انجام نشده باشد، بهطور مثال در بهبهان که ۱۲۰۰ شهید دارد سنگها متن محور است و دورش حجاری گل دارد. در شیراز یکسانسازی شده، ولی سنگهای دهه شصتی نگهداری میشوند. در یزد، تبریز و کرمان سنگها کلا تعویض شده و متن، نقوش، رنگ و علائم حذف شده است. حذف این نقوش تبعات دارد.
در قطعه ۲۴ اولین سنگهای شهدا مربوط به سالهای ۱۳۵۹ و ۱۳۶۰ حجاری دفتری باز دارند. شاید در کنار این دفتر یک نقش گل باشد. در قطعه ۲۶ کبوتر هم اضافه میشود. در قطعه ۲۷ و ۲۸ که محل تدفین شهدای سالهای ۱۳۶۱ تا ۱۳۶۴ است، نقوش دیگری نیز اضافه شده و در قطعه ۴۰ که مربوط به سال پایان جنگ است هم نقش دفتر باز، کبوتر، گل و چهره دارد.
یکسانسازی با گلزارهای شهدا و قبوری که آنها را میراث معنوی میدانیم چه میکند؟
در مورد چهره، روش اول حجاری و روش دوم پرینت است. پرینت عکس مربوط به دهه ۸۰ به بعد است، اما در مورد عکس شهدا ابتدا عکس را به طرح دو رنگ سفید و مشکی تبدیل میکردند و چهره به آن صورت حجاری میشد. در این دوره نسل قلمکنها ریشهکن شده و کسی چهره حجاری نمیکند. بعد از حدود ۲۰ سال برای اولینبار در زمستان ۱۳۹۸ یک چهره را به طرح دو رنگ تبدیل کردیم و با سندبلاست درآوردیم. این کار را بعدها در مورد شهدای شاهچراغ انجام دادیم. در مورد بازسازیها نیز سنگهای ترکخورده و دارای شکستگی را عین نمونه قبلی بدون تغییر کپی کردیم، طوری که در مورد مزاری، مادر شهید گمان میکرد با ترکیبی سنگ را نو و پاک کردهایم. شهرداری بهدنبال طرحی کامل برای گلزار شهدا با عنوان «تبدیل قطعه شهدای بهشت زهرا به قطب فرهنگی معنوی شهر تهران» بود. این طرح، اما هیچگاه به اجرا نرسید. البته ما به همان طرح هم انتقاد داشتیم، چون کسی که این طرح را تدوین کرده بود شناخت کافی از گلزار شهدا نداشت. رسانهها هم در این زمینه سکوت کردند.
مشکل اصلی در کشور این است که در محاصره قوانین متعدد، ناقص و بعضا غیرقانونی و مصوبات نابسامان هستیم. در کارگروه ساماندهی هیچ جایگاهی برای خانواده شهدا و نیروهای مسلح در نظر گرفته نشده؛ آنچه در طول این سالها اتفاق افتاد رویهای بود که نشان میداد دستی پشت این کار است. در سال ۱۳۹۳ و در قانون جامع خدماترسانی به ایثارگران، ماده ۱۱ به ساماندهی مزارشهدا میپردازد و، چون موضوع شهداست، در قوانین ایثارگران آمده است. آن ماده یک آییننامه دارد. در قانون آمده وزارت کشور موظف است با هماهنگی ستاد کل و بنیاد شهید در این زمینه کار کنند و برای اولین بار ستاد کل و بنیاد حفظ آثار وارد آییننامه میشوند، اما اتفاقی که میافتد این است که در آییننامه برخلاف قانون، تمام اختیارات به طور یکجانبه به بنیاد شهید داده میشود. این تصمیم در دیوان عدالت اداری ابطال میشود، ولی کار باز هم ادامه پیدا میکند. باید آییننامه جدید تنظیم میشد، ولی چنین کاری انجام نشد. مقام معظم رهبری در ۱۰ بهمن ۱۳۹۷ فرمودند: «یکی از کارهای بدی که برخی مدیران گلزارهای شهدا انجام میدهند، این کار غلط یکسانسازی قبور شهداست.» ایشان با انگشت به سنگهای قطعه ۲۶ اشاره میکنند و میگویند: «این [جا]خوب است؛ همین درست است، بیایند صاحبان این شهدا، پدرانشان، مادرانشان، فرزندانشان، همسرانشان، علامتی داشته باشند، عکسی داشته باشند، این خوب است. این شکل، شکل طبیعی است. هیچ لزومی ندارد که ما این [علامتها]را صاف کنیم، به خیال اینکه میخواهیم زیباسازی کنیم. زیبایی هر جایی و هر چیزی به حسب خودش است؛ زیبایی انسان، زیبایی باغ، زیبایی قبرستان، زیبایی هر چیزی را باید به حسب خودش محاسبه کنیم.» حضرت آقا با بیانی واضح توضیح دادند که نباید این مزارها را با متر معماری غربی و گرافیک مدرن ارزیابی کرد. اینجا قواعد زیباشناسی خودش را میطلبد. همان زمان تمام مسئولان بنیاد شهید گفتند ما طبق منویات حضرت آقا عمل میکنیم، ولی در بنیاد شهید هیچ آییننامهای طبق این فرمودهها بازنویسی نشد و چیزی تغییر نکرد. این وضعیت در کل کشور ادامه دارد. مسأله عجیب یکسانسازیهای دوباره است، بهطور مثال برای کرمان ۱۵۰ میلیارد تومان مصوب کردهاند و میخواهند دوباره یکسانسازی انجام میشود.
زیارت حضرت آقا از گلزار شهدا چندین بار دیگر هم انجام شد...
همزمان با زیارت سالانه حضرت آقا از گلزار شهدا در ۱۱ بهمن ۱۴۰۱، ایشان برای زیارت قبر آرمان علیوردی که چهار ماه از شهادتش گذشته بود، به قطعه ۵۰ میروند، اما ۴۸ ساعت مانده به این برنامه کفسازی مجددی در آن بخش انجام میشود، درحالی که هشت ماه پیش آنجا سنگفرش شده بود، ولی آن سنگفرش را کنده و سنگهای دیگری جاگذاری میکنند. در عکس بازدید آقا سقفها هم همان گالوانیزههای قبلی است، اما چون ماسهها نیم ساعت قبل از آمدن آقا جمع شده بود، هنوز کف، بندکشی نداشت و در عکسها مشخص است. یادمان ۷۲ تن را موکت کرده بودند و بالای سر شهدا یک شیشه محرابی گذاشته بودند و عکس شهدا پرینت شده بود. در انتهای زیارت، رهبر انقلاب چند جمله بیان میکنند. جمله آخر آقا در بیاناتشان این است که: «حفظ عکس و آثار شهدا خوب است» و «اگر خانوادهها همراهی کنند اشکالی ندارد.» جمله آخر ایشان به وضوح نشاندهنده لزوم اخذ رضایت قانونی از خانوادههای شهدا در هر تغییری است. برخی با اقدامات غیرقانونی خود عوارض سنگینی بهبار آوردند. به چه حقی ۸۰ درصد قرنیزهای شهدا حذف شده است؟! این کارها با کدام مجوز و کدام رضایت انجام شده است؟!طبق آییننامه اجرایی سال ۱۳۹۳ تمام آنچه نامش ساخت، ساماندهی، بهسازی و نگهداری است که در ماده ۴ تأمین هزینههایش به وزارت کشور محول میشود، در ماده ۵ و ۶ به بنیاد شهید سپرده میشود، اما این ماده اشکالاتی دارد، چرا که میگوید هرگونه جابهجایی قبور یعنی نبش قبر یا دفن افراد غیر شهید، تغییر کاربری و اجرای هر نوع طرح ساماندهی در قطعات و حریم گلزار شهدا با موافقت بنیاد امکانپذیر است. قانون میگوید باید آییننامه تنظیم شود و در آییننامه گفته شده تمام این حقوق با موافقت بنیاد امکانپذیر است، اما آییننامه مجری ندارد و کسی در آییننامه نیست که جواز بهسازی یا هر عملیات عمرانی دیگری را بدهد!
در ایران شش مرجع قانونگذاری داریم که یکی از آنها دیوان عدالت اداری است و آرای آن قانون حساب میشود. باید از خرداد ۱۴۰۰ بنیاد شهید آییننامهای جدید تنظیم و مشکلات را حل میکرد، ولی از فرصت یکدستی دولت، قوه قضاییه و شهرداریها استفاده نکردند و آییننامه درست و حسابی نوشته نشد درحالیکه میتوانستند با کاری ریشهای و ورود کلمه میراث به آییننامه مذکور، مشکل گلزارهای شهدا را یکبار برای همیشه حل کنند.
بودجه سنگینی پشت این بهسازی است و برخی روی آن حساب کردهاند. بعد از تلاشهای ما در ۱۸ تیر امسال در بند چ ماده ۷۵ قانون برنامه هفتم توسعه ابلاغیه آقای مخبر آمد: «دولت مکلف است با رعایت موازین شرعی از طریق بنیاد شهید، بنیاد حفظ آثار و شهرداریهای سراسر کشور نسبت به حفظ و ترویج آثار ارزشها و حماسهها، تجارب انقلاب اسلامی، دفاعمقدس با ایجاد، توسعه و نگهداری موزهها یا نمادها و نشانههای جهاد، مقاومت، ایثار و پاسداشت قداست و منزلت والای شهیدان و ساماندهی و نگهداری مناسب آنها به صورت مراکز فرهنگی و نوسازی و مرمت گلزارهای شهدای سراسر کشور با هماهنگی خانواده معظم شهدا موضوع بند ز ماده یک قانون جامع مصوب ۱۳۹۱ با رعایت حقوق اشخاص ذی حق اقدام نماید.»
بند (ز) میگوید خانواده شاهد: «خانوادههای معظمی که در راه اعتلای اهداف عالیه انقلاب اسلامی و مبارزه با دشمنان انقلاب یکی از اعضای خانواده (پدر، مادر، همسر، فرزند) شهید، مفقودالاثر یا اسیر شده باشد.» یعنی همرزم، همسایه، پسرخاله و دخترخاله نمیتوانند برای نوسازی و مرمت رضایت بدهند، اما هر پنجشنبه در بهشت زهرا دو سه خانم در آن حوالی به طور دستی از رهگذر رضایتنامه میگیرند!
امروز از مناطق شهرداری به در خانه شهدا میروند و از خانوادهشان رضایتنامه میگیرند. به خانواده شهدا توضیح داده نمیشود که چه کاری میخواهند انجام دهند و فقط گفته میشود؛ میخواهیم قطعات را تمیز و مرتب کنیم. طبق قانون سه دستگاه مسئول این امر شناخته شدهاند و باید بین این سه دستگاه کارگروه شکل بگیرد، آییننامه تنظیم کند، به هیأت وزیران برود، تصویب و ابلاغ شود و سپس به مرحله اجرا برسد.
در قطعه ۵۰ چه اتفاقی افتاده است؟
۱۰ ماه بعد از بهسازی سقفی که در قطعه ۵۰ زده بودند نشست کرد؛ این شأن شهدا نیست. سقفی ناایمن زده شد که یک ماه دوام نیاورد! از آهنهای دستدوم استفاده کردند و ستونهای این سازه را ساختند. سقفی که روی آن نیم متر برف نیامده بود و چند سال از عمرش نگذشته بود، آسیب دید. چون قطع درخت جریمه سنگین دارد، شناژ نبستند و به اندازه حجم یک پیت ۱۷ کیلویی چالهای کنده و سیمان ریختهاند و صفحه ستون گذاشتهاند. وقتی فونداسیون ریخته نشده و در سستترین بستر ستون کار گذاشتهاند، این ستونها در خاک حرکت میکند و سقف کج میشود.
از سال ۱۳۹۵ تا امروز حرف ما این است که مطالبات خانواده شهدا را در مورد مزار شهدا نظر بگیرید. مطالبه آنها اجرای قوانین رسمی کشور، منویات امامین انقلاب اسلامی و اصول علمی دانشگاهی است. بیش از ۱۰ تا ۱۲ رشته دانشگاهی مربوط به این حوزه است؛ چرا با گرفتن رضایت از برخی خانواده شهدا روی یک کار غیرکارشناسی اصرار داشته باشیم؟!
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگوی جامجم با دکتر موسی حقانی بررسی شد:
گفتوگو با حجتالاسلام والمسلمین علی ذوعلم