چند کلام با دست‌اندرکاران برنامه جدید رادیویی که به نقد غرب‌زدگی می‌پردازد

سفر به سرزمین فرصت‌ها یا سراب آرزوها

برخی افراد برای آینده بهتر، زندگی زیباتر و برخورداری از شرایط برتر و... اقدام به مهاجرت می‌کنند، در صورتی که برخی از آنها، مطالعه یا بررسی دقیق و عقلانی نسبت به مشکلات و چالش‌های زندگی پس از مهاجرت ندارند و سطح آگاهی و اطلاعات‌شان به تبلیغ‌های کذایی و شایعه‌ها ختم می‌شود و بعد از مهاجرت متوجه می‌شوند که در دنیای وهم و خیال خود، مدینه فاضله‌ای را ترسیم کرده بودند که در حقیقت این‌گونه نبوده و زندگی‌شان دستخوش صدمات جبران‌ناپذیری شده است.
برخی افراد برای آینده بهتر، زندگی زیباتر و برخورداری از شرایط برتر و... اقدام به مهاجرت می‌کنند، در صورتی که برخی از آنها، مطالعه یا بررسی دقیق و عقلانی نسبت به مشکلات و چالش‌های زندگی پس از مهاجرت ندارند و سطح آگاهی و اطلاعات‌شان به تبلیغ‌های کذایی و شایعه‌ها ختم می‌شود و بعد از مهاجرت متوجه می‌شوند که در دنیای وهم و خیال خود، مدینه فاضله‌ای را ترسیم کرده بودند که در حقیقت این‌گونه نبوده و زندگی‌شان دستخوش صدمات جبران‌ناپذیری شده است.
کد خبر: ۱۴۹۲۰۵۸
نویسنده مریم کریمی - از اهالی رادیو
 
به‌تازگی شبکه رادیویی تهران با برنامه جدید «سراب» به نقد غرب‌زدگی، چالش‌های مهاجرت و... می‌پردازد، در این گزارش با دست‌اندرکاران آن گفت‌وگو کردیم. 

باور سراب یا واقعیت
جُنگ نمایشی «سراب»، کاری از گروه فرهنگ، جامعه و سلامت رادیو تهران است که پنجشنبه‌ها ساعت ۱۵ روی موج اف.‌ام ردیف ۹۴ مگاهرتز می‌رود. نیکو یوسفی، تهیه‌کننده برنامه به قاب کوچک می‌گوید: این برنامه با هدف نقد غرب‌زدگی تولید می‌شود و شامل بخش‌های نمایش طنز، استندآپ، وکس‌پاپ و بخش‌های کارشناسی است. علت انتخاب عنوان برنامه یعنی سراب، این است که انسان معمولا علاقه دارد تصویر ذهنی سراب‌گونه خود را قبول کند تا واقعیت را. در واقع این اسم استعاره‌ای است از تصویر مدینه فاضله‌ای که افراد از جوامع غرب برای خود می‌سازند. با توجه به آمار فراوان مهاجرت‌ها و تمایل جوانان به مهاجرت ضروری است که در رابطه با واقعیت‌های مهاجرت به افراد آگاهی‌رسانی شود. در این برنامه به موضوعاتی که افراد مهاجر و غرب‌زده به آن دچار می‌شوند، می‌پردازیم و می‌کوشیم بدون موضع‌‌گیری واقعیات را بیان کنیم و به موضوعاتی همچون بحران هویت، شوک فرهنگی، مشاغل سیاه و... بپردازیم. بشخصه معتقدم افراد معمولا سعی دارند تصویر ذهنی ساخته‌شده توسط خودشان یا تبلیغات را باور کنند و از شنیدن واقعیت هراس دارند. گاه غرب‌زدگی به این دلیل ایجاد می‌شود که‌ فرد ناکامی‌های خود را در محیط فعلی به پای شرایط گذاشته و برای فرار از مسئولیت‌پذیری دل به جامعه دور از دسترس خود یعنی غرب می‌بندد، حال رسانه‌های غرب چه می‌کنند؟ آنها با مساعدت به این توهم، به سراب افراد دامن می‌زنند. در حالی که رسالت ما ابتدا کمک به مواجهه افراد با واقعیت و تقویت واقع‌بینی آنهاست. 

زندگی در اکنون
فاطمه اعتمادی، نویسنده رادیو در گفت‌وگو با قاب کوچک عنوان می‌کند: به نظرم نویسندگی تاریخ آغازی ندارد، یک جوشش و ذوق است. مادربزرگم سال‌ها کارش تدریس بود و ما از کودکی با هم کتاب می‌خواندیم، از بوستان و گلستان تا حافظ، ادبیات غرب، شعر و... این محیط ادبی ناخودآگاه تأثیرگذار بود. به نظرم قلمم مهم‌ترین ارثیه مادربزرگم است. از ۱۴سالگی با متن‌های طنزم کارم را در رادیو شروع کردم.  این نویسنده درباره برنامه «سراب» می‌گوید: از آنجا که این روزها پدیده مهاجرت خیلی روی بورس است (خصوصا میان همسن و سالان خودم) و به‌عبارتی بهتر باید بگویم این مسأله فراگیری زیادی دارد و ذهن بسیاری از افراد را درگیر خودش کرده، در نویسندگی این برنامه سعی می‌کنم به جای رد یا تأیید چیزی به چالش‌های ذهنی خودم و اطرافیان در این‌باره بپردازم‌؛ مثل شوک فرهنگی، چالش بحران هویت و... . وی می‌افزید: از شاخصه‌ها و مؤلفه‌های آنتن این است که بر پایه صداقت باشد و آنچه واقعا در اطراف‌مان رخ می‌دهد را بازتاب دهیم. بنابراین موضوعات این برنامه براساس مسائلی است که مشاهده می‌شود، بیشتر افراد جامعه با آن درگیر هستند یا این که مطالبه مخاطبان است.بر حسب حرفه‌ام گوش‌هایم تیز است، در هر جمعی که بروم دستم پر از سوژه می‌شود.به نظرم مهم‌ترین ویژگی یک نویسنده از دید هر شخصی متفاوت است، از نظر من نویسنده باید سبک خاص خودش را داشته باشد یا حداقل باید سبک خاص خودش را پیدا کند. سبک خاص هم با مطالعه زیاد، مشاهده‌کردن و خیلی نوشتن به دست می‌‌آید. به علاوه‌؛ نویسنده باید با خودش و مخاطبش صادق باشد و در نهایت این‌که همه نویسنده‌های خوب نوشتن برای‌شان تنفس است، شغل یا کار محسوب نمی‌شود، اگر ننویسند مریض می‌شوند. خوشحالم که راه ارتباطم با جهان نوشتن است. با نوشتن لحظه‌ها نمی‌میرند، امیدوارم همه در اکنون زندگی کنیم. 

عشق به رادیو، مرهم سختی‌ها
محمد بهاریان، بازیگر این جنگ نمایشی درباره تیپ‌گویی در «سراب» توضیح می‌دهد: حدود ۱۳ سال است که در زمینه دوبله و صدا بازیگری در خدمت مردم هنردوست هستم. باید از نویسندگی خانم اعتمادی تشکر کنم که به‌واسطه خلاقیت و قلمی که دارند با تیپ‌گویی و تغییر لحن سعی بر انجام وظیفه دارم. به نظرم ارتباط بیشتر ما با مخاطب به‌واسطه اجرا و جانمایی مناسب بیان و تیپ‌گویی حاصل می‌شود. البته باز هم تأکید می‌کنم اول باید نویسنده قابل باشد که بنده این شانس را داشتم. بشخصه معتقدم بازیگری در رادیو و آیتم‌هایی که ساخته می‌شود مبنا و اساس زیبایی آنها این است که براساس و محوریت موضوع برنامه باشد. کار در رادیو و دوبله کم‌درآمد و سخت است اما در عین حال لذت دارد. عشق به این کار مرهم سختی‌هاست. 

یوسفی
علت انتخاب عنوان برنامه یعنی سراب، این است که انسان معمولا علاقه دارد تصویر ذهنی سراب‌گونه خود را قبول کند تا واقعیت را. در واقع این اسم استعاره‌ای است از تصویر مدینه فاضله‌ای که افراد از جوامع غرب برای خود می‌سازند.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها