سه فصل یازدهم تا سیزدهم پوآرو که برای پخش از شبکه تماشا دوبله شدند، به ترتیب سپتامبر ۲۰۰۸(چهار قسمت)، دسامبر ۲۰۰۹ (چهار اپیزود) و ژوئن تا نوامبر ۲۰۱۳ (پنج قسمت) پخش جهانی داشتند. در تمام فصلهای سریال دیوید ساچت در قالب هرکول پوآرو، این کارآگاه خصوصی نکتهسنج بلژیکی ظاهر شد و با بازی در این نقش توانست بهصورت یکی از شمایلهای معروف دنیای رسانه درآید.پوآرو، ازجمله دستپختهای خانم آگاتا کریستی، جنایینویس کلاسیک انگلیسی بود که سریال تلویزیونی پوآرو داستانهایش را از نوولها و کتابهای او به عاریه گرفت. در سه فصل آخر مجموعه هم، این کارآگاه سبیلقیطانی مشغول کشف راز و رمزهای پنهان جنایاتی است که با دقت خاصی صورت گرفتهاند و تصور نمیشود کسی بتواند از آنها رمزگشایی کند. اما قهرمان داستان سریال دقیقا همان فردی است که توانایی انجام این کار را دارد و با زیرکی و مهارت خاصی که کریستی نویسنده به او داده، میتواند در پایان هر اپیزود، پرده ازرازهای پنهان این جنایات بردارد.درداستانهای این سه فصل اگرچه اصل ماجرا برپایه تحقیقات جذاب پوآرو برای پیداکردن جنایتکاران است، اما لوکیشنها و کشورهایی که این جنایات در آنها رخ میدهند، تغییر میکند. برای مثال در فصل یازدهم، ماجراهای پوآرو سر از کشور سوریه دردهه ۳۰ میلادی درمیآورد. اما مکان این رخدادها هر کجا که باشد، پوآرو با مهارت و شگردهای خاص خود، پرده از راز جنایات خواهد برداشت. در این فصلهای پایانی هم کاراکتر محوری ماجرا با جنایتی (معمولا یک قتل) روبهروست که بالاخره نیت قاتل و خود قاتل به جمع معرفی میشود.
ماجراهای آخرین پرونده
درجمعبندی نهایی، زمانی که سازندگان سریال به فکر ختم داستان و بستن پرونده پوآرو افتادند، اپیزود «پرده: آخرین پرونده پوآرو» براساس داستان نوول سال ۱۹۷۵ آگاتا کریستی به همین نام تولید شد و روی آنتن رفت. رسانههای انگلیسی آنزمان با تیترهایی چون «دیوید ساچت در آخرین اقتباس از کریستی بازی میکند» به استقبال این ماجرا رفتند. آنزمان در اواسط دسامبر سال ۲۰۱۱، رسانههای انگلیسی پر از مطالبی درباره غزل خداحافظی کارآگاه محبوب تلویزیونی بود. برای ساچت که طی ۲۲سال لباس این شخصیت دوستداشتنی و محبوب را به تن کرده بود، خداحافظی کار چندان راحتی به نظر نمیآمد. او همان زمان در مصاحبهای چنین گفت: «همیشه از اینکه به سریال پوآرو برگردم و نقش این مرد دوستداشتنی را بازی کنم، خوشحال شدهام و افتخار کردهام. در تمام عمرم رویای این را داشتهام که یک بار دیگر این شخصیت را روی آنتن بیاورم. پوآرو کاراکتری دوستداشتنی است و هنوز هم بعد از این همه مدت و فصلهای متعددی که از ماجراجوییهایش ساخته شده، موجودی پیچیده و غیرقابل شناخت به نظر میرسد و عموم تماشاگران در تلاش هستند تا تمامی وجوه شخصیتیاش را درک کرده و بفهمند.»
بازیگر خوششانسی هستم
ساچت، این کاراکتر را از نظر خودش چنین توصیف میکند: «پوآرو آدمی غیرقابل پیشبینی است که میتوان به او اعتماد کرد. او عاشق مکاشفه و رودررو شدن با ناشناختههاست. درعینحال، او هم محدودیتهای خاص خودش را دارد و اسیر یکسری محاسبات است. طبیعی است که آدمی مثل او هم اشتباه کند و این نکته، باعث جذابیت بیشتر کاراکترش میشود. من بازیگر خوششانسی بودهام که توانستهام نقش او را بازی کنم. پوآرو یکی از شمایلهای ادبی تاریخ ادبیات جنایی است که میلیونها کتابخوان را در سراسر دنیا جذب ماجراجوییهای دلنشین خود کرده و برگردان تصویریاش در یک سریال تلویزیونی کمک بسیار زیادی به مطرحتر شدن او و همچنین محبوبیت بیشترش میشود. این جادوی قابکوچک است که میتواند یک چهره برجسته ادبی را در سطح بسیار وسیعتری در معرض دید و قضاوت عموم قرار دهد.»
ثبت رکوردی تازه
برای دوستداران سریالهایتلویزیونیسال۲۰۱۳سال تلخیبود،چراکه پوآروآخرین ماجراجوییهایش رادرمعرض تماشای دوستدارانش قرار داد و برای همیشه با قابجادو خداحافظی کرد. منتقدان تلویزیونی از سریال بهعنوان نامه عاشقانهای از دنیای جرم و جنایت در دهه ۳۰ میلادی نام بردند و پایان سریال را بهعنوان ختم این نامهنگاری معرفی کردند.هم برای تماشاگران و هم برای منتقدان بسیار سخت بود که بعد از۲۴سال همنشینی وهمراهی باهرکول پوآرو، روزی برسد که روز وداع با این شخصیت و تمام ماجراجوییهایش باشد. پنج اپیزود فصل سیزدهم سریال توانستند رکوردهای تعداد بینندگان را شکسته و رکوردی تازه در این رابطه خلق کنند.
فضاسازی برای شخصیتپردازی
جف تسلر، طراح صحنه و لباس سریال در رابطه با قسمتهای پایانی آن میگوید: «با آنکه داستانهای آگاتا کریستی طی ۶۰ سال نوشته و منتشر شدند، اما فضای داستانی پوآرو همچنان در دهه ۳۰ میلادی سیر میکرد و همین باعث جذابیت بسیار زیاد آن شده بود و تماشاگران را شیفته خود میکرد. خلق فضای دهه ۳۰ میلادی برای این سریال البته کار چندان راحت و سادهای نبود و من تمام تلاشم را کردم که فضاسازی در کنار کاراکتر پوآرو قرار گرفته و این دو، کلیت سریال را به خود اختصاص دهند. مردم میدانند که داستان پوآرو داستانی خیالی است و بااینحال، درام درون آنرا دوست دارند و ماجراهایش را پیگیری میکنند. بازی دیوید ساچت کمک زیادی به افزایش تعداد دنبالکنندگان این سریال کرد. تصور عمومی این است که سریال را بدون حضور او نمیتوان در نظر گرفت و نام و تصویر او به نام سریال گره خورده است. او هم همراه با سریال در طول زمان رشد کرد و در هر قسمت بهتر و بهتر شد و یک پوآروی عاقلتر و کاردرستتر از خودش به نمایش گذاشت.» تحلیلگران تلویزیونی پایان عمر سریال پوآرو را پایان یک دوره باشکوه تاریخی در رابطه با سریالسازی تلویزیونی ارزیابی کردهاند.