از برخی آیینهای یادشده به دلیل از دست دادن کارکرد، جلوهگری رخت بربسته، همچون شالاندازی اما در عوض، جلوههای آیینی دیگری در فرهنگ مردم ایران رخ نموده و با زندگی نوین هماهنگ شده است؛ یکدست و همرنگکردن لباسها، همخوان ساختن آرایهها، پیرایش، زیورآلات (بویژه با طرح انار و هندوانه)، سفرهآرایی و میوهآرایی شب چله و... در این میان اما برخی سنتهای شب چله به دلیل ریشهداری و پیوند عمیق فرهنگی با مردم، همچنان جایگاه بلند خود را حفظکرده و از انحطاط و انحراف دور مانده است. تفأل یکی از مهمترین این آیینها است که گونههای مردمی گوناگونی دارد؛ ولی شهرهترین و متداولترین آن در گستره ایران، فال به دیوان خواجهحافظ شیرازی است.تفأل بهگونهای امیدوارانه، پیشگویی و پیشبینی آینده است، برای صلاحاندیشی و برونآمدن از دودلی یا اطلاعیافتن از وضعیتی نامعلوم از آینده. به فال در گذشته با باوری عمیق میپرداختند [که نمونههای تاریخی مشهور و شگفتی هم دارد] و امروزه گاه بهجد و گاه به تفنن، بدان پرداخته میشود.
در گذشته فال فرقی نمیکرد توسط یک فرد عامی، برای مسأله شخصی و کوچک گرفته شود یا توسط امیر، شاه و شخصیتی بزرگ، برای تصمیمی بزرگ در حد ملک و مملکت. فالهای عامه مردم در اقصینقاط کشور، بسیار متنوع است، برخی از آنها بین اقوام و استانهای کشور مشترک است؛ مثل فالگوش ایستادن، فال دوره و فال کوزه و برخی نیز ویژه یک منطقه است. طرفه آنکه فالهای مشترک و فراگیر در هر منطقه با تفاوتها و ظرایف خاص آن دیار اجرا میشود.
مهمترین فالهای عامیانه ایران عبارت است از: فال اذان در همدان، فال چلسرو یا چهلسرود، فال کتو (کتاب باز کردن)، فال شوشمکی و فال تریتریترالی در لرستان، فال تسبیح یا فال دشتی و فال چهلبیتی در خوزستان، فال دوره، فال کولوکی، فال چهلبیتی، فال مالبر و فال چلبیت در فارس، فال زنبری (کفشدوزک) در مازندران، فال چک و دوره در یزد، فال کوزه و فال چهاربیتی در خراسانرضوی، فال چلبیتو در کرمان، فال چهاردهی در هرمزگان، فال گوشک و فال انگشت در بوشهر، فال مهره به دوره در مرکزی، فال بولونی در اصفهان و فال دوره در تهران.
گفتنی است اجرای این فالها بهجز موارد اضطرار مانند دوره انتظار به دنیا آمدن فرزند، زمان بیماری، انتظار مسافر و ... در بازههای زمانی آیینی نمود بیشتری دارد؛ مانند شب چهارشنبهسوری، شب عید نوروز، شب تیرماه سیزده، شب سیزدهم ماه صفر، ماه رجب، شب اسفند و صدالبته شب چله.
یکی از عامترین تفألهای عامیانه در ایران، رهیابی و مشورت گرفتن از کتابهای مورد احترام عموم مردم همچون کتابهای دینی و دیوان شاعران و عارفان بزرگ است. در این میان تفأل به دیوان حافظ شیرازی محبوبترین نوع تفأل به کتاب محسوب میشود؛ چراکه مردم خواجه شمسالدینمحمد را حافظ قرآن، ترجمانالاسرار و لسانالغیب میدانند که با سوگند دادن حافظ به شاخ نبات او، خواندن فاتحه و باز کردن دیوانش میتوانند حرف دل خود را در کلمات منظوم او بازیابند. بدیهی است نیت همه در فال به دیوان خواجه شیراز یکسان نیست؛ اعتقاد و باور قلبی به نفس تفال، لذتبخش بودن و تسکیندهنده بودن تفأل، توجه به یک سنت کهن، باور به صدق گفتار حافظ، متاثر بودن دیوان حافظ از قرآن، مطالعه اشعار، شخصیت معنوی حافظ و نیزسرگرمی و تفنن ازجمله مهمترین دلایلی است که مردم را وا میدارد در آخرین شب پاییز با تفأل به دیوان این شاعر بزرگ به بدرقه سرمای زمستان بروند.
آنچه در فال اهمیت دارد، ثابتکردن صدق و کذب فال حافظ نیست؛ چراکه برای گواهی درست و راستِ فال حافظ باتوجه به تنوع نمادها و تکثرشان در زبان شعری حافظ و با در نظر گرفتن قانون احتمالات، شاید بتوان برای هرخوانندهای با هر نیتی وصفالحالی پیدا کرد ولی مهم پیوند دیرین، سازنده و فرهنگی این سنت با عامه مردم است که هم تسکین روحی فردی و هم تقویت ریشههای فرهنگ عمومی را از دیرباز تاکنون به ارمغان آورده وجشن ملی شب چله را جلوهای غنی وژرف بخشیده است. یکی دیگر از نکات حائز اهمیت در گرایش عامه مردم به فال حافظ، انسشان به آن و بهرهگیری از اشعار این شاعر بزرگ در دیگر گونههای فالهای عامیانه است چنانکه مردم از اشعار نیکفرجام و بدسرانجام وی در تفالهای عامیانه دیار خود بهره جستهاند.
برای مثال در سنگسر استان سمنان در شب چله هر یک ازحاضران خانواده، انگشتر، سنجاق،حبه قند یا هر چیز کوچک دیگری را به نام خود نشان میکرد و آن را داخل یک قوطی میانداخت. یک نفردرمیان جمع به حافظ فال میزد و چند بیت از غزل انتخابی را میخواند، سپس کسی که قوطی را دردست داشت، دست خود را جلوی در قوطی میگرفت و آن را چند بار بالا و پایین میبرد تا اینکه یکی از از اشیای داخل قوطی به دست اومیافتاد؛ آن سپرده، نشانکرده هرکه بود، تفال و غزل انتخابی نیز به نام همان شخص تفسیر و تأویل میشد.