تنها مثل طوبی
سریال طوبی که برداشتی آزاد از کتاب اربعین طوبی به قلم محسن امامیان است، توانسته با کارگردانی سعید سلطانی و نویسندگی حسین امیرجهانی، روایت را برای مخاطب تلویزیون مناسبسازی کند. طوبی در مسیر قصه، از یک دختر مغرور به یک زن بالغ و شاکر تبدیل میشود. او در ابتدا میگفت قصد دارد همه خانواده را دور هم جمع کند، اما درنهایت اذعان کرد که مسیر امام حسین (ع) خانواده او را گرد هم آورده است. هرکدام از زنانی که در طوبی به تصویر کشیده شدند، توانستند قهرمانی خود را در زندگیشان به نمایش بگذارند.
یک دنیای شیرین در حوالی دریا
اگر یکی دو دهه به عقب بازگردیم، مجموعه دنیای شیرین دریا هم مصداق قهرمانسازی زنان خواهد بود. این مجموعه به کارگردانی بهروز بقایی، روایتگر دختری از خطه گیلان بود که هربار با یک چالش مواجه میشد. در هر قسمت از این مجموعه تلویزیونی، مشکل تازهای پیشروی خانواده قرار میگرفت که بچهها تلاش میکردند از پس آن برآیند. نکته مهم در مورد این مجموعه، تلاش برای نمایش هوش طبیعی فرزندان در روبهرو شدن با مشکلات و استفادهکردن از ظرفیت بچهها در خانواده بود. دنیای شیرین دریا با آن گویش ساده و شیرینی که بچهها داشتند، توانست مخاطب را با خود همراه کند و شیرین شخصیت اصلی را در قامت یک قهرمان نشان دهد.
دنیای شیرین دو خانواده
مجموعه دنیای شیرین را هم باید از جمله سریالهایی دانست که در زمان خود توانست قهرمانبودن نوجوانان را به مخاطب نمایش دهد. شیرین با برادران و پسرداییاش، هربار تلاش میکرد بحران احتمالی خانواده را به شیوهای خلاقانه حل کند. دفتر خاطرات شیرین و نگارشی که از روزمرگیهایش داشت، مخاطب را با خود همراه میکرد. این مجموعه به کارگردانی بهروز بقایی، روایتگر دو خانواده و حالوهوای روزمرگی آنها بود. شاید دنیای شیرین درظاهر برای کودک و نوجوان ساخته شده بود، اما روایت آن و تلاش دختر خانواده برای کنشهای قهرمانی، آن را به یک مجموعه پرمخاطب برای کل خانواده تبدیل کرد.
روایت تاریخ معاصر در نجلا
از دیگر مجموعههایی که شخصیت اصلی آن یک زن بود، میتوان به نجلا اشاره کرد که در دو فصل روی آنتن تلویزیون رفت. نجلا به کارگردانی خیرا... تقیانیپور، روایتگر برخی حوادث سال ۱۳۵۸ و زندگی دختری بههمین نام بود که در کوران حوادث آن سالها قصد داشت به زیارت اربعین برود و همین را بهانهای قرار میداد تا پسری که عاشق او شده بود را بیازماید. فصل دوم این مجموعه، ادامه همان روایت در زمان اشغال خرمشهر بود.
گرههای این مجموعه بیشتر به دست زنان باز میشود تا روایتگر مجاهدات آنها در طول تاریخ باشد. در فصل اول سارا رسولزاده و در فصل دوم محیا دهقانی نقش نجلا را ایفا کردند.
مادرانگی به روایت مرضیه
سریال مرضیه با بازی مرحوم ماهچهره خلیلی را باید از دیگر مجموعههایی دانست که قهرمان اصلی آن زن بود و توانست قهرمانی یک زن برای خانوادهاش را به نمایش بگذارد. مرضیه به ناگاه با مرگ همسر خبرنگارش درگیر ماجرای اختلاس و فساد اقتصادی میشود. تلاش مرضیه برای نجات خانوادهاش از این ماجرا و حفظ مدارکی که از همسرش باقیمانده، از او یک قهرمان استوار میساخت که شاکله قصه مرضیه را رقم میزد. فلورا سام، کارگردان این مجموعه، تلاش کرده بود روایتی زنانه از بحرانی ارائه کند که با قرار دادن یک زن در جایگاه قهرمان قصه، حال و هوای متفاوتی به خود میگرفت. مرضیه هم مادر بود و هم باید از خانواده مراقبت میکرد. از همین جهت باید او را یک قهرمان متفاوت دانست.
دختری به نام کیمیا
از دیگر مجموعههایی که با قهرمان یک زن روایتی در دل تاریخ داشت، کیمیا به کارگردانی جواد افشار بود. این مجموعه روایتگر زندگی کیمیا با بازی مهراوه شریفینیا بود؛ دختری پر شر و شور که پیش از انقلاب و زمانی که یک دختر جوان مدرسهای بود، خانوادهاش با یک بحران روبهرو میشدند. این سریال، روایتگر زندگی این کاراکتر از نوجوانی تا کهنسالی بود و با همین خط روایی توانسته بود یک قهرمان زن ایرانی را به نمایش بگذارد. البته پربازیگر بودن این مجموعه در تماشایی شدنش هم بیتأثیر نبود، اما قصه و روایت کیمیا و کنشهای قهرمانی شخصیت اول، به گونهای بود که توانست مخاطبان بسیاری را به سمت خود بکشاند. آزیتا حاجیان، پوریا پورسرخ، مهدی پاکدل، حامد بهداد، حسن پورشیرازی، علی شادمان و... از جمله بازیگران این مجموعه بودند.
حل بحران به شیوه پریا
سریال پریا پیش از اینکه در فهرست مجموعههای موفق با محوریت قهرمانان زن قرار گیرد، از چند منظر ساختارشکن بود که مهمترین آن، پرداختن به بحث بیماری ایدز و صحبت از آن در قاب تلویزیون بود. پریا که پیشتر در ازدواجش شکست خورده بود، این بار با پسرخالهاش که سالها از او کوچکتر است، ازدواج میکند. شوهر او در اثر یک اشتباه به ایدز مبتلا میشود. پریا با وجود این همه بحران، تلاش میکند خانواده را سرپا نگه دارد و زندگی را در مسیر درستی که میخواهد، ادامه دهد. حسین سهیلیزاده در این مجموعه با محور قرار دادن پریا بهعنوان قهرمان سریال، زنی قوی را نشان داد که برای حفظ خانواده تلاش میکند.
تنهایی مدینه
سریال مدینه به کارگردانی سیروس مقدم، روایتگر زنی به نام مدینه بود که همسرش در دریا غرق شده و او همراه پسر خوانده اش بهمن کارخانه به جا مانده از شوهرش را اداره میکند. مدینه به مرور درگیر مشکلاتی بزرگ میشود، اما هر بار تلاش میکند بار سنگین این مشکلات را به تنهایی به دوش بکشد. مدینه برخلاف برخی شخصیتپردازیها و قهرمانپروریها، کاراکتری واقعی بود و با مشکلات زندگی روزمره هم مواجه میشد.
مصیبتهای ستایش
نام سریال ستایش که در سه فصل روی آنتن رفت برای بسیاری از مخاطبان آشناست. روایت دردهای زندگی دختری با همین نام که از جوانی تا میانسالی، با بحرانهای بسیاری روبهرو میشد. سعید سلطانی که به تازگی سریال طوبی را روی آنتن داشت، در ستایش هم تلاش کرده بود چالشهای تلخ زندگی ستایش را روایت کند. نرگس محمدی در نقش ستایش، نمایش زندگی واقعی زنانی بود که هم میخواهند خانواده خود را حفظ کنند و هم تلاش میکنند خودشان را سرپا نگه دارند.
چالشهای نرگس
روایت سریال نرگس را هم باید در فهرست مجموعههایی قرار داد که زنان را در قامت یک قهرمان نشان دادهاند.
سیروس مقدم در این مجموعه قهرمانی نرگس، دختر خانواده را نشان داد، اما در میان راه خودش با چالش فوت بازیگر اصلی مواجه شد. زندهیاد پوپک گلدره که در یک تصادف درگذشت، نتوانست نقش خود در این مجموعه را کامل کند و در نهایت ستاره اسکندری جای او را گرفت. نرگس در قامت یک خواهر بزرگتر، تلاش میکرد هوای خانواده خود را داشته باشد. او با بحران ازدواج خواهرش و مواجهشدن با فردی به نام شوکت که پدرشوهر خواهرش بود روبهرو میشد.
تاریخ به روایت پریدخت
سریال «پریدخت» به کارگردانی سامان مقدم، مثل دیگر مجموعههای ذکر شده، محوریت خود را بر قهرمانی یک زن گذاشته بود. پریدخت دختر یکی از تاجران سرشناس شهر بود که در سال ۱۳۱۴ با ماجرای مسجد گوهرشاد روبهرو میشد. این مجموعه در مقطعی از سال ۱۳۲۰ جریان پیدا میکرد و در سال ۱۳۳۴ ادامه مییافت. پریدخت روایتگر زنی در سالهای دهه ۲۰ بود که درست مثل دیگر مجموعههای با این حالوهوا، در جدال با مسائل اجتماعی روز، مشکلات زندگی خودش را هم باید پشتسر میگذاشت.
دختری از خطه گیلان
«گیلدخت» مجموعه دیگری است که با قابهای متفاوت از دل گیلان، یک مجموعه پرمخاطب شده بود. البته این مجموعه فراتر از فرم، به یک محتوای خاص پرداخته بود که مخاطبان را به خود جذب میکرد. گیلدخت یا همان گلنار، دختر تقیخان بود که به مرور و بر اثر حوادث روزگار، دست او و خانوادهاش از عمارت کوتاه میشد. در این میان، گیلدخت و اسماعیل دل در گرو هم داشتند و درست زمانی که گیلدخت و خانواده با توطئههای بسیار روبهرو میشدند، او تلاش میکرد با ماندن در عمارت و پی بردن به جای اختفای پدر، به زنده ماندن خانوادهاش کمک کند. روند تبدیل یک کاراکتر و پایین کشیده شدنش از جایگاه دختر خان تا ندیمهای در آشپزخانه، همگی به جذابیتهای این مجموعه افزوده بود. گلنار ابتدا از دست زدن به کارهای پست عمارت ابا داشت، اما به مرور فهمید که برای نجات خانواده، باید دست به هر کاری بزند. قهرمان شدن گلنار، به مرور و در طول قصه اتفاق میافتاد و همین، به باورپذیر شدن آن کمک بسیاری میکرد.
روایت زنی در دل تاریخ
«بانوی سردار» را هم باید در لیست مجموعههایی دانست که توانسته بود قهرمانی زنان در قصهها را بهدرستی به نمایش بگذارد. این مجموعه روایتگر بخشی از زندگی بیبی مریم ملقب به سردار مریم بختیاری بود. بیبی مریم، خواهر علیقلیخان سردار اسعد و فرزند حسینقلیخان بود. فرزند او علیمردانخان هم از مبارزان این دوره تاریخی بود. بیبی مریم با ایستادگی مقابل ظلم خوانین این منطقه بین مردم محبوبیت زیادی پیدا کرد. علیمردان خان فرزند او هم با وحدت بخشیدن بین اقوام آذری و لر، توانست مقابل نیروهای انگلیسی که از حمایت حکومت مرکزی برخوردار بودند بایستد. این مجموعه گرچه یک برداشت آزاد از زندگی این قهرمان بود، اما مخاطبان بسیاری را با دلاوریهای زنان در دل تاریخ آشنا کرد. پرویز شیخطادی، کارگردانی این اثر تلویزیونی را در دست داشت.
سرکشیهای یک نوجوان
«دوران سرکشی» برای همه آنهایی که در ابتدای دهه ۸۰ پای تلویزیون مینشستند، خاطراتی از سرکشی یک نوجوان و صبوریهای یک مشاور بود که تلاش میکرد همراه این دختر جوان باشد. لادن مستوفی در قامت یک زن صبور که میخواست خانواده خود را در کنار زندگی کاریاش جلو ببرد، یک قهرمان ویژه را به نمایش میگذاشت. کمال تبریزی، کارگردانی این مجموعه را در دست داشت و فیلمنامه آن به قلم علیرضا طالبزاده نوشته شده بود. سرکشی داستان دختری فراری به نام روناک (با بازی عاطفه نوری) بود که با کمک بهزیستی قصد داشت به زندگی عادی بازگردد. این سریال به بررسی مشکلات اجتماعی و رفتاری بلوغ در دختران میپرداخت و از همین منظر توانست مخاطبان بسیاری را با خود همراه کند.
سرگشتگیهای رعنا
سریال رعنا به نویسندگی و کارگردانی داوود میرباقری، روایتگر زنی در کوران حوادث تاریخی بود. رعنا، دختر مردی به نام سنایی، از صابونپزهای قدیمی تهران بود که بعد از کشته شدن همسرش، بهدنبال پیدا کردن پسرش میافتاد و صبوریهای او، یک زن قهرمان را در قاب تلویزیون خلق کرده بود. گلچهره سجادیه که امسال فصل سوم سرزمین مادری از او روی آنتن رفته، در آن زمان نقش رعنا را برای مخاطبان به نمایش گذاشته بود.
یک انقلاب زیبا
تاریخ پر است از لحظاتی که زن و مرد را برای مقاومت کنار هم قرار میدهد. مجموعه انقلاب زیبا را باید ازجمله آثاری با همین محوریت دانست که ابتدا با ماجرای ازدواج زیبا و حامد آغاز میشد، اما به مرور به حوادث ابتدای انقلاب میرسید و یک قصه تاریخی را برای مخاطب رقم میزد. تعلیقهای پیاپی این مجموعه و محور قرار گرفتن کاراکتر زیبا، باعث شده بود که کشش بیشتری برای مخاطب پیدا کرده و ازجمله مجموعههای تماشایی شود.
پروانه شدن
حال و هوای نویسندگی پروانه در سریالی به همین نام، شروعی برای یک قصه منتهی به دوران انقلاب بود. مجموعه پروانه در اواخر دهه ۵۰ میگذشت و روایتگر داستان جوانی بود که در سالهای دهه ۵۰ با گروهی مبارز همراه میشد و زندگی پرحادثهای را تجربه میکرد. پروانه مانند نامش، مسیر پروانه شدن را از یک زندگی مرفه بهسمت و سوی متفاوت طی میکرد. این مجموعه با اشارههایی که به مسأله منافقین و دوران بعد از انقلاب داشت، توانست یک قهرمان زن را برای مخاطب خلق کند؛ قهرمانی که بهواسطه عشق، توانست خودش را دگرگون کند.
قدرت نفس
مجموعه دیگری که با همین دستفرمان تولید و پخش شده بود، نفس نام داشت که روایت آن، شباهتهایی به سریال پروانه داشت. ناهید دختر دانشجویی بود که با روزبه، عضو سازمان منافقین آشنا و در بحبوحه وقایع انقلاب، رازی در زندگیاش فاش میشد. او مسیر متفاوتی را برای رسیدن به حقیقت پشتسر میگذاشت، اما مثل پروانه با تحول درونی و عشقی که داشت، یک روایت متفاوت را به نمایش گذاشته بود. ساناز سعیدی در قامت بازیگر نقش نفس، توانسته بود استیصال و قدرت یک زن را به صورت همزمان به تصویر بکشد. البته نباید از قدرت کارگردانی جلیل سامان در موفق شدن چنین اثر تلویزیونی غافل شد.
در پناه یک قهرمان
اگر کمی به عقب بازگردیم، مجموعه در پناه تو را هم باید ازجمله سریالهایی دانست که کاراکتر یک زن را به شکل محوری به نمایش گذاشته بود. مریم در سریال در پناه تو، با وجود مصیبتهایی که میکشید، استوار میماند و ادامه میداد. کاراکتر او در زمان پخش این مجموعه، بسیار مورد توجه قرار گرفت و توانست مخاطبان را با مجموعه فوق همراه کند. لعیا زنگنه که بعد از این مجموعه، اثر دیگری را با نام در قلب من به نمایش گذاشته بود، در هر دو سریال یک کاراکتر اجتماعی از زن ایرانی را نشان داد. در پناه تو که در ابتدای دهه ۷۰ پخش شده بود، توانست خود را در قامت یک سریال پرمخاطب تلویزیونی تثبیت کند.
قهرمانی به شیوه یک مادر و دختر
ازجمله سریالهای دیگری که شخصیت محوری زن را در قامت یک قهرمان به نمایش گذاشته بود، مجموعه ریحانه به کارگردانی سیروس مقدم بود. این مجموعه با گره انداختن در زندگی دختری به همین نام و جستوجوی او برای پی بردن به حقیقت، تلاش میکرد تا نحوه مواجهشدنش با گذشته را به شیوه متفاوتی به تصویر بکشد. البته باید تأکید کرد که به غیر از خود ریحانه، نمایش کاراکتر جوانی مادر او هم در خلق قهرمانی زنان در دل تاریخ نقش داشت؛ مادری که همسرش درگیر بازداشت ساواک میشد و سرنوشت خودش هم به کلی تغییر میکرد.
یک پرستار عاشق
مجموعه مینو با اینکه از دیگر مجموعههای ذکرشده قدری متفاوتتر بود، اما بازهم توانست چالشهای یک پرستار زن را در دل تاریخ به نمایش بگذارد. روایت مینو مربوط به ماههای منتهی به اشغال شهر خرمشهر در زمان جنگ ایران و عراق بود که در خلال آن، یک قصه عاشقانه بین جاسوس عراقی و پرستاری به نام مینو شکل میگرفت. مینو با بازی مهدیه نساج و کارگردانی امیرمهدی پوروزیری، یک روایت متفاوت از قهرمانی زنان در دل جنگ بود.
*عشقی گمشده
سریال «عشقگمشده» با خط و ربطی شبیه به مجموعه «ریحانه»، بازهم سراغ یک قهرمان زن رفته بود. قهرمانی که دنبال رگ و ریشه خانواده میرفت و درست مثل ریحانه، سر از قهرمانی مادرش درمیآورد. البته او برخلاف ریحانه، تنها برای دوری از همسر و برخی مشکلات خانوادگی، سراغ گذشته خانواده میرفت. سیما، شخصیت اصلی داستان، در سفر خود بهتدریج به برخی گرهها و پرسشهای مربوط به زندگی گذشته والدینش پی میبرد و هرچه بیشتر پیشمیرود، با ناگفتههای بیشتری از زندگی پدر و مادرش مواجه میشود. همین هم باعث میشد کاراکتر سیما و مادرش به قهرمانهای عشقگمشده تبدیل شوند که هرکدام در دوره خود تلاش میکردند زندگیشان را سرپا نگه دارند.
*روایت متفاوتی از دو قهرمان
«معصومیت ازدسترفته» را باید از دیگر مجموعههایی دانست که روایت قهرمانی زنان را به شکل متفاوتی خلق کرده بود. این مجموعه هم قهرمان مثبت را نشان داد و هم در قصه خود نشان میداد که چطور یک زن میتواند با دستداشتن در زندگی یک مرد مسیر تاریخ را تغییر دهد. داستان این سریال، به سده نخست هجری برمیگشت و با محوریت شخصیتی به نام شوذب شکل میگرفت. شوذب از یاران حضرتعلی (ع) و خزانهدار کوفه و امویان بود. داوود میرباقری در این مجموعه، شوذب را در میان عشق دو زن ترسیم کرد. اولین زن، ماریا بود که بهواسطه عشقی که به حضرتعلی (ع) داشت، به شوذب دلمیبست. زن دیگر، حمیرا بود که یهودی و کولیوار به زندگی شوذب نفوذ میکرد تا بتواند او را از ایمان دور کند. درواقع سریال میرباقری در یک عرصه دوسویه شکل گرفت و توانست هر دو سوی قهرمانی زنان را به نمایش بگذارد. با وجود محوریت زنان و قهرمانی آنها در این مجموعه، نقشآفرینی مرحوم امین تارخ در این سریال و هنرمندی او در خلق یک قصه متفاوت و تماشایی تأثیرگذار بود.
*کارآگاهی در میانسالی
اوایل دهه ۱۳۸۰ سریالی روی آنتن رفت که تمام کلیشههای قهرمانی زنان را کنار زد. مجموعه «کارآگاه شمسی» با محور قراردادن هوشمندی و دقت یک زن سالمند و همراهشدنش با یک همسایه، کلیشه قهرمانی زنان را بهکلی تغییر داده بود. این مجموعه روایتگر داستان دو دوست و همسایه به نامهای شمسی و مادام بود. شمسی زنی باهوش، کنجکاو، کمحوصله و تندمزاج بود که علاقه زیادی به رمانها و مجموعههای تلویزیونی پلیسی، بهخصوص «پوآرو» داشت و این موضوع باعث میشد که مسائل دوستان و اهالی محله را پیگیری کرده و گره از مشکل آنها باز کند، اما همسایه ارمنی او، یعنی مادام خصوصیات متضاد او را داشت و زنی خوشدل و ساده بود. تضاد این دو کاراکتر باعث شده بود روایت متفاوتی از قهرمانی زنان در مجموعههای تلویزیونی شکل بگیرد. پری امیرحمزه در نقش کارآگاه شمسی، یک شخصیت متفاوت را رقم زده بود که در کنار لوریک میناسیان یک زوج هنری کامل را برای خلق قصههای کمدی، اما پلیسی بهوجود آورد.
*باکس اینفوگرافی: نیمنگاه
طوبی ۱۴۰۳
دنیای شیرین دریا ۱۳۷۷
دنیای شیرین ۱۳۷۶
نجلا ۱۳۹۹
مرضیه ۱۳۹۸
کیمیا ۱۳۹۴
پریا ۱۳۹۵
مدینه ۱۳۹۳
ستایش ۱۳۸۸
نرگس ۱۳۸۵
پریدخت ۱۳۸۶
گیلدخت ۱۴۰۱
بانوی سردار ۱۳۹۸
دوران سرکشی ۱۳۸۰
رعنا ۱۳۶۹
انقلاب زیبا ۱۳۹۳
پروانه ۱۳۹۲
نفس ۱۳۹۶
در پناه تو ۱۳۷۴
ریحانه ۱۳۸۴
عشق گمشده ۱۳۸۳
معصومیت ازدسترفته ۱۳۸۲
کارآگاه شمسی ۱۳۸۰
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد