شهید ما نیز از این قاعده مستثنی نبود. شاید جوانان امروزی بهاین دلیل که طاغوت را درک نکردهاند، بهراحتی با ایده و آرمان شهدا ارتباط برقرار نکنند، اما بیان خاطرات شهدا و زندگی آنها از زبان خانواده، دوستان و همرزمان میتواند اندیشه نوجوانان و جوانان را هدایت کند و موجب روشنگری آنها شود. انقلاب اسلامی اگر برای شهدا یک ارزش قابل دفاع بود، بهدلیل تحولات مثبتی بود که پس از پیروزی انقلاب محقق شد. شهدا بهعنوان جوانان آن زمان دیده بودند که چطور انقلاب توانست بیعدالتی دوران طاغوت و وابستگی به بیگانگان را کنار بزند و بههمین دلیل بههر قیمتی حاضر بودند ازکیان و ارزشهای انقلابی دفاع کنند و حتی به شهادت برسند. شهدا با جان خود برای انقلاب اسلامی سرمایهگذاری کردند و بیان افکار و اهداف آنها مهم است. شهدا روحیاتی داشتند که آنها را بهسمت چنین زندگی بزرگمنشانهای کشانده بود. برادرمن زندگی سادهای داشت و بهشدت برای طبقات پایینتر که خودمان هم جزئی از آن بودیم دلسوزی میکردند. یکی از خصلتهای برادرم حساسیت فوقالعادهای بود که در مورد رعایت حقوق مردم و بیتالمال بهخرج میداد. این مسأله از سوی دوستان شهید بارها بیان شده است. البته که انسانهای متدین بهکلی روی چنین مسائلی دقت نظر دارند. شهدا اگر امروز هم زنده بودند، نمیتوانستند در برابر ظلمی که در حق مظلومان فلسطین و مجاهدین محور مقاومت صورت میگیرد، ساکت بمانند؛ همانطور که شهید سپهبد حاجقاسم سلیمانی در راه آرمانهای اسلام و انقلاب تا سالهای اخیر مبارزه کرد تا شهید شد. اصلا یکی از شعارهای انقلاب اسلامی، آزادی قدس شریف بود. شهدا همانطور که در کتاب «پاییز آمد» و سایر زندگینامهها نوشته شده، انسانهایی شبیه دیگران بودند، با این تفاوت که بسیار متعهد و معتقد بودند. برادر من هم عاشق خانوادهاش بود، اما مبارزه در راه رضای خدا برای او اولویت داشت و بههمین دلیل از علایقش گذشت. انتخاب این سبک زندگی آسان نیست، ولی دستیافتنی است. ما هم همین حالا در زندگی دیدگاه برادرم و سایر شهدا را بهعنوان الگو در نظر داریم و به فرزندانمان تاکید میکنیم که شجاعت و پایمردی و تعهدی که شهید احمد یوسفی داشت را سرلوحه زندگی خود قرار دهند. برادرم همیشه برای برنامههای انقلابی پیشقدم بود و من هم سعی میکنم بهعنوان برادر شهید چنین روحیهای را در خودم زنده نگه دارم.