چیزی که ببعی قهرمان را خاص میکند، این است که این شخصیت از دل تلویزیون به سینما راه پیدا کرد و بعد از سالها آن را میتوان دومین کاراکتر تلویزیونی بعد از کلاهقرمزی دانست که ازقاب تلویزیون به سینماراه پیدا کرده است. نکته جالب هم اینجاست که هر دو این شخصیتهای کودک توانستهاند حضوری قدرتمند درسینما و فروشهای خوبی در گیشه سینما داشته باشند. ببعی قهرمان که توانست برترین فروش تاریخ افتتاحیه آثارکودک سینما را به نام خود بزند وطی دو هفته اکران روزی یک میلیارد فروش را تجربه کند. این انیمیشن علاوه بر نمایش در ایران، اکران بینالمللی خود را نیز در سه کشور ترکیه، آذربایجان و قزاقستان آغاز کرده است. این ببعی دوستداشتنی حتی در سیوششمین جشنواره فیلم کودک و نوجوان هم خوش درخشید و جایزه بهترین فیلم این جشنواره بینالمللی را هم به دست آورد. موفقیتهای این انیمیشن در عرصههای داخلی و خارجی و حضور در جشنواره فیلم کودک و نوجوان بهانهای شد تا روزنامه جامجم با محمد مهدی مشکوری، تهیهکننده و حسین صفارزادگان یکی از کارگردانان این انیمیشن به گفتوگو بنشیند.
چه موقعیتسنجی ای از مخاطبان سریال انیمیشن ببعی داشتید و چه دغدغهای در ذهن داشتید که تصمیم گرفتید سراغ نسخه سینمایی آن بروید؟
صفارزادگان: فضای کار در سریال و گروه سنی خردسال، خیلی متفاوت است و ما را مجبور میکند همهچیز را چه در روایت و چه در تصویر مینیمالتر ببینیم، اما وقتی به گروه سنی بالاتر و کودک میرسیم، به این نتیجه میرسیم که جزئیات باید بیشتر باشد و بهطور مسلم تکنیک نمیتواند دوبعدی باشد و حتی گرافیک را متفاوت در نظر گرفتیم و سن شخصیتها را بالا بردیم و همه اینها نیاز قالب سینمایی بود. در مخاطبسنجی سعی کردیم این دیدگاه را داشته باشیم که اگر مخاطب با برند ببعی آشناست، از همان برای نسخه سینمایی استفاده کنیم. اگر میخواستیم از همان فرمت سریال در سینما استفاده کنیم، مخاطب سینما آن را پس میزد؛ چون مجبور است جزئیات کمتری با ریتم پایینتر ببیند و از طرفی نسخه سینمایی هم موقعیتهای خاص خود را دارد. مخاطبی که کار را در تلویزیون میبیند، متفاوت با مخاطبی است که برای تفریح به سینما میآید. تفاوت این دو قالب موجب شد که تغییراتی در نسخه سینمایی اعمال کنیم و از نظر مخاطبسنجی هم سعی کردیم از اسم ببعی درست استفاده کنیم و جهان داستانیای خلق کنیم که بتواند مجموعههای دیگری هم تولید کند؛ یعنی از همین برند ببعی دنبال ادامه حیات آن در نسخه جدیدش هستیم.
آیا برنامه بلندمدتی برای تداوم ببعی در ذهن مخاطبان کودک و نوجوان دارید؛ مثل کلاهقرمزی که سالها ادامه پیدا کرد؟
صفارزادگان: اصولا موفقیت یک برند در ادامه حیات آن در شکلها و قالبهای مختلف اتفاق میافتد. یعنی در کمیکهای جهانی هم بهعنوان مثال بتمن از ابتدای خلق این شخصیت تاکنون تحول زیادی را پشت سر گذاشته و وارد جهانهای متفاوتی میشود که هیچ ربطی هم به نسخه اولیه آن ندارد و مخاطب در این نسخههای گوناگون فقط روی کاراکتر متمرکز است و با آن آشنایی دارد. به عبارت دیگر اسم کاراکتر حفظ میشود و بر اساس آن در حاشیه کاراکتر، جهانهای داستانی متنوعی خلق میشود.
و با همین دید هم سراغ یک داستان جدید برای کاراکتر ببعی رفتید؟
صفارزادگان: سعی ما بر این بود که به یک تککلمه در کار برسیم و آن را در نسخه سینمایی بسط بدهیم. به نظرم الان بسیاری از آثار کودک فارغ از فیلم یا انیمیشن و سایر سبکها نیازمند این است که بتواند امید و آرزو را به بچهها القا کند. ما سعی کردیم این تککلمه را در اثر خودمان داشته باشیم و داستان را بر این اساس چیدیم که دختربچهای عاشق پرواز است و با محدودیتهایی روبهرو میشود که توسط کاراکتر ضدقهرمانی به اسم خانم بوقلمون برای حیوانات گذاشته شده و ببعی با این محدودیتها مقابله میکند و به آرزوی خودش میرسد، ضمن اینکه در مسابقهای هم خانم بوقلمون را شکست میدهد و قهرمان داستان میشود. قصد داشتیم این پیام را به بچه منتقل کنیم که آرزوهای خود را دنبال کند و به آنها جامه عمل بپوشاند.
با مشاهده انیمیشن مشخص است که در همان فرآیند تولید نگاه شما علاوهبر کودکان ایرانی به مخاطبان خارجی هم بوده، این نوع نگاه در تولید از یک دغدغه فرهنگی ناشی میشود یا نگاهی اقتصادی پشت این کار است؟
مشکوری: ببینید ژانر انیمیشن در رسانه جزو معدود ژانرهایی است که قابلیتصدور دارد چون درگیر خردهفرهنگها که معمولا دیگر کشورها با آن زاویه دارند، نیست. کالایی که در حوزه کودک قابلیت صادرشدن دارد انیمیشن است و در این مورد بهنظرم هر اقدامی انجام شود در ارزآوری و صدور محصولات فرهنگی بهمثابه صدور فرهنگ است. اگر غفلتی در این مورد انجام شود، این ظرفیتی که در اختیار ما قرار دارد، هدر میرود و انیمیشن تنها ژانری است که بهراحتی میتوان آن را صادر کرد. اینکه منافع مالی و درآمد، یکی از انگیزههای این کار بوده قطعا همینطور است اما باید درنظر داشت اکرانهای بینالمللی آنچنان که تصور میشود به درآمدزایی نمیرسد. همانطور که وقتی یک اثر در سینمای خودمان اکران میشود تولیدکننده چندان منفعتی از این اکران نمیبرد چون آدمهای زیادی مانند سینمادار، پخشکننده و... در این اکران دخیل هستند. باید گفت چون ما به سینمای خودمان آشنایی داریم دستمان خیلی بازتر است، در کشورهای دیگر قطعا به این شکل هم نیست و مافیایی وجود دارد که میگویند اگر این مبلغ را پرداخت نکنید، اثر شما وارد سینما نمیشود. ولی اگر فروش اثر به سطح خوبی برسد قطعا به درآمدزایی منجر میشود، در این سالها آثار برگشت سرمایه چندانی نداشته یا سربهسر شده ولی انگیزه اصلی بحث صدور محصول فرهنگی است. چون شما چیزی را صادر میکنید که محدودیتهای گمرک ندارد یا تحریم را بر سر راه خود ندارد. به نظر من اگر این حریم و خط صادرات فرهنگی باز شود قطعا شاهد اتفاق بسیارخوبی در صنعت انیمیشن کشور هستیم.
نکتهای که در انیمیشن ببعی وجود دارد بحث سرمایهگذاری آن است، لطفا توضیح بدهید چه چیزی باعث شد که سازمان اوج به عنوان نهادی که معمولا تولیدکننده آثار فرهنگی استراتژیک است وارد سرمایهگذاری در انیمیشنی مانند ببعی قهرمان شود؟
مشکوری: الان تقریبا ۱۳ یا ۱۴ سال است که از تاسیس سازمان اوج میگذرد و در این سالها اوج جزو معدودسازمانهایی بوده که شناور عمل کرده و در یک موضع خاص خشک و دچار عقبافتادگی نشده، طبیعی است که به سازمان اوج خیلی نمیآید وارد حوزه تولید انیمیشن شود، اما وقتی شما پروژهای را ارائه میدهید که مخاطب حداکثری تلویزیون پشت اثر است و محتوای تمیزی هم دارد، قطعا سازمان اوج که کارهای استراتژیک میسازد ساختن این اثر را به عنوان یک ارزش میبیند و در این پروژه هم سرمایهگذاری میکند. ارزش فقط در ساختن کارهای دفاعمقدسی نیست، زیرا فرهنگ عمومی هم قابل توجه است. وقتی یک برند مثل ببعی، از لحاظ فرهنگی محصول تمیزی است و هیچ مخاطبی هم از آن شکایتی نداشته پس قابلیت سرمایهگذاری دارد. سازمان اوج در این زمینه جزو سازمانهای پیشرو بوده و در زمینههای مختلفی سرمایهگذاری کرده مانند پروژه تئاتر رستم و سهراب که یک کار اقتدارگرای ملی است، ولی تصور عموم این است که اوج چرا باید در این اثر سرمایهگذاری کند در صورتی که این موضوع هم جزوی از اقتدار ملی است و این اقتدار فقط شامل آثار انقلابی یا دفاع مقدسی نمیشود.
باتوجهبه اینکه تکنیک سریال کاتاوت بوده ودرنسخهسینمایی ازتکنیک سینمایی استفادهکردید،چهچالشهایی دراین مسیر داشتید؟
صفارزادگان: تمام این فرایند یک تصمیمگیری بوده و ریسکی که ما در این مسیر آن را پذیرفتیم این بوده که مخاطب وقتی با نسخه سینمایی روبهرو شود و با یک چیز جدید مواجه شود ممکن است کار را پس بزند کمااینکه برخی از والدین هم این سؤال برای کودکانشان پیش آمده بود که چرا کاراکتر ببعی اینقدر عوض شده است. طبیعی هم هست چون کودک ببعی را به یک شکل دیگر دیده و با آن بزرگ شده بود. این هم باید در نظر گرفت که ما در کشورمان محدودیتهایی داریم که تولیدکننده را به انجام کارهایی مجبور میکند، مثلا منِ تولیدکننده نمیتوانم از همان صداپیشه قدیمی استفاده کنم، پس سعی میکنم که از دمدستترین حالت استفاده کنم حتی اگر به قیمت تغییر دیدگاه کودکان تمام شود. الان هم به نظرم از این با این ریسک جواب گرفتهایم، کودکان شاید ۱۰دقیقه تا یک ربع اول فیلم میپرسند که چرا ببعی تغییر کرده اما با ورود به جهان داستانی، این تغییرات را پذیرفتهاند. در سریالی هم که در حال تولید از نسخه سینماییاش هستیم، هم همین مسیر را در پیش گرفتهایم و سعی میکنیم این حس را به وجود بیاوریم که اگر سریال قدیمی ببعی که دوبعدی بوده، صدا و گرافیک و... دارد، در نسخه سینمایی این کاراکتر بزرگتر میشود، ظاهر جدید و دوستان جدیدی پیدا میکند، چون جهان کاراکتر عوض شده است. درنهایت این مسیری پذیرفته شده است؛ اگر هم در ابتدا کمی با این کاراکتر مقابله شود، اما نهایتاً این کاراکتر را میپذیرند.
در پروژه سینمایی ببعی چند نفر همکاری داشتند و فرایند تولید آن چه مدت زمان برد و اینکه آیا تیم تولید همه ساکن تهران بودند یا از دیگر شهرها هم در تیم تولید این انیمیشن حضور داشتند؟
مشکوری: حدود ۲۰۰ نفر در پروژه درگیر بودند و حدود سه سال تولید انیمیشن زمان برد؛ کلا در فرآیند تولید انیمیشن؛ البته تخصص ما ساخت سریال بوده و ببعی قهرمان اولین انیمیشن سینمایی ما محسوب میشود. انیمیشن این ویژگی را دارد که میتوان پروژه را درسطح کشور توزیع و سپس تولید کرد. همچنان که ما در تولید انیمیشن سینمایی و سریال ببعی هم از بچههای شهرستان استفاده کردیم. بهطورکلی انیمیشن این پتانسیل را دارد که در سطح کشور بتوان کارآفرینی کرد، حتی در حالتی که افراد حضور فیزیکی نداشته باشند.
ما در فرهنگ ایرانی داستانهای کهن زیادی داریم که میشود از این داستانها الهام گرفت؛ چرا در صنعت انیمیشن از این محتوای غنی کم استفاده میشود؟
صفارزادگان: ما در انیمیشن آثاری مانند «آخرین داستان» اشکان رهگذر را داریم که در فضایی کاملا اسطورهای تولید شده، موضوع این است که سفارشدهنده باید به این دیدگاه برسد که چه نیازهایی درسطح سینما وجود دارد و باید چه آثاری تولید شود که فرهنگساز باشد و دیده شوند. مثلا آخرین داستان اشکان رهگذر متاسفانه دیده نشد، یعنی اگر امروزه از مردم درباره این اثر بپرسید خیلیها این انیمیشن را بهیاد نمیآورند و این موضوع به تبلیغات و سفارشدهنده برمیگردد که این سازمانها به چه موضوعاتی علاقه دارند و خب سفارشدهندگان علاقهای به این داستانها ندارند. من خودم هم علاقه دارم تا اثری را با چنین موضوعاتی تولید کنم، اما وقتی سفارش دهندهای وجود ندارد من تولیدکننده هم مجبور هستم طبق دستورکار تولیدکننده عمل کنم. بهعنوان مثال از میپرسند که چرا انیمیشن ببعی ایرانی نیست و من همیشه گفتهام که دیدگاه من در تولید این اثر فقط مخاطب داخلی نبوده، بلکه دیدگاهی بینالمللی داشتم. درست مثل آثار بینالمللی که میشود در آنها هم یک فرهنگ و اثر ایرانی پیدا کرد. سطحی که در ذهن من برای یک اثر ایرانی وجود دارد یک سطح خیلی بالاست که اگر در کشورهای خارجی منتشر شد بازخورد آن حتما مثبت باشد. مثلا همین انیمیشن ببعی را اگر در کشورهای خارجی خوششان نیاید به من برنمیخورد چون من هویت فرهنگی ایرانی مثل روایتی از شاهنامه را ارائه نکردم که به داشتههای فرهنگی کشور بیتوجهی شود. ولی اگر روزی بخواهم چنین اثری را بسازم سعی میکنم در بهترین حالت ساخته شود تا اگر روزی در خارج از مرزها ارائه شد، بتوان از آن اثر دفاع کرد.
آیا به فکر ساخت یک جهان سینمایی و داستانهای فرعی برای ببعی هستید یا به دنبال ساخت شخصیتهای جدید خواهید رفت؟
مشکوری: ما در شرایطی نیستیم که تصمیمگیری کنیم، اما به این جهان داستانی فکر کردهایم و همین الان هم در حال ساخت سریال این انیمیشن هستیم و سریال سهبعدی ببعی را با توان بالا داریم تولید میکنیم. حتی سطح کیفی سریال را بالاتر بردهایم، اما همهچیز به شرایط بستگی دارد؛ اگر شرایط مهیا شود بهسمت ساخت قسمت دوم خلق جهان داستان ببعی حرکت میکنیم.
بخش دوبله انیمیشن در جشنواره فیلم فجر با مشکلاتی روبهرو بود و حالا در اکران عمومی تغییر کرده، اما هنوز کیفیت خوبی ندارد علت این تغییر چه بود؟
مشکوری: در دوبله جشنواره یک سری پیشنهادات و انتقادات را از مخاطبان کودک و بزرگسال گرفتیم که تصمیم بر این شد تا دیالوگها را کلا تغییر دهیم و همین منجر به تغییر دوبله کار هم شد. در دوبله مجدد هم امکان بهکارگیری دوباره همان گروه وجود نداشت، بههمین دلیل تیم دوبله تغییر کرد. همین باعث شد تا تجربه کسانی که هر دو دوبله را شنیدهاند متفاوت از دیگران باشد.
در انیمیشن ببعی قهرمان علاوه بر کار جمعی، به طور ضمنی مضامینی مانند مقاومت و ایستادگی در برابر حرف زور هم دیده میشود. آیا استفاده از مضامین اینچنینی میتواند تاثیر بلندمدت روی کودکان و نوجوانان بگذارد؟
صفارزادگان: وقتی در یک قصه با یک کاراکتر محبوب این اتفاق میافتد، حتما تا وقتی این کاراکتر زنده است این محتوا هم با آن ادامه دارد. مخاطبان هم به یاد میآورند که کاراکتر ببعی این محتوا را داشت و با کاراکتر ببعی همذاتپنداری میکنند. اما مسأله مهمتر این است که ما چطور به این مضامین بپردازیم که با اثری شعارزده مواجه نشویم و اثر هم یک محتوای همهفهم داشته باشد.
این مضامین هم موضوعات مهمی هستند. شاید این سؤال پیش بیاید که چرا چند موضوع را با هم وارد داستان کردیم؟ اما باید گفت این موضوعات با یکدیگر ارتباط دارند. همانطور که هر مسیر شروع، میانه و پایانی دارد، داستانها نیز باید این اجزا را در خود داشته باشند. بههمیندلیل، این موضوعات باید بهطور هماهنگ در داستان گنجانده شوند. بازخوردی که از مخاطب هدف این اثر گرفتیم، بسیار مثبت بود. به نظر من، درک پیامهایی که در انیمیشن وجود دارد، میتواند در بلندمدت تأثیرگذار باشد.
یکی ازاصول اساسی درانیمیشنسازی، تولیداستوریبورداست.جالب اینجاست که معمولا تولیدکنندگان اعتقاددارند که استوریبورد اغلب جذابتر از محصول نهایی به نظر میرسد. آیا این مورد در مورد ببعی هم صدق میکند؟
صفارزادگان: اتفاقا برای ما هم همین وضعیت پیشآمد و همه اذعان داشتند استوریبورد جذابتر است. البته این یک فرآیند است که در تولید انیمیشن روی میدهد. به این صورت که اگر استوریبورد در پله ۱۰۰ باشد، انیمیشن در پله ۹۰ قرار دارد. یعنی آن چیزی که نویسنده در ذهن خود داشته در مرحله تصویرگری و دیگر مراحل مثل انیمیت، افت میکند. یکی از وظایف اصلی مدیریت پروژه همین حفظ کیفیت کار است. اما شرایط و زمان تولید ما بسیار متفاوت بود و اگر استوریبورد ما بهطور کامل اجرا میشد، نتیجه کار ۳۰ تا ۴۰ درصد فرق میکرد. متأسفانه، این افت بهطور ناخودآگاه در کار ما ایجاد شد.
مشکوری: یک نکته مهم دیگر این است که درتولید یک فیلم رئال، کل فرآیند از آغاز تا پایان معمولا چند ماه به طول میانجامد. در مقابل، در تولید انیمیشن، مراحل فنی، هنری و کارگردانی متعددی وجود دارد و تعداد افرادی که در این فرآیند شرکت میکنند بسیار زیاد است. تا حدی هم طبیعی است که چنین اتفاقی در فرآیند تولید انیمیشن بیفتد. پیچیدگی تولید انیمیشن در این واقعیت نهفته است که در این فرآیند، افراد متعددی درگیر هستند که آن را به چالشی دشوار تبدیل میکند.
با این اوصاف ببعی چقدر به آن چیزی که مد نظر شما بود نزدیک است؟
صفارزادگان: تصمیم اول ما واقعا آن چیزی که الان میبینید نبود و کیفیت کار را نصف چیزی که الان هست، میدیدم. البته این حرف را براساس تجربهای که در سریالسازی دارم، میگویم. مثلا میگوییم بودجه کار اینقدر است و این تعداد نیروی توانمند و این مدتزمان در اختیار داریم و در فرآیند تولید سعی میکنیم این مثلث را متعادل نگه داریم. شما نمیتوانید کاری را که مدتزمان آن یکسال است دو سال طول بدهید، چون به همین میزان سرمایه بیشتری میخواهد و پیچیدگی کار در متعادلکردن اضلاع این مثلث است. ما هم در چهارچوب این مثلثی که گفتم وقتی کار را شروع کردیم انتظارم از نظر گرافیک نصف چیزی بود که الان شاهد آن هستیم. در مدتزمان محدود، با نیروی انسانی در سطح متوسط و با تلاشی که بچهها داشتند کار به کیفیت مطلوبی رسید. اما روایت انیمیشن ضعیفتر از چیزی بود که آن را تصور میکردیم. بههرحال در یک پروژه چیزهایی را از دست میدهید و چیزهایی را بهدست میآورید.
پخشبینالمللی انیمیشن که از کشورهای قزاقستان، آذربایجان و الان در ترکیه آغاز شده چه کشورهای دیگری را در بر میگیرد؟
مشکوری: پخش بینالملل محدودیتی ندارد و به تعداد مذاکراتی که انجام میشود و کشورهایی که همکاری میکنند، وابسته است. فعلا تیم بینالمللی انیمیشن تمرکز خود را روی کشور ترکیه گذاشته است. با کشورهای دیگری هم مذاکراتی شده اما چون به نتیجه نرسیده فعلا ترجیح میدهم درباره آنها صحبتی نکنم اما قطعا ترکیه آخر راه نیست و ببعی در کشورهای دیگری هم اکران میشود.
[مشکوری: ما هم درگیر این مسأله هستیم. مثلا آیپی ببعی قهرمان در کشور ترکیه بهعنوان یک انیمیشن ایرانی ثبت شده؛ یعنی در ترکیه گفته میشود که انیمیشن ایرانی است اما در کشورهای دیگر گفته میشود آیپی انیمیشن در ترکیه است.
صفارزادگان: یک نکتهای که باید گفته شود این است که همه کمپانیهای پخشکننده در سراسر دنیا میدانند که این انیمیشن ساخت کدام کشور است اما از نظر روابط بینالملل برای اینکه مشکلی پیش نیاید کشور دیگری ثبت میشود. این ویژگی انیمیشن است که صادرات آن مانند کالا و نفت نیست که مشکلات خودش را دارد، بلکه یک فایل کوچک است که بهراحتی میتوان آن را منتقل کرد و در شرایط تحریمی میتواند موفق عمل کند. حتی در تیتراژ نسخه انگلیسی انیمیشن هم اسامی تیم تولید نوشته شده و هیچکدام از آنها به این دلیل که مثلا ایرانی هستند از تیتراژ خارج نشده است. کشورهای دیگر هم میدانند که این انیمیشن تولید ایران است، اما فقط شرکتی که کارهای مالی را انجام میدهد در ترکیه است.
آیا برنامهای هم برای تولید محصولات جانبی ببعی دارید مانند نوشتافزار، عروسک و...؟
مشکوری: بله ما این مسیر را از زمان ساخت سریال ببعی شروع کردیم؛ درواقع از زمان طراحی کاراکترهای ببعی در نظر داشتیم کاراکتری تولید کنیم که قابلیت چاپ روی خطکش یا ساختن عروسک آن و...وجود داشته باشد. ما با این دید پروژه سریال را شروع کردیم و حتی نسخه سینمایی ببعی را از همان روز میدیدیم. ما در ایامی که سریال ببعی را ساختیم دو نسخه چهار جلدی کتاب ببعی چاپ کردیم که طی سه روز۳۰هزار نسخه آن فروش رفت و واکنشهای بسیار مثبتی را نیز در پی داشت و در حال حاضر هم برنامههای متنوعی برای این موضوع داریم که در آینده خواهید دید.
یکی ازمشکلات انیمیشنسازی در ایران مهاجرت نیروی کار است؛ چه مهاجرت فیزیکی و چه مهاجرت خاموش. به نظر شما که فعال در این حوزه هستید راه حل این مشکل چیست؟
مشکوری: بحث مهاجرت در حوزه انیمیشن بسیار داغ است و درهمین پروژه در حال اکران یعنی ببعی، دو الی سه نفر از تیم تولید از کشور مهاجرت کردند. افرادی که در کشور با پول و سرمایه این کشور تجربه کسب کردند و با رزومهای که اینجا درست کرده بودند از کشور رفتند. علت این اتفاق این است که بهایی که در حوزه انیمیشن باید به نیروهای انیمیشن داده شود، نمیشود. بهایی هم که از آن حرف میزنم اصلا مالی نیست یعنی اگر تیم تولید در آیپی شریک باشد خودش میتواند پول خودش را دربیاورد. بازار انیمیشن در دنیا یک تجارت بسیار سودده است و همین باعث میشود نیروی کار ایرانی در خانه خودش با کمپانیهای معروف دنیا مثل پیکسار و دیزنی همکاری داشته باشد و درآمد بسیار بالایی هم کسب کند. این نشان میدهد بچههای ایرانی بسیار توانمند هستند اما چون چرخه اقتصادی در کشور شکل نگرفته و ما به بودجه وصل هستیم پس نمیتوانیم نیروی متخصص سطح جهانی را در کشور استفاده کنیم. خواسته ما این است که مجوزی صادر بشود و پولی وارد این چرخه بشود، پس از آن صنعت انیمیشن میتواند روی پای خود بایستد و این پول را دوباره در بازار تامین کند.
شما انیمیشن ببعی را قرار است در شهرهای فاقد سینما هم اکران کنید، فرآیند این کار به چه صورت است و آیا این اکران چالشی برای اثر ایجاد نمیکند؟
مشکوری: بله قرارداد اکران این انیمیشن با شرکت بهمن سبز است و فرآیند اکران، سیار است؛ به این شکل که در اماکن عمومی مثل مساجد و مدارس و... فیلم به نمایش درمیآید؛ چون خیلی از شهرها سینما ندارند ولی محل اجتماع دارند و این مسئولیت اجتماعی ماست که در شهری که سینما ندارد انیمیشن ما اکران شود. هر پروژه این مسئولیت اجتماعی را برعهده دارد تا این کار را انجام دهد. البته این کار ریسکهای خود را مانند تصویربرداری از اثر و قاچاق آن دارد اما در نهایت ما این اثر را برای کودکان ایرانی ساختیم.
چالشهای جشنوارهای انیمیشن
مشکوری در پاسخ به سوالی درباره حضور انیمیشن ببعی قهرمان در جشنواره فیلم کودک گفت: حضور در جشنواره فیلم کودک و نوجوان اصفهان برای ما جذابیت داشت. همچنین تاثیر این جشنواره در دنیای سینمای ایران احساس میشود به عنوان مثال اثر ما در جشنواره فجر هم حضور داشت ولی از نظر من جشنواره فجر صلاحیتی برای حضور انیمیشن ندارد چون نه توجهی به آن داشته و نه حتی نگاه تخصصی به انیمیشن دارد. انیمیشنی که مثلا سه سال تولید آن زمان برده و با تمام چالشهایی که پشت سر گذاشته، کنار فیلمی قرار میگیرد که چندماهه و با منابع مالی گسترده تولید شده است. بنابراین انیمیشن در یک رقابت نابرابر کنار فیلمهای رئال قرار میگیرد و توجهی به آن نمیشود. در جشنواره پارسال برای اولین بار در تاریخ جشنواره بخش مخصوص انیمیشن را قرار دادند، چون چهار انیمیشن در این دوره قرار داشت. نکته جالب هم اینجاست که در جشنواره برای بخشهای گوناگون سیمرغ تدارک دیدهاند اما برای این بخش با همه چالشهایی که در تولید دارد، دیپلم افتخار قرار دادهاند. اما جشنواره کودک اصفهان این ویژگی را دارد که میدانید در جشنوارهای تخصصی در حوزه کودک که تمام آثار آن مرتبط با کودک است حضور دارید و با این آثار در رقابت هستید.