نمایندگی متفاوت
درهمین حال مرحوم حجتالاسلام سیدعلیاکبر ابوترابی طی حکمی از سوی رهبر انقلاب به عنوان نماینده ولی فقیه در امور آزادگان انتخاب شد و علاوه بر نمایندگی در ستاد آزادگان در تمام امور مربوط به آزادگان نیز مأموریت یافت. از همان ابتدا شیوه نمایندگی ایشان تقریبا متفاوت بود؛ زیرا خودشان آزاده بودند و علاوه بر وظایف اداری، تمام زندگیشان را وقف خدمت به امور آزادگان کردند و به اموری که گاه ربطی به ستاد نداشت و حتی در حیطه وظیفه دولتی و مشخص شده نبود، پرداختند؛ مانند سرکشی به خانوادههای آزادگان که نمونهای از این فعالیتها بود. او فراتر از وظیفه رسمی که بر عهده داشت این کارها را انجام میداد. فعالیتهای فرهنگی و امور مربوط به آزادگان تا پایان عمر شریف این سید آزادگان ادامه داشت.
دغدغههای حجتالاسلام ابوترابی
علاوه بر فعالیتهای مربوط به آزادگان درحوزههای مسکن، اشتغال و...همواره بزرگترین دغدغه حجتالاسلام ابوترابی فعالیتهای فرهنگی بودو به این دلیل او از همان ابتدا در بخش فرهنگی امور آزادگان زحمات فراوانی متحمل شد. او در کنار دفتر نمایندگی ولی فقیه اقدام به راهاندازی هیات آزادگان وموسسه فرهنگی اجتماعی آزادگان کرد.از آنجا که اصولا «ستاد» ماهیتی ماندگار ندارد و برای مناسبتی تشکیل و پس از آن مناسبت هم منحل میشود؛ حاج آقا ابوترابی ترتیبی اتخاذ کرد که در صورت انحلال ستاد فعالیتهای فرهنگی مربوط به آزادگان همچنان ادامه یابد.
خانه و ملجایی برای آزادگان
آزادگان از ابتدای اسارت تا لحظه رهایی، ازچرخه زندگی پیشین دور بودند؛ بسیاری از آنان درسن و سالی رفتند و اسیر شدند که سن آغاز زندگی وتشکیل خانواده بود.آن زندگی که بنا بودآزاده آغازکند،مانند زندگی دیگر زوجهای جوان نبود که از خانواده اصلی خود، یعنی پدرومادر جدامیشدند. انتظاراتی که جامعه وخانواده از«آزاده» داشت،بار سنگینی بر دوش آنان مینهاد. بنابراین در سالهای اول آزادی تمام این مشکلات با حجتالاسلام ابوترابی مطرح میشد. آن روزها او و مکان تازه بنیادشان، ملجأ و پناهگاه آزادگان بود.
وجودی صوری و ظاهری
حجتالاسلام ابوترابی به تنهایی یک جریان فرهنگی سیال بود؛ او استان به استان، شهر به شهر و خانه به خانه میرفت و در تجمع و گردهماییها شرکت میکرد. پس از هجرت آسمانی حجتالاسلام ابوترابی، فترتی در کارهای فرهنگی آزادگان به وجود آمد. در این دوران فقط دوستان او ماندند و فعالیتهای کمرنگ فرهنگی! زیرا ستاد آزادگان بدون فعالیتهای مؤثر و برنامه و نقشههای فرهنگی فقط وجودی صوری و ظاهری داشت. این فعالیتها اغلب انسجام لازم را نداشت، گاهی جمع دوستانهای تشکیل میشد و از آنجا که برنامه منظم و سازماندهی شدهای وجود نداشت، پس از انجام هر فعالیت وقفهای ایجاد میشد؛ از این رو یاران فعال و فرهنگی حاج آقا مترصد فرصتی بودند تا مجددا با طرح و برنامهای تعریف شده، سازماندهی امور را به دست گیرند.
اهتزاز پرچم
در آخرین روزهای سال۱۳۸۲ به پیشنهاد یاران سید آزادگان و همراهان او و توسط آزاده دکتر غلامعلی قاسمی، جلساتی شکل گرفت که در ادامه این جلسات تصمیم برآن شد با توجه به شرایط جدید، فعالیتها از شکل هیات آزادگان و موسسه فرهنگی اجتماعی به موسسه فرهنگی هنری تغییر یابد. این تغییر در نهایت منجر به تأسیس «موسسه فرهنگی هنری پیام آزادگان» شد. این اتفاق با ادغام سه نهاد ایثارگری- ستاد آزادگان، بنیاد جانبازان و بنیاد شهید - مصادف بود. دربرابر بنیاد جانبازان و بنیاد شهید، ستاد آزادگان با توجه به مؤلفههایی مانند حجم جامعه هدف، سرمایه و اهمیت سازمانی و نیز شأن مدیران در سطح کشور و استانها، اصلا به شمار نمیآمد. داستان کمرنگ شدن آزادگان از صحنه جامعه ایثارگری به واقعیت پیوست. در این مرحله بانیان موسسه، به موقع پرچم در حال فرود آزادگان را به دست گرفتند.
تبیین فعالیتهای فرهنگی با محوریت آزادگان
در جلساتی که پس از ادغام در بنیاد شهید و امور ایثارگران تشکیل میشد، آزادگان و اعضای ستاد آزادگان حضور بسیار کمرنگی داشتند و نمیتوانستند ازحق وحقوق نادیده گرفته شده آزادگان دفاع کنند.درجلساتی که با حضور حجتالاسلام سیدمحمدحسن ابوترابی، گروهی از آزادگانی که سالها به عنوان مجموعه یاران نزدیک مرحوم ابوترابی بودند، بنیاد شهید و سایر نهادهای ایثارگری و فرهنگی برگزار میشد، ایشان با حمایت از جامعه هدف،به تبیین فعالیتهای فرهنگی با محوریت آزادگان میپرداختند.ازسال۸۴ شکل جدیدی از فعالیت فرهنگی درباره آزادگان آغازشد.با شکلگیری و تأسیس «موسسه فرهنگی پیام آزادگان» به عنوان یک سازمان مردم نهاد، بانیان موسسه که از یاران و شاگردان مرحوم حجتالاسلام ابوترابی بودند با بهترین تصمیم در حساسترین زمان ممکن در مجلس، بنیاد شهید و امور ایثارگران و... با طرح هویت آزادگان از حقوق آنان دفاع کردند.