سال۲۰۱۹برای شرکت درمراسم تشییع سردارشهیدحاجقاسم سلیمانی ازنوار غزه خارج شد.با آنکه احتمال میداد که دیگرهرگزنتواند به زادگاهش غزه بازگرددوشاید هیچوقت نمیتوانست خانوادهاش را ببیند.بااینحال برای قدردانی از خدمات سردارشهید به تهران آمد.وی، اولین سخنران آن مراسم هم بود و در آن زمان شهید سلیمانی را «شهیدالقدس» نامید و آن را سه بار تکرار کرد. همین اقدام رهبر مقاومت اسلامی فلسطین اثبات کرد که ایران پشتیبان اصلی ملت فلسطین در نبرد برای آزادی قدس است. شهید اسماعیل عبدالسلام احمد هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس،۶۲سال قبل در اردوگاه الشاطی در شمال نوار غزه، چشم به جهان گشود. خانواده وی از آوارگان فلسطینی بودند که توسط اشغالگران از اراضی فلسطینی ۱۹۴۸به نوار غزه کوچانده شدند. پس اسماعیل از خردسالی طعم آوارگی، ستم و اشغال را چشیده بود و میدانست برای کمک به مردم کشورش که اکثرا سرنوشت و شرایطی مشابه او داشتند باید با دشمن صهیونیست بجنگد. اسماعیل در جوانی به جنبش مقاومت اسلامی فلسطین(حماس) پیوست و در جریان انتفاضه اول، مشارکت داشت. ۲۰سال بعد وی بازهم نقشآفرین انتفاضه دوم موسوم به «انتفاضه الاقصی» بود که در نتیجه این مبارزات اشغالگران صهیونیست ازسراسر نوارغزه درسال۲۰۰۵عقبنشینی کردند.درآن زمان اسماعیل هنیه که خطیب جمعه غزه بود همزمان مدیریت حماس در غزه را هم به عهده داشت.درنهایت اسماعیل داستان ما که حالا میانسال شده بود، توانست نخستوزیری دولت فلسطین را در سال ۲۰۰۷ به دست گیرد. در زمان وی حماس بسیار رشد کرد و توانست سراسر غزه را به کانونی برای مبارزه با اشغالگران صهیونیست تبدیل کند. انتقال اسلحه به نوار غزه، سپس ساخت برخی از راکتها و گلولهها در دوران اسماعیل هنیه پایهریزی شد. کار حفر تونلها که این روزها درباره آن بسیار میشنویم از همان زمان شروع شد و غزه خود را برای مقاومت در جنگی طولانی آماده میکرد. در ماجرای فتنهگری تکفیریهای وابسته به آمریکا درمنطقه خاورمیانه در۱۰سال قبل، یکی از اقدامات اساسی اسماعیل هنیه این بود که در کنار حزبا... و جمهوری اسلامی ایستاد و فریب دسیسههای تفرقهافکن میان شیعه و سنی و عرب و عجم را نخورد. او شاگرد شیخ احمد یاسین بود و تنها یکی از شاگردانی که تربیت کرده یحیی سنوار است. همان سنوار که اکنون مدیریت حماس در نوار غزه را به عهده دارد و عملیات طوفان الاقصی در۷اکتبر سال قبل رارهبری کردوبااستفاده از همان تونلها و اسلحهها (که ساخت آن از زمان اسماعیل هنیه شروع شد)تاکنون اشغالگران را در نوارغزه زمینگیرکرده است.صهیونیستها میتوانستند این رهبر بزرگ فلسطینی را در خاک کشورهای دیگر مثلا ترکیه یا قطر ترور کنند، اما چرا درخاک ایران؟ آیا غیرازاین است که رژیمصهیونیستی با قطر و ترکیه دارای روابط سیاسی است وآنها رادشمن یاحتی مشکل خودهم نمیبیند،اما ایران اسلامی در خط مقدم مبارزه با اشغالگران قرار دارد؟ نکته مهم همین است که ایران از زمان پیروزی انقلاب اسلامی، پرچمدار اصلی حمایت از ملت فلسطین درمبارزه با اشغالگران بوده وباآنکه اسماعیل هنیه ازسال۲۰۱۹ تالحظه شهادت نتوانست به وطنش بازگرددو خانودهاش را هم ندید اما زمانی به شهادت رسید که در خاک ایران بود، یعنی درسرزمینی که درخط مقدم مبارزه علیه رژیم صهیونیستی قرار دارد.
آمریکا، مقصر جنایت اخیر
نباید فراموش کردعملیات تروررهبران حزبا...وحماس بعد ازسفر نتانیاهوبه آمریکاانجام شد و بلافاصله بعد از بازگشت نخستوزیر رژیمصهیونیستی بود که ضاحیه بیروت، محله سیده زینب دمشق، استان بابل عراق و شمال تهران شاهد جنایات تروریستی علیه فواد شکر لبنانی، شهید بیدی ایرانی، چهار نفر از مقاومت اسلامی عراق و اسماعیل هنیه فلسطینی بودند. قطعا نتانیاهو مجوزها و همراهیهای لازم را ازآمریکا برای این جنایات دریافت کرده بود. ترور شهید هنیه که نخستین هدفش ایجاد فضای پیروزی کاذب برای کابینه جنگ دشمن صهیونیستی،بازگرداندن حیثیت ازدسترفته آنها در داخل فلسطین اشغالی و تقویت بهاصطلاح کارنامه سیاسی نتانیاهو بود، اکنون محقق شد. ایران محل ترور بود؛ هرچند تاکنون سؤالات بیپاسخی وجود دارد و ممکن است همه آنها در حد تحلیل و ابهام باقی بماند، اما یک چیز مسلم است و آن اینکه رد پای رژیمصهیونیستی را در اجرا و حمایت آمریکا در پشتیبانی میتوان مشاهده کرد. موضوع فلسطین در مسیر پیچیده خود هیچگاه به اندازه امروز با شتاب رسانهای و سیاسی مواجه نشده بود و این موضوع مرهون استواری و مقاومت مردم فلسطین است که باهمه شاخهها و گروههای مبارزاتی و در رأس آنها جنبش حماس در غزه تسلیم اشغالگران نشدند. آنها۱۰ماه پیش بدون اینکه جهان غرب یا عرب هیچ حمایت واقعی از مبارزه با دشمن صهیونیستی کنند، وارد فضای مقاومت برابر اشغالگران شدند،درحالیکه اعراب صرفا به بیانیهخوانی و محکومیتهای صوری در محافل مختلف ادامه میدادند. قبل از ترور شهید هنیه بسیاری از رهبران فلسطینی بهوسیله رژیمصهیونیستی شهید شدند. آنها با این روش بهدنبال پایاندادن به حضور فلسطینیان و راهحلهای ظالمانه همچون تداوم اشغالگری هستند؛ صهیونیستها از ارزشهایی همچون عدالت و ارزشهای انسانی بویی نبردهاند.موضوع فلسطین خطرناکترین مسیر تاریخ مبارزاتی خود را طی میکندوهرگونه اختلافات فلسطینی ــ فلسطینی غیرقابل توجیه است. ترور هنیه در ایران پیامی از سوی رژیمصهیونیستی و آمریکا به محور مقاومت در غزه، لبنان و یمن بودکه حاضرندبرای تداوماشغالگری به هردرجه ازقلدری وجنایت افسارگسیخته دستبزنند.شایدترور هنیه درپایتخت ایران در سحرگاه روزچهارشنبه شاهدی برتداوم اشغالگریای باشدکه باپشتیبانی آمریکا انجام شد.به نظرمیآیددرمحاسبات سیاست رژیمصهیونیستی سلسلهترورها ادامه خواهد یافت و فکرمیکنند این سادهترین راه برای ازبینبردن موجودیت فلسطین است. این سناریوهای تودرتو درذهن بیماراشغالگران صهیونیست شکل میگیردوشبانهروز دنبال تحققش هستند. «طوفان الاقصی» که در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ میلادی رخ داد، بخشی ازمبارزه برای توقف این طرح شوم صهیونیستی است.
آیا ترور هنیه پیروزی حساب میشود؟
آیا ترور رئیس دفتر سیاسی حماس میتواند بهعنوان یک پیروزی برای اشغالگران مطرح باشد؟ پاسخ منفی است، اسرائیل در میدان نبرد در نوار غزه با رزمندگان فلسطینی بهویژه شاخه نظامی حماس درگیر است وباگذشت۳۰۰ روز نتوانسته به هیچ موفقیتی ازجمله آزادی اسرایش دست یابد. رژیمصهیونیستی در ابتدای یورش به نوار غزه سه هدف را تعیین و در تبلیغاتش مکرر بیان میکرد که شامل آزادکردن اسرا بدون مذاکره، نابودکردن گروههای مقاومت حماس و جهاد اسلامی و کوچاندن مردم غزه به خارج این منطقه بود که در هر سه محور ناکام مانده است. پس چرا صهیونیستها دست به ترور یک رهبر سیاسی زدند؟ یکی از دلایل این است که دولت نتانیاهو در ۱۰ماه گذشته هیچ دستاوردی جز شکست نداشته و امیدوار بود با ترورهای اخیر هر طور شده یک موفقیت را به جامعه صهیونیست ارائه کند و اینجاست که به بخش مهمی میرسیم. ترور شهیداسماعیل هنیه نهتنها برای صهیونیستها موفقیت نیست، بلکه بعد از شهادت وی بود که موج خونخواهی در ایران و همزمان اعتراضات مردمی در جهان اسلام علیه رژیمصهیونیستی به اوج رسید. قطعا جمهوری اسلامی به دلایل مختلف به تلآویو پاسخ دردناک خواهد داد که آن واکنش میتواند زمینه یک شکست بزرگتر را برای تلآویو فراهم کند و اشغالگران که تاکنون با گروههای فلسطینی در داخل سرزمینهای اشغالی و نیز با حزبا... لبنان، انصارا... یمن و مقاومت اسلامی عراق از خارج درگیر بودند، اکنون خود را در مقابل نیروهای مسلح مقتدر ایران هم خواهند دید و این مسأله بر مشکلات آنها بهشدت خواهد افزود.همه میدانیم که دکتراسماعیل هنیه،برای حضور در مراسم تحلیف رئیسجمهور کشورمان که یک مراسم سیاسی و دیپلماتیک بوده بهعنوان مهمان رسمی جمهوری اسلامی به ایران سفر کرد و رژیمصهیونیستی دست به ترور یک شخصیت سیاسی زده که دارای گذرنامه دیپلماتیک بوده است. بنابراین تلآویو با انجام این عملیات تروریستی در قلب پایتخت ایران از همه خطوط قرمز امنیتی و بینالمللی عبور کرده، پس گرفتن انتقام و خونخواهی توسط نیروهای مسلح ایران یک حق محفوظ برای جمهوری اسلامی است.طبعا اگر ایران به این جنایت متجاوزانه پاسخی قاطع و کوبنده ندهد باید شاهد اعمال تروریستی بعدی و بیشتر دشمن صهیونیستی باشد که میتواند امنیت و آرامش کشورمان را نیز مخدوش کندوبرعکس درصورت انجام یک واکنش سهمگین به این رویداد، میتوان گفت اقتدار و بازدارندگی ایران بیش از گذشته افزایش خواهد یافت. آنچه مشخص است اینکه، دکتر اسماعیل هنیه، بعد ازعمری جهاد برای نجات کشورش از اشغالگری تروریستهای صهیونیست به فیض شهادت نایل آمد و چنانکه حاجقاسم را شهیدالقدس نامیده بود خودش نیز شهیدالقدس شد.