دراینمیان،بادهای موسمی۱۲۰روزه سیستان که معمولاازاواخراردیبهشت تاپایان شهریورمناطق شمالی وبعضامرکزی سیستانو بلوچستان را تحت تاثیر قرار میدهد، از گذشتههای دور رخ میداد اما با بروز خشکسالیهایی که بیش از دو دهه است سایه سنگین خود را روی سر این منطقه گسترده، این بادها تا ۱۸۰روزهم به درازا میکشند. بادهای داغ و سوزانی که به عامل خیزش گردوخاک تبدیل شده و درکنار افزایش دما و خشککردن فضاهای سبز و بروز بیماریهای ریوی و تنفسی و پوستی، حالا فرسایش خاک، بیکاری و بالارفتن میزان مهاجرتها را هم به همراه دارد.هامون که بهعنوان بزرگترین دریاچه آبشیرین فلاتایرانوهفتمین تالاب بینالمللی جهان،روزگاری منشاءخیروبرکت سیستانو بلوچستان بود، این روزها منشاء آلودگی زیستمحیطی شده و گرفتار خشکسالی است و دیگر خبری از آن آب روانش نیست.خیلی دور نیست روزگاری که بادهای ۱۲۰روزه سیستان با عبور از فراز تالاب هامون نویدبخش نسیمی مرطوب و دلنواز بود اما با گذر زمان، بدعهدی کشور همسایه و تغییرات آبوهوایی اکنون به کابوس مردم ساکن در منطقه تبدیل شده است.اکنون با آغاز بادهای ۱۲۰روزه که درسالهای اخیر به بیش از۱۸۰روز افزایش پیداکرده، وحشت و دلهره دردل ساکنان جنوب شرق رخنه میکند؛ چراکه این بادها که درزمان پرآبی تالاب بینالمللی هامون، عامل تعدیل گرمای هواومهیا بودن منطقه برای گردشگری وسفربود، امروزه به عامل خیزش گردوخاک، افزایش دما، خشککردن فضاهای سبز،بروز بیماریهای ریوی، تنفسی و پوستی، افزایش مهاجرت از منطقه و بیکاری تبدیل شده است.
رئیس اداره پیشبینی و مدیریت مخاطرات وضع هوای هواشناسی سیستانوبلوچستان با بیان اینکه بعضا سرعت وزش باد در مناطق مختلف استان به بیش از۱۰۰کیلومتر درساعت میرسد،میگوید:«غبارحاصل ازتوفان منطقه سیستان،دید افقی رادر ایستگاه فرودگاهی زاهدان بهشدت کاهش داده و بعضا به کمتراز۱۵۰۰متر میرساند.»
علی ملاشاهی توصیه میکند: «ساکنان مناطق تحت تأثیر، بیماران تنفسی، افراد سالخورده و کودکان، در زمان غبارآلود شدن هوا از تردد غیرضروری خودداری کرده و در ترددهای جادهای و محافظت از گلخانهها و محصولات توجه ویژه شود؛ ضمن اینکه از کار در ارتفاعات جدا پرهیز شود.»
«باد لوار» گرم و خشک
منطقه سیستان از قرنها پیش گرفتار بادهای موسمی ۱۲۰روزه تابستانی است اما از دو دهه گذشته به سبب بروز خشکسالی و شدت گردوغبار که از یک سو عرصه را بر مردم این دیار تنگ کرده و از سوی دیگر سبب گسترش بیماریهای تنفسی و قلبی شده، در جدالی سخت و نفسگیر با این پدیده طبیعی به سر میبرد.منشاء اصلی این بادها، توده پرفشار روی خزر و بعد از آن هوای سرد روی ارتفاعات هندوکش و هیمالیاست؛ به عبارت بهتر با قویتر شدن توده پرفشارروی دریای خزر این عامل بهعنوان علت اصلی به ایفای نقش میپردازد و هوارابه سوی کمفشاری درجنوب شرق ایران میراند.هنگامی که سیستم پرفشارروی دریای خزر عقبنشینی میکند یا ضعیفتر میشود،هوای سرد روی ارتفاعات بلند هندوکش و هیمالیا به سمت کمفشارجنوب شرق ایران حرکت میکند که ابتدا جهت شمال شرقی داشته و زمانی که به خراسان جنوبی میرسد، جهتی شمالی مییابد و سپس درسیستان به سمت جنوب شرق منحرف میشود.توپوگرافی دشت زابل که ارتفاعات پلنگان در غرب وارتفاعات بابایی درشمال شرق این دشت را دربر میگیرد، یک حالت کانال طبیعی ایجاد کرده و باعث تشدیدسرعت این باد میشود.این باد در منطقه زابل به «باد لوار» معروف است که به مفهوم گرم و خشکبودن است و دارای جهت شمالی یا شمال غربی است که از اوایل اردیبهشتماه شروع میشود و تا شهریور و حتی مهرماه ادامه دارد که بهدلیل مدت وزش به نام بادهای۱۲۰روزه مشهور است.
کوچ مردم به خاطر بادهای ویرانگر
بادهای ۱۲۰روزه از مشهورترین واثرگذارترین بادهای محلی ایرانزمین است.نظربه اینکه رسوبات منطقه ریزدانه بوده و از حدود۶۰، ۳۰ و۱۰درصد بهترتیب برای رس، سیلت و ماسه تشکیل شده، این ذرات با وزش باد ملایم، حرکت میکنند؛ بنابراین بستر بسیار مناسبی برای توفانهای گردوخاک و ماسه رافراهم میکند. این بادها تاکنون خسارات فراوانی را بر منطقه سیستان تحمیل کرده و امنیت شهرها را تحت تأثیر خودقرارداده است. متاسفانه هرچه هوا گرمتر و خشکسالی طولانیتر میشود، نابسامانیها هم افزایش یافته و مسائلی چون خالیشدن روستاهای مرزی از سکنه، پر شدن چاهنیمهها، بیماریهای چشمی، لغو و تأخیر در پرواز هواپیماها و انسداد راههای مواصلاتی، زندگی دراین منطقه راحادترمیکند؛عوارض و مشکلاتی که پیامد آنها میتواند امنیت منطقه را تحت تأثیر قراردهد.هیرمندیها روزگار سختی را تجربه میکنند وبه گفته یکی ازشهروندان این منطقه،بادهای۱۲۰روزه و پُرآبی تالاب بینالمللی هامون در گذشته عامل مهم رونق شهرها و روستاهای سیستان بود اما متاسفانه اکنون به معضلی برای تخلیه شهرها و روستاها و گسترش بیماریهای مختلف منجرشده است.حمدا...میرمیگوید:«حرکت شنهای روان ناشی از این بادها موجب تخریب زمینهای کشاورزی و مدفونشدن برخی روستاها زیرماسه بادی شده است.هماکنون گرمای شدید و وزش باد گرم نفس مردم را بریده است، ولی ساکنان این منطقه که فکر میکردند با این وضع خو گرفته وبه آنعادت کردهاند،کمکم تاب وتحملشان راازدست میدهند.»
در زهک هم شرایط به همین بدی است وحتی کولرهای آبی توان سرد کردن هوا را ندارند زیرا شن و ماسهها وارد دستگاه شده و در پوشالهای کولرازحرکت موتورآن جلوگیری میکند. توفان شن دست دردست کموکاستیها موجب شده مردم دستهدسته کوچ کنند. این وضعیت در روستاهای هیرمند که بیش ازهمه درمعرض گردوغبارهای ویرانگر است،بیشتر به چشم میخورد.ساکنان روستاها مجبورند خانههایشان را ترک کنندوراهی شهرهای نزدیک یا حتی دور شوند.بهخصوص که این منطقه مستعد خشکسالی است و بعضا دو یا سه سال زمینها از تشنگی چاک میخورند و قطره آبی برای خیسکردن گلویشان پیدا نمیشود. هرچند هر بارانی هم به سیل و سیلاب مخرب تبدیل شده و نشان میدهد این حوادث ازخصوصیات تغییرات اقلیمی بوده درنهایت مقصر اصلی آن انسان است.