نمایش «انگشتر اسرارآمیز» نوشته آتسا شاملو با کارگردانی میثم یوسفی این روزها در تالار هنر اجرا میشود. در این نمایش بازیگرانی همچون ناصر احمدیفر، عاطفه بحرالعلومطباطبایی، مریم خاکسارتهرانی،محسن قصری، مینا مقامیزاده و شراره یوسفی به ایفای نقش میپردازند. این نمایش با روایتی کودکانه تلاش میکند روایتی ایرانی از قصههای جهانی را پیش روی مخاطب خود قرار دهد و در آن آیینهای ملی مانند شب یلدا را برای بچهها برجسته و معرفی کند. با میثم یوسفی درباره کار اخیرش گفتوگو کردهایم که در ادامه میخوانید:
شما سالهاست که بهصورت تخصصی در زمینه تئاتر کودک و نوجوان فعالیت دارید. چه انگیزهای باعث شده تا برای کودکان تئاتر کار کنید؟
تئاتر، هنری انسانساز است و در دوران کودکی بر شخصیت کودکان و نوجوانان بسیار تاثیرگذار است. همین موضوع انگیزه من برای فعالیت در این عرصه است و با عشق به کودکان سرزمینم ۲۶ سال است که برای آنها نمایش روی صحنه میبرم.
متن «انگشتر اسرارآمیز» اقتباسی است ولی شما در آن به آیینهای ملی هم توجه دارید. چگونه این نمایشنامه نوشته شد؟
این متن در سال ۹۶ توسط نویسنده نمایش آتسا شاملو براساس نمایشنامه «دوازده ماه سال» ساموئل مارشاک نگارش شده بود و توسط شورای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان تایید شده بود و در اختیار اینجانب برای روی صحنه رفتن قرار گرفت. البته این دومین همکاری من با خانم شاملو بود و با آگاهی و رضایت نویسنده در بخشهای مختلف متن از ابتدا تا انتها تصاویر اجرایی ذهنم را با شاعر نمایش آزاده فرهنگیان مطرح کردم تا نمایشنامه از لحاظ بصری و شکل اجرایی موزونتر و دارای لحن موسیقایی بیشتری شود تا بتوانیم با بهره گرفتن از موسیقی و تصویرسازی بیشتر کلیت متن نمایش را پویاتر و از لحاظ بصری ارتباط بهتری با مخاطب برقرار کنیم.
چطور شد که این متن را مناسب برای اجرای عروسکی و صحنهای دیدید؟
طبیعتا یک کارگردان بعد از پشت سر گذاشتن تجربیاتی برای روی صحنه بردن اثرش با توجه به قابلیتهای متن و شکل بصری و اجرایی کار از مفاهیم و عناصر اجرایی مختلف بهره میبرد و به فراخور زمان و مکان اجرا کارش را طراحی و اجرایی میکند. ما در اجرای عروسکی از شیوه تلفیقی، تاب تیبل، بونراکو و سایه بهره گرفتیم و هرکدام از این شیوههای نمایش عروسکی دارای مفاهیمی هستند و تاثیرات خود را هم دارند. بهعنوان مثال در سایهبازی یک تخیل و مفهوم رویاپردازی وجود دارد یا در شیوه بونراکو معلق بودن کاراکترها یا شکل فانتزی کار که ننه سرما و فرزندانش دی، بهمن و اسفند مثل شخصیتهای ماورایی و آسمانی در نمایش حضور دارند یا در فضای بازیگری زنده و غیرعروسکی با طراحی لباس و گریم فانتزی شبیه به عروسک را با طراحان اثر اجرایی کردیم تا مخاطب ارتباط بهتری با نمایش داشته باشد.
طراحی صحنه چگونه شکل گرفت که لبریز از رنگهای متنوع گرم و سرد است؟
در تمامی کارهایم ابتدا ایدههای ذهنیام را از لحاظ مفهومی و کاربردی با طراحان اثر در میان میگذارم و پس از یک هماندیشی به خروجی طراحی ابتدایی و سپس نهایی میرسیم و خروجی کار در پایان زاییده فکر من و طراحان کار است و این در حقیقت آن چیزی است که پیش روی مخاطب روی صحنه میرود؛ بهعنوان مثال نکته قابل اشاره شما در فضای جنگل سردی و سوزناک زمستان باید با رنگهای سفید و آبی سرد و نورپردازی مکمل و صحنه عمارت با رنگ گرم قرمز و طلایی باشکوه و پرطمطراق به مفاهیم بصری کار کمک میکند.
لباس و عروسک هم در کارتان متنوع و هزینهبر است؛ چرا این ایده را عملی ساختهاید؟
با توجه به نیاز هر اثر و هر سالنی باید طراحی و کارگردانی صورت پذیرد و طراحی این اجرا را برای تالار هنر طراحی و تنظیم کردم و بهعلت ابعاد صحنه و سایز عروسکها خواستم این اجرا از همه نقاط و فضای تالار هنر قابل دیدن و تماشا باشد.
موسیقی چه کارکردهایی در این نمایش دارد و از آنجا که شما تجربه نمایش آیینی و سنتی را هم دارید چرا از حضور نوازندگان زنده بهره نگرفتید؟
اعتقاد دارم در کل موسیقی تئاتر باید شنیده شود نه اینکه دیده شود و جلب توجه کند چون که ما کنسرت اجرا نمیکنیم و موسیقی هم بهعنوان یک عنصر در شکلگیری یک نمایش باید فضاسازی مناسب را ایجاد کند ولی گاهی نیاز است در شکل اجرایی یک نمایش، موسیقی در صحنه به صورت زنده اجرا شود، مثل نمایشهای تختحوضی که نوازندگان، بخشی از اجزای اصلی اجرا هستند اما در مجموع با توجه به هزینههای تولید نمایش بهویژه آثار کودک و نوجوان، حضور یک گروه موسیقی و حضور هر شب بر سر تمرین و اجرا مقرون بهصرفه نیست.
اما به هر ترتیب این نمایش، موزیکال است ولی در کلیت کار چقدر به اهداف اجراییتان رسیدید؟
با توجه به سن مخاطب، هر چقدر یک نمایش از موسیقی درست و اصولی و شکل بصری بیشتر بهره ببرد با این رده سنی مخاطب میتواند همذاتپنداری بیشتری برقرار کند، برای همین تلاش کردیم که این کلیت در نمایش انگشتر اسرارآمیز شکل بگیرد. مثلا ما با گریم بهعنوان تکمیلکننده زبان بدن و از لحاظ دیداری بازیگران را به کاراکترهای عروسکها نزدیکتر کردیم تا برای مخاطب کودک و نوجوان قابلباورتر باشد.
پردازش نورها چقدر در کل اجرایتان سرانجام یافته است؟
بخش دیگری از اجزای یک تئاتر نورپردازی و استفاده از سحر و جادوی رنگ و نور بر صحنه است و از لحاظ بصری و مفهومی طراحی نور درارتباط حسی بیشتر مخاطب کمک میکند وازسوی دیگر تکمیلکننده طراحی صحنه و آن چیزی است که روی صحنه دیده میشود.بهعنوان مثال برای یک فضای سرد و زمان شب با فیلترهای رنگی آبی یا ایجاد رعد و برق و توفان با استفاده از فلاشر و مهساز یا کم و زیاد شدن درصد نور صحنه میتوان از لحاظ حسی و معنایی با مخاطب ارتباط کاملتری برقرار کرد.
بهنظر میرسد که بهدلیل داشتن مفاهیم چندگانه این نمایش بیشتر برای گروه سنی نوجوان مناسب باشد و چقدر مخاطبشناسی را لازمه موفقیت اجرا میدانید؟
از لحاظ سنی گاهی نمیتوان بهطور قطع مخاطبان خردسال و کودک و نوجوان را از یکدیگر تفکیک کرد، همانطور که در هر شب اجرا مخاطبانی از طیف سنی چهار یا پنج سال تا ۱۲سال به همراه پدر و مادر و گاهی پدربزرگ و مادربزرگ و کل خانوادهها به دیدن تئاتر ما میآیند وهرکدام به فراخور سن و برداشت ذهنیشان نمایش را تحلیل کرده و نظر میدهند.باید در تکمیل این بحث مثالی بزنم که سن بلوغ ورشد خردسالان،کودکان ونوجوانان درجغرافیا وفرهنگهای مختلف متفاوت است وهمین امر اجرای نمایش را پیچیدهتر میکند.ماباآگاهی برهمین مسائل سعی کردیم درکلیت اجرا مخاطب راباداستانی روان، پندآموز و آموزنده روبهرو کنیم.
اهمیت تولید نمایش برای کودکان
بهطور کلی در شرایط فعلی تولید یک اثر بسیار هزینهبر است و گاهی آثاری مثل انگشتر اسرارآمیز که از عناصر و عوامل درجه یک و ممتاز تئاتری کشور بهره میبرد، در تولید و هزینههایش بسیار گران و پرهزینه تمام میشود و اگر بخواهم بهصورت تقریب برآورد این اثر را اشاره بنمایم به صورت تقریبی حدود ۴۵۰ تا ۵۰۰ میلیون هزینه دارد و بهنظرم این وظیفه مرکز هنرهای نمایشی و وزارت ارشاد است که به کمک گروههای نمایشی کودک و نوجوان بیایند، زیرا تولید نمایشهای باکیفیت برای کودکان و نوجوانان باعث بیمه شدن کودکان سرزمینمان در برابر آثار مخرب محصولات خارجی که به شکل گسترده در دسترس کودکان است، میشود. باید توجه داشتیم باشیم که گروههای نمایشی کودک و نوجوان با همه کم و کاستیها، آثارشان را تولید و به عشق مخاطبان روی صحنه میبرند و چراغ این راه و مسیر را برای مخاطبانشان روشن نگه داشتهاند. خدا را شکر میکنم تاکنون همه نوع مخاطبان خاص و عام همگی با کارما ارتباط بسیارخوبی برقرارکردند و در طول این اجراها مخاطبانی را داریم که برای سومینبار در سالن اجرا حضور داشتهاند و البته گواه این موضوع نظرات موجودی است که مخاطبان در فضای مجازی منتشر کردهاند.